دادن قرآن به كافر
مسأله ۱۴۰ ـ در صورتى كه دادن قرآن به كافر مستلزم هتك باشد حرام و گرفتن از او واجب است.
افتادن چيزى كه احترام آن لازم است در مستراح
مسأله ۱۴۱ ـ اگر ورق قرآن يا چيزى كه احترام آن لازم است ، ـ مثل كاغذى كه اسم خدا يا پيغمبر (صلى الله عليه وآله وسلم) يا يكى از معصومين (عليهم السلام) بر آن نوشته شده ـ در مستراح بيفتد ، بيرون آوردن و آب كشيدن آن اگر چه خرج داشته باشد واجب است ، و اگر بيرون آوردن آن ممكن نباشد ، بايد به آن مستراح نروند تا يقين كنند آن ورق پوسيده است ، و همچنين اگر تربت در مستراح بيفتد و بيرون آوردن آن ممكن نباشد ، بايد تا وقتى كه يقين نكرده اند كه بكلّى از بين رفته به آن مستراح نروند.
خوردن و خورانيدن نجس و متنجّس
مسأله ۱۴۲ ـ خوردن و آشاميدن چيز نجس و متنجّس حرام است ، و همچنين است خوراندن آن به ديگرى ، ولى خوراندن متنجّس به طفل يا ديوانه جايز است ، و اگر خود طفل يا ديوانه متنجّس را بخورد يا با دست نجس غذا را نجس كند و بخورد ، جلوگيرى از او لازم نيست.
فروختن و عاريه دادن چيز نجس
مسأله ۱۴۳ ـ فروختن و عاريه دادن چيز نجسى كه قابل پاك شدن است اشكال ندارد ، ولى بايد در صورتى كه طرف در معرض مثل خوردن و آشاميدن است نجاست آن را بگويد.
خبر دادن به کسی که با لباس نجس نماز مىخواند يا نجس مىخورد
مسأله ۱۴۴ ـ اگر انسان ببيند كسى چيز نجسى را مى خورد يا با لباس نجس نماز مى خواند لازم نيست به او بگويد.
خبر دادن كسى كه وارد خانه شد و با نجاست ملاقات كرد
مسأله ۱۴۵ ـ اگر جايى از خانه يا فرش كسى نجس باشد و ببيند بدن يا لباس يا چيز ديگر كسى كه وارد خانه او مى شود با رطوبت به جاى نجس رسيده است ، در صورتى كه او سبب براى اين امر باشد و در معرض اين باشد كه نجاست به مأكول و مشروب سرايت كند بايد به آنان بگويد.
خبر دادن صاحب خانه يا ميهمان به غذای نجس
مسأله ۱۴۶ ـ اگر صاحب خانه در بين غذا خوردن بفهمد غذا نجس است بايد به ميهمانها بگويد ، امّا اگر يكى از ميهمانها بفهمد لازم نيست به ديگران خبر دهد ، ولى چنانچه طورى با آنان معاشرت دارد كه به واسطه نجس بودن آنان خود او مثلا مبتلا به اكل و شرب نجس شود ، بايد بعد از غذا به آنان بگويد.
خبر دادن به نجس شدن چيزى كه عاريه كرده
مسأله ۱۴۷ ـ اگر چيزى را كه عاريه كرده نجس شود ، چنانچه صاحبش آن چيز را در خوردن يا آشاميدن استعمال كند ـ مانند ظرف ـ واجب است نجس شدن آن را به او بگويد ، امّا مثل لباس ، نجس شدن آن را لازم نيست بگويد اگر چه بداند صاحبش با آن نماز مى خواند ، مگر اين كه صاحبش بخواهد با لباس پاك واقعى نماز بخواند كه در اين صورت احتياط واجب آن است كه نجس بودنش را به او اطلاع دهد.
