روزه های حرام غير از روزه هايى كه ذكر شد
مسأله ۱۷۵۴ ـ غير از روزه هايى كه ذكر شد ، روزه هاى حرام ديگرى هم هست كه در كتابهاى مفصّل ذكر شده است.
استغفار بعد از تسبيحات و شك در خواندن حمد يا تسبيحات
مسأله ۱۰۲۳ ـ در ركعت سوم و چهارم مستحبّ است بعد از تسبيحات استغفار كند ، مثلا بگويد: (اَسْتَغْفِرُ اللّهَ رَبِّى وَ اَتُوبُ اِلَيْهِ) يا بگويد: «اَللّهُمَ اغْفِرْ لِى».
و اگر نمازگزار پيش از خم شدن براى ركوع ـ اگر چه مشغول گفتن استغفار يا بعد از فراغ از آن باشد ـ شكّ كند كه حمد يا تسبيحات را خوانده يا نه ، بايد حمد يا تسبيحات را بخواند.
روزه روز عاشورا و روزه يوم الشك بين عرفه و عيد قربان
مسأله ۱۷۵۵ ـ روزه روز عاشورا بنابر احتياط واجب جايز نيست ، و روزه روزى كه انسان شكّ دارد كه روز عرفه است يا عيد قربان مكروه است.
شك در خواندن حمد يا تسبيحات رکعت سوم یا چهارم
مسأله ۱۰۲۴ ـ اگر در ركوع ركعت سوم يا چهارم شكّ كند كه حمد يا تسبيحات را خوانده يا نه ، بايد به شكّ خود اعتنا نكند ، و اگر پيش از رسيدن به حدّ ركوع شكّ كند ، لازم است برگردد و حمد يا تسبيحات را بخواند.
شک قبل از فراغ يا بعد از فراغ از آيه يا كلمه و حكم وسواس (بنگرید مساله ۱۱۷۷)
مسأله ۱۰۲۵ ـ هرگاه بعد از فراغ از آيه اى شكّ كند كه آيه يا كلمه اى از آن را درست گفته يا نه ، به شكّ خود اعتنا نكند ، چه داخل در غير آن شده يا نشده باشد ، و اگر قبل از فراغ از آيه شكّ كند كه كلمه اى از آيه را درست گفته يا نه ، بايد به شكّ خود اعتنا كند و دوباره آن كلمه و ما بعد آن را به طور صحيح بگويد ، اگر چه به تكرار ما قبل آن كلمه باشد ، و در هر دو صورت تكرار آن آيه يا كلمه و ما بعد آن براى احراز صحّت اشكال ندارد تا به حدّ وسواس نرسد ، كه در اين صورت دوباره گفتن حرام است ، ولى بطلان نماز محلّ اشكال است ، و احتياط واجب اين است كه نمازش را تمام كرده و دوباره بخواند.
مستحبات در حمد و سوره
مسأله ۱۰۲۶ ـ مستحبّ است در ركعت اوّل پيش از خواندن حمد بگويد: (اَعُوذُ بِاللّهِ مِنَ الشَّيْطانِ الرَّجِيمِ) و در ركعت اوّل و دوم نماز ظهر و عصر (بِسْمِ اللّهِ) را بلند بگويد ، و حمد و سوره را شمرده بخواند ، و در آخر هر آيه وقف كند ، يعنى آن را به آيه بعد نچسباند ، و در حال خواندن حمد و سوره به معناى آيه توجه داشته باشد ، و اگر نماز را به جماعت مى خواند بعد از تمام شدن حمد امام ، و اگر فرادى مى خواند بعد از آن كه حمد خودش تمام شد بگويد: (اَلْحَمْدُ لِلّهِ رَبِّ الْعالَمِينَ) و بعد از خواندن سوره ( قُلْ هُوَ اللّهُ اَحَدٌ ) يك يا دو يا سه مرتبه (كَذلِكَ اللّهُ رَبِّي) يا سه مرتبه (كَذلِكَ اللّهُ رَبُّنا) بگويد ، و بعد از خواندن سوره كمى صبر كند ، بعد تكبير پيش از ركوع را بگويد يا قنوت را بخواند.
روزه هاى مستحب افطار آن به دعوت مؤمن
مسأله ۱۷۵۶ ـ روزه تمام روزهاى سال ـ غير از روزه هاى حرام و مكروه كه ذكر شد ـ مستحبّ است ، و براى بعضى از روزها بيشتر سفارش شده است كه از آن جمله است :
۱ ـ پنجشنبه اوّل و پنجشنبه آخر هر ماه ، و چهارشنبه اوّلى كه بعد از روز دهم ماه است ، و اگر كسى آنها را به جا نياورد مستحبّ است قضا نمايد ، و چنانچه اصلا نتواند روزه بگيرد ، مستحبّ است براى هر روز يك مُد طعام يا (۶/۱۲) نخود نقره سكه دار به فقير دهد.
