• سایت رسمی دفتر حضرت آيت الله العظمى وحيد خراسانى

    select your topic

    نماز روى صندلى‏

    در فرض سؤال بايد سطح ميزى كه سر را براى سجده روى آن مى‏گذارد پايين باشد مثلاً روبروى پاهاى او قرار گيرد . مهر را روى آن قرار دهد و بر روى آن سجده نمايد .
    ولى چنانچه قدرت ندارد بر ميزى كه سطح آن به اين مقدار پايين است سجده نمايد بلكه فقط مى‏تواند بر روى ميزى سجده نمايد كه سطح آن مثلاً روبروى سينه اوست به علت مريضى يا درد كمر و ... در اين صورت بنابر احتياط واجب يك بار نماز را به همين كيفيت بخواند و يك بار نماز را با سجده به اشاره سر بخواند ، و چنانچه براى سجده حتى در اين حد سطحى كه مثلاً روبروى سينه قرار دهد و بر آن سجده كند هم قدرت ندارد و فقط مى‏تواند نماز با سجده با اشاره به جا آورد بايد نمازش را با سجده به اشاره به جا آورد .

    كسى كه قدرت بر قرائت‏ و حرف زدن ندارد

    در صورتى كه نمازگزار در اثر بيمارى يا جراحى صورت نمى‏تواند حرف زده يا حروف را به صورت صحيح ادا كند ، بايد به هر طور كه مى‏تواند نماز خود را قرائت نموده و كلمات آن را ادا نمايد و اگر به هيچ صورت نمى تواند قرائت كند بايد در قلب خود بگذراند و زبانش را حركت دهد وبه انگشت هم به آن اشاره كند .

    اكتفاء به يك سبحان اللَّه براى مريض‏

    شخص بيمار در ركوع و سجده نماز مى‏تواند به جاى سه بار سبحان اللَّه به يك بار گفتن اكتفا نمايد .

    روزه گرفتن در صورتى كه دكتر نهى كند

    اگر دكتر به شخصى بگويد روزه براى او ضرر دارد و او را از روزه منع نمايد در صورتى كه از گفته دكتر گمان به ضرر يا خوف ضرر براى بيمار حاصل شود واجب است كه روزه نگيرد ، و همچنين اگر دكتر حاذق بود و مورد اطمينان و وثوق او باشد و اين شخص اطمينان به خطاى دكتر نداشته باشد باز هم نبايد روزه بگيرد و در غير اين دو صورت روزه بر او واجب است .

    خوف ضرر در موردى‏ كه دكتر بگويد ضرر ندارد

    اگر دكتر بگويد روزه گرفتن براى بيمار ضرر ندارد ولى او ترس از ضرر داشته باشد ، در صورتى‏كه ترس منشأ عقلايى داشته باشد روزه گرفتن جايز نيست .

    روزه زن حامله‏

    زنى كه زاييدن او نزديك است و روزه براى حمل او يا براى خودش ضرر دارد ، روزه او صحيح نيست و بعداً بايد روزه خود را قضا بنمايد و در موردى كه روزه براى حمل او ضرر داشته باشد علاوه بر قضاء بايد براى هر روز يك مدّ طعام به فقير بدهد ، و احتياط مستحب* اين است كه در صورتى هم كه روزه براى خودش ضرر دارد ، يك مدّ طعام به فقير بدهد .

    روزه زنى كه بچه شير مى‏دهد

    زنى كه بچه شير مى‏دهد اگر شير او كم باشد و روزه براى بچه يا براى خودش ضرر داشته باشد جايز نيست روزه بگيرد بلكه بايد بعداً قضاى آن را بجا آورد ، و اين حكم در صورتى است كه شير خوردن اين بچه از راه ديگرى ميسر نباشد ، و اگر ميسر باشد واجب است آن زن روزه بگيرد ، و در صورتى كه روزه براى بچه‏اش ضرر داشته باشد علاوه بر قضاء بايد فديه هم بپردازد ، يعنى براى هر روز يك مدّ طعام به فقير بدهد ، و احتياط مستحب اين است كه در صورتى هم كه روزه براى خودش ضرر داشته باشد ، براى هر روز يك مدّ طعام به فقير بدهد .

    روزه گرفتن در صورت بيمارى معده‏

    سؤال ۱ . اينجانب ناراحتى شديد معده دارم و به گفته دكتر متخصّص حق گرفتن روزه ندارم ، آيا در اين صورت هم روزه بر من واجب است و ترك آن گناه مى‏باشد ؟
    جواب ) روزه بر شما در صورتى كه از گفته دكتر اطمينان پيدا مى‏كنيد و يا ترس ضرر مهم داشته باشيد كه منشاء اين ترس عقلائى باشد ، واجب نيست و گناهى بر شما نمى‏باشد و نزد خداوند متعال معذوريد .

    روزه مريض كليوى‏

    سؤال ۲ . شخصى در اثربيمارى كليوى بايد درطول روز آب بخورد والّا بيمارى اش شديدتر شده ، و ممكن است كليه خود را از دست بدهد ، حكم روزه او چيست ؟
    جواب) در فرض مذكور كه از روى ضرورت لازم است آب بياشامد ، بايد بنابر احتياط واجب از آشاميدن آب بيش از حدّ ضرورت و از ساير مفطرات اجتناب كند ولى روزه او صحيح نيست و اگر خوب شد بايد روزه‏هاى خود را قضا كند .

    تزريق آمپول و سرم براى روزه دار

    سؤال ۳ . آيا شخص روزه دارى كه بيمار است مى‏تواند آمپول يا سرم تزريق كند ؟
    جواب ) تزريق آمپولى كه به جاى دوا به كار مى‏رود يا عضو را بى حس مى‏كند ، اشكال ندارد و همچنين آمپول كه به جاى آب وغذا به كار مى‏رود نيز مانعى ندارد ولى احتياط مستحب آن است كه از استعمال آمپولى كه به جاى آب و غذا به كار مى‏رود خوددارى كند ، ولى در سرم احتياط واجب اين است كه از آن اجتناب نمايد و در صورتى كه ضرورتى براى استعمال آن باشد ، بايد بنابر احتياط واجب روزه را گرفته و بعداً آن را قضا نمايد .

    استفاده از اسپرى براى روزه‏ دار

    سؤال ۴ . شخص روزه‏دارى كه به جهت تنگى نفس مجبور است از اسپرى استفاده نمايد، آيا استفاده از اسپرى موجب بطلان روزه او مى‏شود يا روزه او صحيح است؟
    جواب ) استفاده از اسپرى در صورتى كه هنگام استعمال به صورت مايع در آمده و به حلق برسد، موجب بطلان روزه است ولى در صورتى كه به صورت مايع در نيايد، موجب بطلان روزه نيست و روزه او صحيح است.

    حدود شرعى حجاب بانوان‏

    حدود شرعى حجابى كه بانوان بايد مراعات نمايند بدين صورت مى‏باشد :
    زن بايد موى و بدن خود را از نامحرم بپوشاند و پوشاندن روى پا هم واجب است ، مگر اين كه ضرورتى پيش بيايد مثل اين كه پزشك متخصص و حاذق از بانوان در دسترس نباشد و براى معالجه مجبور باشد سراغ نامحرم برود . در اين صورت فقط نسبت به موضعى كه محتاج به معاينه است اشكالى ندارد .
    اما پوشاندن صورت و دستها تا مچ در صورتى كه نامحرم به ريبه نظر نكند ، واجب نيست و در صورت نظر نامحرم تفصيلى در مسأله وجود دارد كه به رساله توضيح المسائل رجوع شود .

    خوردن چيزى كه براى انسان ضررمهمى دارد

    سؤال ۱ . آيا خوردن غذا يا چيزى كه ضرر مهمى براى انسان دارد از جهت شرعى اشكال دارد ؟
    جواب ) خوردن و آشاميدن چيزى كه براى انسان ضرر مهمى دارد حرام است .

    خوردن شربت‏هاى خوراكى‏ كه از روغن ماهى گرفته شده‏

    سؤال ۲ . آيا خوردن شربت‏هاى تقويتى كه از كشورهاى غير مسلمان وارد شده و از جنس روغن ماهى مى‏باشد جايز است ؟
    جواب ) در صورتى كه از بلاد كفّار وارد شده اگر احراز نكرده باشيم كه شخص كافر آن را به نحو صحيح تذكيه نموده يعنى آن را زنده از آب گرفته و يا در تور ، در آب مرده باشد حرام است . ولى اگر تذكيه آن را توسط كافر احراز كرده باشيم ولى‏نمى دانيم آن ماهى فَلس داشته يا نه بنابر احتياط واجب جايز نيست .

    حكم سقط جنين‏

    سقط جنين در صورتى كه پدر و مادر يا يكى از آنها مسلمان باشند جايز نيست و بنابر احتياط واجب از سقط جنينى كه پدر و مادرش هر دو غير مسلمان باشند بايد اجتناب نمود .

    ديه سقط جنين‏

    حمل در چهل روز اول نطفه بوده و ديه آن بيست دينار ( مطابق با ۱۵ مثقال طلاى متعارف ) و چهل روز بعد علقه بوده و ديه آن چهل دينار و چهل روز بعد مضغه بوده و ديه آن شصت دينار است و ديه در بين اين مراتب به همين حساب تقسيم مى‏شود ( هر دو روز يك دينار ) و بعد از آنكه داراى استخوان شد هشتاد دينار و پس از آنكه گوشت پيدا كرد صد دينار و هنگاميكه روح در او دميده شد اگر پسر باشد ديه او هزار دينار و اگر دختر باشد ديه او پانصد دينار است .