خبر دادن بچه غير مميّز يا مميّز به اینکه چیزی نجس است يا آب كشيدم
مسأله ۱۴۸ ـ اگر بچّه بگويد چيزى نجس است يا چيزى را آب كشيده ، نمى شود حرف او را قبول كرد ، ولى بچّه اى كه مميّز است اگر بگويد چيزى را آب كشيدم ، در صورتى كه آن بچّه ثقه باشد و ظنّ بر خلاف گفته او نباشد ، حرف او قبول مى شود ، و همچنين اگر بگويد چيزى نجس است.
تعداد مطهّرات
مسأله ۱۴۹ ـ دوازده چيز نجاست را پاك مى كند و آنها را مطهّرات گويند: (اوّل) آب ، (دوم) زمين ، (سوم) آفتاب ، (چهارم) استحاله ، (پنجم) انقلاب ، (ششم) انتقال ، (هفتم) اسلام ، (هشتم) تبعيّت ، (نهم) برطرف شدن عين نجاست ، (دهم) استبراء حيوان نجاست خوار ، (يازدهم) غايب شدن مسلمان ، (دوازدهم) خارج شدن خون متعارف از ذبيحه ، و احكام اينها به طور تفصيل در مسائل آينده خواهد آمد.
شرائطى كه در شستن نجس با آب معتبر است
مسأله ۱۵۰ ـ آب با چهار شرط چيز نجس را پاك مى كند:
(اوّل) آن كه مطلق باشد ، پس آب مضاف مانند گلاب و عرق بيد چيز نجس را پاك نمى كند.
(دوم) آن كه پاك باشد.
(سوم) آن كه وقتى چيز نجس را با آن مى شويند آب مضاف نشود ، و در شستنى كه بعد از آن شستن ديگر لازم نيست بايد بو يا رنگ يا مزه آن به واسطه نجاست تغيير نكند و در غير آن شستن تغيير ضرر ندارد ، مثلا اگر چيزى دو دفعه شستن در او لازم باشد ، در دفعه اوّل اگر چه تغيير كند ، و در دفعه دوم به آبى تطهير كند كه تغيير نكند ، پاك مى شود.
(چهارم) آن كه بعد از آب كشيدن چيز نجس ، عين نجاست در آن نباشد ، و پاك شدن چيز نجس با آب قليل ـ يعنى آب كمتر از كرّ ـ شرطهاى ديگرى هم دارد كه بعد خواهد آمد.
شستن ظرفى كه نجس شده يا سگ در آن مايعى خورده
مسأله ۱۵۱ ـ اگر داخل ظرف نجس شود با آب قليل بايد سه مرتبه شست و در كرّ و جارى يك مرتبه كافيست ، ولى ظرفى را كه سگ از آن مايعى را خورده است ، بايد اوّل با خاك پاك خاك مالى كنند سپس آن خاك را زايل نموده و بعد با خاك مخلوط به آب بمالند ـ و جمع بين اين دو بنابر احتياط واجب است ـ و بعد آب بريزند كه خاك او زايل شود ، و سپس در كرّ يا جارى يك مرتبه بشويند و يا با آب قليل ـ بنابر احتياط واجب ـ دو مرتبه بشويند ، و همچنين ظرفى را كه سگ ليسيده بنابر احتياط بايد به طريق مذكور تطهير كنند.
شستن ظرفى كه سگ دهن زده و دهانه آن تنگ باشد
مسأله ۱۵۲ ـ اگر دهانه ظرفى كه سگ دهن زده تنگ باشد و نشود آن را خاك مال كرد ، چنانچه ممكن است بايد پارچه يا مانند آن به چوبى بپيچند و به توسط آن اوّل خاك را به آن ظرف بمالند و آن خاك را زايل كنند ، سپس خاك مخلوط به آب را به آن وسيله به ظرف بمالند ـ و جمع بين اين دو بنابر احتياط واجب است ـ و اگر ممكن نشد به وسيله شدت حركت اين دستور را انجام دهند ، و بعد به ترتيبى كه در مسأله قبل گذشت بشويند.
