اگر بعضى از روزها را حيض قرار دهد و بعد بفهمد حيض نبوده
مسأله ۵۱۳ ـ اگر بعضى از روزها را حيض قرار دهد و عبادت نكند و بعد بفهمد حيض نبوده است ، بايد نماز و روزه اى را كه در آن روزها به جا نياورده قضا نمايد ، و اگر به گمان اين كه حيض نيست عبادت كند و بعد بفهمد حيض بوده ، چنانچه آن روزها را روزه گرفته باشد بايد قضا نمايد.
۱- اهميت نماز
قبل از ورود در احكام نماز اشاره به دو نكته لازم است:
(اوّل) اهميت نماز: در قرآن مجيد نزديك به صد مورد از نماز گفتگو شده ، و اشاره به دو مورد آن كافيست:
۱ ـ بعد از آن كه خداوند متعال حضرت ابراهيم (عليه السلام) را به مقام نبوّت و رسالت و خلّت اختيار نمود و به كلمات آزمايش و مبتلا كرد و آن حضرت كلمات را اتمام نمود ، به مقام امامت نايل شد ، و آن قدر عظمت مقام امامت ـ بعد از آن همه مقامات ـ در نظرش جلوه كرد كه ( قالَ وَ مِنْ ذُرِّيَّتِى ) (گفت و از براى فرزندان من هم؟) جواب شنيد: ( لا يَنالُ عَهْدِى الظّالِمِينَ ) (پيمان من به ظالمين نمى رسد) ، و در عظمت نماز همين اندازه بس كه آن كس كه خداوند متعال براى او مقام امامت را خواست و او براى ذريّه اش مسألت كرد ـ بعد از طىّ تمام مقامات ـ در جوار خانه خدا از خداوند متعال خواست: ( رَبِّ اجْعَلْنِي مُقِيمَ الصَّلوةِ وَ مِنْ ذُرِيَّتي ) (پروردگارا مرا اقامه كننده نماز قرار بده و ذريّه مرا).
و همچنين بعد از آن كه ذرّيه خود را در نزد بيت مسكن داد ، گفت ( رَبَّنا اِنِّي اَسْكَنْتُ مِنْ ذُرِيَّتي بِواد غَيْرِ ذِي زَرْع عِنْدَ بَيْتِكَ الْمُحَرَّمِ ، رَبَّنا لِيُقِيمُوا الصَّلوةَ )پروردگار ما هر آينه من از ذريّه خودم مسكن دادم به بيابان بدون زرع نزد خانه محترم تو ، پروردگارا براى اين كه اقامه نماز بنمايند.
۲ ـ در قرآن مجيد يك سوره به نام مؤمنون است ، و در آن مؤمنان به خصوصيّاتى معرّفى شده اند ، و اوّل خصوصيّتى كه به آن ابتدا شده اين است كه: ( الَّذينَ هُمْ في صَلاتِهِمْ خاشِعُونَ ) (آنان كه همانا در نمازشان خاشعند) و آخر خصوصيّتى هم كه به آن ختم مى شود ( وَ الَّذينَ هُمْ عَلى صَلَواتِهِمْ يُحافِظُونَ ) (و آن چنان كسانى كه همانها بر نمازهايشان محافظت دارند).
پس افتتاح ايمان و ختم ايمان به نماز است ، و ثمره آن هم اين آيه است: ( اُولئِكَ هُمُ الْوارِثُونَ * اَلَّذينَ يَرِثُونَ الْفِرْدَوسَ هُمْ فيها خالِدُونَ )
و از سنّت همين اندازه بس است كه از حضرت صادق (عليه السلام) روايت شده كه فرمودند: بعد از معرفت خدا چيزى را افضل از اين صلوات پنجگانه نمى دانم ، و عدم علم از آن حضرت ، علم به عدم است ، و اين روايت بيان كلام خداست ، و خداوند متعال هم در قرآن مجيد مى فرمايد: ( ذلِكَ الْكِتابُ لا رَيْبَ فيهِ هُدًى لِّلْمُتَّقينَ * اَلَّذينَ يُؤْمِنُونَ بِالْغَيْبِ وَ يُقيمُونَ الصَّلوةَ ) بعد از ايمان به غيب اقامه نماز ذكر شده است.
