• سایت رسمی دفتر حضرت آيت الله العظمى وحيد خراسانى

    خدا با زائران مزار سید الشهدا علیه السلام تکلم می‌کند
    ۱۵ صفر المظفّر ۱۴۳۶ ۱۷ آذر ۱۳۹۳

    بیانات آیة الله العظمی وحید خراسانی مد ظله العالی به مناسبت اربعین ۱۴۳۶ قمری

    خدا با زائران مزار سید الشهدا علیه السلام تکلم می‌کند

    آیت الله العظمی وحید خراسانی مد ظله العالی در ابتدای بیاناتشان خطاب به روحانیون فرمودند: این ماه و این ایام، ایام احیاء امر اهل بیت علیهم السلام است. بر طبق قرآن حرکت کنید. محور کارتان، کلام الله باشد. سعادتمند آن کسانی هستند که در این ایام موفق بشوند: قلبی را با خدا آشنا کنند و روحی را به ائمه معصومین متصل کنند؛ اینها مشمول دعای امام علیه السلام می‌شوند که فرمود: رحم الله من أحیی أمرنا. و آن امری که باید احیاء بشود، معرفت امام است.
    معظم له در ادامه ضمن نقل روایتی معتبر از امام سجاد علیه السلام و بیان اعجاز این روایت فرمودند: منادی در روز قیامت ندا می کند: زائرین حسین کجایند؟ به قدری جمعیت بر می خیزد که عدد آنها را جز خدا نمی داند. آنچه عقل هر حکیمی و مغز هر فقیهی را مبهوت می‌کند، این است که از این جا به بعد خدا با زوار قبر او تکلم می‌کند.
    ایشان سپس فضیلت این زائرین را در روز رستاخیز برشمرده، فرمودند: بر اساس این روایت بسیار معتبر ، کسی که به زیارت قبر او با پای پیاده برود، به هر قدمی که بر می دارد، ثواب آزاد کردن یک بنده از فرزندان اسماعیل، در نامه ی عملش ثبت می‌شود.
    آیة الله العظمی وحید خراسانی مد ظله به نقل از امام صادق -علیه السلام- آنچه بر انبیا و اولیا ، شهدا و صدیقین ، ملائکه و حضرت فاطمه زهرا، دریاها و غیره در مصیبت سیدالشهدا -علیه السلام- گذشت ، بیان نموده و فرمودند: این بیسوادهایی که نغمه می کنند و می گویند: این عزاداری ها به حد افراط است، گرفتاری این است که همه اینها در نهایت جهل اند. ای هیئتی ها! مبادا هیئات بازیچه سیاست شوند و مبادا به خون همچو کسی و به شیون های همچو مادری خیانت شود.