    كسى كه ديه سقط جنين بر اوست‏

    ديه سقط جنين بر عهده كسى است كه متصدّى عمل سقط جنين بوده ، پس اگر مادر با خوردن قرص بچه را سقط كرده بر عهده مادر است و اگر پزشك با آمپول زدن بچه را سقط كرده بر عهده او است .

    كسى‏كه ديه سقط جنين به‏او داده‏مى‏شود

    اگر مادر متصدى سقط جنين شده ديه آن را بايد به پدر يا در صورت فقدان پدر به ساير ورثه بپردازد و اگر پدر متصدى آن شده بايد ديه را به مادر بدهد و اگر شخصى ديگر متصدى آن شده بايد ديه را به پدر و مادر بدهد ، و به عبارت ديگر هر كس مباشر در سقط است ديه به او نمى‏رسد ، و ديه به طبقه بعد بايد داده شود و اگر پدر و مادر به سقط جنين راضى باشند هر چند مباشر در سقط نباشند ، احتياط واجب اين است كه ديه به طبقه بعد داده شود و پدر و مادر ديه را نگيرند .

    رحم اجاره‏اى‏

    سؤال ۱ . نظر شما در مورد رحم اجاره‏اى مربوط به زنى كه شوهر دارد چيست ؟
    جواب ) قرار دادن نطفه ( منى ) مرد اجنبى در رحم غيرزوجه (زن) او جايز نيست ولو توسط شوهر خودش تلقيح واقع شود . ولى اگر عصياناً اين عمل انجام شود زنى كه اين بچه از او متولد شده مادر اين فرزند و صاحب نطفه شرعاً پدر او حساب مى‏شود و همه احكام نسب بين آنها جارى است .

    تلقيح اسپرم و تخمك در آزمايشگاه و انتقال به رحم صاحب تخمك‏

    سؤال ۲ . اگر اسپرم در آزمايشگاه با تخمك تلقيح شود و ديگر عنوان منى يا اسپرم بر آن صدق نكند ، انتقال تخمك لقاح يافته به رحم زن صاحب تخمك ، شرعاً جايز است يا خير ؟ به فرض جواز وضعيت كودك حاصله از حيث نسب ، توارث ، محرميت و ديگر احكام شرعى چه خواهد بود ؟
    جواب ) اگر اسپرم شوهر با تخمك همسر او تلقيح شود و به رحم خود همسر منتقل گردد در صورتى كه متوقف بر انجام كار حرامى نباشد ( مثل نگاه كردن به موضع مخصوص بدن ) جايز است ولى اگر اسپرم شوهر با تخمك زن ديگرى تلقيح شود و به رحم همسر آن مرد منتقل شود حرام است اگر چه احكام اولاد جارى است .

    بستن لوله‏

    سؤال ۳ . آيا بستن لوله با انجام عمل جرّاحى جايز است ؟
    جواب ) در صورتى كه موجب عقيم شدن دائمى شود جايز نيست ، ودر غير اين صورت اگر مستلزم عمل حرامى نباشد ( مثل نگاه به مواضع مخصوص بدن ) و ضرر معتنى بِهْ ( ضرر مهم ) نداشته باشد مانعى ندارد .

    مستحبات احرام

    چند چيز در احرام مستحب است:
    ۱ ـ پيش از احرام بدن خود را پاكيزه نموده، و ناخن و شارب خود را بگيرد، و موى زير بغل و عانه خود را برطرف كند.
    ۲ ـ كسى كه قصد حجّ دارد از اوّل ذى القعده، و كسى كه قصد عمره مفرده دارد از يك ماه پيش از آن، موى سر و ريش خود را كوتاه نكند، و بعضى از فقها(اعلى اللّه مقامهم) فتوا به وجوب آن داده اند، و اين فتوا اگرچه ضعيف است احتياط مستحب آن است كه به آن عمل شود.
    ۳ ـ پيش از احرام در ميقات غسل كند، و اظهر آن است كه انجام آن براى زن حائض يا نفساء نيز صحيح است.
    و چنانچه بترسد در ميقات آب پيدا نكند، مى تواند پيش از آن جا نيز غسل را انجام دهد، و اگر در ميقات آب پيدا شد، دوباره آن را انجام دهد.
    و اگر پس از غسل احرام كارى كه موجب بطلان وضو است از او سر زند، يا چيزى بخورد يا بپوشد كه براى محرم سزاوار نيست، مستحب است غسل را دوباره انجام دهد.
    و اگر در روز غسل كند تا آخرِ شبِ بعد كفايت مى كند، و اگر در شب غسل كند تا آخر روزِ بعد كفايت مى كند.
    ۴ ـ بنابر آنچه شيخ صدوق ((رحمه الله)) فرموده ـ در وقت غسل بگويد: «بِسْمِ اللّهِ وَ بِاللّهِ اَللَّهُمَّ اجْعَلْهُ لِي نوُراً وَ طَهوُراً وَ حِرْزاً وَ أَمْناً مِنْ كُلِّ خَوْف وَ شِفاءاً مِنْ كُلِّ داء وَ سُقْم اَللَّهُمَّ طَهِّرْنِي وَطَهِّرْ لِي قَلْبِي وَاشْرَحْ لِي صَدْرِي و أَجْرِ عَلَى لِسانِي مَحَبَّتَكَ وَ مِدْحَتَكَ وَالثَّناءَ عَلَيْكَ فَاِنَّهُ لاقُوَّةَ لِي إِلاّ بِكَ وَقَدْ عَلِمْتُ أَنَّ قِوامَ دِينِي التَّسْلِيمُ لاَِمْرِكَ وَالإِتِّباعُ لِسُنَّةِ نَبِيِّكَ صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَآلِهِ».
    ۵ ـ هنگام پوشيدن دو جامه احرام اين دعا را بخواند: «اَلْحَمْدُلِلّهِ الَّذِي رَزَقَنِي ما أُوَارِي بِهِ عَوْرَتِي وَ أُؤَدِّي بِهِ فَرْضِي وَأَعْبُدُ فِيهِ رَبِّي وَاَنْتَهِي فِيهِ إلى مَا أَمَرَنِي اَلْحَمْدُلِلّهِ الَّذِي قَصَدْتُهُ فَبَلَغَنِي وَأَرَدْتُهُ فَأَعَانَنِي وِقَبِلَنِي وَلَمْ يَقْطَعْ بِي وَ وَجْهَهُ أَرَدْتُ فَسَلَّمَنِي فَهُوَ حِصْنِي وَ كَهْفِي وَ حِرْزِي وَ ظَهْرِي وَ مَلاذِي وَ مَلْجَأي و رَجَائِي وَ مَنْجَاىَ وَ ذُخْرِي وَ عُدَّتِي فِي شِدَّتِي وَ رَخَائِي».
    ۶ ـ دو جامه احرامش از پنبه باشد.
    ۷ ـ بستن احرام بعد از خواندن نماز ظهر باشد، ولى افضل براى امام در احرام حجّ آن است كه پيش از خواندن آن احرام ببندد، زيرا شايسته نيست نماز ظهر روز هشتم را در غير از منى بخواند.
    و در صورتى كه متمكّن نباشد بعد از نماز ظهر احرام ببندد، مستحب است بعد از نماز واجب ديگرى احرام ببندد، و اگر آن هم ممكن نشد، مستحب است بعد از دو يا شش ركعت نماز مستحب احرام ببندد، و افضل است بعد از شش ركعت باشد، كه پس از حمد، در ركعت اوّل آنها سوره توحيد، و در ركعت دوم سوره جحد را بخواند.
    و پس از پايان نماز، مستحب است حمد و ثناى الهى را به جا آورد، و بر پيامبر((صلى الله عليه وآله وسلم)) و آل او((عليهم السلام)) صلوات بفرستد، و پس از آن بگويد: «اَللّهُمَّ اِنِّي أَسْأَلُكَ أَنْ تَجْعَلَنِي مِمَّنِ اسْتَجَابَ لَكَ و آمَنَ بِوَعْدِكَ وَ اتَّبَعَ أَمْرَكَ فَإِنِّي عَبْدُكَ وَفِي قَبْضَتِكَ لا أُوْقِي اِلاّ مَا وَقَيْتَ وَ لا آخُذُ اِلاّ مَا اَعْطَيْتَ وَ قَدْ ذَكَرْتَ الْحَجَّ فَأَسْأَلُكَ أَنْ تَعْزِمَ لِي عَلَيْهِ عَلَى كِتَابِكَ وَ سُنَّةِ نَبِيِّكَ (صَلواتُكَ عَلَيْهِ وَآلِهِ) وَ تُقَوِّيَنِي عَلَى مَا ضَعُفْتُ عَنْهُ وَ تُسَلِّمَ مِنِّى مَنَاسِكِى فِي يُسْر مِنْكَ وَ عَافِيَة وَاجْعَلنِي مِنْ وَفْدِكَ الَّذِى رَضِيتَ وَ ارْتَضَيْتَ وَ سَمَّيْتَ وَ كَتَبْتَ اَللَّهُمَّ إِنِّي خَرَجتُ مِنْ شُقَّة بَعِيدَة وَ أَنْفَقْتُ مَالِي ابْتِغَاءَ مَرْضاتِكَ اَللَّهُمَّ فَتَمِّمْ لِي حَجَّتِي وَ عُمْرَتِي اَللّهُمَّ إنِّي اُرِيدُ التَّمَتُّعَ بِالْعُمْرَةِ إلَى الْحَجِّ عَلَى كِتابِكَ وَ سُنَّةِ نَبِيِّكَ (صَلواتُكَ عَلَيْهِ وَآلِهِ) فَإِنْ عَرَضَ لِي عَارِضٌ يَحْبِسُنِي فَحِلَّنِى (فَخَلِّنِي خ. ل) حَيْثُ حَبَسْتَنِي لِقَدَرِكَ الَّذِي قَدَّرْتَ عَلَىَّ اَللَّهُمَّ إِنْ لَمْ تَكُنْ حَجَّةً فَعُمْرَةٌ أحْرَمَ لَكَ شَعْرِي وَ بَشَرِي وَ لَحْمِي وَ دَمِي وَ عِظَامِي وَ مُخِّي وَ عَصَبِي مِنَ النِّساءِ وَ الثِّيَابِ وَ الطِّيبِ أَبتَغِي بِذلِكَ وَجْهَكَ وَالدَّارَ الآخِرَةَ».
    و چنانچه بدون غسل يا نماز ـ به شرحى كه گذشت ـ احرام ببندد، مستحب است آنچه انجام نداده تدارك كند و سپس احرامش را اعاده نمايد.
    ۸ ـ مقارن با گفتن تلبيه، نيّت احرام را به زبان آورد.
    ۹ ـ مردها تلبيه را بلند بگويند، و براى كسى كه احرام حجّ بسته بلند گفتن تلبيه از وقتى است كه مشرف بر ابطح مى شود تا رسيدن به منى.
    ۱۰ ـ پس از گفتن تلبيه بگويد: «اِنَّ الْحَمْدَ وَ النِّعْمَةَ لَكَ وَ الْمُلْكَ لاشَرِيكَ لَكَ لَبَّيْكَ لَبَّيْكَ ذَا الْمَعَارِجِ لَبَّيْكَ لَبَّيْكَ داعِياً إلَى دَارِ السَّلامِ لَبَّيْكَ لَبَّيْكَ غَفَّارَ الذُّنُوبِ لَبَّيْكَ لَبَّيْكَ اَهْلَ التَّلْبِيَةِ لَبَّيْكَ لَبَّيْكَ ذَا الْجَلالِ وَالإْكْرامِ، لَبَّيْكَ لَبَّيْكَ تُبْدِىءُ وَ الْمَعادُ إلَيْكَ لَبَّيْكَ لَبَّيْكَ تَسْتَغْنِي وَيُفْتَقَرُ إلَيْكَ لَبَّيْكَ لَبَّيْكَ مَرْهُوباً وَ مَرْغُوباً إلَيْكَ لَبَّيْكَ لَبَّيْكَ إلَهَ الْحَقِّ لَبَّيْكَ، لَبَّيْكَ ذَا النَّعْمَاءِ وَ الْفَضْلِ الْحَسَنِ الْجَمِيلِ لَبَّيْكَ لَبَّيْكَ كَشََّافَ الْكُرَبِ الْعِظامِ لَبَّيْكَ لَبَّيْكَ عَبْدُكَ وَابْنُ عَبْدَيْكَ لَبَّيْكَ لَبَّيْكَ يَا كَرِيمُ لَبَّيْكَ»
    و مستحب است محرم اين اضافه را به همراه اصل تلبيه، پس از هر نماز واجب و مستحب بگويد، و همچنين هنگام برخواستن شتر حامل او، و هنگام بالا رفتن و سرازير شدن در طىّ راه، و هنگام ملاقات با افراد سواره، و برخواستن از خواب، و در سحرها.
    و در عمره تمتّع ـ بنابر آنچه شيخ صدوق ((رحمه الله)) فرموده ـ مستحب است پس از آن اضافه بگويد: «لَبَّيْكَ أَتَقَرَّبُ إِلَيْكَ بِمُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد (صَلَّى اللّهُ عَلَيْهِ وَ آلِه) لَبَّيْكَ لَبَّيْكَ بِحَجَّة وَ عُمْرَة مَعَاً لَبَّيْكَ لَبَّيْكَ فَهَذِهِ مُتْعَةُ عُمْرَة إِلَى الحَجِّ لَبَّيْكَ لَبَّيْكَ تَمَامُها وَ بَلاغُهَا عَلَيْكَ لَبَّيْكَ»
    ۱۱ ـ آن كه در احرامش هفتادبار تلبيه را تكرار كند، از حضرت جواد ((عليه السلام)) روايت شده كه فرمودند: «رسول خدا ((صلى الله عليه وآله وسلم)) فرمودند: هركس هفتادبار تلبيه را در احرامش از روى ايمان و به اميد اجر و ثواب تكرار كند، خداوند هزار هزار ملك را براى او گواه مى گيرد كه از آتش جهنم و نفاق به دور است».
    و مستحب است تلبيه را هنگام سوار شدن و پياده شدن و در بالا رفتن و سرازير شدن، و هنگام ملاقات با افراد سواره، و در سحرها، بلند بگويد.
    و مستحب است تلبيه را در همه حالات زياد تكرار كند، حتى اگر جنب يا حائض باشد، و در مسأله (۱۸۳) زمان قطع تلبيه گذشت.