و در عظمت نماز همين اندازه كفايت مى كند كه جامع تر از نماز بين عبادات عبادتى يافت نمى شود ، زيرا اين عبادتى است مشتمل بر عبادت فعلى و بر عبادت قولى ، و عبادت فعلى آن شامل افعال عبادى از ركوع و سجود و قيام و قعود است ، و عبادت قولى آن شامل قرائت و ذكر و جامع جميع معارف الهيّه از تسبيح و تكبير و تحميد و تهليل كه اركان اربعه معارف حضرت حقّ سبحانه و تعالى است ، و مشتمل است بر تمام عبادات ملائكه مقرّبين ، كه عدّه اى از آنها عبادتشان در قيام است و عدّه اى در قعود و جمعى در ركوع و جمعى در سجود.
و عناوينى كه براى نماز در روايات وارد شده زياد است كه از آن جمله است: «رَأْسُ الدّينِ ، وَ اخِرُ وَصايا الاَْنْبِياءِ ، وَ اَحَبُّ الاَْعْمالِ ، وَ خَيْرُ الاَْعْمالِ ، وَ قِوامُ الاِْسْلامِ ، وَ اِسْتِقْبالُ الرَّحْمنِ ، مِنْهاجُ الاَْنْبِياءِ ، وَ بِه يَبْلُغُ الْعَبْدُ اِلَى الدَّرَجَةِ الْعُلْيا».
۲- با عجله و شتاب زدگى نماز نخواندن
(دوم) انسان مواظب باشد كه به عجله و شتاب زدگى نماز نخواند ، و در حال نماز به ياد خدا و با خضوع و خشوع و وقار باشد ، و متوجّه باشد كه با چه كسى سخن مى گويد و خود را در مقابل عظمت و بزرگى خداوند عالم ناچيز ببيند.
و نيز بايد نمازگزار توبه و استغفار نمايد و گناهانى را كه مانع قبول شدن نماز است مانند حسد ، كبر ، غيبت ، خوردن حرام ، آشاميدن مسكرات ، ندادن خمس و زكاة و بلكه هر معصيتى را ترك كند.
و همچنين سزاوار است كارهايى را كه ثواب نماز را كم مى كند به جا نياورد ، مثلا در حال خواب آلودگى و خوددارى از بول به نماز نايستد و در موقع نماز به آسمان نگاه نكند ، و كارهايى را كه ثواب نماز را زياد مى كند به جا آورد ، مثلا انگشتر عقيق به دست كند و لباس پاكيزه بپوشد و شانه و مسواك كند و خود را خوشبو نمايد.
نمازهاى واجب شش است
نمازهاى واجب شش است:
(اوّل) نماز يوميّه كه از آنهاست نماز جمعه.
(دوم) نماز آيات.
(سوم) نماز ميّت ، بنابر اين كه اطلاق نماز بر آن به نحو حقيقت باشد هر چند در هر صورت واجب است.
(چهارم) نماز طواف واجب خانه كعبه.
(پنجم) نماز قضاى پدر كه بر پسر بزرگتر واجب است.
(ششم) نمازى كه به واسطه اجاره و نذر و قسم و عهد و شرط در ضمن عقد واجب مى شود.
نمازهاى واجب يوميه
نمازهاى واجب يوميّه غير از جمعه پنج است ، ظهر و عصر هر كدام چهار ركعت ، مغرب سه ركعت ، عشاء چهار ركعت ، صبح دو ركعت.
۷۳۵- نماز در سفر و حال خوف
مسأله ۷۳۵ ـ در سفر و خوف بايد نمازهاى چهار ركعتى را با شرايطى كه در محلّ خود ذكر مى شود دو ركعت خواند.
۷۳۶- راه شناخت ظهر شرعى
مسأله ۷۳۶ ـ اگر چوب يا چيزى مانند آن را ـ كه شاخص مى گويند ـ راست در زمين هموار فرو برند ، صبح كه خورشيد بيرون مى آيد ، سايه آن به طرف مغرب مى افتد و هر چه آفتاب بالا مى آيد اين سايه كم مى شود و در شهرهاى ما ، در اوّل ظهر شرعى به آخرين درجه كمى مى رسد ، و ظهر كه گذشت سايه آن به طرف مشرق بر مى گردد و هر چه خورشيد رو به مغرب مى رود سايه زيادتر مى شود.
بنابراين وقتى سايه به آخرين درجه كمى رسيد و دو مرتبه رو به زياد شدن گذاشت معلوم مى شود ظهر شرعى شده است ، ولى در بعضى شهرها كه گاهى موقع ظهر سايه بكلّى از بين مى رود ، بعد از آن كه سايه دوباره پيدا شد معلوم مى شود ظهر شده است.
