ناخن گرفتن
کفارة گرفتن ناخن یا قسمتی از آن
و كفّاره گرفتن ناخنهاى دو دست و دو پا در يك مجلس، يك گوسفند، و كفّاره گرفتن ناخنهاى دست در يك مجلس و ناخنهاى پا در مجلس ديگر دو گوسفند است.
و ثبوت كفّاره در موارد ذكر شده، در صورتى است كه گرفتن ناخن با علم و عمد باشد، ولى در صورت جهل و يا فراموشى و يا اشتباه كفّاره اى بر شخص نيست.
ناخن گرفتن به استناد فتوای مجتهد وقتی موجب خون آمدن گردد و کفاره بر فتوا دهنده
کشیدن دندان
حمل سلاح و تجهیزات دفاعی
سلاح و همراه داشتن آن در اثاث
سلاح و حمل آن در ضرورت (ترس از دشمن)
حمل سلاح و عدم کفاره
تا اين جا تمام محرمات احرام بيان شد.
احکام خاصّه حرم
شکار در حرم
(۲) بريدن و كندن درختان و گياهان حرم بر محرم و غير محرم حرام است، ولى بريده شدن به علّت راه رفتن معمولى مانعى ندارد، و همچنين رها كردن حيوانات براى چريدن از گياهان حرم مانعى ندارد.
و از حرمت بريدن و كندن چند چيز استثنا مى شود:
الف ـ اذخر (گور گياه) كه گياه معروفى است.
ب ـ درخت خرما و درخت ميوه.
ج ـ علفهايى كه براى علوفه شتر جمع آورى مى شود، ولى احتياط واجب اين است كه كنده نشود.
د ـ درخت و گياهى كه در خانه ملكى و يا منزلش برويد، و همچنين درختى كه انسان آن را بكارد يا گياهى كه بروياند اگرچه در ملك او نباشد، ولى درخت و گياهى كه قبل از تملّك خانه و يا سكونت در منزل، آن جا بوده است مستثنى نيست، و بريدن و كندن آن حرام است.
درختی که ریشة آن در حرم و شاخه و برگ آن در خارج از حرم باشد و بالعکس
و اگر اصل آن در خارج حرم و شاخه و برگ آن در حرم باشد، بريدن و كندن اصل آن ـ به جهت جاى شاخه و برگش ـ حرام است.
کفاره بریدن و یا کندن درخت اراک و سایر درختهای حرم و درخت خرما و درخت میوه و گیاهان
ولى كندن و بريدن درخت خرما و درختهاى ميوه كفّاره ندارد، و همچنين كندن و بريدن گياهان كفّاره ندارد.
کفارة ذبح و کفاره صید در احرام عمره و حج
کفارة غیر صید و زمان و مکان ذبح و مصرف آن
و مصرف كفّاره فقرا هستند، و خودش از آن نخورد مگر اندكى، و اگر بخورد، در صورتى كه كم باشد ـ بنابر اقوى ـ ضامن قيمت مقدار خورده شده نيست، اگرچه احتياط مستحب ضمان آن است، و در غير اين صورت ضامن قيمت آن خواهد بود.
رکن بودن طواف، و بطلان احرام عمرهای که فاسد شده
و هرگاه عمره فاسد شود احرامى كه براى آن بسته نيز باطل مى شود، و بايد حجّ را در سال بعد به جا آورد، و احوط و اولى آن است كه با همان احرام اعمال عمره مفرده را به جا آورد.
و در طواف بعد از قصد كردن خود عمل كه محقّق عنوان طواف است، امورى شرط است:
شرط اوّل صحت طواف: نیّت قربت
اوّل: نيّت به اين كه طواف را براى تقرّب به خداوند متعال انجام دهد.
شرط دوّم صحّت طواف: طهارت از حدث اصغر و اکبر
دوم: طهارت از حدث اصغر و اكبر، و چنانچه بدون طهارت انجام دهد ـ از روى عمد باشد، يا از روى جهل يا فراموشى ـ طوافش باطل است.
حدث در اثناء طواف
الف) آن كه حدث پيش از رسيدن به نصف طواف باشد، كه در اين صورت طواف باطل است و بايد دوباره آن را ـ پس از تحصيل طهارت ـ به جا آورد.
ب) آن كه حدث پس از اتمام شوط چهارم و بدون اختيار باشد، كه در اين صورت بايد طواف را قطع كند، و پس از تحصيل طهارت، طواف را از همان جا كه قطع نموده به آخر برساند.
ج) آن كه حدث پس از رسيدن به نصف طواف و پيش از اتمام شوط چهارم و بدون اختيار باشد، كه در اين صورت - بنابر احتياط واجب - بايد طواف را قطع كند، و پس از تحصيل طهارت، طواف را از جايى كه قطع كرده تمام نمايد و دوباره طواف را از نو به جا آورد.
و مى تواند به جاى احتياط ذكر شده، پس از قطع و تحصيل طهارت، يك طواف كامل بجا آورد به قصد اعم از تمام كردن طواف قبلى و يك طواف كامل، يعنى قصد كند انجام آنچه را واقعاً بر ذمّه اش مى باشد، پس چنانچه تتمّه طواف قبل بر ذمّه اوست، زايد بر آن از اين طواف جديد لغو باشد، و چنانچه طواف كامل بر ذمّه اوست، همين طواف جديد باشد.
د) همان صورت سوم ولى با فرض اين كه حدث با اختيار از او سر زند، و اقوى در اين صورت بطلان طواف است.
