حج قران یا افراد بجای حج تمتع برای کسی که بعد ورود در سال سوّم اقامت در مکه یا کمتر از ۱۶ فرسخی آن مستطیع شده
مسأله ۱۴۲ ـ كسى كه منزلش شانزده فرسخ و يا بيشتر از مكّه دور بوده و فعلا در مكّه اقامت نموده، چنانچه اقامتش بعد از استطاعت و واجب شدن حجّ بر او بوده، وظيفه اش حجّ تمتّع است، و اگر پس از اقامت در مكّه مستطيع شود و استطاعتش بعد از ورود در سال سوم اقامتش حاصل شود، واجب است حجّ افراد يا قران به جا آورد، چه اقامتش به قصد وطن قرار دادن مكّه باشد يا بدون اين قصد و به منظور مجاورت باشد.
و همچنين است حكم هر كسى كه در غير مكّه از ساير جاهايى كه فاصله آنها تا مكّه كمتر از شانزده فرسخ است، اقامت كند.
حج تمتع برای افامت ۲ سال یا کمتر در مکه یا استطاعت در بلد خود قبل از اقامت در مکه
مسأله ۱۴۳ ـ اگر كسى پس از حصول استطاعت در بلد خود ـ كه شانزده فرسخ يا بيشتر از مكّه دور مى باشد ـ در مكّه اقامت نمايد، و يا اگرچه استطاعت او در مكّه حاصل شده، ولى قبل از ورود در سال سوم اقامت خود مستطيع شده باشد، احتياط واجب آن است كه براى عمره تمتّع به ميقات اهل بلد خود برود و از آن جا براى عمره تمتّع محرم شود.
حج تمتع مرکب از عمرة تمتع و حج (که آن را هم حج تمتع گویند)
مسأله ۱۴۴ ـ حجّ تمتّع از دو عبادت تشكيل مى شود:
اوّل: عمره.
دوم: حجّ.
ولى گاهى حجّ تمتّع به خصوص عبادت دوم گفته مى شود، و در حجّ تمتّع واجب است عمره آن پيش از حجّ به جا آورده شود.
عمرة تمتع مرکب از ۵ عمل
مسأله ۱۴۵ ـ پنج چيز در عمره تمتّع واجب است:
اوّل: احرام از يكى از ميقاتها.
دوم: طواف دور خانه خدا.
سوم: نماز طواف.
چهارم: سعى ـ رفت و آمد ـ بين صفا و مروه.
پنجم: تقصير.
و تفصيل اين پنج چيز خواهد آمد.
حج تمتع مرکب از ۱۱ عمل و لزوم طواف نساء و نمازش
مسأله ۱۴۶ ـ بر مكلف واجب است خود را براى انجام مناسك حجّ آماده سازد.
و واجبات حجّ يازده چيز است كه اجمال آنها در ذيل و تفصيل آنها به تدريج خواهد آمد:
اوّل: احرام بستن از مكّه.
دوم: وقوف در عرفات.
سوم: وقوف در مزدلفه (مشعرالحرام).
چهارم: رمى جمره عقبه.
پنجم: قربانى.
ششم: حلق يا تقصير.
هفتم: طواف خانه خدا پس از بازگشت به مكّه.
هشتم: نماز طواف.
نهم: سعى ـ رفت و آمد ـ بين صفا و مروه.
دهم: بيتوته در منى شب يازدهم و دوازدهم ذى الحجّه، و در بعضى از حالات، بودن در شب سيزدهم نيز واجب است كه بيانش خواهد آمد.
يازدهم: رمى جمره هاى اولى و وسطى و عقبه در روزهاى يازدهم و دوازدهم، بلكه ـ بنابر احتياط ـ رمى آنها در روز سيزدهم نيز واجب است در صورتى كه شب سيزدهم را در منى مانده باشد.
اين واجبات يازده گانه حجّ بود، و براى حلال شدن زن، طواف نساء و نماز آن نيز واجب است.
حج تمتع و شرائط آن
مسأله ۱۴۷ ـ در حجّ تمتّع چند چيز شرط است:
اوّل: نيّت، يعنى اين كه قصد كند حجّ تمتّع را براى تقرّب به خداوند متعال به جا مى آورد، پس اگر نيّت حجّ ديگرى نمايد يا در نيّت ترديد داشته باشد، و يا به جهتى غير از تقرّب به خداوند متعال به جا آورد، حجّش صحيح نخواهد بود.