۷۳۷- وقت نماز ظهر و عصر و ترتیب بین آن دو
مسأله ۷۳۷ ـ وقت نماز ظهر و عصر ما بين زوال تا غروب آفتاب است ، ولى چنانچه نماز عصر را عمداً قبل از نماز ظهر بخواند باطل است ، مگر اين كه از آخر وقت بيش از به جا آوردن يك نماز وقت نباشد كه در اين فرض اگر كسى تا اين موقع نماز ظهر را نخوانده ، بايد نماز عصر را بخواند و بعد از آن نماز ظهر را قضا كند ، و اگر كسى پيش از اين وقت سهواً تمام نماز عصر را پيش از نماز ظهر بخواند نمازش صحيح است ، و احتياط واجب آن است كه آن را نماز ظهر قرار داده و چهار ركعت ديگر به قصد ما فى الذمّه به جا آورد.
۷۳۸- کسی که پيش از خواندن نماز ظهر سهواً مشغول نماز عصر شود
مسأله ۷۳۸ ـ اگر پيش از خواندن نماز ظهر سهواً مشغول نماز عصر شود ، و در بين نماز بفهمد اشتباه كرده است ، بايد نيّت را به نماز ظهر برگرداند ، يعنى نيّت كند كه آنچه تا حال خوانده ام و آنچه را مشغولم و آنچه تا آخر نماز مى خوانم همه نماز ظهر باشد ، و بعد از آن كه نماز را تمام كرد نماز عصر را بخواند.
۷۳۹- نماز جمعه در زمان حضور و غيبت
مسأله ۷۳۹ ـ نماز جمعه با امام معصوم (عليه السلام) يا منصوب از قبل آن حضرت واجب تعيينى است ، و در زمان غيبت مكلّف مخيّر است كه نماز ظهر بخواند يا ـ با اجتماع شرايط ـ نماز جمعه بخواند ، و احوط نماز ظهر است و افضل نماز جمعه است.
۷۴۰- وقت نماز جمعه
مسأله ۷۴۰ ـ وقت نماز جمعه مضيّق است ، و بنابر احتياط واجب از اوّل ظهر شرعى ـ پس از احراز آن به يقين يا اطمينان و غير اينها از امارات دخول وقت ـ تأخير نيندازد.
۷۴۱- تأخير نماز مغرب از پنهان شدن قرص خورشيد
مسأله ۷۴۱ ـ احتياط واجب آن است كه نماز مغرب را از پنهان شدن قرص خورشيد تأخير بيندازند ، تا سرخى طرف مشرق كه بعد از غروب آفتاب پيدا مى شود از بالاى سر انسان بگذرد.
۷۴۲- وقت نماز مغرب و عشاء و ترتیب بین آن
مسأله ۷۴۲ ـ وقت نماز مغرب و عشاء براى مختار تا نيمه شب امتداد دارد ، و امّا براى مضطر به جهت خواب يا فراموشى يا حيض يا غير اينها تا طلوع فجر صادق امتداد دارد ، و چون نماز عشاء را در صورت تذكّر بايد بعد از نماز مغرب خواند ، در صورتى كه با التفات قبل از نماز مغرب خوانده شود باطل است ، مگر اين كه از وقت بيش از مقدار اداى نماز عشاء نمانده باشد ، كه در اين صورت لازم است نماز عشاء را قبل از نماز مغرب بخواند.
۷۴۳- كسى که اشتباهاً نماز عشاء را پيش از مغرب بخواند
مسأله ۷۴۳ ـ اگر كسى اشتباهاً نماز عشاء را پيش از نماز مغرب بخواند و بعد از نماز ملتفت شود نمازش صحيح است ، و بايد نماز مغرب را بعد از آن به جا آورد.
۷۴۴- کسی که در بین نماز عشاء بفهمد مغرب را نخوانده
مسأله ۷۴۴ ـ اگر پيش از خواندن نماز مغرب سهواً مشغول نماز عشاء شود ، و در بين نماز ملتفت شود كه اشتباه كرده ، چنانچه به ركوع ركعت چهارم نرفته است ، بايد نيّت را به نماز مغرب برگرداند و نماز را تمام كند و بعد نماز عشاء را بخواند ، و اگر به ركوع ركعت چهارم رفته است ، بايد نماز را بهم زند و بعد از خواندن نماز مغرب نماز عشاء را به جا آورد.
۷۴۵- آخر وقت عشاء و محاسبة نصف شب
مسأله ۷۴۵ ـ آخر وقت نماز عشاء براى مختار نصف شب است ، و بنابر احتياط واجب شب را از اوّل غروب تا اذان صبح حساب كند نه تا اوّل آفتاب.
۷۴۶- کسی که عمداً نماز مغرب و عشاء را تا نصف شب نخواند
مسأله ۷۴۶ ـ اگر عمداً نماز مغرب يا عشاء را تا نصف شب نخواند ، احوط آن است كه تا قبل از اذان صبح بدون اين كه نيّت ادا و قضا كند آن نماز را به جا آورد.