۲ ـ سيزدهم و چهاردهم و پانزدهم هر ماه.
۳ ـ تمام ماه رجب و شعبان ، و بعضى از اين دو ماه اگر چه يك روز باشد.
۴ ـ روز عيد نوروز.
۵ ـ روز چهارم تا نهم شوّال.
۶ ـ روز بيست و پنجم و بيست و نهم ذى قعده.
۷ ـ روز اوّل تا روز نهم ذى حجّه (روز عرفه) ، ولى اگر به واسطه ضعف روزه نتواند دعاهاى روز عرفه را بخواند روزه آن روز مكروه است.
۸ ـ روز عيد سعيد غدير (۱۸ ذى حجّه).
۹ ـ روز مباهله (۲۴ ذى حجه).
۱۰ ـ روز اوّل و سوم و هفتم محرّم.
۱۱ ـ روز ميلاد مسعود پيغمبر اكرم (صلى الله عليه وآله وسلم) (۱۷ ربيع الاوّل).
۱۲ ـ روز پانزدهم جمادى الاولى.
۱۳ ـ روز مبعث حضرت رسول اكرم (صلى الله عليه وآله وسلم) (۲۷ رجب).
و اگر كسى روزه مستحبّى بگيرد واجب نيست آن را به آخر برساند ، بلكه اگر برادر مؤمنش او را به غذا دعوت كند ، مستحبّ است دعوت او را قبول كند ، و در بين روز اگر چه بعد از ظهر باشد افطار نمايد.
سوره مستحب در ركعت اول و دوم نمازها
مسأله ۱۰۲۷ ـ مستحبّ است در تمام نمازها در ركعت اوّل ، سوره (اِنّا اَنْزَلْناهُ) و در ركعت دوم سوره ( قُلْ هُوَ اللّهُ اَحَدٌ ) را بخواند.
کسانی که روزه نيستندولی مستحب است از مبطلات خوددارى كنند
مسأله ۱۷۵۷ ـ براى چند نفر مستحبّ است در ماه رمضان ـ اگر چه روزه نيستند ـ از كارى كه روزه را باطل مى كند خوددارى نمايند:
(اوّل) مسافرى كه در سفر كارى كه روزه را باطل مى كند انجام داده باشد ، و پيش از ظهر به وطنش يا به جايى كه مى خواهد ده روز بماند برسد.
(دوم) مسافرى كه بعد از ظهر به وطنش يا به جايى كه مى خواهد ده روز در آن جا بماند برسد.
(سوم) مريضى كه بعد از ظهر خوب شود ، و همچنين است اگر پيش از ظهر خوب شود ، و كارى كه روزه را باطل مى كند انجام داده باشد.
(چهارم) زنى كه در بين روز از خون حيض يا نفاس پاك شود.
ترك سوره توحيد در نمازهاى يك شبانه روز
مسأله ۱۰۲۸ ـ مكروه است انسان در تمام نمازهاى يك شبانه روز ، سوره ( قُلْ هُوَ اللّهُ اَحَدٌ ) را نخواند.
نماز مغرب و عشاء را پيش از افطار خواندن يا در وقت فضيلت
مسأله ۱۷۵۸ ـ مستحبّ است روزه دار نماز مغرب و عشاء را پيش از افطار كردن بخواند ، ولى اگر كسى منتظر اوست يا ميل زيادى به غذا دارد كه نمى تواند با حضور قلب نماز بخواند ، بهتر است اوّل افطار كند ، ولى به قدرى كه ممكن است نماز را در وقت فضيلت آن به جا آورد.
خواندن سوره توحيد به يك نفس
مسأله ۱۰۲۹ ـ خواندن سوره ( قُلْ هُوَ اللّهُ اَحَدٌ ) به يك نفس مكروه است.
تکرار سورهاى را كه در ركعت اول خوانده در ركعت دوم
مسأله ۱۰۳۰ ـ سوره اى را كه در ركعت اوّل خوانده مكروه است در ركعت دوم بخواند ، ولى اگر سوره (قُلْ هُوَ اللّهُ اَحَدٌ) را در هر دو ركعت بخواند مكروه نيست.
حدّ رکوع
مسأله ۱۰۳۱ ـ در هر ركعت بعد از قرائت بايد به اندازه اى خم شود كه سر انگشتها به زانو برسد ، و اين عمل را ركوع مى گويند ، و احوط آن است كه بتواند دست را به زانو بگذارد.
