• سایت رسمی دفتر حضرت آيت الله العظمى وحيد خراسانى

    select your topic

    تسلیم زكات را به صورت مشاع و شركت در مصارف

    مسأله ۱۹۰۴ ـ بعد از آن كه زكات تعلّق گرفت ، مى تواند عين زراعت يا خرما و انگور را پيش از درو كردن يا چيدن ، به مستحق يا حاكم شرع يا وكيل آنها مشاعاً تسليم نمايد ، و پس از آن در مصارف شريك مى باشند.

    مطالبه اجرت توسط مالك به جهت مدتى كه بعد از تسليم در زمين مانده

    مسأله ۱۹۰۵ ـ در صورتى كه مالك ، عين مال را از زراعت يا خرما و انگور به حاكم شرع يا مستحق يا وكيل آنها تسليم نمايد ، مى تواند براى اين كه تا وقت درو و يا خشك شدن برسد ، براى ماندن آنها در زمينش اجرت مطالبه نمايد.

    نصاب محصول در چند شهر

    مسأله ۱۹۰۶ ـ اگر انسان در چند شهر كه فصل رسيدن حاصل آنها با يكديگر اختلاف دارد و زراعت و ميوه آنها در يك وقت به دست نمى آيد ، گندم يا جو و خرما يا انگور داشته باشد ، و همه آنها محصول يك سال حساب شود ، چنانچه چيزى كه اوّل مى رسد به اندازه نصاب باشد ، بايد زكات آن را موقعى كه مى رسد بدهد ، و زكات بقيّه را هر وقت به دست مى آيد ادا نمايد ، و اگر آنچه اوّل مى رسد به اندازه نصاب نباشد ، صبر مى كند تا بقيّه آن برسد ، پس اگر روى هم به مقدار نصاب باشد ، زكات به آن تعلّق مى گيرد ، و اگر به مقدار نصاب نباشد زكات به آن تعلّق نمى گيرد.

    نصاب دو مرتبه میوه دادن درخت خرما يا انگور در يك سال

    مسأله ۱۹۰۷ ـ اگر درخت خرما يا انگور در يك سال دو مرتبه ميوه دهد ، چنانچه روى هم به مقدار نصاب باشد ، بنابر احتياط واجب زكات به آن تعلّق مى گيرد.

    پرداخت زکات از خرما يا انگور تازه

    مسأله ۱۹۰۸ ـ اگر مقدارى خرما يا انگور تازه دارد كه خشك آن به اندازه نصاب مى شود ، چنانچه به قصد زكات از تازه آن به قدرى به مصرف زكات برساند كه اگر خشك شود به اندازه زكاتى باشد كه بر او واجب است ، اشكال ندارد.

    دادن خرمای تازه و انگور به قصد زکات خرمای خشک یا کشمش و بالعکس

    مسأله ۱۹۰۹ ـ اگر زكات خرماى خشك يا كشمش بر او واجب باشد ، نمى تواند خرماى تازه يا انگور را به قصد زكاتى كه بر او واجب است بدهد ، و نيز اگر زكات خرماى تازه يا انگور بر او واجب باشد ، نمى تواند خرماى خشك يا كشمش را به قصد زكات واجب بدهد ، و همچنين بنابر احتياط واجب نمى تواند تازه هر يك را به جاى خشك آن ، يا خشك آن را به جاى تازه آن از بابت قيمت بدهد.

    بدهکاری که بعد از تعلّق زکات به مالش بمیرد

    مسأله ۱۹۱۰ ـ كسى كه بدهكار است و مالى هم دارد كه زكات به آن تعلّق گرفته ، اگر بميرد بايد اوّل تمام زكات را از مالى كه متعلّق زكات است بدهند ، بعد دين او را ادا نمايند.

    بدهكاری که پيش از تعلق زكات به مالش بميرد و روش نسبت‏ گيرى

    مسأله ۱۹۱۱ ـ كسى كه بدهكار است و گندم يا جو يا خرما يا انگور هم دارد ، اگر بميرد و پيش از آن كه زكات به آنها تعلّق بگيرد ورثه دين او را از مال ديگر بدهند ، هر كدام كه سهمشان به حدّ نصاب برسد بايد زكات بدهد ، و اگر پيش از آن كه زكات به آنها تعلّق بگيرد دين او را ندهند ، چنانچه مال ميّت فقط به اندازه دين او باشد ، زكات به آن تعلّق نمى گيرد ، و اگر مال ميّت بيشتر از دين او باشد ، بايد نسبت جنس زكات دار را به تمام مال ملاحظه كنند ـ مانند نسبت نصف و ثلث و ربع و غير اينها ـ و به همان نسبت از جنس زكات دار كسر شود ، و آنچه باقى مانده به ورثه منتقل مى شود ، پس سهم هر يك از ورثه اگر به حدّ نصاب برسد ، زكات به آن تعلّق مى گيرد.