۷۴۷- وقت نماز صبح
مسأله ۷۴۷ ـ نزديك اذان صبح از طرف مشرق ، سفيده اى رو به بالا حركت مى كند كه آن را فجر اوّل گويند ، و موقعى كه آن سفيده پهن شد ، فجر دوم و اوّل وقت نماز صبح است ، و آخر وقت نماز صبح موقعى است كه آفتاب طلوع مى كند.
۷۴۸- احراز داخل شدن وقت
مسأله ۷۴۸ ـ موقعى انسان مى تواند مشغول نماز شود كه يقين يا اطمينان كند وقت داخل شده است ، يا دو مرد عادل يا شخصى كه مورد وثوق باشد و ظنّ بر خلاف قول او نباشد ، به داخل شدن وقت خبر دهند ، يا كسى كه وقت شناس و مورد اطمينان باشد براى اعلام دخول وقت اذان بگويد.
۷۴۹- کسی که به واسطه عذرى نتواند اول وقت را بفهمد
مسأله ۷۴۹ ـ اگر به واسطه عذرهاى عمومى ـ مانند ابر يا غبار ـ يا عذرهاى شخصى ـ مانند نابينايى و يا بودن در زندان ـ نتواند اوّل وقت به داخل شدن وقت يقين يا حجّت شرعيّه اى پيدا كند ، بايد نماز را تأخير بيندازد تا يقين يا حجّت شرعيّه اى پيدا كند كه وقت داخل شده است.
۷۵۰- کسی که در بين نماز بفهمد كه وقت داخل نشده يا شده
مسأله ۷۵۰ ـ اگر به يكى از راه هاى گذشته براى انسان ثابت شود كه وقت نماز شده و مشغول نماز شود و در بين نماز بفهمد كه هنوز وقت داخل نشده ، نماز او باطل است ، و همچنين است اگر بعد از نماز بفهمد كه تمام نماز را پيش از وقت خوانده است.
و اگر در بين نماز بفهمد وقت داخل شده يا بعد از نماز بفهمد كه در بين نماز وقت داخل شده بود ، نمازش صحيح است.
۷۵۱- کسی که بدون التفات دخول وقت، مشغول نماز شود
مسأله ۷۵۱ ـ اگر انسان ملتفت نباشد كه بايد با ثابت شدن دخول وقت مشغول نماز شود ، چنانچه بعد از نماز بفهمد كه تمام نماز را در وقت خوانده ، نماز او صحيح است ، و اگر بفهمد نماز را پيش از وقت خوانده يا نفهمد كه در وقت خوانده يا پيش از وقت ، يا بعد از نماز بفهمد كه در بين نماز وقت داخل شده ، نمازش باطل است.
۷۵۲- شک به دخول وقت در بين نماز
مسأله ۷۵۲ ـ اگر يقين يا اطمينان كند وقت داخل شده و مشغول نماز شود ، و در بين نماز شكّ كند كه وقت داخل شده يا نه ، نماز او باطل است ، ولى اگر در بين نماز يقين يا اطمينان داشته باشد كه وقت داخل شده و شكّ كند كه آنچه از نماز خوانده در وقت بوده يا نه ، نمازش صحيح است.
۷۵۳- وظیفه نمازگزار در تنگی وقت
مسأله ۷۵۳ ـ اگر وقت نماز به قدرى تنگ است كه به واسطه به جا آوردن بعضى از كارهاى مستحبّ نماز مقدارى از آن بعد از وقت خوانده مى شود ، بايد آن مستحبّ را به جا نياورد ، مثلا اگر به واسطه خواندن قنوت مقدارى از نماز بعد از وقت خوانده مى شود ، بايد قنوت را نخواند.
۷۵۴- وقت داشتن به اندازه خواندن يك ركعت نماز
مسأله ۷۵۴ ـ كسى كه به اندازه خواندن يك ركعت نماز وقت دارد ، نماز او ادا است ، ولى نبايد عمداً نماز را تا اين وقت تأخير بيندازد.
۷۵۵- كسى كه مسافر نيست و آخر وقت بفهمد نماز نخوانده
مسأله ۷۵۵ ـ كسى كه مسافر نيست ، اگر تا غروب آفتاب به اندازه خواندن پنج ركعت نماز وقت دارد ، بايد نماز ظهر و عصر هر دو را بخواند ، و اگر كمتر وقت دارد بايد فقط نماز عصر را بخواند و بعد نماز ظهر را قضا كند ، و همچنين كسى كه معذور نيست اگر تا نصف شب به اندازه خواندن پنج ركعت وقت دارد ، بايد نماز مغرب و عشاء را بخواند ، و اگر كمتر وقت دارد ، بايد فقط عشاء را بخواند و بعد مغرب را ، و احتياط واجب آن است كه مغرب را به نيّت ما فى الذمّه بدون قصد ادا و قضا به جا آورد.