طواف کسی که در میان طواف شک در طهارت نموده
شک نمودن بعد طواف در وجود طهارت در حین طواف و شک در طهارت قبل نماز طواف
ولى براى نماز طواف بايد تحصيل طهارت كند، مگر آن كه بداند قبلا حدث موجب غسل از او سرزده و پس از طواف حدث موجب وضو از او سر زند، و شك كند غسل را انجام داده يا نه، كه بايد هم غسل كند و هم وضو بگيرد و دوباره طواف را به جا آورد، و بعد از آن نماز طواف را بخواند.
عدم تمکن از وضو یا وضو و تیمّم
عدم تمکّن از غسل
و در صورتى كه نتواند تيمم كند حتى بعد از اين، بايد براى طواف نايب بگيرد، و جايز نيست كه خود وارد مسجد شود و احتياطاً طواف را به جا آورد.
حیض هنگام عمره تمتع یا قبل و بعد احرام
الف) آن كه حيضش هنگام احرام بستن يا پيش از آن باشد كه در اين صورت حجّ تمتّع او منقلب به حجّ افراد مى شود، و پس از انجام حجّ افراد بايد يك عمره مفرده، اگر متمكّن از آن باشد، انجام دهد.
ب) آن كه حيضش پس از احرام بستن باشد، كه در اين صورت اگرچه گفته شده است كه: «مخيّر است يا حجّ افراد به جا آورد، همان طور كه در صورت اوّل گذشت، و يا اعمال عمره تمتّع را بدون طواف و نماز آن به جا آورد، يعنى اين كه سعى كند و بعد از آن تقصير نمايد، و سپس براى حجّ محرم شود و پس از انجام اعمال منى و بازگشت به مكّه ابتدا طواف و نماز عمره تمتّع را قضا كند، و پس از آن طواف حجّ و نماز آن و باقى اعمال حجّ را به جا آورد» ولى احتياط واجب آن است كه در اين صورت نيز ـ همچون صورت اوّل ـ حجّ تمتّع او منقلب به حجّ افراد مى شود.
و چنانچه يقين داشته باشد حتى پس از انجام اعمال منى و بازگشت به مكّه حيضش ادامه دارد و متمكّن از طواف نخواهد بود، بايد براى طواف و نماز آن نايب بگيرد، و پس از انجام آنها توسط نايب، خودش سعى را به جا آورد، و اعمال عمره را تمام كند.
حیض در اثناء طواف
و چنانچه حيض شدن او پس از تمام شدن شوط چهارم باشد و وقت كافى براى انجام اعمال عمره داشته باشد، بنابر اقوى طوافش باطل است و بايد صبر كند تا پاك شود و غسل كند و پس از آن طواف را به جا آورد، و احتياط مستحب آن است كه طواف پس از غسل را به قصد اعم از تمام كردن طواف پيش و يك طواف كامل ـ آن طور كه در مسأله (۲۸۲) گذشت ـ انجام دهد، و اگر پس از شوط چهارم باشد ولى وقت كافى نداشته باشد، احتياط واجب آن است كه پس از قطع طواف سعى و تقصير را انجام دهد، و سپس احرام حجّ را به قصد مافى الذمه ـ آنچه بر ذمّه اوست از حجّ افراد يا تمتّع ـ ببندد و اعمال حجّ تمتّع را انجام دهد، و پس از انجام اعمال منى و بازگشت به مكّه بايد نخست كسرى طواف قطع شده پيش از حجّ را به جا آورد و سپس طواف حجّ و باقى اعمال آن را انجام دهد، و پس از اتمام حجّ يك عمره مفرده هم به جا آورد.
حائض که بین طواف و نمازش حیض شده
زنی که بعد از نماز طواف بفهمد حیض شده و نداند قبل یا بعد طواف یا در اثناء نماز بوده و یا قبل اتمام نماز بوده
زنی متمکن از عمره بوده و با علم و عمد تأخیر انداخته تا حیض شده و وقت تنگ شود
طواف مستحبی و نماز آن اعتبار طهارت
طواف و نماز معذور از طهارت اختیاری (مثل وضو یا غسل جبیره ای) و مبطون و مستحاضه
ولى كسى كه مبطون است ـ يعنى نمى تواند از غايط خوددارى نمايد ـ بعيد نيست كه بتواند براى طواف و نماز آن نايب بگيرد، اگرچه احتياط مستحب آن است كه ـ در صورت تمكّن ـ جمع كند بين انجام طواف و نماز آن با طهارت عذرى و بين نايب گرفتن براى آن دو.
و اما زن مستحاضه، چنانچه استحاضه اش قليله باشد بايد وضو بگيرد، و احتياط واجب آن است كه براى هركدام از طواف و نماز آن يك وضو بگيرد.
و چنانچه متوسطه باشد بايد هم غسل كند و هم وضو بگيرد، و احتياط واجب آن است كه براى هركدام از طواف و نماز آن يك وضو بگيرد.
و اگر كثيره باشد بايد غسل كند، و احتياط واجب آن است كه براى هركدام از طواف و نماز آن يك غسل كند، و لازم نيست وضو بگيرد حتى اگر حدث اصغر از او سرزده باشد.
و اين دستوراتى كه براى زن مستحاضه ذكر شد، در صورتى است كه وظيفه اى كه براى نماز يوميّه اش معيّن شده است انجام نداده باشد، و يا اگر انجام داده، بعد از آن خون ديده باشد، و در غير اين دو صورت آنچه ذكر شد از وجوب وضو و غسل، مبنى بر احتياط واجب است.
شرط سوّم صحت طواف: طهارت بدن و لباس