    زکات محصولی که خوب و بد دارد

    مسأله ۱۹۱۲ ـ اگر گندم و جو و خرما و كشمشى كه زكات به آنها تعلّق گرفته خوب و بد دارد ، احتياط واجب آن است كه زكات خوب را از بد ندهد.

    نصاب طلا و مقدار زكات آن و تعريف مثقال شرعى و صيرفى

    مسأله ۱۹۱۳ ـ طلا دو نصاب دارد:
    نصاب اوّل آن بيست مثقال شرعى است ، كه هر مثقال آن هيجده نخود است ، كه بنابر مشهور سه ربع مثقال صيرفى ـ معمولىـ است ، پس وقتى طلا به بيست مثقال شرعى كه پانزده مثقال صيرفى است برسد ، اگر شرايط ديگر را هم كه گذشت داشته باشد ، انسان بايد يك چهلم آن را كه نُه نخود مى شود از بابت زكات بدهد ، و اگر به اين مقدار نرسد زكات ندارد.
    نصاب دوم آن چهار مثقال شرعى است ، كه سه مثقال صيرفى ـ معمولىـ است ، يعنى اگر سه مثقال به پانزده مثقال اضافه شود بايد زكات تمام هيجده مثقال را از قرار چهل يك بدهد ، و اگر كمتر از سه مثقال اضافه شود فقط بايد زكات پانزده مثقال آن را بدهد ، و زيادى آن زكات ندارد ، و همچنين است هر چه بالا رود ، يعنى اگر سه مثقال اضافه شود بايد زكات تمام آنها را بدهد ، و اگر كمتر اضافه شود مقدارى كه اضافه شده زكات ندارد.

    نصاب نقره و مقدار زكات آن (وزن درهم در مسئله ۲۶۲۸ آمده)

    مسأله ۱۹۱۴ ـ نقره دو نصاب دارد:
    نصاب اوّل آن (۱۰۵) مثقال صيرفى ـ معمولىـ است كه اگر نقره به (۱۰۵) مثقال صيرفى برسد و شرايط ديگر را هم كه گذشت داشته باشد ، انسان بايد چهل يك آن را كه دو مثقال و پانزده نخود است از بابت زكات بدهد ، و اگر به اين مقدار نرسد زكات به آن تعلّق نمى گيرد.
    و نصاب دوم آن بيست و يك مثقال است ، يعنى اگر بيست و يك مثقال به (۱۰۵) مثقال اضافه شود ، بايد زكات تمام (۱۲۶) مثقال را كه يك چهلم آن است بدهد ، و اگر كمتر از (۲۱) مثقال اضافه شود ، فقط بايد زكات (۱۰۵) مثقال آن را بدهد و زيادى آن زكات ندارد ، و همچنين است هر چه بالا رود ، يعنى اگر (۲۱) مثقال اضافه شود بايد زكات تمام آنها را بدهد ، و اگر كمتر اضافه شود مقدارى كه اضافه شده و كمتر از (۲۱) مثقال است زكات ندارد ، بنابراين اگر انسان يك چهلم هر چه طلا و نقره دارد بدهد ، زكاتى را كه بر او واجب بوده داده است ، و گاهى هم بيشتر از مقدار واجب داده است ، مثلا كسى كه (۱۱۰) مثقال نقره دارد ، اگر يك چهلم آن را بدهد ، زكات (۱۰۵) مثقال آن را كه واجب بوده داده ، و مقدارى هم براى (۵) مثقال آن داده كه واجب نبوده است.

    چند سال ماندن نصاب طلا و نقره

    مسأله ۱۹۱۵ ـ كسى كه طلا يا نقره او به اندازه نصاب است ، اگر چه زكات آن را داده باشد ، تا وقتى از نصاب اوّل كم نشده همه ساله بايد زكات آن را بدهد.