    مكروهات احرام

    چند چيز در احرام مكروه است:
    ۱ ـ احرام بستن در جامه سياه، بلكه احتياط مستحب آن است كه ترك شود، و افضل آن است كه در جامه سفيد احرام ببندد.
    ۲ ـ خوابيدن محرم روى زيرانداز و بالش زرد رنگ.
    ۳ ـ احرام بستن در جامه چركين، ولى اگر جامه در حال احرام چرك شود، سزاوارتر آن است تا زمانى كه در حال احرام است آن را نشويد، و عوض كردن آن مانعى ندارد.
    ۴ ـ احرام بستن در جامه هايى كه بر آنها نشانه اى از خطوط و غير آن است.
    ۵ ـ استعمال حنا قبل از احرام، در صورتى كه اثر آن تا وقت احرام باقى بماند.
    ۶ ـ حمام رفتن، و سزاوارتر بلكه احتياط مستحب است كه محرم بدن خود را نسايد.
    ۷ ـ لبيك گفتن محرم در جواب كسى كه او را صدا زند، بلكه احتياط مستحب است كه ترك شود.
    ۸ ـ پوشيدن چيزى كه او را بر سر زبانها اندازد.
    ۹ ـ استعمال گياهانى كه بوى مطبوع دارند ولى از نظر عرف معطّر نيستند.
    ۱۰ ـ احتباء، و بر حسب آنچه در لغت معنى شده است يعنى چيزى بپوشد كه كمر و شكم و دو پاى او را در برگيرد و به هم بچسباند.
    ۱۱ ـ نقل كردن شعر اگرچه مضمون آن حق باشد.

    ورود به حرم و مستحبات آن

    چند چيز براى ورود به حرم مستحب است:
    ۱ ـ آن كه هنگام رسيدن به حرم، از وسيله سوارى پياده شده و براى ورود به آن غسل نمايد.
    ۲ ـ آن كه براى تواضع و خشوع در برابر خداوند متعال هنگام ورود به حرم نعلين خود را از پا در آورد و آنها را در دست گرفته پابرهنه وارد حرم شود.
    ۳ ـ آن كه هنگام ورود به حرم اين دعا را بخواند: «اَللَّهُمَّ إنَّكَ قُلْتَ فِي كِتابِكَ الْمُنْزَلِ وَقَوْلُكُ الْحَقُّ وَ أَذِّنْ فِي النَّاسِ بِالحَجِّ يَأْتُوكَ رِجَالا وَعَلَى كُلِّ ضَامِر يَأتِينَ مِنْ كُلِّ فَجٍّ عَمِيق اَللَّهُمَّ وَإنِّي أَرْجُو أنْ أكُونَ مِمَّنْ أَجَابَ دَعْوَتَكَ وَ قَد جِئْتُ مِنْ شُقَّة بَعِيدَة وَفَجٍّ عَمِيق سَامِعاً لِنِدائِكَ وَ مُسْتَجِيباً لَكَ مُطِيعاً لاَِ مْرِكَ وَكُلِّ ذلِكَ بِفَضْلِكَ عَلَىَّ وَ إِحْسانِكَ إِلَىَّ فَلَكَ الْحَمْدُ عَلَى مَا وَفَّقْتَنِي لَهُ أَبْتَغِي بِذَلِكَ الزُّلْفَةَ عِنْدَكَ وَالْقُرْبَةَ إِلَيْكَ وَ الْمَنْزِلَةَ لَدَيْكَ وَالْمَغْفِرَةَ لِذُنُوبِي وَالتَّوْبَةَ عَلَىَّ مِنْها بِمَنِّكَ اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد وَحَرِّمْ بَدَنِي عَلَىَ النَّارِ وَ آمِنّي مِنْ عَذابِكَ وَ عِقابِكَ بِرَحْمَتِكَ يَا أَرْحَمَ الرّاحِمِينَ».
    ۴ ـ آن كه هنگام ورود به حرم قدرى از گياه اذخر (گور گياه) كه گياه خوشبويى است را بجود.

