آداب ساختن قبر و زیارت آن
مسأله ۶۳۶ ـ مستحبّ است قبر را مربّع يا مربّع مستطيل بسازند و به اندازه چهار انگشت از زمين بلند كنند و نشانه اى روى آن بگذارند كه اشتباه نشود و روى قبر آب بپاشند ، و بعد از پاشيدن آب كسانى كه حاضرند دستها را بر قبر بگذارند و انگشتها را باز كرده در خاك فرو برند و هفت مرتبه سوره مباركه اِنّا اَنْزَلْناه بخوانند و براى ميّت طلب آمرزش كنند و دعاهائى را كه وارد شده بخوانند ، مانند اين دعا: «اَللّهُمَّ جافِ الاَْرْضَ عَنْ جَنْبَيْهِ وَ اصْعَدْ (صَعِّدْ) رُوْحَهُ اِلى اَرْواحِ الْمُؤْمِنِينَ فِي عِلِّيِينَ وَ اَلْحِقْهُ بِالصّالِحِينَ».
تلقين میّت پس از رفتن كسانى كه تشييع جنازه كردهاند
مسأله ۶۳۷ ـ پس از رفتن كسانى كه تشييع جنازه كرده اند مستحبّ است ولىّ ميّت يا كسى كه از طرف ولىّ اجازه دارد دعاهايى را كه دستور داده شده به ميّت تلقين كند.
سرسلامتى دادن صاحبان عزا و غذا فرستادن براى آنها
مسأله ۶۳۸ ـ بعد از دفن ميّت مستحبّ است صاحبان عزا را سر سلامتى دهند ، ولى اگر مدّتى گذشته كه به واسطه سر سلامتى دادن مصيبت يادشان مى آيد ، ترك آن بهتر است ، و نيز مستحبّ است تا سه روز براى اهل خانه ميّت غذا بفرستند و غذا خوردن نزد آنان مكروه است.
مستحبات در مرگ خویشان
مسأله ۶۳۹ ـ مستحبّ است انسان در مرگ خويشان مخصوصاً در مرگ فرزند صبر كند ، و هر وقت ميّت را ياد مى كند ( اِنّا لِلّهِ وَ اِنّا اِلَيْهِ راجِعُونَ ) بگويد و براى ميّت قرآن بخواند ، و قبر را محكم بسازد كه زود خراب نشود ، و سر قبر پدر و مادر از خداوند حاجت بخواهد.
خراشيدن صورت و بدن و به خود لطمه زدن
مسأله ۶۴۰ ـ خراشيدن صورت وبدن و به خود لطمه زدن در مرگ كسى ، در صورتى كه ضرر معتنا بهى داشته باشد جايز نيست ، هر چند در غير اين صورت هم احتياط واجب ترك آن است.
پاره كردن يقه
مسأله ۶۴۱ ـ بنابر احتياط واجب پاره كردن يقه در مرگ غير پدر و برادر جايز نيست ، ولى در مصيبت پدر و برادر مانعى ندارد.
کفّاره صورت خراشیدن و يقه يا لباس پاره کردن
مسأله ۶۴۲ ـ اگر زن در عزاى ميّت صورت خود را بخراشد و خونين كند ، يا موى خود را بكند ـ بنابر احتياط مستحبّ ـ يك بنده آزاد كند ، يا ده فقير را طعام دهد و يا بپوشاند ، و همچنين است اگر مرد در مرگ زن يا فرزند يقه يا لباس خود را پاره كند.
گريه بر میّت با صداى خيلى بلند
مسأله ۶۴۳ ـ احتياط مستحبّ آن است كه در گريه بر ميّت صدا را خيلى بلند نكنند.
كسى كه به اندازه آب كشيدن بدن یا لباسش آب داشته باشد
مسأله ۸۱۸ ـ كسى كه يك لباس دارد ، اگر بدن و لباسش نجس شود و به اندازه آب كشيدن يكى از آنها آب داشته باشد ، بنابر احتياط بايد بدن را آب كشيده و با لباس نجس نماز بخواند ، مگر اين كه نجاست بدن كمتر از نجاست لباس باشد ، يا نجاست بدن يك مرتبه شستن و نجاست لباس دو مرتبه شستن لازم داشته باشد ، كه در اين دو صورت لازم است تطهير لباس را مقدّم بدارد.
