• سایت رسمی دفتر حضرت آيت الله العظمى وحيد خراسانى

    زائران کربلا برای فرج امام زمان -علیه السلام- در شب و روز اربعین دست به دعا بردارند.
    ۲۴ صفر المظفّر ۱۴۳۶ ۱۷ آذر ۱۳۹۳

    دعوت آیت الله العظمی وحید خراسانی (مدظله) از زائران کربلا

    زائران کربلا برای فرج امام زمان -علیه السلام- در شب و روز اربعین دست به دعا بردارند.

    حضرت آیت الله العظمی وحید خراسانی -مد ظله العالی- در دیدار جمعی از روحانیون و مبلغین، با تأکید بر اهمیت تبلیغ دین، وظیفه اصلی مبلغین را تحکیم اعتقادات، بیان احکام و ترویج اخلاق دانستند و فرمودند: توجه دادن مردم به خدای متعال از طریق بیان نعمت های او و تذکر دادن آنان به ولی عصر امام زمان -علیه السلام- بهترین توشه ای است که می توانید از سفر های تبلیغی بگیرید.
    معظم له سپس با بیان روایتی از امام صادق -علیه السلام- ­در مورد اجر کسانی که به شوق امام حسین -علیه السلام- و به خاطر محبت رسول خدا -صلي الله عليه وأله وسلم- ، امیرالمؤمنین -علیه السلام- و فاطمه زهرا -علیها السلام- به زیارت آن حضرت می روند، فرمودند: خوشا به حال آنان که با پای پیاده در بیابان ها به سمت کربلا حرکت می کنند.

    حضرت آیت الله العظمی وحید خراسانی -مد ظله العالی- در دیدار جمعی از روحانیون و مبلغین، با تأکید بر اهمیت تبلیغ دین، وظیفه اصلی مبلغین را تحکیم اعتقادات، بیان احکام و ترویج اخلاق دانستند و فرمودند: توجه دادن مردم به خدای متعال از طریق بیان نعمت های او و تذکر دادن آنان به ولی عصر امام زمان -علیه السلام- بهترین توشه ای است که می توانید از سفر های تبلیغی بگیرید.
    معظم له سپس با بیان روایتی از امام صادق -علیه السلام- ­در مورد اجر کسانی که به شوق امام حسین -علیه السلام- و به خاطر محبت رسول خدا -صلي الله عليه وأله وسلم- ، امیرالمؤمنین -علیه السلام- و فاطمه زهرا -علیها السلام- به زیارت آن حضرت می روند، فرمودند: خوشا به حال آنان که با پای پیاده در بیابان ها به سمت کربلا حرکت می کنند.
    حضرت آیت الله العظمی وحید خراسانی –مد ظله العالی- در پایان بیاناتشان از همه ی زائرانی که موفق به زیارت امام حسین -علیه السلام- در اربعین می شوند خواستند که در حرم مطهر آن حضرت در شب و روز اربعین دست به دعا بردارند و برای فرج امام زمان -علیه السلام- دعا کنند.