    آداب ورود به مكّه مكرّمه و مسجدالحرام

    چند چيز براى ورود به مكّه و مسجدالحرام مستحب است:
    ۱ ـ آن كه پيش از ورود به مكّه از محلّى به نام «فخّ» غسل كند.
    ۲ ـ آن كه پياده و با پاى برهنه و با وقار و آرامش وارد مكّه شود.
    ۳ ـ آن كه پس از ورود به دشت مكّه لباسهاى كهنه و مندرس خود را بپوشد.
    ۴ ـ در صورتى كه از مدينه عازم مكّه باشد، به جهت تأسّى و پيروى از پيامبر اكرم((صلى الله عليه وآله وسلم)) از بالاى شهر مكّه ـ يعنى عقبه مدنيين ـ وارد، و از پائين شهر ـ يعنى ذى طوى ـ خارج شود.
    ۵ ـ پس از ورود به شهر مكّه، به تأسّى و پيروى از اميرالمؤمنين على ((عليه السلام)) ابتدا به منزلش برود و سپس به مسجدالحرام براى طواف.
    ۶ ـ با پاى برهنه و با وقار و خشوع وارد مسجدالحرام شود.
    ۷ ـ از در «بنى شيبه» وارد مسجدالحرام شود، و اين در اگرچه به علت توسعه مسجدالحرام اكنون جايش مشخص نيست، ولى چون بعضى گفته اند به جاى «باب السلام» فعلى بوده است، لذا اولى آن است كه از «باب السلام» وارد شود.
    و پس از ورود به طور مستقيم حركت كند تا از ستونها بگذرد، و مستحب است بر در مسجد ايستاده و بگويد: «اَلسَّلامُ عَلَيْكَ أَيُّهَا النَّبِىُّ وَرَحْمَةُ اللّهِ وَ بَرَكاتُهُ بِسْمِ اللّهِ وَ باللّهِ وَ مِنَ اللّهِ وَ مَا شَاءَ اللّهُ وَ اَلسَّلامُ عَلىَ أَنبِياءِ اللّهِ وَ رَسُلِهِ وَ اَلسَّلامُ عَلىَ رَسُوْلِ اللّهِ وَ اَلسَّلامُ عَلىَ إِبْراهِيمَ (خَلِيلِ اللّهِ) وَ الحَمْدُ لِلّهِ رَبِّ الْعالَمِينَ».
    آن گاه وارد مسجد شود در حالى كه رو به كعبه باشد و دستها را به طرف آسمان بلند كند و بگويد: «اَللَّهُمَّ إِنِّى أَسْأَلُكَ فِي مَقَامِي هَذا وَ فِي أَوَّلِ مَناسِكِي أنْ تَقَبَّلَ تَوْبَتِي وَ أَنْ تَجَاوَزَ عَن خَطِيئَتِي وَ تَضَعَ عَنِّي وِزْرِي اَلْحَمْدُلِلّهِ الَّذِي بَلَّغَنِي بَيْتَهُ الحَرامَ اَللَّهُمَّ إنّى اُشْهِدُكَ أَنَّ هَذا بَيْتُكَ الحَرامُ الَّذِي جَعَلْتَهُ مَثَابَةً لِلنَّاسِ وَ أَمْناً مُبَارَكاً وَ هُدًى لِلْعَالَمِينَ اَللَّهُمَّ إِنّى عَبْدُكَ وَ الْبَلَدُ بَلَدُكَ وَ الْبَيْتُ بَيْتُكَ جِئْتُ أَطْلُبُ رَحْمَتَكَ وَ أَؤُمُّ طَاعَتَكَ مُطِيعَاً لأَِمْرِكَ رَاضِياً بِقَدَرِكَ أسْأَلُكَ مَسأَلَةَ الْمُضْطَرِّ (الْفَقِيرِ) إِلَيْكَ الْخائِفِ لِعُقُوبَتِكَ اَللَّهُمَّ افْتَحْ لِي أَبْوابَ رَحْمَتِكَ وَاسْتَعْمِلْنِي بِطاعَتِكَ وَ مَرْضاتِكَ»
    و در روايت ديگرى آمده: بر در مسجد ايستاده بگويد: «بِسْمِ اللّهِ وَ بِاللّهِ وَ مِنَ اللّهِ وَ ما شاءَ اللّهُ وَ عَلَى مِلَّةِ رَسُولِ اللّهِ (صَلَّى اللّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ) وَ خَيْرُ الاَسْماءِ لِلّهِ وَ الْحَمْدُ لِلّهِ وَ السَّلامُ عَلَى رَسُولِ اللّهِ (صَلَّى اللّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ) اَلسَّلامُ عَلَى مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِاللّهِ اَلسَّلامُ عَلَيْكَ اَيُّهَا النَّبِىُّ وَ َرحْمَةُ اللّهِ وَ بَرَكاتُهُ اَلسَّلامُ عَلَى أَنْبِياءِ اللّهِ وَ رُسُلِهِ اَلسَّلامُ عَلَى إِبْراهِيمَ خَلِيلِ الرَّحْمنِ اَلسَّلامُ عَلَى المُرْسَلِينَ وَ الْحَمْدُلِلّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ اَلسَّلامُ عَلَيْنا وَ عَلَى عِبادِ اللّهِ الصّالِحِينَ اَلْلَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد وَ بَارِكْ عَلىَ مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد وَ ارْحَمْ مُحَمَّداً وَ آلَ مُحَمَّد كَمَا صَلَّيتَ وَ بَارَكْتَ وَتَرَحَّمْتَ عَلَى اِبْراهِيمَ وَ آلِ اِبْراهِيمَ اِنَّكَ حَمِيدٌ مَجِيدٌ اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد عَبْدِكَ وَ رَسُولِكَ وَ عَلَى اِبْراهِيمَ خَليلِكَ وَ عَلَى أَنْبِياءِكَ وَ رُسُلِكَ وَ سَلِّمْ عَلَيْهِم وَ سَلامٌ عَلَى المُرسَلينَ وَ الْحَمْدُ للّهِ رَبِّ الْعالَمِينَ اَلْلَّهُمَّ افْتَحْ لِي أَبْوابَ رَحْمَتِكَ وَ اسْتَعْمِلْنِي فِي طاعَتِكَ وَ مَرْضاتِكَ وَ احْفَظْنِي بِحِفْظِ الإِيمانِ اَبَداً ما اَبْقَيْتَنِي جَلَّ ثَناءُ وَجْهِكَ الْحَمْدُلِلّهِ الَّذِي جَعَلَنِي مِنْ وَفْدِهِ وَزُوّارِهِ وَ جَعَلَنِي مِمَّنْ يَعْمُرُ مَساجِدَهُ وَ جَعَلَنِي مِمَّن يُناجِيهِ اَلْلَّهُمَّ إنِّى عَبْدُكَ وَ زائِرُكَ فِي بَيْتِكَ وَ عَلَى كّلِّ مَأْتِيٍّ حَقٍّ لِمَنْ أَتاهُ وَزارَهُ وَ أَنْتَ خَيْرُ مَأْتِيٍّ وَ أَكْرَمُ مَزُور فَأسْأَلُكَ يا اَللّهُ يا رَحْمنُ وَ بِأَنَّكَ واحِدٌ اَحَدٌ صَمَدٌ لَمْ تَلِدْ وَ لَمْ تُولَدْ وَ لَمْ يَكُنْ لَهُ (لَكَ) كُفُواً أَحَدٌ وَ أنَّ مُحَمَّداً عَبْدُكَ وَ رَسُولِكَ صَلِّى اللّهُ عَلَيْهِ وَ عَلَى أَهْلِ بَيْتِهِ يا جَوادُ يا كَريمُ يا ماجِدُ يا جَبّارُ يا كَريمُ أَسْأَلُكَ أَنْ تَجْعَلَ تُحْفَتَكَ اِيَّاىَ بِزِيارَتِي اِيّاكَ اوَّلَ شَىْء تُعْطِينِي فَكَاكَ رَقَبَتِي مِنَ النَّارِ».
    آن گاه سه بار بگويد: «اَللّهُمَّ فُكَّ رَقَبَتِي مِنَ النّارِ».
    سپس بگويد:
    «وَ أَوسِعْ عَلَىَّ مِنْ رِزْقِكَ الحَلالِ الطَّيِّبِ وَادْرَأ عَنِّي شَرَّ شَياطِينِ الإِنْسِ وَ الْجِنِّ وَشَرَّ فَسَقَةِ العَرَبِ وَالعَجَمِ».
    و هنگامى كه به نقطه محاذى حجرالاسود رسيد مستحب است بگويد: «أَشْهَدُ أَنْ لا إِلهَ إِلاّ اللّهُ وَحْدَهُ لاشَرِيكَ لَهُ وَ أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ آمَنْتُ بِاللّهِ وَ كَفَرْتُ بِالطاغُوتِ وَ بِاللاَّتِ و الْعُزَّى وَبِعِبادَةِ الشَّيْطانِ و بِعِبادَةِ كُلِّ نِدِّ يُدْعىَ مِنْ دُونِ اللّهِ».
    سپس به طرف حجرالاسود رفته آن را استلام كند، و بگويد: «الْحَمْدُلِلّهِ الَّذِي هَدانَا لِهذا وَ مَا كُنّا لِنَهْتَدِىَ لَولا أنْ هَدانَا اللّهُ سُبْحانَ اللّهِ وَ الْحَمْدُ لِلّهِ وَ لا اِلهَ الاَّ اللّهُ وَ اللّهُ اَكْبَرُ أَكْبَرُ مِنْ خَلْقِهِ و أَكْبَرُ مِمَّا أَخْشَى و أَحْذَرُ وَ لا اِلهَ اِلاَّ اللّهُ وَحْدَهُ لا شَرِيكَ لَهُ لَهُ المُلْكُ وَلَهُ الحَمْدُ يُحْيِى وَ يُمِيتُ وَ يُمِيتُ وَ يُحْيِى بِيَدِهِ الْخَيْرُ وَ هُوَ عَلَى كُلِّ شَىْء قَدِيرٌ».
    آن گاه همان صلواتى كه بر محمد((صلى الله عليه وآله وسلم)) و آل او ((عليهم السلام)) و همان سلامى كه بر انبياى الهى در وقت ورود به مسجدالحرام فرستاد، در اين جا نيز بفرستد.
    سپس بگويد: «اَللّهُمَّ إِنِّي أُؤْمِنُ بِوَعْدِكَ وَأُوفِي بِعَهْدِكَ».
    و در روايت صحيحى از امام صادق ((عليه السلام)) نقل شده است كه فرمود: «هرگاه به حجرالاسود نزديك شدى، دستهاى خود را بالا ببر، حمد و ثناى الهى را به جا آور، بر پيغمبر((صلى الله عليه وآله وسلم)) درود فرست، و از خداوند متعال بخواه كه از تو قبول كند.
    سپس حجرالاسود را استلام كن و آن را ببوس، و اگر نتوانستى دستهاى خود را به آن بمال، و اگر اين را هم نتوانستى با دست به آن اشاره كن و بگو: اَللّهُمَّ أمَانَتِي أَدَّيْتُها وَ مِيثَاقِي تَعَاهَدْتُهُ لِتَشْهَدَ لِي بالْمُوَافَاةِ اَللّهُمَّ تَصْدِيقاً بِكِتابِكَ و عَلَى سُنَّةِ نَبِيِّكَ صَلَّى اللّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ أَشْهَدُ أَنْ لا إلهَ اِلاّ اللّهُ وَحْدَهُ لا شَرِيكَ لَهُ وَ أَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ آمَنْتُ بِاللّهِ وَ كَفَرْتُ بِالجِبْتِ وَ الطّاغُوتِ وَ بِالْلاّتِ وَ الْعُزَّى وَ عِبادَةِ الشَّيْطانِ وَ عِبادَةِ كُلِّ نِدٍّ يُدْعَى مِنْ دُونِ اللّهِ.
    و اگر تمام آنچه را كه ذكر شد نتوانستى بگويى، بعضى از آن را بگو و بگو: اَللَّهُمَّ إِلَيْكَ بَسَطْتُ يَدِي وَ فِيما عِندَكَ عَظُمَتْ رَغْبَتي فَاقْبَلْ سَبْحَتِي وَ اغْفِرْ لِي وَ ارْحَمْنِي اَللَّهُمَّ إِنِّى أَعُوذُ بِكَ مِنَ الْكُفْرِ و الفَقْرِ وَ مَواقِفِ الخِزْيِ فِي الدُّنْيا وَ الآخِرَةِ».