دوم: آن كه عمره تمتّع و حجّ آن، هر دو، در ماه هاى حجّ ـ شوال و ذى القعده و ذى الحجّه ـ به جا آورده شوند، پس اگر جزئى از عمره تمتّع پيش از ماه شوال به جا آورده شود آن عمره صحيح نخواهد بود.
سوم: آن كه عمره تمتّع و حجّ آن در يك سال به جا آورده شوند، بنابراين اگر عمره را به جا آورد و حجّ را تا سال بعد به تأخير اندازد حجّ تمتّع صحيح نخواهد بود، چه تا سال بعد در مكّه بماند و چه به اهلش برگردد و در سال بعد دوباره به مكّه بيايد، و چه از احرام عمره با تقصير نمودن خارج شود و چه در احرام تا سال بعد بماند.
چهارم: آن كه احرام حجّ تمتّع، در حال اختيار، از خود مكّه باشد، و بهترين موضع، مقام حضرت ابراهيم((عليه السلام)) يا داخل حجر حضرت اسماعيل((عليه السلام)) است، و چنانچه نتواند از خود مكّه احرام ببندد، از هرجا كه بتواند بايد محرم شود.
پنجم: آن كه تمامى اعمال عمره تمتّع و حجّ آن را يك شخص از طرف يك شخص به جا آورد، بنابراين اگر دو نفر براى انجام حجّ تمتّع ـ از مرده يا زنده ـ اجير شوند كه يكى از آنها عمره آن را و ديگرى حجّش را به جا آورد، صحيح نخواهد بود، و همچنين اگر يك نفر حجّ تمتّع را به جا آورد ولى عمره آن را از طرف يك شخص و حجّ آن را از طرف شخص ديگرى قرار دهد، صحيح نخواهد بود.
خروج از مکه بعد از عمرة تمتع با احرام حج تمتع، ترک حج تمتع بعد انجام عمره آن
مسأله ۱۴۸ ـ هنگامى كه شخص اعمال عمره تمتّع را به جا آورد، واجب است پس از آن اعمال حجّ تمتّع را به جا آورد، و جايز نيست از مكّه براى غير انجام مناسك حجّ خارج شود، مگر در صورتى كه بيرون رفتنش به جهت حاجتى باشد و ترس فوت و نرسيدن به اعمال حجّ را نداشته باشد، و در اين صورت واجب است احرام حجّ را از مكّه ببندد و بيرون رود، و بنابر اقوى بازگشت دوباره اش به مكّه ـ پيش از عرفات ـ لازم نيست اگرچه احوط است.
و هركسى كه عمره تمتّع را به جا آورد جايز نيست حجّ را به اختيار ترك كند اگرچه حجّ مستحبى باشد، بلى، اگر متمكّن نباشد حجّ را به جا آورد، احتياط واجب آن است كه عمره انجام شده را عمره مفرده قرار دهد و طواف نساء و نماز آن را به جا آورد.
خروج از مکه در اثناء عمرة تمتع
مسأله ۱۴۹ ـ همچنان كه بيرون رفتن از مكّه پس از انجام عمره تمتّع جايز نيست، بيرون رفتن در اثناى انجام آن نيز جايز نيست، بنابراين اگر مكلّف پيش از وارد شدنش به مكّه بداند كه پس از وارد شدن به مكّه نياز به خارج شدن از آن جا را دارد ـ مانند كاروان دارهاى حجّ ـ مى تواند نخست با احرام عمره مفرده وارد مكّه شود و اعمال آن را به جا آورد، و پس از خروج از احرام، جهت انجام كارها از مكّه خارج شود و كارهايش را انجام دهد، و پس از آن، احرام عمره تمتّع را ببندد و وارد مكّه شود و اعمال آن را به جا آورد، و گذشتن يك ماه از عمره مفرده اى كه قبل به جا آورده در صحت عمره تمتّع معتبر نيست همان طور كه در مسأله (۱۳۴) گذشت.