دستور خواندن نماز وحشت
مسأله ۶۴۴ ـ مستحبّ است در شب اوّل قبر ، دو ركعت نماز وحشت براى ميّت بخوانند ، و دستور آن اين است كه در ركعت اوّل بعد از حمد يك مرتبه آية الكرسى و در ركعت دوم بعد از حمد ده مرتبه سوره انّا انزلناه را بخوانند ، و بعد از سلام نماز بگويند: ( اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّد وَ الِ مُحَمَّد وَ ابْعَثْ ثَوابَها اِلى قَبْرِ فُلان ) و به جاى كلمه فلان اسم ميّت را بگويند.
وقت خواندن نماز وحشت
مسأله ۶۴۵ ـ نماز وحشت را در هر موقع از شب اوّل قبر مى شود خواند ولى بهتر است در اوّل شب بعد از نماز عشاء خوانده شود.
نماز وحشت میّتی که دفن او تأخیر بیفتد
مسأله ۶۴۶ ـ اگر بخواهند ميّت را به شهر دورى ببرند ، يا به جهت ديگرى دفن او تأخير بيفتد ، بايد نماز وحشت را تا شب اوّل قبر او تأخير بيندازند.
معناى نبش قبر و حكم آن
مسأله ۶۴۷ ـ نبش قبر مسلمان ـ يعنى شكافتن قبر او ـ اگر چه طفل يا ديوانه باشد حرام است ، ولى اگر بدنش از بين رفته و استخوانهايش خاك شده باشد ، اشكال ندارد.
نبش قبر امام زادهها و شهدا و علما
مسأله ۶۴۸ ـ نبش قبر امامزاده ها و شهداء و علماء و همچنين در غير اين موارد از مواردى كه مستلزم هتك باشد اگر چه سالها بر آن گذشته باشد حرام است.
موارد نبش قبر
مسأله ۶۴۹ ـ شكافتن قبر در چند مورد حرام نيست:
(اوّل) آن كه ميّت در زمين غصبى دفن شده باشد و مالك زمين راضى نشود كه در آن جا بماند.
(دوم) آن كه كفن يا چيز ديگرى كه با ميّت دفن شده غصبى باشد و صاحب آن راضى نشود كه در قبر بماند.
و همچنين است اگر چيزى از مال خود ميّت كه به ورثه او رسيده با او دفن شده باشد و ورثه او راضى نشوند كه آن چيز در قبر بماند مگر در صورتى كه آن چيز مال كمى باشد ، كه در اين صورت نبش قبر محلّ اشكال است.
(سوم) آن كه شكافتن قبر موجب هتك حرمت نباشد و ميّت بى غسل يا بى كفن دفن شده باشد ، يا بفهمند غسلش باطل بوده ، يا به غير از دستور شرع كفن شده ، يا در قبر او را رو به قبله نگذاشته اند.
(چهارم) آن كه براى ثابت شدن حقّى كه اهم از حرمت ميّت است ، بخواهند بدن ميّت را ببينند.
(پنجم) آن كه ميّت را در جايى كه بى احترامى به اوست ، مثل قبرستان كفّار يا جايى كه كثافت و خاكروبه مى ريزند ، دفن كرده باشند.
(ششم) آن كه براى يك مطلب شرعى كه اهمّيت آن از شكافتن قبر بيشتر است قبر را بشكافند ، مثلا بخواهند بچّه زنده اى را از شكم زن باردارى كه دفنش كرده اند بيرون آورند.
(هفتم) آن كه بترسند درنده اى بدن ميّت را پاره كند ، يا سيل او را ببرد ، يا دشمن بيرون آورد.
(هشتم) آن كه قسمتى از بدن ميّت را كه با او دفن نشده بخواهند دفن كنند ، ولى احتياط واجب آن است كه آن قسمت از بدن را طورى در قبر بگذارند كه بدن ميّت ديده نشود.