    مشروح بیانات معظم له

    بسم الله الرحمن الرحیم
    الحمد لله رب العالمین وصلی الله علی سیدنا محمد وآله الطاهرین سیما بقیة الله فی الارضین واللعن علی اعدائهم الی یوم الدین .
    کلام خدا هر جمله ای بحری است مواج. عمق آن بحر برای ما پیدا نیست، ولی المیسور لا یسقط بالمعسور. یک جمله در کلام خداست: فمن یعمل مثقال ذرة خیرا یره ومن یعمل مثقال ذرة شرا یره . بحث در این آیه مفصل است،: اولا: من یعنی چه ؟ کلمه ای اعم از ما و من نیست. ما، بالنسبة به غیر ذوی العقول؛ من، بالنسبة به ذوی العقول. بعد یعمل. عمل چیست ؟ بعد نوبت می رسد به ذره. ذره چیست؟ بعد می رسد به مثقال .ثقل یک ذره چقدر است. بعد منتهای بحث دو کلمه است: خیر و شر. مهم این نکته بهت انگیز است: هر کس به اندازه سنگینی یک ذره ، خیر از او سر بزند، می بیند - اما مرجع ضمیر چیست؟ خود خیر است، نه جزای خیر - خود خیر را می بیند . جمله دوم : هرکس به قدر ثقل یک ذره شر از او سر بزند، خود آن را می بیند .
    معلوم شد خود این آیه در محافلی باید بحث بشود، در کلمه به کلمه، ولی امشب به همین اندازه اکتفا می کنیم. حالا عمده این است که بشر دو صنف می شود : من یعمل مثقال ذرة خیرا؛ من یعمل مثقال ذرة شرا .
    مهم باز این است که عمر را باید شناخت. این عمر چه گوهری است و باید چه جور صرف بشود تا آن روز رؤیت، دیگر دغدغه ای در نفس نماند؟
    بهترین خیرات، افضل خیرات چیست؟ کار انبیا است. آیا تصور می شود کاری از کار ابراهیم و موسی و عیسی و خاتم، افضل و اشرف؟ آن کار چیست ؟ وما علی الرسول إلا البلاغ ، قرآن بخوان، منحصرا کار رسول بلاغ است. بعد آنچه محیر العقول است، این است که اینهایی که عازم اند به سفر، اینها همه لباس انبیا را پوشیده اند . شما برای چه می روید؟ اگر از شما بپرسند کار شما در مناطق محروم چیست؟ چه می گویید؟ تبلیغ. ماده تبلیغ که هیئت تفعیل است، چیست؟ بلاغ. پس کار شما کار انبیا است.
    اولا: قدر این نعمت را بدانید؛ سعی کنید که اسم شما در این دفتر ثبت شده، مبادا قلم بخورد. وای بر آن روزی که اسمی در دفتر بلاغ نوشته نباشد، بدتر از آن، آن روزی که اسم نوشته خط بخورد . افسوس که عمر گذشت، ما نفمیدیم چه بکنیم و آنچه لازم است در تفقه در دین نرسیدیم.
    اولا: قدر زمان را بدانید؛ در چه زمانی واقع شدید؟ آن جا که می روید آنها کی هستند ؟ در چه زمانی؟ با چه اعتقادی؟ همان های اند که پای پیاده طی مراحل می کنند، خودشان را به حرم سید الشهدا برسانند. هم ارزش خودتان را بفهمید، هم ارزش آنها را .
    ابو حمزه ثمالی که از اعیان حواریین امام چهارم است، از ابی خالد کابلی، نقل می کند که ابو خالد گفت: علی بن الحسین زین العابدین به من فرمود : در زمان غیبت دوازدهمین جانشین خاتم النبیین، مردمی می آیند - تعبیر امام بهت انگیز است، اگر وقتی توفیق حاصل شد، باید این ها تشریح بشود- بعد زین العابدین، سید الساجدین، صاحب زبور آل محمد، بیانش این است: آنها که در زمان غیبت او می آیند، افضل اهل کل زمان؛ افضل از اهل هر زمانی هستند، چشم روزگار، نه در عصر نوح، نه در زمان ابراهیم ، نه در زمان موسی، نه در زمان عیسی، نه در زمان خاتم انبیا، مثل آنها را ندیده؛ افضل اهل هر زمان اند.