گذاشتن سر انگشتها به زانو
مسأله ۱۰۳۲ ـ اگر به اندازه ركوع خم شود ولى سر انگشتها را به زانو نگذارد ، اشكال ندارد.
ركوع به طور غير معمول
مسأله ۱۰۳۳ ـ هرگاه ركوع را به طور غير معمول به جا آورد ، مثلا به چپ يا راست خم شود ، اگر چه دستهاى او به زانو برسد صحيح نيست.
خم شدن به قصد ركوع
مسأله ۱۰۳۴ ـ خم شدن بايد به قصد ركوع باشد ، پس اگر به قصد كار ديگر ـ مثلا براى كشتن جانورى ـ خم شود ، نمى تواند آن را ركوع حساب كند ، بلكه بايد بايستد و دوباره براى ركوع خم شود ، و به واسطه اين عمل ركن زياد نشده و نماز باطل نمى شود.
حدّ ركوع براى كسى كه دست يا زانوى او غير متعارف است
مسأله ۱۰۳۵ ـ كسى كه دست يا زانوى او با دست و زانوى ديگران فرق دارد ، مثلا دستش خيلى بلند است كه اگر كمى خم شود به زانو مى رسد ، يا زانوى او پايين تر از مردم ديگر است كه بايد خيلى خم شود تا دستش به زانو برسد ، بايد به اندازه متعارف خم شود.
معناى اعتكاف
اعتكاف از عبادات است ، واعتكاف شرعاً آن است كه در مسجد به قصد قربت درنگ واقامت كند و احتياط مستحبّ آن است كه اقامت به قصد انجام عبادتى ـ مانند نماز ـ باشد ، وبراى آن وقت معيّنى نيست ، ودر هر زمانى كه روزه صحيح است ، اعتكاف هم صحيح است.
شرایط اعتکاف
مسأله ۱۷۵۹ ـ در اعتكاف امورى معتبر است:
اوّل: آن كه اعتكاف كننده عاقل باشد ، و اعتكاف بچّه مميّز صحيح است.
دوم: قصد قربت به گونه اى كه در وضو گذشت.
سوم: روزه ، پس كسى كه روزه او باطل است ـ مانند مسافرى كه قصد اقامه ده روز ندارد ـ نمى تواند اعتكاف كند.
چهارم: آن كه در مسجد الحرام ، يا مسجد النّبى (صلى الله عليه وآله وسلم) ، يا مسجد كوفه ، يا مسجد بصره ، يا مسجد جامع باشد.
پنجم: با اذن كسى كه اذن او معتبراست ، باشد ، پس اعتكاف زن ، بدون اذن شوهر ، در صورتى كه منافى با حقّ شوهر باشد ، صحيح نيست.
ششم: مدّت سه روز ودو شب وسطِ آن سه روز ، در مسجدى كه در آن اعتكاف كرده است ، بماند ، وجز براى امورى كه ضرورت دارد ، از مسجد بيرون نرود ، و مى تواند براى عيادت مريض و تشييع جنازه و تجهيز ميّت ـ مانند غسل ونماز ودفن ميّت ـ از مسجد بيرون برود.
و در مواردى كه جايز است از مسجد بيرون رود ، بيشتر از زمانى كه براى انجام آن امر لازم است ، خارج مسجد نماند ، وبنا بر احتياط واجب ، از نزديكترين راه به مسجد برگردد ، ودر بيرون مسجد ننشيند ، و اگر اضطرار به نشستن پيدا كرد ، در صورت امكان در سايه ننشيند.
رجوع در اعتكاف
مسأله ۱۷۶۰ ـ پس از شروع در اعتكاف ، در صورتى كه آن اعتكاف واجب معيّن ـ مثل آن كه نذر كرده باشد در زمان معيّنى اعتكاف نمايد ـ نباشد ، تا دو روز نگذشته باشد ، مى تواند از اعتكاف رجوع كند و آن را بهم بزند ، ولى اگر هنگام نيّت شرط كرده باشد كه اگر برايش اتّفاقى بيفتد ، بتواند رجوع كند ، بعد از گذشت دو روز هم مى تواند رجوع نمايد.
مبطلات اعتكاف
مسأله ۱۷۶۱ ـ كسى كه اعتكاف مى كند بايد از امورى اجتناب نمايد ، وارتكاب آنها اعتكاف را باطل مى كند ، ولى وجوب اجتناب از آنها در اعتكافى كه واجب معيّن نيست ـ در غير جماع ـ بنابر احتياط است:
۱) جماع ، و بنابر احتياط واجب از استمناء و مباشرت زن به لمس و بوسيدن به شهوت هم اجتناب كند.
۲) بوى خوش.