كسى كه براى نماز، غير از لباس نجس چیزی ندارد
مسأله ۸۱۹ ـ كسى كه غير از لباس نجس لباس ديگرى ندارد ، بايد با لباس نجس نماز بخواند و نمازش صحيح است.
كسى كه دو لباس دارد و بداند يكى از آنها نجس است
مسأله ۸۲۰ ـ كسى كه دو لباس دارد ، اگر بداند يكى از آنها نجس است و نداند كداميك آنها است ، چنانچه وقت دارد بايد با هر دو لباس نماز بخواند ، مثلا اگر مى خواهد نماز ظهر و عصر بخواند ، بايد با هر كدام يك نماز ظهر و يك نماز عصر بخواند ، ولى اگر وقت تنگ است با يكى از آن دو نماز بخواند ، و بعد از وقت با لباس ديگر يا لباس پاك نماز را به جا آورد.
مواردى كه از اغسال مستحبه ذکر شده
مسأله ۶۵۱ ـ فقها در بيان اغسال مستحبّه اغسال زيادى ذكر فرموده اند كه از جمله آنها اين چند غسل است:
۱ ـ غسل تمام شبهاى طاق ماه رمضان ، و غسل تمام شبهاى دهه آخر آن ، و غسل ديگرى در آخر شب بيست و سوم آن.
۲ ـ غسل روز بيست و چهارم ذى الحجّة.
۳ ـ غسل روز عيد نوروز ، و پانزدهم شعبان ، و نهم و هفدهم ربيع الاوّل ، و روز بيست و پنجم ذى القعده.
۴ ـ غسل زنى كه براى غير شوهرش بوى خوش استعمال كرده باشد.
۵ ـ غسل كسى كه در حال مستى خوابيده.
۶ ـ غسل كسى كه براى تماشاى دار آويخته رفته و او را ديده باشد ، ولى اگر اتّفاقاً يا از روى ناچارى نگاهش بيفتد ، يا مثلا براى شهادت دادن رفته باشد ، غسل مستحبّ نيست.
۷ ـ غسل براى دخول مسجد پيغمبر (صلى الله عليه وآله وسلم).
۸ ـ غسل براى زيارت معصومين (عليهم السلام) از دور يا نزديك.
۹ ـ غسل روز عيد غدير.
ولى احوط اين است كه اين غسلها را به قصد رجاء به جا آورند.
موارد كفايت غسلهاى مستحب از وضو
مسأله ۶۵۲ ـ انسان با غسلهاى مستحبّى كه در مسأله «۶۵۰» ذكر شد ، مى تواند كارى كه مانند نماز وضو لازم دارد انجام دهد ، و امّا غسلهايى كه رجاءً به جا آورده مى شود از وضو كفايت نمى كند.
یک غسل به نیت چند غسل مستحب
مسأله ۶۵۳ ـ اگر چند غسل بر كسى مستحبّ باشد ، و به نيّت همه يك غسل به جا آورد كافيست.
شرط دوم: لباس نمازگزار مباح باشد
مسأله ۸۲۱ ـ لباس نمازگزار كه به آن ستر عورت مى شود بايد مباح باشد ، و كسى كه مى داند پوشيدن لباس غصبى حرام است ، يا اين كه در ياد گرفتن حرمت پوشيدن لباس غصبى كوتاهى كرده ، اگر عمداً به آن عورت خود را بپوشاند و نماز بخواند، نمازش باطل است، ولى چيزهايى كه به تنهايى عورت را نمى پوشاند و همچنين چيزهايى كه فعلا نمازگزار آنها را نپوشيده ، مانند دستمال بزرگ ، يا لنگى كه در جيب گذاشته شده ـ اگر چه بشود عورت را با آنها پوشانيد ـ در صورتی که به حرکات نماز گزار حرکت نکند، غصبی بودن آنها موجب بطلان نماز نمی شود، هر چند احتیاط در ترک است، ولی اگر به حرکات نمازگزار حرکت کند نماز با آن محل اشکال است. وهمچنین است چیزهایی که نمازگزار آنها را پوشیده ولی به آنها ستر عورت نکرده است.