    آداب طواف

    ۱ ـ در روايت صحيحى از امام صادق ((عليه السلام)) نقل شده است كه فرمود: «هفت شوط به دور خانه خدا طواف كن، و در حال طواف بگو: اَللَّهُمَّ اِنِّى أَسْأَلُكَ بِاسْمِكَ الَّذِي يُمْشَى بِهِ عَلىَ طَلَلِ الْمَاءِ كَما يُمْشَى بِهِ عَلَى جُدَدِ الاَْرْضِ أَسْأَلُكَ بِاسْمِكَ الَّذِي يَهْتَزُّ لَهُ عَرْشُكَ وَ أَسْأَلُكَ بِاسْمِكَ الَّذِي تَهْتَزُّ لَهُ أَقْدامُ مَلائِكَتِكَ وَ أَسْأَلُكَ بِاسْمِكَ الَّذِي دَعاكَ بِهِ مُوسَى مِنْ جَانِبِ الطُّورِ فَأسْتَجَبْتَ لَهُ وَ أَلْقَيْتَ عَلَيْهِ مَحَّبةً مِنْكَ وَ أَسْأَلُكَ بِاسْمِكَ الَّذِي غَفَرْتَ بِهِ لِمُحَمَّد (صَلَّى اللّهُ عَلَيهِ وَ آلِهِ) مَا تَقَدَّمَ مِن ذَنْبِهِ وَ مَا تَأَخَّرَ وَ أَتْمَمْتَ عَلَيْهِ نِعْمَتَكَ أَنْ تَفْعَلَ بِي كَذا وَ كَذا».
    و به جاى «كذا و كذا» آنچه را از دعا دوست دارى بگو.
    و هر وقت در طواف به در كعبه رسيدى، بر پيغمبر ((صلى الله عليه وآله وسلم)) درود فرست، و در بين ركن يمانى و حجرالاسود بگو: «رَبَّنا آتِنا فِي الدُّنْيا حَسَنَةً وَ فِي الآخِرَةِ حَسَنَةً وَ قِنا عَذابَ النَّارِ»
    و در حال طواف بگو: «اَللَّهُمَّ إنِّي إِلَيْكَ فَقِيرٌ، وَ إنِّي خائِفٌ مَسْتَجِيْرٌ فَلا تُغَيِّرْ جِسْمِى وَ لاتُبَدِّلْ اِسْمِي»
    ۲ ـ و از امام صادق ((عليه السلام)) روايت شده كه فرموده است: «هرگاه على بن الحسين ((عليه السلام)) به حجر اسماعيل((عليه السلام)) مى رسيد، پيش از آن كه به ناودان برسد سر خود را بلند مى كرد و سپس مى گفت: اَللَّهُمَّ أَدْخِلْنِي الْجَنَّةَ بِرَحْمَتِكَ وَ أَجِرْنِي بِرَحْمَتِكَ مِنَ النَّارِ وَ عافِنِي مِنَ السُّقْمِ وَ أَوْسِعْ عَلَىَّ مِنَ الرِّزْقِ الْحَلالِ وَ ادْرَأْ عَنِّى شَرَّ فَسَقَةِ الْجِنِّ وَ الإنْسِ وَ شَرَّ فَسَقَةِ الْعَرَبِ وَ الْعَجَمِ».
    ۳ ـ و در روايت صحيحى آمده است كه امام صادق((عليه السلام)) پس از گذشتن از حجر اسماعيل((عليه السلام)) وقتى كه به پشت كعبه رسيد گفت: «يا ذَا المَنِّ وَ الطَّوْلِ وَ الجُوْدِ و الْكَرَمِ إنَّ عَمَلِي ضَعِيفٌ فَضاعِفْهُ لِي وَ تَقَبَّلْهُ مِنِّى إنَّكَ أَنْتَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ».
    ۴ ـ و روايت شده كه حضرت رضا ((عليه السلام)) وقتى به نقطه محاذى ركن يمانى رسيد، ايستاد و دستهاى خود را بلند كرد و بعد گفت: «يا اللّهُ يا وَلِيَّ الْعَافِيَةِ وَ يا خالِقَ العَافِيَةِ وَ يا رَازِقَ الْعَافِيَةِ وَ الْمُنْعِمَ بالْعَافِيَةِ وَ الْمَنّانَ بالعَافِيَةِ وَ الْمُتَفَضِّلِ بَالْعَافِيَةِ عَلىَّ وَ عَلَى جَمِيعِ خَلْقِكَ يا رَحْمنَ الدُّنْيا وَ الآخِرَةِ وَ رَحِيمَهُما صَلِّ عَلَى مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد وَ ارْزُقْنا العَافِيَةَ وَ دَوَامَ العَافِيَةِ وَ تَمامَ العَافِيَةِ و شُكْرَ العَافِيَةِ فِي الدُّنْيا وَالآخِرَةِ يا أَرْحَمَ الرَّاحِمِينَ».
    ۵ ـ و در روايت صحيحى از امام صادق ((عليه السلام)) نقل شده كه فرمود: هرگاه از طوافت فارغ شدى، و به پشت كعبه ـ يعنى نقطه محاذى مستجار كمى پيش از ركن يمانى ـ رسيدى، دستهايت را بر ديوار كعبه پهن كن، شكم (بدن) و گونه خود را به كعبه بچسبان، و بگو: «اَللَّهُمَّ الْبَيْتُ بَيْتُكَ وَ الْعَبْدُ عَبْدُكَ وَ هَذا مَكانُ الْعائِذِ بِكَ مِنَ النَّارِ».
    سپس تقصيرهايى كه از تو سرزده، در محضر خداوند متعال اقرار كن، زيرا هيچ بنده مؤمنى به گناهانش در اين جا اقرار نمى كند مگر اين كه خداوند او را مى بخشد ان شاءاللّه، و مى گويى: «اَللَّهُمَّ مِنْ قِبَلِكَ الرَّوْحُ وَ الفَرَجُ وَ العَافِيَةُ اَللَّهُمَّ إِنَّ عَمَلِي ضَعِيفٌ فَضاعِفْهُ لِي وَاغْفِرْ لِي مَا اطَّلَعْتَ عَلَيْهِ مِنِّى وَ خَفِىَ عَلَى خَلْقِكَ»
    سپس به خداوند متعال از آتش جهنم پناه ببر، و آنچه دوست دارى براى خود دعا كن، سپس ركن يمانى را استلام كن، و بعد برو براى حجرالاسود.
    ۶ ـ و از حضرت صادق ((عليه السلام)) نقل شده كه فرموده است: (سپس استقبال كن ركن يمانى را و ركنى را كه در آن حجرالاسود است، و طواف را به آن ختم كن و بگو: «اَللَّهُمَّ قَنِّعْنِي بِما رَزَقْتَنِى وَ بَارِكْ لِي فِيمَا آتَيْتَنِي»
    ۷ ـ و از جمله چيزهايى كه براى طواف كننده مستحب مى باشد امور ذيل است:
    (۱) در تمام شوطها همه چهار ركن كعبه را استلام كند، و اين استحباب در ركن يمانى و ركنى كه در آن حجرالاسود است، مؤكّد است، و نيز بوسيدن اين دو ركن و گذاشتن گونه بر آنها، و دعا كردن نزد ركن يمانى، مستحب مؤكّد است.
    (۲) خودش را در شوط هفتم به مستجار ـ يعنى نقطه مقابل پشت درِ كعبه ـ بچسباند.
    (۳) در وقت استلام حجرالاسود بگويد: «أمَانَتِي أدَّيْتُهَا وَ مِيْثاقِى تَعاهَدْتُهُ لِتَشْهَدَ لِي بِالمُوافَاةِ».
    (۴) تا در مكّه است طواف را مكرر انجام دهد، از امام صادق ((عليه السلام)) روايت شده كه فرموده است: «خداوند تبارك و تعالى يكصد و بيست رحمت در اطراف كعبه قرارداده است، شصت تاى آنها براى طواف كنندگان است، و چهل تا براى نمازگزاران، و بيست تا براى كسانى كه به كعبه نگاه مى كنند».
    (۵) آن كه در وقت زوال آفتاب با سر و پاى برهنه طواف كند، و قدمها را كوتاه بردارد، و چشمها را به طرف زمين اندازد، و در هر طواف بدون اين كه كسى را اذيت كند حجرالاسود را استلام كند، و ذكر خدا را از زبانش قطع نكند.
    (۶) آن كه در هر شبانه روز ده طواف كند، سه تا اوّل شب سه تا آخر شب، دو تا در وقت صبح، و دوتا بعد از ظهر.
    (۷) طوافهايش را در شبانه روز بشمارد.
    (۸) سيصد و شصت طواف به عدد روزهاى سال انجام دهد، و اگر نتوانست سيصد و شصت شوط انجام دهد.
    و مستحب است بسيار طواف كند، و نگه داشتن متاع كسى كه براى طواف رفته است مستحب است.