۳) خريد وفروش ، كه اعتكاف را باطل مى كند ، ولى معامله باطل نمى شود ، وبنا بر احتياط واجب از هر تجارتى ـ هر چند به مصالحه ومضاربه واجاره ومانند اينها ـ اجتناب كند ، واگر به خريد يا فروش چيزى اضطرار پيدا كند ، ونتواند وكيل بگيرد ، جايز است.
۴) ممارات ـ مجادله كردن ـ به قصد غالب شدن واظهار فضل ، بر هر امرى چه از امور دينى باشد يا از امور دنيوى.
كفاره باطل شدن اعتكاف واجب
مسأله ۱۷۶۲ ـ اگر در حال اعتكاف واجب ، عمداً جماع كند ـ چه در روز باشد يا شب ـ كفّاره بر او واجب مى شود ، وكفّاره اش اين است كه يك بنده آزاد كند ، يا دو ماه پشت سر هم روزه بگيرد ، يا شصت مسكين را اطعام نمايد.
و در ارتكابِ غير جماع ـ از امورى كه بايد از آنها اجتناب نمايد ـ كفّاره واجب نيست.
انجام دادن سهوی يكى از مبطلات اعتكاف
مسأله ۱۷۶۳ ـ اگر اعتكاف كننده ، يكى از مبطلات اعتكاف را سهواً انجام دهد ، صحّت اعتكاف محلّ اشكال است.
اعاده و قضاى اعتكافى كه باطل شده
مسأله ۱۷۶۴ ـ اگر اعتكاف را به يكى از امورى كه ذكر شد باطل كند ، در صورتى كه اعتكاف واجب غير معيّن باشد ـ مثل آن كه اعتكاف را ، بدون آن كه در وقت معيّنى باشد ، نذر كند ـ بايد دوباره به جا آورد ، و در صورتى كه واجب معيّن باشد ـ مثل آن كه در وقت معيّنى اعتكاف را نذر كند ـ يا اعتكاف مستحبّ باشد وانجام آن مبطل بعد از دو روز باشد ، بنا بر احتياط واجب ، اعتكاف را قضا كند ، واگر در اعتكاف مستحبّ قبل از دو روز باشد ، قضا ندارد.
عدول از اعتكاف به اعتكاف ديگر
مسأله ۱۷۶۵ ـ عدول از اعتكاف به اعتكاف ديگر جايز نيست ، چه هر دو واجب باشند ـ مثل آنكه يكى را به نذر و ديگرى را به قسم بر خود واجب كرده باشد ـ يا هر دو مستحبّ باشند ، يا يكى واجب وديگرى مستحبّ باشد ، يا يكى براى خود وديگرى به نيابت يا اجاره براى غير باشد ، يا هر دو به نيابت از غير باشد.
نشستن اعتكاف كننده بر فرش غصبى و گرفتن جاى ديگرى بدون رضايتش
مسأله ۱۷۶۶ ـ اگر اعتكاف كننده بر فرش غصبى بنشيند ، معصيت كرده است ، واعتكاف باطل نمى شود ، ولى اگر كسى به مكانى سبقت كرده وجا گرفته باشد ، واعتكاف كننده ، آن مكان را از او بدون رضايت بگيرد ، اعتكافش در آن مكان باطل است.
غسل اعتكاف كننده در مسجد
مسأله ۱۷۶۷ ـ اگر بر اعتكاف كننده غسل واجب شود ، در صورتى كه غسل كردن در مسجد مانعى نداشته باشد ـ مانند غسل مسّ ميّت ـ جايز نيست از مسجد خارج شود ، ودر صورتى كه مانع داشته باشد ـ مثل غسل جنابت كه مستلزم ماندن در مسجد با جنابت است ـ بايد خارج شود ، وگرنه اعتكاف او باطل مى شود.
حدّ ركوع براى كسى كه نشسته ركوع مىكند
مسأله ۱۰۳۶ ـ كسى كه نشسته ركوع مى كند ، بايد به قدرى خم شود كه صورتش مقابل زانوها برسد ، و احوط آن است كه به قدرى خم شود كه اگر ايستاده ركوع مى كرد به همان مقدار خم مى شد.
مقدار ذكر واجب ركوع
مسأله ۱۰۳۷ ـ در حال اختيار واجب است در ركوع سه مرتبه (سُبْحانَ اللّهِ) يا يك مرتبه (سُبْحانَ رَبِّيَ الْعَظِيمِ وَ بِحَمْدِهِ) يا هر ذكرى كه به اين مقدار باشد بگويد ، و احتياط مستحبّ آن است كه تسبيح را به صورتى كه بيان شد بر ذكر ديگر مقدم بدارد ، و در تنگى وقت و در حال ناچارى گفتن يك (سُبْحانَ اللّهِ) كافيست.