كسى كه نمىداند نماز با لباس غصبی باطل است
مسأله ۸۲۲ ـ كسى كه مى داند پوشيدن لباس غصبى حرام است ، ولى نمى داند ستر عورت با آن نماز را باطل مى كند ، اگر عمداً با آن در حال نماز عورت خود را بپوشاند ، نمازش باطل است.
کسی که نداند يا فراموش كند لباس او غصبى است و نماز بخواند
مسأله ۸۲۳ ـ اگر نداند كه لباس او غصبى است و با آن ستر عورت كند و نماز بخواند ، نمازش صحيح است ، و همچنين در صورتى كه فراموش كند و خود غاصب نباشد ، و امّا اگر غاصب فراموش كند كه غصب كرده و با لباس غصبى ستر عورت كند و نماز بخواند ، در صورتى كه از غصب توبه نكرده باشد نماز او باطل است ، و اگر توبه كرده باشد بطلان نماز محلّ اشكال است.
در هفت مورد به جاى وضو و غسل بايد تيمم كرد
در هفت مورد به جاى وضو و غسل بايد تيمّم كرد:
کسی که در بين نماز بفهمد لباس او غصبی است
مسأله ۸۲۴ ـ اگر نداند يا فراموش كند كه لباس او غصبى است و در بين نماز بفهمد ، چنانچه چيز ديگرى عورت او را پوشانده است و مى تواند فوراً يا بدون اين كه موالات ـ يعنى پى درپى بودن نماز ـ بهم بخورد لباس غصبى را بيرون آورد ، بايد آن را بيرون آورد ، و اگر چيز ديگرى عورت او را نپوشانده ، يا نمى تواند لباس غصبى را فوراً بيرون آورد ، يا اگر بيرون آورد پى درپى بودن نماز بهم مى خورد ، در صورتى كه به مقدار يك ركعت هم وقت داشته باشد بايد نماز را بشكند ، و با لباس غير غصبى نماز بخواند ، و اگر به اين مقدار هم وقت ندارد ، بايد در حال نماز لباس را بيرون آورد و به دستور نماز برهنگان ـ كه در مسأله«۸۰۳» گذشت ـ نماز را تمام نمايد.
(اول) آنكه تهيه آب به قدر وضو يا غسل ممكن نباشد
(اوّل) آن كه تهيّه آب به قدر وضو يا غسل ممكن نباشد.
مقدار جستجوى آب در زمین هموار و پست و بلند
مسأله ۶۵۴ ـ اگر انسان در آبادى باشد ، بايد براى تهيّه آب وضو و غسل به قدرى جستجو كند كه از پيدا شدن آن نااميد شود ، و اگر در بيابان باشد در زمينى كه پست و بلند است به اندازه پرتاب يك تير كه در زمان قديم با كمان پرتاب مى كردند ، و در زمين هموار به اندازه پرتاپ دو تير جستجو كند ، و بنابر احتياط واجب جستجو در تمام دايره اى باشد كه مركزش مبدأ طلب و شعاعش به اندازه پرتاب تير باشد.
اگر بعضى اطراف هموار و بعضى ديگر پست و بلند باشد
مسأله ۶۵۵ ـ اگر بعضى از اطراف هموار و بعضى ديگر پست و بلند باشد در طرف هموار به اندازه پرتاب دو تير و در طرفى كه پست و بلند است به اندازه پرتاب يك تير به نحو مذكور در مسأله قبل جستجو كند.
جستجو در طرفى كه آب نيست
مسأله ۶۵۶ ـ در هر طرفى كه يقين يا حجّت شرعيّه دارد آب نيست ، در آن طرف جستجو لازم نيست.
رفتن به محلى دورتر از مقدارى كه بايد جستجو كند
مسأله ۶۵۷ ـ كسى كه وقت نماز او تنگ نيست و براى تهيّه آب وقت دارد ، اگر يقين يا حجّت شرعيّه دارد در محلّى دورتر از مقدارى كه بايد جستجو كند آب هست ، در صورتى كه حرج و ضرر نيست بايد براى تهيّه آب برود ، و اگر گمان دارد آب هست هر چند گمان او قوى باشد ، تا به حدّ اطمينان نرسيده رفتن لازم نيست ولى احوط است.