    آداب نماز طواف

    ۱ ـ در نماز طواف مستحب است پس از سوره حمد، در ركعت اوّل سوره توحيد، و در ركعت دوم سوره جحد خوانده شود.
    ۲ ـ و پس از پايان نماز مستحب است حمد و ثناى الهى را به جا آورد، و بر محمد((صلى الله عليه وآله وسلم)) و آل او ((عليهم السلام)) درود فرستد، و از خداوند متعال بخواهد تا از او قبول نمايد.
    ۳ ـ و روايت شده كه حضرت صادق ((عليه السلام)) پس از نماز طواف به سجده رفت، و در آن گفت:
    «سَجَدَ وَجْهِي لَكَ تَعَبُّدَاً وَرِقّاً لا إِلهَ إِلاَّ اَنْتَ حَقَّاً حَقَّاً الاَوَّلُ قَبْلَ كُلِّ شَىْء وَ الآخِرُ بَعْدَ كُلِّ شَىْء وَهَا أَنَا ذا بَيْنَ يَدَيْكَ ناصِيَتِى بِيَدِكَ فَاغْفِرْ لِي إنَّهُ لايَغْفِرُ الذَّنْبَ العَظِيمَ غَيْرُكَ فَاغْفِرْ لِي فَإنِّي مُقِرٌّ بِذُنُوبِي عَلَى نَفْسِي و لايَدْفَعُ الذَّنْبَ العَظِيمَ غَيْرُكَ»
    سپس سر از سجده برداشت، در حالى كه روى مباركش از گريه آن چنان تر بود كه گويا حضرت روى مبارك را در آب فرو برده باشد.
    ۴ ـ ومستحب است پس از نماز طواف واجب اين دعا خوانده شود: «اَللّهُمَّ ارْحَمْنِي بِطَواعِيْتِي إيّاكَ وَ طَواعِيْتِي رَسُولَكَ (صَلَّى الله عَليْهِ وَ آلِهِ) اَللّهُمَّ جَنِّبْنِي أنْ أَتَعَدَّى حُدُودَكَ وَ اجْعَلْنِي مِمَّنْ يُحِبُّكَ وَ يُحِبُّ رَسُولَكَ وَ مَلائِكَتَكَ وَ عِبادَكَ الصَّالِحِينَ».
    ۵ ـ و مستحب است پس از نماز طواف و پيش از رفتن به صفا براى سعى از آب زمزم بنوشد، و بگويد: «اللّهُمَ اجْعَلْهُ عِلْماً نافِعاً وَ رِزْقاً واسِعاً وَ شِفاءً مِنْ كُلِّ داء وَ سُقْم».
    و در صورت امكان مستحب است پس از نماز طواف به چاه زمزم برود، و يك يا دو دَلْو آب از آن برداشته، و از آن نوشيده و بر سر و پشت و شكمش ريخته و بگويد: «اللّهُمَّ اجُعَلُهُ عِلْمَاً نافِعاً وَ رِزقاً واسِعاً وَ شِفاءاً مِن كْلِّ داء وَسُقم»
    ۶ ـ سپس نزد حجرالاسود برود و از آن جا به طرف صفا برود.

    آداب سعى

    ۱ ـ مستحب است رفتن به صفا از درى باشد كه مقابل حجرالاسود است، و با آرامش و وقار به طرف صفا حركت كند.
    ۲ ـ و پس از استقرار بر كوه صفا به كعبه نگاه كند، و به ركنى كه حجرالاسود در آن است متوجّه شود و حمد و ثناى الهى را به جا آورد، و نعمت هاى ظاهرى و باطنى او را به ياد آورد، سپس هفت مرتبه «اَللّهُ اَكْبَرُ» بگويد، و هفت مرتبه «اَلْحَمْدُلِلّهِ» و هفت مرتبه «لااِلهَ الاَّاللّهُ» و سه مرتبه «لا اِلهَ اِلاّ اللّهُ وَحْدَهُ لا شَرِيكَ لَهُ، لَهُ الْمُلْكُ وَ لَهُ الْحَمْدُ يُحْيِي وَ يُمِيتُ وَ هُوَ عَلَى كُلِّ شَىْء قَدِيرٌ».
    آنگاه بر محمد وآل او ((صلى الله عليه وآله وسلم)) درود فرستد، سپس سه مرتبه بگويد: «اَللّهُ اَكْبَرُ عَلَى ما هَدَانا وَ الْحَمْدُلِلّهِ عَلَى مَا أَوْلانا وَ الْحَمْدُلِلّهِ الْحَىِّ القَيُّومِ وَالْحَمْدُلِلّهِ الْحَىِّ الدَّائِمِ».
    سپس سه مرتبه بگويد: «أَشْهَدُ أنْ لا اِلَهَ اِلاّ اللّهُ وَ أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ لانَعْبُدُ الاّ إيّاهُ مُخْلِصِينَ لَهُ الدِّينَ وَ لَوْ كَرِهَ الْمُشْرِكُونَ».
    سپس سه مرتبه بگويد: «أللَّهُمَّ إنِّى أَسْأَلُكَ الْعَفْوَ وَ الْعَافِيَةَ وَ اليَقيْنَ فِي الدُّنْيا وَ الآخِرَةِ».
    سپس سه مرتبه بگويد: «أللَّهُمَّ آتِنا فِي الدُّنْيا حَسَنَةً وَ فِي الآخِرَةِ حَسَنَةً وَ قِنا عَذابَ النّارِ»
    سپس صد مرتبه «اَللّهُ أكْبَرُ» و صد مرتبه «اَلْحَمدُلِلّهِ» و صد مرتبه «سُبْحانَ اللّهِ» بگويد، و سپس بگويد: «لا إِلَهَ إِلاّ اللّهُ وَحْدَهُ أَنْجَزَ وَعْدَهُ وَ نَصَرَ عَبْدهُ وَ غَلَبَ الأحْزابَ وَحْدَهُ فَلَهُ المُلْكُ وَلَهُ الحَمْدُ وَحْدَهُ وَحْدَهُ أللَّهُمَّ بارِكْ لِي فِي الْمَوْتِ وَ فِيما بَعْدَ الْمَوْتِ أللَّهُمَّ إِنِّى أعُوذُ بِكَ مِنْ ظُلْمَةِ القَبْرِ وَ وَحْشَتِهِ. أللَّهُمَّ اَظِلَّنِي فِي ظِلِّ عَرْشِكَ يَومَ لاظِلَّ إلاّ ظِلُّكَ».
    سپس دينش و خودش و اهلش را به خدا امانت بسپارد با خواندن مكرر اين دعا: «أسْتَوْدِعُ اللّهَ الرَّحْمنَ الرَّحِيمَ الَّذِي لاتَضِيعُ وَدَائِعُهُ دِيْنِي وَ نَفْسِي وَ أَهْلي اَللَّهمَّ اسْتَعْمِلْنِي عَلَى كِتابِكَ وَ سُنَّةِ نَبِيِّكَ وَتَوَفَّنِيِ عَلَى مِلَّتِهِ وَ أَعِذْنِي مِنَ الفِتْنَةِ»
    سپس سه مرتبه «اَللّهُ أكْبَرُ» بگويد:
    آنگاه آنچه را كه گذشت دوبار تكرار كند، سپس يك بار «اللّهُ أكْبَرُ» بگويد.
    آنگاه آنچه را كه گذشت يك بار تكرار كند.
    و اگر تمام آنچه كه در شماره (۲) تا اين جا ذكر شد نتوانست انجام دهد، هرمقدار از آن را مى تواند انجام دهد.
    ۳ ـ و روايت شده كه اميرالمؤمنين ((عليه السلام)) هرگاه بر كوه صفا بالا مى رفت رو به كعبه مى كرد، سپس دو دست خود را بلند مى كرد و بعد مى گفت: «أللَّهُمَّ اغْفِرْ لِي كُلَّ ذنْب أَذْنَبْتُهُ قَطُّ فَإنْ عُدْتُ فَعُدْ عَلىَّ بِالمَغْفِرَةِ فَإنَّكَ أَنْتَ الغَفُورُ الرَّحِيمُ أللَّهُمَّ افْعَلْ بِي ما أَنْتَ أَهْلُهُ فَإنَّكَ إنْ تَفعَلْ بي ما أَنتَ أَهلُهُ تَرْحَمْنِي وَ إِنْ تُعَذِّبْنِي فَأَنْتَ غَنِىٌ عَنْ عَذابِي وَ أنَا مُحْتاجٌ إلى رَحْمَتِكَ فَيا مَنْ أَنَا مُحْتاجٌ إلى رَحْمَتِهِ ارْحَمْنِيِ أللَّهُمَّ لاتَفْعَلْ بِي مَا أَنَا أَهْلُهُ فإِنَّكَ إِنْ تَفْعَلْ بِي مَا أَنَا أَهلُهُ تُعَذِّبْنِي وَ لَمْ تَظْلِمْنِي أصْبَحْتُ أَتَّقِي عَدْلَكَ وَ لا أَخافُ جَوْرَكَ فَيا مَنْ هُوَ عَدْلٌ لا يَجُورُ ارْحَمْنِي»
    ۴ ـ و از امام صادق ((عليه السلام)) روايت شده كه فرموده است: «اگر مى خواهى مالت افزون شود، زياد بر كوه صفا بايست».
    ۵ ـ و مستحب است پياده سعى كند، و با آرامش و وقار تا رسيدن به جاى مناره اوّل راه برود و از آن جا تا جاى مناره دوم هروله نمايد (و بر زنان هروله نيست) و سپس با آرامش و وقار حركت كرده تا به مروه بالا رود و بر آن همان كه بر كوه صفا انجام داد انجام دهد، سپس به همان صورتى كه از صفا به مروه رفت، از مروه به صفا برگردد.
    و اگر سواره سعى را انجام مى دهد، با سرعت بيشترى بين دو مناره حركت كند.
    ۶ ـ و سزاوار است در حال سعى در گريه كردن كوشش كند و بسيار خدا را بخواند.
    ۷ ـ و مستحب است سعى را با طهارت از حدث اكبر و اصغر انجام دهد.