    بعد امام این جمله را تعلیل می کند : چرا افضل اند؟ - وکل شیء عنده بمقدار- علت افضلیت این است : آتاهم الله من العقول...؛ خدا به آنها عقلی داده که غیبت نزد آنها مثل شهود است ، در غیبت آن حضرت، مثل شهود، مؤمن اند . بعد فرمود: اینها کسانی هستند که روز قیامت محشور می شوند در زمره کسانی که بین یدی رسول الله شمشیر زده اند. غوغا در این سه جمله است: بعد فرمود: أولئک هم المخلصون حقا وشیعتنا صدقا والدعاة إلی الله سرا وجهرا؛ آنها رسیده اند به مقام اخلاص، حقا ، شیعه ما هستند ، صدقا ، بعد دعاة ، دعوت می کنند به الله در سر و علن .
    باید کاری کنید که ان شاء الله در این سفر، مصداق این جمله بشوید: هم الدعاة الی الله سرا و جهرا. چه جور می شوید مصداق این جمله که امام فرمود؟ این است که وقتی به آن نقطه رفتید، راحت را کنار بگذارید، از هر فرصتی استفاده کنید، در مدارس بروید، صحبت کنید عقائد این مذهب را - که قویترین برهان پای هر کلمه ای است- به آن جوانها و نوجوانها تعلیم کنید. به مجرد اینکه وارد شدید، افراد مستعد، نخبه آن منطقه را شناسایی کنید، به آنها در مدت چند روزی که هستید، مسائل واجبات و محرمات را هر روزه درس بدهید که در غیاب شما هم این سنت حسنه برای شما پایدار بماند .
    هر شب برای مردم صحبت کنید، ولی بیدار باشید که منبر مرضیّ نظر ائمه معصومین این منبر است که مشتمل باشد بر سه کلمه : آیة محکمة، سنة قائمة، فریضة عادلة . این است جوهر تبلیغ و بلاغ .
    آیة محکمة : ازاحه شبهات، پاشیدن بذر اعتقادات حقه است . آیه محکمه عبارت است از تقویت نفوس به عقائد حقه: خداشناسی، پیغمبرشناسی، امام شناسی . مبدأ و معاد را تزریق کنید در عقول مردم .
    سنة قائمة : هرشب از کلمات ائمه - در مقدمه منهاج ما تاریخ هر امامی را که ذکر کردیم، روایاتی از آن امام در اخلاق ، مواعظ ذکر کردیم - اگر این کار را بکنید می شود سنة قائمه .
    مرحله سوم : احکام حلال و حرام ، واجبات در نماز، در عبادات، در اعمال، به مردم بیاموزید. این می شود فریضه عادله .
    بعد کار عمده ای که باید انجام بدهید این است که هر منبری که می روید، قبل از شروع، زیارت سلام علی آل یاسین خوانده شود، در خاتمه هم دعا به ولی عصر بشود : أللهم کن لولیک تا آخر .
    اگر این کار را انجام دادید، دو کلمه در این سفربه مردم تزریق کردید: یکی: توجه به خدا، به بیان آیات عنایت و رحمت او. تذکر بدهید به مردم: چه بودیم ما؟ کی بودیم؟ نه چیزی بودیم، نه کسی! هل أتی علی الإنسان حین من الدهر لم یکن شیئا مذکورا. صد سال قبل من و تو نه چیزی بودیم، نه کسی. کی بود که ما را از کتم عدم به وجود آورد؟ بعد چه جور به وجود آورد؟ همه از اعلا تا به ادنی یک نطفه گندیده بودیم، پدر و مادر ما از ما بیزار بود. همان نطفه را کی در ظلمات ثلاث، بدون اطلاع پدر، بدون اطلاع ماد،ر بدون درخواست من و تو ، این طور نقشبندی کرد؟ از این عدسه چشم تا ناخونی که از این جا می روید، کی ساخت؟ هو الذی یصورکم فی الأرحام کیف یشاء - به مردم تذکر بدهید- یا مبتدأ بالنعم قبل استحقاقها. بدون استحقاق این مغز را داد که اگر کوچکترین خللی وارد بشود، من و تو می شویم جزء مجانین، باید غل و زنجیر به دست و پای ما بزنند. این چشم را داد، این گوش را داد. إنا خلقنا الإنسان من نطفة أمشاج نبتلیه فجعلناه سمیعا بصیرا .