    اعتبار سكه داشتن و رواج معامله با آن

    مسأله ۱۹۱۶ ـ زكات طلا و نقره در صورتى واجب مى شود كه آن را سكّه زده باشند و معامله با آن رواج داشته باشد ، و اگر سكّه آن هم از بين رفته باشد ، بايد زكات آن را بدهند.

    سكه‏ های كه زنها براى زينت به كار مى‏برند و معناى رواج معامله

    مسأله ۱۹۱۷ ـ طلا و نقره سكّه دارى كه زنها براى زينت به كار مى برند ، در صورتى كه رواج معامله با آن باقى باشد ، يعنى معامله پول طلا و نقره با آن شود ، بنابر احتياط زكات آن واجب است ، ولى اگر رواج معامله با آن باقى نباشد ، زكات واجب نيست.

    طلا و نقره ای به اندازه نصاب اول نباشد

    مسأله ۱۹۱۸ ـ كسى كه طلا و نقره دارد ، اگر هيچكدام آنها به اندازه نصاب اوّل نباشد ، مثلا (۱۰۴) مثقال نقره و (۱۴) مثقال طلا داشته باشد ، زكات بر او واجب نيست.

    حساب سال در زكات طلا و نقره

    مسأله ۱۹۱۹ ـ چنانكه در سابق گذشت ، زكات طلا و نقره در صورتى واجب مى شود كه انسان يازده ماه مالك مقدار نصاب باشد ، و اگر در بين يازده ماه طلا و نقره او از نصاب اوّل كمتر شود ، زكات بر او واجب نيست.

    عوض کردن طلا و نقره يا آب كردن آن در بین یازده ماه

    مسأله ۱۹۲۰ ـ اگر در بين يازده ماه ، طلا و نقره اى را كه دارد با طلا يا نقره يا چيز ديگر عوض نمايد ، يا آنها را آب كند ، زكات بر او واجب نيست ، ولى اگر براى فرار از دادن زكات اين كارها را بكند ، احتياط مستحبّ آن است كه زكات را بدهد.

    آب کردن پول طلا و نقره در ماه دوازدهم

    مسأله ۱۹۲۱ ـ اگر در ماه دوازدهم پول طلا و نقره را آب كند ، بايد زكات آنها را بدهد ، و چنانچه به واسطه آب كردن وزن يا قيمت آنها كم شود ، بايد زكاتى را كه پيش از آب كردن بر او واجب بوده بدهد.

    زکات طلا و نقره‏ اى كه خوب و بد دارد

    مسأله ۱۹۲۲ ـ اگر طلا و نقره اى كه دارد خوب و بد داشته باشد ، مى تواند زكات هر كدام از خوب و بد را از خود آن بدهد ، ولى بهتر است زكات همه آنها را از طلا و نقره خوب بدهد ، و احتياط واجب آن است كه زكات همه آنها را از قسمت بد ندهد.

    مخلوط کردن پول طلا و نقره‏ با بيشتر از اندازه معمول از فلز ديگر

    مسأله ۱۹۲۳ ـ پول طلا و نقره اى كه بيشتر از اندازه معمول فلز ديگر دارد ، اگر به آن پول طلا و نقره بگويند و خالصش هم به حدّ نصاب برسد ، زكات به آن تعلّق مى گيرد ، و همچنين بنابر احتياط واجب در صورتى كه خودش به حدّ نصاب برسد و خالصش به حدّ نصاب نرسد ، ولى اگر به آن پول طلا و نقره نگويند ، هر چند خالصش به حدّ نصاب برسد ، اقوى آن است كه زكات به آن تعلّق نمى گيرد.

    مخلوط کردن طلا و نقره‏ با مقدار معمول، فلز ديگر

    مسأله ۱۹۲۴ ـ اگر طلا و نقره اى كه دارد به مقدار معمول فلز ديگر با آن مخلوط باشد ، نمى تواند زكات آن را از طلا و نقره اى كه بيشتر از معمول فلز ديگر دارد بدهد ، ولى اگر به قدرى بدهد كه يقين كند كه طلا و نقره خالصى كه در آن است به اندازه زكاتى مى باشد كه بر او واجب است اشكال ندارد ، و همچنين در صورتى كه قيمت آن به اندازه زكاتى باشد كه بر او واجب است و از بابت قيمت زكات واجب بدهد.