۷۵۶- كسى كه مسافر است و آخر وقت بفهمد نماز نخوانده
مسأله ۷۵۶ ـ كسى كه مسافر است ، اگر تا غروب آفتاب به اندازه خواندن سه ركعت نماز وقت دارد ، بايد نماز ظهر و عصر را بخواند و اگر كمتر وقت دارد ، بايد فقط عصر را بخواند و بعد نماز ظهر را قضا كند ، و همچنين مسافرى كه معذور نيست اگر تا نصف شب به اندازه خواندن چهار ركعت نماز وقت دارد ، بايد نماز مغرب و عشاء را بخواند ، و اگر به آن اندازه هم وقت ندارد ، ولى مى تواند با خواندن نماز عشاء ، يك ركعت از مغرب را قبل از نصف شب درك كند بايد اوّل عشاء را بخواند و بعد مغرب را فوراً به جا آورد ، و اگر كمتر از اين وقت دارد بايد عشاء را بخواند و بعد مغرب را به جا آورد ، و احتياط واجب آن است كه آن را به قصد ما فى الذمّه بدون قصد ادا و قضا بخواند ، و چنانچه بعد از خواندن عشاء معلوم شود كه از وقت به مقدار يك ركعت يا بيشتر به نصف شب مانده است ، نماز مغرب اداست و بايد فوراً آن را به جا آورد.
۷۵۷- نماز اول وقت
مسأله ۷۵۷ ـ مستحبّ است انسان نماز را در اوّل وقت آن بخواند ، و راجع به آن خيلى سفارش شده است ، و هر چه به اوّل وقت نزديك تر باشد بهتر است ، مگر آن كه تأخير آن از جهتى بهتر باشد ، مثل آن كه صبر كند كه نماز را به جماعت بخواند.
۷۵۸- پیشی گرفتن به نماز اول وقت برای معذور
مسأله ۷۵۸ ـ هرگاه انسان عذرى دارد كه اگر بخواهد در اوّل وقت نماز بخواند ناچار است با تيمّم نماز بخواند ، چنانچه بداند عذر او تا آخر وقت باقى است ، مى تواند در اوّل وقت نماز بخواند ، ولى اگر احتمال دهد كه عذر او از بين مى رود بايد صبر كند تا عذرش بر طرف شود ، و چنانچه عذر او بر طرف نشد در آخر وقت نماز بخواند ، و لازم نيست به قدرى صبر كند كه فقط بتواند واجبات نماز را انجام دهد ، بلكه اگر براى مستحبّات نماز نيز مانند اذان و اقامه و قنوت وقت دارد ، مى تواند تيمّم كند و نماز را با آن مستحبّات به جا آورد.
و در عذرهاى ديگر غير از موارد تيمّم ، اگر آن عذر تقيّه باشد جايز است اوّل وقت نماز بخواند و اعاده لازم نيست هر چند در اثناى وقت عذرش بر طرف شود ، و در غير تقيّه اگر احتمال بدهد كه عذر او باقى باشد ، جايز است اوّل وقت نماز بخواند ، ولى چنانچه در اثناى وقت عذرش بر طرف گردد ، لازم است اعاده نمايد.
۷۵۹- كسى كه مسائل نماز و شكيات و سهويّات را نمىداند
مسأله ۷۵۹ ـ كسى كه مسائل نماز و شكّيات و سهويّات را نمى داند و احتمال مى دهد كه يكى از اينها در نماز پيش آيد و مبتلا به مخالفت تكليف الزامى يا احتياط لازم شود ، بنابر احتياط بايد براى ياد گرفتن اينها نماز را از اوّل وقت تأخير بيندازد ، ولى اگر اطمينان دارد كه نماز را به طور صحيح تمام مى كند ، مى تواند در اوّل وقت مشغول نماز شود ، پس اگر در نماز مسأله اى كه حكم آن را نمى داند پيش نيايد ، نماز او صحيح است ، و اگر پيش آيد جايز است به يكى از دو طرفى كه احتمال مى دهد عمل نمايد و نماز را تمام كند ، ولى بايد بعد از نماز مسأله را بپرسد كه اگر نمازش باطل بوده دوباره بخواند ، و اگر صحيح بوده اعاده لازم نيست.