خروج از مکه (محلّه های قدیم و جدید) بعداز عمره تمتع یا در اثناء آن
مسأله ۱۵۰ ـ مقصود از حرمت بيرون رفتن از مكّه پس از انجام عمره تمتّع يا در اثناى انجام آن، رفتن به جايى است كه جزء محلّه هاى مكّه شمرده نشود، بنابراين رفتن به جايى كه جزء آنها شمرده شود ـ اگرچه از محلّه هاى جديد باشد و جزء مكّه قديم نباشد ـ اشكالى ندارد، بلى، رفتن به محلّه هاى جديدى كه خارج از حرم باشد جايز نيست.
بازگشت به مکّه در صورتیکه بدون احرام از آن خارج شده
مسأله ۱۵۱ ـ اگر شخص پس از به جا آوردن عمره بدون احرام، از مكّه بيرون رفت، بازگشت او به مكّه دو صورت دارد:
اوّل: آن كه بازگشتش پيش از گذشتن ماهى باشد كه عمره را در آن انجام داده است كه در اين صورت همان عمره سابق براى او كفايت مى كند، و لازم است بدون احرام وارد مكّه شود، و از آن جا براى حجّ احرام ببندد و به طرف عرفات حركت كند.
دوم: آن كه بازگشتش پس از تمام شدن ماهى باشد كه عمره را در آن به جا آورده، كه در اين صورت لازم است عمره را دوباره به جا آورد.
تبدیل حج تمتع به حج افراد
مسأله ۱۵۲ ـ كسى كه وظيفه اش حجّ تمتّع است جايز نيست به حجّ افراد يا قران عدول نمايد، مگر در صورتى كه پس از شروع به عمره تمتّع، وقتش به اندازه اى تنگ شود كه نتواند عمره را تمام نموده و خود را به حجّ برساند، كه در اين صورت بايد نيّت خود را به نيّت حجّ افراد تبديل نموده و عمره را ترك كند و به حجّ برود و پس از حجّ عمره مفرده به جا آورد.
و ميزان در تنگى وقت كه اين عدول را جايز مى كند، بيم از دست رفتن مقدار ركن از وقوف اختيارى عرفات است.
حج تمتع کسی که قبل از شروع به عمرة تمتع بداند وقت برای عمره نمانده است
مسأله ۱۵۳ ـ كسى كه وظيفه اش حجّ تمتّع است، چنانچه پيش از شروع به عمره بداند كه وقتش گنجايش اعمال عمره و رسيدن به حجّ را ندارد، جايز نيست از ابتدا به حجّ افراد يا قران عدول نمايد، بلكه واجب است حجّ را تا سال آينده تأخير بيندازد.
حج تمتع کسی که بعد از احرام عمره، عمداً طواف و سعی را تأخیر بیندازد تا وقت برای عمره نماند
مسأله ۱۵۴ ـ هرگاه در وسعت وقت براى عمره تمتّع احرام ببندد و عمداً طواف و سعى را آن قدر تأخير اندازد كه وقت كافى براى انجام آنها و رسيدن به حجّ ـ يعنى رسيدن به مقدار ركن از وقوف اختيارى عرفات ـ نماند، عمره اش باطل مى شود و عدول به حجّ افراد براى او كفايت نمى كند، ولى احوط و اولى اين است كه آن عمره را به صورت عمره مفرده به اتمام برساند.
حجّ افراد
حجّ افراد وظيفه اهل مكّه و كسانى است كه فاصله منزلشان تا مكّه كمتر از شانزده فرسخ است، و هرگاه كسى كه وظيفه اش حجّ افراد است بتواند عمره مفرده را به جا آورد، بايد آن را به طور مستقلّ به جا آورد، بنابراين اگر بتواند تنها يكى از اين دو ـ يعنى حجّ افراد و عمره مفرده ـ را به جا آورد، بايد همان را كه مى تواند به جا آورد و ديگرى واجب نيست، و اگر بتواند يكى را در زمانى و ديگرى را در زمانى ديگر به جا آورد، بايد در هر زمان آنچه را مى تواند به جا آورد، و اگر هردو را بتواند در يك زمان به جا آورد بايد هر دو را به جا آورد، و احتياط واجب آن است كه نخست حجّ و سپس عمره مفرده را به جا آورد.