    شرایط زکات شتر و گاو و گوسفند (بنگرید مسأله ۱۸۷۳)

    مسأله ۱۹۲۵ ـ زكات شتر و گاو و گوسفند غير از شرطهايى كه گذشت ، دو شرط ديگر نيز دارد:
    (اوّل) آن كه حيوان در تمام سال بى كار باشد ، ولى اگر در تمام سال يكى دو روز هم كار كرده باشد اقوى آن است كه زكات به آن تعلّق مى گيرد.
    (دوم) آن كه در تمام سال از علف بيابان بچرد ، پس اگر تمام سال يا مقدارى از آن علف چيده شده بخورد ، يا از زراعتى كه ملك او يا ملك كس ديگر است بچرد ، زكات ندارد ، ولى اگر در تمام سال يك روز يا دو روز از علف مالك بخورد ، اقوى آن است كه زكات به آن تعلّق مى گيرد.

    خرید یا اجاره یا باج دادن چرا گاهى كه كسى نكاشته

    مسأله ۱۹۲۶ ـ اگر انسان براى شتر و گاو و گوسفند خود چراگاهى را كه كسى نكاشته بخرد يا اجاره كند ، بنابر احتياط واجب زكات آن را بدهد ، ولى اگر براى چراندن در آن باج بدهد ، زكات آن واجب است.

    نصاب شتر و مقدار زكات و ماده بودن شتر زكات

    مسأله ۱۹۲۷ ـ شتر دوازده نصاب دارد:
    (اوّل) پنج شتر ، و زكات آن يك گوسفند است ، و تا شماره شتر به اين مقدار نرسد زكات ندارد.
    (دوم) ده شتر ، و زكات آن دو گوسفند است.
    (سوم) پانزده شتر ، و زكات آن سه گوسفند است.
    (چهارم) بيست شتر ، و زكات آن چهار گوسفند است.
    (پنجم) بيست و پنج شتر ، و زكات آن پنج گوسفند است.
    (ششم) بيست و شش شتر ، و زكات آن يك شتر است كه داخل سال دوم شده باشد.
    (هفتم) سى و شش شتر ، و زكات آن يك شترى است كه داخل سال سوم شده باشد.
    (هشتم) چهل و شش شتر ، و زكات آن يك شترى است كه داخل سال چهارم شده باشد.
    (نهم) شصت و يك شتر ، و زكات آن يك شترى است كه داخل سال پنجم شده باشد.
    (دهم) هفتاد و شش شتر ، و زكات آن دو شترى است كه داخل سال سوم شده باشند.
    (يازدهم) نود و يك شتر ، و زكات آن دو شترى است كه داخل سال چهارم شده باشند.
    (دوازدهم) صد و بيست و يك شتر و بالاتر از آن است ، كه بايد يا چهل تا چهل تا حساب كند و براى هر چهل تا يك شترى بدهد كه داخل سال سوم شده باشد ، يا پنجاه تا پنجاه تا حساب كند و براى هر پنجاه تا يك شترى بدهد كه داخل سال چهارم شده باشد ، و يا با چهل و پنجاه حساب كند ، ولى در هر صورت بايد طورى حساب كند كه چيزى باقى نماند ، يا اگر چيزى باقى مى ماند از نُه تا بيشتر نباشد ، مثلا اگر (۱۴۰) شتر دارد ، بايد براى صدتا دو شترى كه داخل سال چهارم شده ، و براى چهل تا يك شترى كه داخل سال سوم شده بدهد ، و شترى كه در زكات داده مى شود بايد ماده باشد.

    زكات ما بين دو نصاب

    مسأله ۱۹۲۸ ـ زكات ما بين دو نصاب واجب نيست ، پس اگر شماره شترهايى كه دارد از نصاب اوّل كه پنج است بگذرد تا به نصاب دوم كه ده تا است نرسيده باشد ، فقط بايد زكات پنج تاى آن را بدهد ، و همچنين است در نصابهاى بعد.