    آداب بستن احرام حجّ تا وقوف در عرفات

    آنچه از آداب احرام پيش از اين ذكر شد، در احرام حجّ نيز جارى است.
    ۱ ـ هرگاه احرام حجّ بست و از مكّه خارج شد، مستحب است در راهش به منى تلبيه را با صداى غيربلند بگويد، تا اين كه مشرف بر سرزمين «أبطح» شود، كه از آن جا به بعد مستحب است تلبيه را با صداى بلند بگويد.
    و هنگامى كه متوجّه به منى شود مستحب است بگويد: «أللَّهُمَّ إيّاكَ أَرْجُو وَ إيّاكَ أَدْعُوْ فَبَلِّغْنِي أَمَلِى وَ أَصلِحْ لِي عَمَلِي»
    ۲ ـ با آرامش و وقار به طرف منى حركت كند در حالى كه مشغول ذكر خدا باشد، و چون به آن جا رسيد بگويد: «الْحَمْدُ للّهِ الَّذِي أَقْدَمَنِيها صَالِحاً فِي عافِيَة وَ بَلَّغَنِي هذَا الْمَكانَ»
    سپس بگويد: «أللَّهُمَّ هذِهِ مِنى وَ هذِهِ مِمّا مَنَنْتَ بِها عَلَيْنا مِنَ الْمَناسِكِ فَأَسْأَلُكَ أَنْ تَمُنَّ عَلَيْنا بِما مَنَنْتَ بِهِ عَلَى أنْبِيائِكَ فَإِنَّمَا أَنَا عَبْدُكَ وَفِي قَبْضَتِكَ»
    ۳ ـ و مستحب است شب عرفه را در منى بماند و شب را در طاعت خداوند متعال به آخر برساند، و افضل آن است كه عباداتش ـ مخصوصاً نمازهايش ـ در مسجد «خيف» باشد، و پس از خواندن نماز صبح تا طلوع آفتاب مشغول تعقيب شود، سپس عازم عرفات شود، و مى تواند پس از طلوع فجر از منى خارج شود و اولى بلكه احتياط مستحب آن است كه پيش از طلوع آفتاب از «وادى مُحَسَّر» نگذرد، و خارج شدن پيش از طلوع فجر از منى مكروه است.
    ۴ ـ و هنگامى كه به عرفات متوجّه شد مستحب است كه بگويد: «أللَّهُمَّ إِلَيْكَ صَمَدْتُ وَ إِيّاكَ اعْتَمَدْتُ وَ وَجْهَكَ أرَدْتُ فَأَسْأَلُكَ أنْ تُبارِكَ لِي فِي رِحْلَتي و أَنْ تَقْضِىَ لِي حَاجَتِي وَ أَنْ تَجْعَلَنِي الْيَوْمَ مِمَّنْ تُباهِي بِهِ مَنْ هُوَ أَفضَلُ مِنِّى»
    سپس تلبيه را تا رسيدن به عرفات بگويد.