    بسم الله الرحمن الرحیم
    الحمد لله رب العالمین وصلی الله علی سیدنا محمد وآله الطاهرین سیما بقیه الله فی الأرضین واللعن علی أعدائهم إلی یوم الدین
    دهه آخر صفر است و پیشآمد اربعین.
    قال الصادق علیه السلام: رحم الله من أحیی أمرنا
    این جمله کوتاه تفصیلی دارد. اولا: دعا دعای کیست؟ کسی که اراده او متصل است به اراده‌ای که إنما أمره إذا أراد شیئا أن یقول له کن فیکون. قلب، وعاء مشیة الله است. اما آنچه خواسته نص قرآن است: ورحمة ربک خیر مما یجمعون. این رحمت را از خدا همچو کسی خواسته؛ برای کی؟ برای کسی که امر ما را احیا کند.
    این ماه، این ایام، ایام احیاء امر است. کاری کنید که بر طبق قرآن حرکت کنید. محور، قطب، کلام الله باشد. قسمتی تفقه، قسمتی انذار. سعادتمند آن کسی که این ایام موفق بشود: قلبی را با خدا آشنا کند، روحی را به ائمه معصومین متصل کند؛ می‌شود رحم الله من أحیی أمرنا.
    آن امری که باید احیاء بشود، معرفت امام است. حکمت کبری معرفت اوست به قدر میسور.
    سید الشهداء نه قابل درک احدی است، نه قابل وصف احدی؛ نه خودش، نه عملش. وقتی در روایات با درایت تأمل بشود، آن وقت روشن می‌شود چه غوغایی است! از اثر باید مؤثر را شناخت. معرفت إنّی این است. دو مطلب راجع به او هست، یکی: زیارت آن حضرت، یکی: اقامه عزای او.
    کلمات اهل بیت عصمت محیر العقول است. این روایات با کمال اعتبار، سند لازم ندارد. اعجاز این است: امام ششم کی این جمله را فرمود؟ آن وقتی که در این حرم(سیدالشهدا) بسته بود از ترس حکومت آل مروان؛ قلّت زائر. گاهی... اگر کسی گذرش می‌‌افتاد. این بیان، معجزه عظمی است، حکایت دارد که چه جور می‌‌دیده. فرمود: روز قیامت منادی نداء‌ می‌کند: أین زوّار الحسین؟ کجایند زوار او؟ یقوم عنق من الناس لا یحصیهم إلا الله. آن قدر جمعیت برمی‌خیزد که عدد آنها را جزء خدا احصاء‌ نمی‌‌کند. امروز را ببین! اعجاز را ببین! بعد چه خواهد شد؟ لا یحصیهم إلا الله.
    بعد آنچه عقل هر حکیمی را، مغز هر فقیهی را مبهوت می‌کند، این است که از این جا به بعد، خدا با زوار قبر او تکلم می‌کند: شما[زائران] از زیارت او چه می‌‌خواستید؟ مقصدتان در این زیارت چه بود؟ می‌‌گویند : پروردگارا! ما غرضمان فقط حب رسول تو بود، حب علی بود، حب فاطمه بود. به این عشق رفتیم، به این محبت قدم برداشتیم. زرنا شوقا. بعد که این جمله را گفتند، خدا می‌فرماید: آنها کسانی هستند که شما به عشق آن‌ها به زیارت آن شهید(سیدالشهدا علیه السلام) رفتید. بعد خطاب می‌آید: کونوا مع محمد وعلی و فاطمة والحسن والحسین في درجتهم؛ باشید با این پنج نفر، اما در درجه ی آن‌ها. این مقام به برکت کیست؟
    بعد امام ششم به عبید بن زراره فرمود: إن لزوار الحسین فضلا علی سائر الناس؛ زوار قبر او فضیلتی دارند بر همه مردم. پرسید: یا بن رسول الله! ما هو الفضل؟ آن فضیلت چیست؟ فرمود: چهل سال قبل از همه اهل بهشت، زوار قبر حسین بن علی مهمان خدایند؛ چهل سال قبل از همه مردم آن‌ها در بهشت اند. این همه مقام از کجا؟
    بعد آنچه که عقل را مبهوت می‌کند، این است فرمود:...- در روایتی که دو نفر از اصحاب اجماع اند: یکی: ابن محبوب، یکی: محمد بن مسلم- بعد به محمد بن مسلم فرمود: کسانی که پیاده به زیارت قبر او بروند، به هر قدمی که بردارند، ثواب عتق یک بنده از وُلد اسماعیل در نامه ی عمل آن‌ها ثبت می‌شود. حالا آن قدم‌ها چه اندازه بنده آزاد می‌کند، آن‌ هم عتق رقبه از ولد اسماعیل؟! این زیارت اوست.
    اما گریه بر او: بهتر این است که متن حدیث را بخوانم. راوی این مطلب ابو بصیر لیث است. اولا کیست؟ بشر المخبتین. مخبتین چهار نفرند: برید بن معاویه عجلی، ابو بصیر لیث، محمد بن مسلم، زراره؛ ارکان اربعه. یکی از این ارکان ابی بصیر است. گفت: در محضر ابی عبد الله بودم، یکی از اولاد حسین بن علی وارد شد؛ تا وارد شد بغل گشود، او را در بغل گرفت، صدای ناله امام بلند شد؛ از پشت پرده هم صدای ناله اهل حرم. بعد تعبیر امام ششم این است: یا ابا بصیر! من وقتی چشمم به فرزندان او می‌‌افتد لا املک نفسی؛ دیگر مالک خودم نیستم. این بیسوادهایی که نغمه درمی‌آورند که این عزاداری ها به حد افراط است. مصیبت این است همه در نهایت جهل.