شستن ظرفى كه خوك از آن مايعى بخورد يا موش صحرائى در آن مرده باشد
مسأله ۱۵۳ ـ ظرفى را كه خوك از آن چيز روانى بخورد يا اين كه در آن موش صحرايى مرده باشد بايد هفت مرتبه شست ، چه با آب قليل و چه با آب كرّ و جارى ، و همچنين است بنابر احتياط واجب ظرفى را كه خوك بليسد.
شستن ظرفى كه به شراب نجس شده
مسأله ۱۵۴ ـ ظرفى را كه به شراب نجس شده بايد سه مرتبه بشويند ، و فرقى بين آب قليل و كرّ و جارى نيست ، و احتياط مستحبّ آن است كه هفت مرتبه بشويند.
شستن كوزهاى كه از گل نجس ساخته شده يا آب نجس در آن فرو رفته
مسأله ۱۵۵ ـ كوزه اى كه از گل نجس ساخته شده و يا آب نجس در آن فرو رفته ، اگر در آب كرّ يا جارى بگذارند به هر جاى آن كه آب برسد پاك مى شود ، و اگر بخواهند باطن آن هم پاك شود بايد به قدرى در آب كرّ يا جارى بماند كه آب به تمام آن فرو رود ، و اگر ظرف رطوبتى داشته باشد كه از رسيدن آب به باطن آن مانع باشد بايد خشكش نمايند ، و بعد در آب كرّ يا جارى بگذارند.
روش شستن ظرف نجس با آب قليل
مسأله ۱۵۶ ـ ظرف نجس را با آب قليل دو گونه مى شود آب كشيد ، يكى آن كه سه مرتبه پر كنند و خالى كنند ، و ديگر آن كه سه دفعه قدرى آب در آن بريزند و در هر دفعه آب را طورى در آن بگردانند كه به جاهاى نجس آن برسد و بيرون بريزند.
شستن ظرف بزرگى مثل پاتيل و خمره
مسأله ۱۵۷ ـ اگر ظرف بزرگى مثل پاتيل و خمره نجس شود ، چنانچه سه مرتبه آن را از آب پر كنند و خالى كنند پاك مى شود ، و همچنين اگر سه مرتبه از بالا آب در آن بريزند به طورى كه تمام اطراف نجس آن را بگيرد و در هر دفعه آبى كه ته آن جمع مى شود بيرون آورند ، و بنابر احتياط واجب در مرتبه دوم و سوم ظرفى را كه با آن آبها را بيرون مى آورند بايد آب بكشند.
شستن مسى كه مذاب آن نجس بوده
مسأله ۱۵۸ ـ مسّ نجس و مانند آن را كه ذوب مى كنند ، اگر آب بكشند ظاهرش پاك مى شود.
شستن تنورى كه به بول يا غير بول نجس شده
مسأله ۱۵۹ ـ تنورى كه به بول نجس شده است ، اگر دو مرتبه از بالا آب در آن بريزند به طورى كه تمام اطراف نجس آن را بگيرد پاك مى شود ، و در غير بول اگر با بر طرف شدن نجاست يك مرتبه به دستورى كه گذشت آب در آن بريزند كافيست ـ و احتياط مستحبّ آن است كه آب ريختن بعد از ازاله عين نجاست باشد ـ و بهتر است كه گودالى ته آن بكنند تا آبها در آن جمع شود و بيرون بياورند ، بعد آن گودال را با خاك پاك پر كنند.
شستن متنجّس به بول و غير آن در آب كر يا جارى
مسأله ۱۶۰ ـ اگر چيز نجس را يك مرتبه در آب كرّ يا جارى فرو برند كه آب به تمام جاهاى نجس آن برسد پاك مى شود ، و در فرش و لباس و مانند اينها فشار يا مانند آن ـ از ماليدن يا با پا لگد كردن ـ لازم است ، و در صورتى كه لباس و مانند آن متنجّس به بول باشد در آب جارى و كرّ يك مرتبه شستن كفايت مى كند.