تفاوتهای حج تمتع با حج افراد
مسأله ۱۵۵ ـ اعمال حجّ افراد مانند أعمال حجّ تمتّع است، ولى در چند چيز با يكديگر فرق دارند:
اوّل: در حجّ تمتّع ارتباط عمره به حجّ و انجام هردو در يك سال معتبر است ـ چنان كه گذشت ـ و اين در حجّ افراد معتبر نيست، مگر به سبب عارضى، مثل اين كه نذر كند آن دو را در يك سال انجام دهد، و يا بر انجام آن دو در يك سال اجير شده باشد، و يا استطاعت انجام هردو را در يك سال داشته باشد.
دوم: آن كه در حجّ تمتّع قربانى كردن واجب است ـ همان طور كه گذشت ـ ولى در حجّ افراد قربانى كردن معتبر نيست.
سوم: آن كه در حجّ تمتّع، در حال اختيار، تقديم طواف و سعى بر وقوف در عرفات و مزدلفه جايز نيست، ولى در حجّ افراد جايز است.
چهارم: آن كه احرام حجّ تمتّع بايد از مكّه باشد، ولى احرام حجّ افراد براى كسى كه اهل مكّه است از مكّه، و براى كسى كه منزلش در حدّ فاصل بين ميقات و مكّه قرار گرفته از منزلش، و براى غير آنها از ميقات مى باشد.
پنجم: آن كه در حجّ تمتّع واجب است عمره آن پيش از حجّ به جا آورده شود، ولى در حجّ افراد معتبر نيست، بلكه احتياط واجب اين است كه حجّ افراد پيش از عمره مفرده به جا آورده شود.
ششم: آن كه انجام طواف مستحبى پس از بستن احرام حجّ تمتّع جايز نيست، ولى در حجّ افراد جايز است.
تبدیل احرام حج افراد مستحبی به عمرة تمتع
مسأله ۱۵۶ ـ هرگاه كسى احرام حجّ افراد مستحبى ببندد مى تواند از آن به عمره تمتّع عدول نمايد، مگر آن كه پس از سعى تلبيه گفته باشد كه در اين صورت نمى تواند عدول كند.
طواف مستحبی و واجب بعد از احرام حج افراد و ۲بار تلبیه بعد از نماز آن
مسأله ۱۵۷ ـ هرگاه كسى احرام حجّ افراد ببندد و وارد مكّه شود مى تواند طواف مستحبى به جا آورد، ولى احتياط واجب اين است كه پس از خواندن نماز آن طواف دوباره تلبيه را بگويد، و اگر طواف واجبى ـ غير از طواف خود حجّ افراد ـ به جا آورد بنابر اظهر واجب است پس از نماز طواف دوباره تلبيه را بگويد.
تفاوت حج قران با حج افراد
مسأله ۱۵۸ ـ حجّ قران با حجّ افراد در جميع جهات متّحد است، بجز اين كه در حجّ قران هنگام بستن احرام بايد مكلّف قربانى خود را همراه داشته باشد، و با اين عمل، قربانى كردن آنچه به همراه دارد بر او واجب مى شود.
و احرام در اين قسم از حجّ، همان طور كه با تلبيه گفتن محقّق مى شود، با اشعار يا تقليد نيز محقّق مى شود، و هرگاه براى حجّ قران احرام ببندد، جايز نيست به حجّ تمتّع عدول نمايد.
ميقاتهاى احرام
جاهايى را كه شارع مقدس جهت بستن احرام از آنها معيّن فرموده است، ميقات مى گويند، و آنها ده مكان مى باشد:
اوّل: ذوالحليفة
اوّل: ذوالحليفة، و آن نام جايى است در نزديكى شهر مدينه منوّره، و آن ميقات اهل مدينه و هر كسى است كه بخواهد از راه مدينه به حجّ برود، و احوط افضل اين است كه احرام از مسجد آن جا كه معروف به مسجد شجره است، بسته شود.
احرام و تأخیر انداختن آن از ذوالحلیفه به جحفه
مسأله ۱۵۹ ـ در راه متعارف مدينه به مكّه، پس از ذوالحليفه، ميقات ديگرى است به نام جحفه، و تأخير انداختن احرام از ذوالحليفه به جحفه جايز نيست مگر در موارد ضرورت مانند بيمارى يا ضعف يا غير اين دو از ضرورتها.