    بعد آورد به این جا[دنیا]: کی مسخر کرد آن پدر را، آن مادر را؟ این محبت را در دل او انداخت تا من و تو را پرورید . بعد هر شب هم به من و شما نشان می دهد: نیمه شب که می شود، یک چرت می فرستد، همه چیز را می گیرد، هم عقل ما را، هم فهم ما را، هم سواد ما را؛ اعلم علما وقتی خواب مسلط شد، می شود اجهل جهال . آن جاهل[که] از خودش خبر ندارد، ولی این فقیه که افقه فقها است، در وقتی [که] خوابیده، نه از فقه خبر دارد، نه از خودش. اگر بشر بیدار بشود... کیست که گرفتار خواب نباشد ؟ آن کسانی که در دنیا عربده می کشند: ما بمب اتم داریم، چنین می کنیم چنان می کنیم، نیمه شب اختیار معده اش را از دستش می گیرند. ومن یتوکل علی الله فهو حسبه إن الله بالغ أمره . بشر آن وقت می فهمد که بفهمد: هو الله الخالق البارئ المصور له الأسماء الحسنی . یسبح له ما فی السموات والأرض وهو العزیز الحکیم.
    یک کار شما تحکیم عقائد مردم بالنسبه به خدا است . کار دوم توجیه همه نفوس به ولی عصر امام زمان است . اگر از سفر این دو کلمه را بیاورید : خدا ، امام زمان ، به فوزی رسیدید که قابل وصف نیست. ما خبر نداریم . افسوس که عمر گذشت و نفهمیدیم چه بکنیم! عمر را چگونه صرف بکنیم.
    اگر دعوت به خدا بکنید آن مردم را؛ خداشناس، خدا ترس، امیدوار به او تربیت کنید، اجر تو چه خواهد بود ؟ اجر بیان شده: روز قیامت که می شود، دعاة الی الله والی ولی الله، بی حساب وارد بهشت می شوند. این کمترین اجر شماست . آن دعوت به امام زمان چه می کند؟ خوشا به حال آن کسانی که فهمیدند: عمر را چگونه صرف کنند .
    در هر منبری برای فرج امام زمان حتما دعا کنید، شاید دعای آن مرد بی سر و پا که در حساب نمی آید، در درگاه خدا مستجاب بشود که بندگان خدا ممکن اند در اوباش .
    اگر کسی عالم بشود... کمال عقل این است: امام ششم فرمود: وقتی عقل به سر حد کمال می رسد که هر کسی را ببینند، خودش را پست تر از او ببیند و او را بهتر از خودش ببیند. سرش چیست؟ من خبر دارم از خودم : چقدر مقصرم؟ چه غفلت ها کردم؟ چه تخلف ها انجام دادم؟ ولی از آنی که آنجا نشسته، خبری ندارم، وقتی خبر ندارم اصالة الصحة در آن بی خبر اجرا می شود، اصالة الفساد در خودم، لذا عاقل آن کسی است که اگر افضل مردم باشد خودش را این جور ببیند .
    چند چیز را خدا در چند چیز پنهان کرده: یکی: رضایتش در طاعتش؛ کدام عمل صالح موجب رضایت او باشد؟ گم است. هر عملی را انجام بده به امید اینکه یکی مورد عنایت او باشد. یکی: غضب خدا، در معصیتش پنهان شده . سوم: اولیاء خدا در میان مردم مخفی هستند. ممکن است همان دهاتی که به نظر تو نمی آید، نه علمش، نه عملش، کاری کرده، از هوایی گذشته که مورد رضای او واقع شده، خود من کارهایی کردم که یکی از آنها مورد غضب خدا واقع شده. اگر این جور بشوید تازه اول آدم شدن است . حاج شیخ عبد الکریم جمله ای دارد : ملا شدن چه مشکل، آدم شدن محال است، او می فهمد ملائی چیست ! آدمیت چیست ! منتهی نباید نا امید شد ، همه این ها تمام است: اما:
    مددی گر به چراغی نکند آتش طور چاره تیره شب وادی ایمن چه کنم .
    ممکن است یک برقی روشن بشود، از همه این رذائل ، همه این خصائص، پاکیزه ات کند، بعد برسی به مقامی که لا یدرک و لا یوصف .
    کار این است : امام فرمود : برو به زیارت مظلوم. ابوبصیر گفت: مظلومی که امر می کنی به زیارتش بروم کیست ؟ بعد حالش منقلب شد ، گفت: آن مظلوم جد من حسین است .
    یک بیانی امام فرموده! - خوش به حال این زواری که پای پیاده در این بیابان ها، نه راحت می فهمند، نه شب و روز می شناسند، اینها مصداق این کلمه هستند - فرمود: آن کسی که آن مظلوم را زیارت کند... اما با دو کلمه: شوقا إلی الحسین؛ شوق و اشتیاق به آن حضرت او را به طرف قبر او بکشاند؛ وحبا . کلمه دوم حب . شوق و حب؛ اما متعلق شوق خود اوست، اما حبا برای کی ؟ حبا لرسول الله ولأمیرالمؤمنین ولفاطمة الزهراء . اگر برود به زیارت آن مظلوم، با این اشتیاق و با این محبت، روز قیامت که می شود، خطاب می رسد : برو با آن سه نفر. بعد فرمود امام ششم به ابا بصیر: یا ابا بصیر! اینها با خود خاتم النبیین بر سر یک سفره نشسته اند و اهل محشر گرفتار حسابند.