    نصاب گاو و شرایط گوساله زكات

    مسأله ۱۹۲۹ ـ گاو دو نصاب دارد:
    نصاب اوّل آن سى تا است كه وقتى شماره گاو به سى رسيد ، اگر شرايطى را كه گذشت داشته باشد ، بايد يك گوساله اى كه داخل سال دوم شده از بابت زكات بدهد ، و بنابر احتياط واجب آن گوساله نر باشد ، و همچنين است در هر موردى كه بايد گوساله داخل شده در سال دوم را بدهد ، مگر در صورتى كه شماره گاو به نود برسد ، كه ـ بنابر احتياط واجب ـ سه گوساله ماده كه داخل سال دوم شده باشد بدهد.
    نصاب دوم آن چهل است ، و زكات آن يك گوساله ماده اى است كه داخل سال سوم شده باشد.
    و زكات ما بين سى و چهل واجب نيست ، مثلا كسى كه سى و نُه گاو دارد ، فقط بايد زكات سى تاى آنها را بدهد ، و نيز اگر از چهل گاو زيادتر داشته باشد تا به شصت نرسيده ، فقط بايد زكات چهل تاى آن را بدهد ، و بعد از آن كه به شصت رسيد چون دو برابر نصاب اوّل را دارد ، بايد دو گوساله اى كه داخل سال دوم شده بدهد ، و همچنين هر چه بالا رود ، بايد يا سى تا سى تا حساب كند ، يا چهل تا چهل تا ، يا سى و چهل حساب نمايد و زكات آن را به دستورى كه گذشت بدهد ، ولى بايد طورى حساب كند كه چيزى باقى نماند ، يا اگر چيزى باقى مى ماند از نُه تا بيشتر نباشد ، مثلا اگر هفتاد گاو دارد ، بايد به حساب سى و چهل حساب كند و براى سى تاى آن زكات سى تا ، و براى چهل تاى آن زكات چهل تا را بدهد ، چون اگر به حساب سى تا حساب كند ، ده تا زكات نداده مى ماند.

    نصاب گوسفند دارد و مقدار زكات و ادای قیمت آن

    مسأله ۱۹۳۰ ـ گوسفند پنج نصاب دارد:
    (اوّل) چهل تا است ، و زكات آن يك گوسفند است ، و تا گوسفند به چهل نرسد زكات ندارد.
    (دوم) صد و بيست و يك است ، و زكات آن دو گوسفند است.
    (سوم) دويست و يك است ، و زكات آن سه گوسفند است.
    (چهارم) سيصد و يك است ، و زكات آن چهار گوسفند است.
    (پنجم) چهارصد و بالاتر از آن است ، كه بايد آنها را صدتا صدتا حساب كند و براى هر صد تاى آنها يك گوسفند بدهد ، و لازم نيست زكات را از خود گوسفندها بدهد ، بلكه اگر گوسفند ديگرى بدهد ، يا مطابق قيمت گوسفند پول بدهد ، كافيست.

    زکات ما بين دو نصاب

    مسأله ۱۹۳۱ ـ ما بين دو نصاب زكات ندارد ، پس اگر شماره گوسفندهاى كسى از نصاب اوّل كه چهل است بيشتر باشد ، تا به نصاب دوم كه صد و بيست و يك است نرسيده باشد ، فقط بايد زكات چهل تاى آن را بدهد و زيادى آن زكات ندارد ، و همچنين است حكم در نصابهاى بعد.

    نر يا ماده بودن شتر و گاو و گوسفند در ملاحظه نصاب

    مسأله ۱۹۳۲ ـ زكات شتر و گاو و گوسفندى كه به مقدار نصاب برسد واجب است ، چه همه آنها نر باشند يا ماده ، يا بعضى نر باشند و بعضى ماده.

    یک جنس حساب شدن گاو و گاوميش و همچنين بز و ميش و شيشك

    مسأله ۱۹۳۳ ـ در زكات ، گاو و گاوميش يك جنس حساب مى شوند ، و شتر عربى و غير عربى يك جنس است ، و همچنين بز و ميش و شيشك در زكات با هم فرق ندارند.

    در خواست شما با موفقیت ثبت شد

    OK
  • صفحه نخست
  • اخبار
  • صوتی و تصویری
  • بیانات
  • بیانات برگزیده
  • مراسم دفتر
  • درس ها
  • تفسیر قرآن کریم
  • احکام شرعی
  • مسائل شرعی
  • سؤالات شرعی
  • ارسال استفتاء
  • ارشادات
  • نکته ها و حکایت ها
  • رهنمود ها و توصیه ها
  • اعتقادی و اخلاقی
  • آثار و تألیفات
  • کتاب ها
  • اشعار معظم له
  • زندگینامه
  • ارتباط با ما
  • دفتر مرجعیت
  • تماس با ما