    بعد امام ششم این جمله را فرمود: فقد طال... - این‌ها را خوب یاد بگیرید، فقیه بشوید، عالم بشوید تا بتوانید حق اهل بیت را احقاق کنید- امام ششم فرمود: فقد طال بکاء النساء والأنبیاء والشهداء والصدیقین؛ طولانی شد گریه تمام انبیا، تمام شهدا، تمام صدیقین؛ برای چه؟ این گریه مداوم از موسی بن عمران، از ابراهیم خلیل، در مقابل آن سر بریده ای است که... خلاصه...
    متن حدیث این است:
    لا اله الا الله.... اگر بتوانیم بخوانیم... ثم بکی و قال: یا أبا بصیر! إذا نظرت إلی ولد الحسین أتانی ما لا أملکه بما جری علی أبیهم. یَا أَبَا بَصِیرٍ!...- لا اله الا الله- یا أبا بصیر! إِنَّ فَاطِمَهَ... إِنَّ فَاطِمَهَ لَتَبْکِیهِ وَتَشْهَقُ فَتَزْفِرُ جَهَنَّمُ زَفْرَة لَوْ لَا أَنَّ الْخَزَنَة یَسْمَعُونَ بُکَاءَهَا وَقَدِ اسْتَعَدُّوا لِذَلِکَ.
    از این روایت روشن می‌شود که حضرت زهرا، نه یکبار، نه دو بار، همیشه کارش این است. بعد که شهقه زهرا بلند می شد، جهنم زفره ای پیدا می‌کند. خزنه که مستعد اند، آماده اند که هر وقت او صدای گریه اش بلند شد، درهای جهنم را ببندند ، مبادا شعله ای از جهنم خارج بشود یا دودش، تمام اهل زمین همه هلاک بشوند. این اثر، در جهنم.
    اما... فَیَکْبَحُونَهَا مَا دَامَتْ بَاکِیَة وَیَزْجُرُونَهَا وَیُوثِقُونَ مِنْ أَبْوَابِهَا مَخَافَة عَلَى أَهْلِ الْأَرْضِ فَلَا تَسْکُنُ - جهنم ساکن نمی‌شود- حَتَّى یَسْکُنَ صَوْتُ فَاطِمَة وَإِنَّ الْبِحَارَ ... در دریاها چه خبر است؟ حدیث مفصل است وقت کم است. فقط قسمتی این است. بعد مهم این جاست: فَلَا تَزَالُ الْمَلَائِکَهُ مُشْفِقِینَ یَبْکُونَهُ لِبُکَائِهَا ؛ بر امام حسین همه ملائکه گریه می‌کنند برای بکاء مادرش زهرا؛ وَیَدْعُونَ اللَّهَ وَیَتَضَرَّعُونَ إِلَیْهِ وَیَتَضَرَّعُ أَهْلُ الْعَرْشِ وَمَنْ حَوْلَهُ وَتَرْتَفِعُ أَصْوَاتٌ مِنَ الْمَلَائِکَهِ بِالتَّقْدِیسِ لِلَّهِ مَخَافَة عَلَى أَهْلِ الْأَرْضِ. این است عزای آن سر بریده، این است مصیبت آن بدن قطعه قطعه. همه حمله عرش گریان، همه شیون زنان، برای چه؟ برای این که صدای ناله مادر او بلند است.
    وَلَوْ أَنَّ ... -امام حسین را بشناسید، به مردم بشناسانید- وَلَوْ أَنَّ صَوْتاً مِنْ أَصْوَاتِهِمْ یَصِلُ إِلَى الْأَرْضِ لَصَعِقَ أَهْلُ الْأَرْضِ وَتَقَطَّعَتِ الْجِبَالُ ؛ اگر یک صدای از آن ملائکه در آن هنگام تضرع و بکاء‌ به زمین برسد تمام کوه ها قطعه قطعه می‌شود وَزُلْزِلَتِ الْأَرْضُ بِأَهْلِهَا. قلت: جعلت فداك. ابا بصیر گفت: گفتم: جعلت فداك، هذا الأمر عظیم؛ این امر بسیار بزرگ است. بعد فرمود: غَیْرُهُ أَعْظَمُ مِنْهُ. آنچه نشنیدی هنوز از این بزرگتر است. معنی این جمله چیست؟ معنی این جمله این است: ما هنوز شرح مصیبت را نگفتیم، آنچه گفتیم این است اما آنچه نگه داشتیم اعظم از این است.
    بعد این جمله را فرمود:... - این جمله خیلی دلسوز است- فرمود: یا ابا بصیر! آیا نمی‌‌خواهی به فاطمه کمک کنی؟ تا این جمله را گفت، من دیگر بیچاره شدم. فرمود: یا ابا بصیر!... - ای هیئتی ها! این است این عزا. مبادا هیئات بازیچه سیاست بشود، مبادا با خون همچو کسی، با ناله همچو مادری خیانت بشود. بذل مهجته فیك. فقط باید خدا لیس الا. یا أیتها النفس المطمئنة ارجعي إلی ربك راضیة مرضیة - بعد که فرمود: ابا بصیر! آیا نمی‌‌خواهی مادرم زهرا را کمک کنی در این عزاء ؟ تا این کلمه را گفت من دیگر بی طاقت شدم، برخواستم، او هم برخواست. او رفت به مصلی، من آمدم به خانه، نه غذا خوردم، نه آب نوشیدم، شب تا صبح برای این مصبیت زار زدم، فردا هم روزه گرفتم. او می‌ فهمد چه خبر است. بعد که کمی آرام شدم حرکت کردم، آمدم به محضر امام، دیدم آن حضرت هم بعد از این مدت کمی آرامش پیدا کرده. نشستم کنار او... دیگر بقیه گفتنی نیست.

    در خواست شما با موفقیت ثبت شد

    OK
  • صفحه نخست
  • اخبار
  • صوتی و تصویری
  • بیانات
  • بیانات برگزیده
  • مراسم دفتر
  • درس ها
  • تفسیر قرآن کریم
  • احکام شرعی
  • مسائل شرعی
  • سؤالات شرعی
  • ارسال استفتاء
  • ارشادات
  • نکته ها و حکایت ها
  • رهنمود ها و توصیه ها
  • اعتقادی و اخلاقی
  • آثار و تألیفات
  • کتاب ها
  • اشعار معظم له
  • زندگینامه
  • ارتباط با ما
  • دفتر مرجعیت
  • تماس با ما