    آداب وقوف در عرفات

    آداب وقوف در عرفات
    وقوف در عرفات مستحبات زيادى دارد كه ما بعضى از آنها را ذكر مى كنيم:
    ۱ ـ با طهارت بودن در حال وقوف.
    ۲ ـ غسل نمودن هنگام زوال آفتاب (ظهر).
    ۳ ـ فارغ كردن خود را براى دعا و توجه به خداوند متعال.
    ۴ ـ وقوف در سمت چپ پائين كوه «رحمه»
    ۵ ـ خواندن نماز ظهر و عصر روز عرفه را پشت سر هم و بدون فاصله، با يك اذان و دو اقامه.
    ۶ ـ دعا كردن به آنچه مى تواند از دعاهاى روايت شده و غير آنها و خواندن دعاهاى روايت شده افضل است.
    و از جمله دعاى امام حسين ((عليه السلام)) و دعاى فرزندش امام زين العابدين ((عليه السلام)) در روز عرفه است.
    و از جمله آنها است آنچه در صحيحه معاوية بن عمار از امام صادق ((عليه السلام)) آمده است، كه حضرت فرمود: همانا در روز عرفه مستحب است نماز ظهر و عصر را زودتر و پشت سر هم بدون فاصله بخوانى تا خود را براى دعا فارغ گردانى، زيرا كه اين روز روز دعا و درخواست از خداوند متعال است.
    و پس از خواندن نماز ظهر و عصر با آرامش و وقار به جايگاه وقوف برو، و در آن جا حمد كن خداى را، و «لااِلهَ اِلاّاللّهُ» بگو، و بزرگ بدار و تمجيد نما خداى را، و ثناى او را به جا آور، و صدبار «اَللّهُ أكْبَرُ» بگو، و صدبار «اَلْحَمْدُلِلّهِ» و صدبار «سُبْحَانَ اللّهِ» و صدبار «قُلْ هُوَ اللّهُ اَحَدٌ» را بخوان، و آنچه دوست دارى از دعاها را بخوان، و در خواندن دعا كوشش بنما، زيرا كه آن روز روز دعا و سؤال است، و از شيطان به خداوند پناه ببر، زيرا بهترين جايى كه شيطان دوست دارد انسان را در آن از خدا غافل كند همانا روز عرفه در سرزمين عرفات است، و بر حذر باش از اين كه مشغول تماشاى مردم شوى، و تنها متوجّه خود باش، و از جمله اين دعا را بخوان:
    «أَللَّهُمَّ إنِّي عَبْدُكَ فَلا تَجْعَلْنِي مِنْ أَخْيَبِ وَ فْدِكَ و أرْحَمْ مَسِيرِي إِلَيْكَ مِنَ الْفَجِّ العَمِيْقِ»
    و اين دعا را بخوان: «أللَّهُمَّ رَبَّ المَشاعِرِ كُلِّها فُكَّ رَقَبَتِي مِنَ النَّارِ وَ أوْسِعْ عَلىَّ مِنْ رِزْقِكَ الْحَلالِ وَ أدْرَأْ عَنِّي شَرَّ فَسَقَةِ الجِنِّ وَ الإِنْسِ»
    و بگو: «أللَّهُمَّ لاتَمْكُرْ وَ لاتَخْدَعْني وَ لاتَسْتَدْرِجْنِي»
    و بگو: «أللَّهُمَّ إِنَّي أَسْأَلُكَ بِحَوْلِكَ وَ جُودِكَ وَ كَرَمِكَ وَ مَنِّكَ وَ فَضْلِكَ يَا أسْمَعَ السّامِعِينَ وَ يَا أَبصَرَ النّاظِرِينَ وَ يا أسْرَعَ الحَاسِبِينَ وَ يا أرْحَمَ الرَّاحِمِينَ أنْ تُصَلِّىَ عَلَى مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد وَ أَنْ تَفْعَلَ بِي كَذا و كَذا».
    و به جاى جمله (كذا و كذا) حوائج خود را ذكركن.
    و در حاليكه سرت به طرف آسمان بلند باشد بگو: «أللَّهُمَّ حَاجَتْي إِلَيْكَ اَلَّتِي إنْ أَعْطَيتَنِيها لَمْ يَضُرَّنِي مَا مَنَعْتَنِي وَ الَّتِي إنْ مَنَعْتَنِيهَا لَمْ يَنْفَعْنِي مَا أَعْطَيْتَنِي أسْأَلُكَ خَلاصَ رَقَبَتْيِ مِنَ النَّارِ»
    و از جمله اين دعا را بخوان: «أللَّهُمَّ إِنِّي عَبْدُكَ وَ مَلْكُ يَدِكَ نَاصَيَتِي بِيَدِكَ وَ اَجَلي بِعِلْمِكَ أَسْأَلُكَ اَنْ تُوَفِّقَنِي لِمَا يُرْضِيكَ عَنِّي وَاَنْ تُسَلِّمَ مِنِّي مَنَاسِكِىَ الَّتِي اَرَيْتَهَا خَلِيلَكَ اِبْراهِيمَ صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَدَلَلْتَ عَلَيْهَا نَبِيَّكَ مُحَمَّداً (صَلَّى اللّهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ)
    و در آن چه مى گويى جملات زير باشد:
    «اَللَّهُمَّ اجْعَلْنِي مِمَّنْ رَضِيتَ عَمَلَهُ وَأطَلْتَ عُمْرَهُ وأحْيَيْتَهُ بَعْدَ الْمَوْتِ حَياةً طَيِّبَةً».
    و از جمله دعاهاى وارد شده آن است كه معاوية بن عمار از امام صادق ((عليه السلام)) روايت نموده، كه حضرت فرمود: رسول خد((صلى الله عليه وآله وسلم)) به على ((عليه السلام)) تعليم فرمود كه در روز عرفه بگويد: «لا إِلَهَ إلاَّ الله وَحْدَهُ لا شَرِيكَ لَهُ لَهُ الْمُلْكُ وَلَهُ الْحَمْدُ يُحْيِي وَيُمِيتُ ويُمِيتُ وَيُحيِيْ وَهُوَ حَيٌّ لاَ يَمُوتُ بِيَدِهِ الْخَيْرُ وَهُوَ عَلَى كُلِّ شَيْء قَدَيرٌ اَللَّهُمَّ لَكَ صَلاتِي وَدِينِي ومَحْيَاىَ وَمَماتِي وَلَكَ تُراثِي وَبِكَ حَوْلِي وَمِنْكَ قُوَّتِي أَللَّهُمَّ إِنِّي أَعُوْذُ بِكَ مِنَ الفَقْرِ وَمِنْ وَسْواسِ الصَّدْرِ وَمِنْ شَتاتِ الأَمْرِ وَمِنْ عَذابِ النّارِ ومِنْ عَذابِ الْقَبْرِ أللَّهِمَّ إنِّي أَسْأَلُكَ مِنْ خَيْرِ ما تَأْتِي بِهِ الرِّياحُ وَأعُوذُ بِكَ مِنْ شَرِّ مَا تَأْتِيْ بِهِ الرِّياحُ وَأسْأَلُكَ خَيْرَ اللَّيلِ وخَيْرَ النَّهار».
    و از جمله دعاهاى وارد شده آن است كه عبداللّه بن ميمون نقل كرده، كه شنيدم امام صادق((عليه السلام)) فرمود: رسول اكرم ((صلى الله عليه وآله وسلم)) در عرفات وقوف فرمود و هنگام غروب آفتاب پيش از آن كه شروع به غروب كند اين دعا را خواند: «أللَّهُمَّ إِنِّي أعُوذُ بِكَ مِنَ الفَقْرِ وَمِنْ تَشَتُّتِ الأَمْرِ وَمِنْ شَرِّ مَا يَحْدُثُ بِالْلِّيْلِ وَالنَّهارِ أَمْسَى ظُلْمِي مُسْتَجِيراً بِعَفْوِكَ وَأمْسَى خَوْفِي مُسْتَجِيراً بِأَمانِكَ وَأَمْسَى ذُلِّي مُسْتَجِيراً بِوَجْهِكَ الْباقِي يَا خَيْرَ مَنْ سُئِلَ وَ يَا أَجْوَدَ مَنْ أَعْطَى جَلِّلْنِي بِرَحْمَتِكَ وَأَلْبِسْنِي عافِيَتَكَ وَاصْرِفْ عَنِّيِ شَرَّ جَمِيْعِ خَلْقِكَ».
    و ابو بصير از امام صادق ((عليه السلام)) روايت كرده كه فرمود:
    هنگامى كه روز عرفه خورشيد غروب كرد بگو: «اَللَّهُمَّ لا تَجْعَلْهُ آخِرَ العَهْدِ مِنْ هذا المَوْقِفِ وَارْزُقْنِيهِ (مِنْ قابِل) أبَداً ما أَبْقَيْتَنِي وَاقْلِبْنِي الْيَوْمَ مُفْلِحاً مُنْجِحاً مُسْتَجاباً لِي مَرْحُوماً مَغْفُوراً لِي بِأفْضَلِ ما يَنْقَلِبُ بِهِ الْيَوْمَ أحَدٌ مِنْ وَفدِكَ وَحُجّاجِ بَيْتِكَ الْحَرامِ وَاجْعَلْنِي الْيَوْمَ مِنْ أكْرَمِ وَفْدِكَ عَلَيْكَ وَأعْطِنِي أفْضَلَ ما أعْطَيْتَ أحَدَاً مِنْهُمْ مِنَ الْخَيْرِ وَالْبَرَكَةِ وَالرَّحْمَةِ وَالرِّضْوانِ وَالْمَغْفِرَةِ وَبارِكْ لَهُمْ فِيَّ».
    و همچنين از حضرت صادق ((عليه السلام)) روايت كرده كه فرمود: هنگامى كه به محلّ وقوف رسيدى رو به خانه خدا كن، و صدبار «سُبْحانَ اللّهِ» بگو، و صدبار «اَللهُّ اَكْبَرُ» و صدبار «ماشاءَاللّهُ لا قُوَّةَ اِلاّ بِاللّهِ»، و صدبار: «أَشْهَدُ أَنْ لا إِلهَ إِلاّ اللّهُ وَحْدَهُ لا شَرِيْكَ لَهُ لَهُ المُلْكُ وَلَهُ الْحَمْدُ يُحْيِي وَيُمِيتُ وَيُمِيْتُ وَيُحيِي بِيَدِهِ الْخَيْرُ وَهُوَ عَلَى كُلِّ شَيْء قَدِيرٌ»
    آن گاه ده آيه اوّل سوره بقره را بخوان، سپس سه بار «قُلْ هُوَ اللّهُ اَحَدٌ» را بخوان و بعد آية الكرسى را تا آخرش و بعد از آن آيه سخره را بخوان، و آن اين است: «إنَّ رَبَّكُمُ اللّهُ الَّذِي خَلَقَ السَّمواتِ وَالأرْضَ فِي سِتَّةِ أَيَّام ثُمَّ اسْتَوَى عَلَى الْعَرْشِ يُغْشِي اللَّيْلَ النَّهارَ يَطْلُبُهُ حَثِيثاً». تا آخر آيه، بعد: «قُلْ اَعُوذُ بِرَبِّ الْفَلَقِ» و «قُلْ اَعُوذُ بِرَبِّ الناسِ» را تا آخر بخوان، سپس خدا را حمد كن بر تمام نعمتهايى كه به تو داده از مال و خانواده و...، و نيز خدا را حمد كن بر تمام سختيهايى كه به وسيله آنها تو را آزمايش كرده.
    و بگو: «اَللَّهُمَّ لَكَ الْحَمْدُ عَلَى نَعْمائِكَ الَّتِي لا تُحْصَى بِعَدَد وَلا تُكافَأُ بِعَمَل».
    و تمام آياتى را كه حمد خدا در آنها ذكر شده بخوان، و نيز بخوان تمام تسبيح ها، و تكبيرها، و تهليل هايى كه براى او در قرآن ذكر شده.
    و بر محمد((صلى الله عليه وآله وسلم)) و آل او((عليهم السلام)) صلوات بفرست، و آن را بسيار تكرار كن و در آن كوشش نما و خدا را به تمام نامهايى كه براى خود در قرآن ذكر فرموده، و به هر نام ديگرى كه از او مى دانى و به نامهايى كه در آخر سوره حشر براى او ذكر شده، بخوان و بگو: «أَسْأَلُكَ يا اَللهُ يا رَحْمنُ بِكُلِّ اسْم هُوَ لَكَ، وَأَسْأَلُكَ بِقُوَّتِكَ وَقُدْرَتِكَ وَعِزَّتِكَ وَبِجَمِيْعِ ما أَحاطَ بِهِ عِلْمُكَ، وَبجَمْعِكَ وَبِأَرْكانِكَ كُلِّها وَبِحَقِّ رَسُولِكَ صَلَواتُ اللهُ عَلَيْهِ وَبِاسْمِكَ الأكْبَرِ الأَكْبَرِ وَبإسْمِكَ الْعَظِيْمِ الَّذِيَ مَنْ دَعاكَ بِهِ كانَ حَقّاً عَلَيْكَ أَنْ لا تَخِيبَهُ وَبِاسْمِكَ الأعْظَمِ الأعْظَمِ الَّذِي مَنْ دَعاكَ بِهِ كانَ حَقّاً عَلَيْكَ أَنْ لا تَرُدَّهُ وَأَنْ تُعْطِيَهُ ما سَأَلَ أَنْ تَغْفِرَ لِي جَمِيْعَ ذُنُوبِي فِي جَمِيعِ عِلْمِكَ فِيِّ» و تمام حوائج آخرت و دنياى خود را از خداوند بخواه، و آن كه هر ساله تو را موفق به حجّ خانه اش بفرمايد، و هفتادبار بهشت را از او بخواه، و هفتادبار توبه كن، و اين دعا را نيز بخوان: «اَللَّهُمَّ فُكَّنِيْ مِنَ النَّارِ، وَأَوْسِعْ عَلَيَّ مِنْ رِزْقِكَ الْحَلالِ الطَّيِّبِ وَادْرَأْ عَنِّي شَرَّ فَسَقَةِ الْجِنِّ وَالإنْسِ وَشرَّ فَسَقَةِ الْعَرَبِ وَالْعَجَمِ» .
    و چنانچه اين دعاها را خواندى و هنوز آفتاب غروب نكرده بود، دوباره همه آنها را از اوّل تا به آخر و تكرار كن از دعا و تضرع و سئوال خسته و ملول نشو.

    در خواست شما با موفقیت ثبت شد

    OK
  • صفحه نخست
  • اخبار
  • صوتی و تصویری
  • بیانات
  • بیانات برگزیده
  • مراسم دفتر
  • درس ها
  • تفسیر قرآن کریم
  • احکام شرعی
  • مسائل شرعی
  • سؤالات شرعی
  • ارسال استفتاء
  • ارشادات
  • نکته ها و حکایت ها
  • رهنمود ها و توصیه ها
  • اعتقادی و اخلاقی
  • آثار و تألیفات
  • کتاب ها
  • اشعار معظم له
  • زندگینامه
  • ارتباط با ما
  • دفتر مرجعیت
  • تماس با ما