دوم: وادى عتيق، و آن ميقات اهل عراق و نجد و هركسى است كه از آن جا عبور كند هرچند اهل عراق و نجد نباشد، و آن ميقات داراى سه جزء است:
۱ ـ مسلخ، كه نام اوّل آن است ـ نسبت به كسى كه به طرف مكّه در حركت است ـ و احتياط واجب اين است كه پيش از آن احرام بسته نشود.
۲ ـ غمرة، كه نام وسط آن است.
۳ ـ ذات عرق، كه نام آخر آن است و احتياط واجب اين است كه بستن احرام را از غمره در صورتى كه مانعى مانند تقيّه و بيمارى نداشته باشد، تأخير نيندازد.
احرام تقیّه ای در عمره
مسأله ۱۶۰ ـ در حال تقيه جايز است پيش از رسيدن به غمره، مخفيانه، بدون اين كه لباس خود را بكند، محرم شود، و تلبيه را آهسته بگويد، و پس از رسيدن به ذات عرق لباس خود را بكند و دو لباس احرام را بپوشد، و بنابر احتياط واجب كفّاره پوشيدن لباس دوخته را بدهد.
سوم: جحفه
سوم: جحفه، و آن ميقات اهل شام و مصر و مغرب و هركسى است كه از آن جا عبور كند هرچند اهل شام و مصر و مغرب نباشد.
چهارم: يلملم
چهارم: يلملم، و آن ميقات اهل يمن و هركسى است كه از آن جا عبور كند هرچند اهل يمن نباشد، و يلملم نام كوهى است.
پنجم: قرن المنازل
پنجم: قرن المنازل، و آن ميقات اهل طائف و هركسى است كه از آن جا عبور كند.
ششم: مكّه
ششم: مكّه، و آن ميقات حجّ تمتّع است به طورى كه در مسأله (۳۵۸) خواهد آمد.
هفتم: منزلى كه مكلّف در آن ساكن است
هفتم: منزلى كه مكلّف در آن ساكن است، و آن ميقات كسى است كه منزلش به مكّه نزديكتر از ميقات باشد، كه چنين شخصى جايز است از منزلش احرام ببندد و لازم نيست به يكى از ميقاتها برگردد.
هشتم: جعرانه
هشتم: جعرانه، و آن ميقات حجّ قران و افراد است براى كسى كه اهل مكّه نباشد ولى وارد سال سوم اقامتش در آن جا شده باشد، و اما كسى كه هنوز وارد سال سوم نشده حكمش در مسأله (۱۴۳) گذشت، و همچنين ـ بنابر احتياط واجب ـ جعرانه ميقات اهل مكّه براى حجّ قران و افراد است.
نهم: محاذى مسجد شجره
نهم: محاذى مسجد شجره ـ و مقصود از محاذى جايى است كه هرگاه شخصى در آن رو به روى كعبه معظّمه بايستد مسجد شجره در طرف راست يا چپ او قرار گيرد ـ و آن ميقات كسى است كه تقريباً يك ماه يا بيشتر در مدينه به قصد رفتن به حجّ بماند، و سپس به طرف مكّه از غير راه متعارف اهل مدينه حركت كند، كه چنين كسى هرگاه به طرف مكّه حركت كند و به جايى برسد كه محاذى مسجد شجره باشد بايد از آن جا احرام ببندد.
و جواز احرام بستن از محاذى بقيه ميقاتها محلّ اشكال است، بلكه جواز احرام بستن از محاذى مسجد شجره، در غير صورتى كه مورد نصّ است، نيز محلّ اشكال است.
دهم: ادنى الحلّ
دهم: ادنى الحلّ، و آن ميقات عمره مفرده اى است كه بعد از حجّ قران يا افراد آورده مى شود، بلكه ميقات هركسى است كه در مكّه باشد و بخواهد عمره مفرده به جا آورد، مگر كسى كه عمره مفرده خود را به جماع پيش از سعى فاسد نموده باشد كه بايد تا ماه بعد در مكّه بماند و سپس به يكى از ميقاتها برود و از آن جا احرام ببندد و عمره مفرده ديگرى به جا آورد.
و افضل براى هركس كه ميقاتش ادنى الحل است اين است كه از حديبيّه يا جعرانه يا تنعيم احرام ببندد.