شستن متنجّس به بول با آب قليل و معناى غساله
مسأله ۱۶۱ ـ اگر بخواهند چيزى را كه به بول نجس شده با آب قليل آب بكشند ، چنانچه يك مرتبه آب روى آن بريزند و از آن جدا شود ، در صورتى كه بول در آن چيز نمانده باشد ، يك مرتبه ديگر كه آب روى آن بريزند پاك مى شود ، ولى در لباس و فرش و مانند اينها بايد بعد از هر دفعه به فشار و مانند آن غساله آن بيرون آيد. (و غساله آبى است كه معمولا در وقت شستن و بعد از آن از چيزى كه شسته مى شود خود به خود يا به وسيله فشار و مانند آن مى ريزد.)
شستن متنجّس به بول پسر شيرخوار
مسأله ۱۶۲ ـ اگر چيزى به بول پسر شيرخوارى كه غذا خور نشده نجس شود ، چنانچه يك مرتبه آب روى آن بريزند كه به تمام جاهاى نجس آن برسد پاك مى شود ، ولى احتياط مستحبّ آن است كه يك مرتبه ديگر آب روى آن بريزند ، و در لباس و فرش و مانند اينها فشار لازم نيست.
شستن متنجس به غير بول با آب قليل
مسأله ۱۶۳ ـ در متنجّس به غير بول ، كيفيّت تطهير آن به آب قليل اين است كه با ازاله عين نجاست ، يك مرتبه آب روى آن بريزند و از آن جدا شود و احتياط واجب آن است كه آب ريختن بعد از ازاله عين نجاست باشد ، ولى در مثل لباس غساله آن به فشار و مانند آن بيرون آيد.
شستن حصير نجسى كه با نخ بافته شده
مسأله ۱۶۴ ـ اگر حصير نجس را كه با نخ بافته شده بخواهند تطهير كنند ، چه با آب كرّ يا جارى و چه با آب قليل ، بايد با فشار و مانند آن غساله جدا شود.
شستن گندم و برنج و صابون نجس با آب كرّ و جارى
مسأله ۱۶۵ ـ اگر ظاهر گندم و برنج و صابون و مانند اينها نجس شود به فرو بردن در كرّ يا جارى پاك مى گردد ، و اگر باطن آنها نجس شود ، تطهير آنها مثل تطهير كوزه نجس است كه درمسأله «۱۵۵» گذشت.
شك در سرايت آب نجس به باطن صابون
مسأله ۱۶۶ ـ اگر انسان شكّ كند كه آب نجس به باطن صابون رسيده يا نه ، باطن آن پاك است.
شستن متنجس با آب قليل در طشت و ظرف
مسأله ۱۶۷ ـ اگر ظاهر برنج يا گوشت و مانند اينها به غير بول نجس شده باشد ، چنانچه آن را در طشت پاك بگذارند و يك مرتبه آب روى آن بريزند و خالى كنند پاك مى شود و آن طشت هم پاك مى گردد ، و در متنجّس به بول دو مرتبه لازم است ، و در هر دو صورت در كاسه و مانند آن بنابر احتياط واجب سه مرتبه آب روى آن بريزند و خالى كنند ، و چيزى كه پاك كردن آن محتاج به فشار است ـ مانند لباس ـ بايد آن را فشار بدهند و غساله را بيرون بريزند.
شستن لباسى كه هنگام شستن از خود رنگ پس مىدهد
مسأله ۱۶۸ ـ لباس نجسى را كه به نيل و مانند آن رنگ شده اگر در آب كرّ يا جارى فرو برند يا با آب قليل بشويند ، چنانچه موقع فشار دادن آب مضاف از آن بيرون نيايد پاك مى شود.
شستن لباس با آب كر و جارى و دیدن چيزى مانند لجن در آن
مسأله ۱۶۹ ـ اگر لباسى را در كرّ يا جارى آب بكشند و بعد مثلا لجن آب در آن ببينند ، چنانچه احتمال ندهند كه جلوگيرى از رسيدن آب كرده آن لباس پاك است.