    خوش به حال این پیاده روها ! امیدواریم همه در شب و روز اربعین در آن مقامی که: واجابة الدعاء تحت قبته، همه دست به آسمان بلند کنند ، بگویند: اللهم أرنا الطلعة الرشیدة والغرة الحمیدة واکحل ناظری بنظرة منی إلیه اللهم عجل فرجه وسهل مخرجه وأوسع منهجه واسلک بی محجته وأنفذ أمره واشدد أزره" . باید شما هم به هر نقطه ای که رفتید شب و روز اربعین، فرج آن حضرت را از خدا بخواهید.
    امیدوارم با این اعمال مورد عنایت او بشوید . از امشب حتما شروع کنید از اول قرآن، در آن جا هم اجرا کنید در با سوادها، بیسواد ها . با سوادها قرآن بخوانند هر روزه، به خود آن حضرت هدیه کنند، بیسواد ها سوره توحید را بخوانند ، به خود آن حضرت هدیه کنند، الجمع بینهما اکسیر اعظم است .
    آن وقت نظر او چه خواهد کرد ؟ ختم کلام این قضیه صاحب وسائل است . صاحب وسائل، شیخ حر عاملی، این قضیه پیشآمد خود اوست. گفت: من ده ساله بودم، مبتلا شدم به مرضی، این مرض شدت پیدا کرد، به حدی رسید که متوجه شدم: کسان من آماده تجهیز من هستند . شبی به قدری حال من منقلب شد، شدم محتضر، متوجه شدم که آماده برای دفن و کفن من هستند، همان جا منقلب شدم. گفتم: یا صاحب الزمان! من ده ساله هستم، امیدوار بودم به علمی برسم، به عملی برسم، حال من را می بینی؟ با این یأس و با این آرزو دارم از این دنیا می روم ، گفت: تا این کلمه را گفتم ، یک مرتبه دیدم چهارده معصوم نشسته اند؛ با پیغمبر سلام کردم، با امیرالمؤمنین، رسید به امام ششم ، امام ششم به من کلماتی فرمود، همه آنها را فراموش کردم، فقط یک مطلب یادم ماند و آن مطلب این است که امام، آخر آن جمله ها به من دعا کرد، بعد رسید به امام موسی بن جعفر، به او سلام کردم، تا رسید به ولی عصر، وقتی به آن حضرت سلام کردم، یک قدحی به من داد، فرمود: بیاشام، چند جرعه از آن قدح خوردم، یک مرتبه دیدم: بدن سالم، هیچ مرضی نیست. همه کسانی که دور من آماده مرگ من بودند، حیران و سر گردان، پا شدم نشستم. آن وقت یک توسل از یک پسر ده ساله به درگاه آن حضرت چه می کند ؟ بعد نتیجه آن دعای امام ششم، آن شربتی که از دست ولی عصر گرفت، شد وسائل الشیعه . کدام فقیه است که مرجعش وسائل شیخ حر عاملی نباشد؟
    خلاصه از این سفر این دو کلمه را بهره بگیرید .
    اللَّهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ الحجة بن الحسن صلواتک علیه و علی آبائه فِي هَذِهِ السَّاعَةِ وَ فِي كُلِّ سَاعَةٍ وَلِيّاً وَ حَافِظاً وَ قَائِداً وَ نَاصِراً وَ دَلِيلًا وَ عَيْناً حَتَّى تُسْكِنَهُ أَرْضَكَ طَوْعاً وَ تُمَتِّعَهُ فِيهَا طَوِيلا
    اللهم بحق دم الحسین لا تفرق بیننا و بین ولیک طرفة عین .

    در خواست شما با موفقیت ثبت شد

    OK
  • صفحه نخست
  • اخبار
  • صوتی و تصویری
  • بیانات
  • بیانات برگزیده
  • مراسم دفتر
  • درس ها
  • تفسیر قرآن کریم
  • احکام شرعی
  • مسائل شرعی
  • سؤالات شرعی
  • ارسال استفتاء
  • ارشادات
  • نکته ها و حکایت ها
  • رهنمود ها و توصیه ها
  • اعتقادی و اخلاقی
  • آثار و تألیفات
  • کتاب ها
  • اشعار معظم له
  • زندگینامه
  • ارتباط با ما
  • دفتر مرجعیت
  • تماس با ما