• سایت رسمی دفتر حضرت آيت الله العظمى وحيد خراسانى


    ولادت جواد الائمه (ع)

    نهمين شمس وجود، سرچشمه جود
    امام محمد تقی جواد الائمه (علیه السلام)، در دهم ماه رجب سال ۱۹۵ هجری پای به عرصه جهان نهادند. در زمان ولادت آن حضرت پدر بزرگوارشان حضرت امام رضا (علیه السلام) ایشان را مولودی خواندند، که هیچ مولودی دیگری برای شیعه با برکت از ایشان نبوده است.
    مدتی پیش از ولادت آن حضرت، شخصی به امام هشتم (علیه السلام) نامه ای نوشت و پرسید: شما چگونه امام هستید در حالی که فرزندی ندارید؟ امام رضا (علیه السلام) پاسخ دادند: از کجا می دانی که من فرزندی ندارم؟ به خدا سوگند، روزها و شبها سپری نمی گردند، تا اینکه خداوند فرزند پسری به من روزی می کند که به واسطه او بین حق و باطل جدائی می افتد.
    نکته ای که در زندگی سراسر نور و خیر و رحمت و برکت امام جواد (علیه السلام) به چشم می خورد رسیدن ایشان به امامت در سن نه سالگی است. آری، در مناصب الهی نبوت و امامت، شرط سنی وجود ندارد و خدای قادر متعال می تواند علم و عصمت و تمام خصوصیات یک پیامبر یا امام را به کودکی خردسال یا نوزادی تازه به دنیا آمده عطا نماید.
    همان‌گونه که شخصی در طوس، از حضرت رضا (علیه السلام) پرسید: اگر حادثه ای [برای شما] رخ داد، به چه کسی مراجعه کنیم؟ امام (علیه السلام) فرمودند: به پسرم محمد. پرسشگر سن امام جواد (علیه السلام) را کم شمرد. امام رضا (علیه السلام) فرمودند: همانا خداوند عیسی بن مریم را به عنوان پیامبر همراه با اقامه شریعت برای او مبعوث کرد در سنی کمتر از سنی که ابو جعفر امام جواد (علیه السلام) قائم بر شریعت گردید.
    آن حضرت نیز همانند پدران و فرزندان معصومش گنجینه علوم الهی بود و از دریای علم بیکران آن حضرت بعضی از اشخاص بهره مند گردیدند.
    با آنکه دست ظلم و بیداد کین به امام نهم مهلت چندانی نداد و جواد الائمه (علیه السلام) در سن بیست و پنج سالگی به شهادت رسیدند، اما مکارم اخلاق و فضائل و مناقب بسیاری از ایشان در کتب شیعه و سنی نقل شده است. از جمله آنکه:
    مأمون عباسی مجلس بزرگی با بزرگان و علمای اهل سنت تشکیل داد تا از امام جواد (علیه السلام) که به ظاهر کم سن و سال بودند، سؤالاتی پرسیده شود. یحیی بن اکثم، عالم بزرگ دربار، سؤالی در بحث حج از آن حضرت پرسید و با پاسخ دقیق و محکم امام محمد تقی (علیه السلام) روبرو شد، از علم و دانش امام متحیر گردید و در چهره او عجز و ناتوانی و شکست دیده می شد.
    همچنین در روایتی آمده است که شخصی به جواد الائمه (علیه السلام) در کنار رود دجله گفت: شیعیان شما ادعا می کنند که شما وزن تمام آب دجله را می دانید. امام فرمودند: آیا خدا قدرت دارد چنین علمی را به پشه ای از میان آفریدگانش واگذار کند یا نه؟ آن شخص پاسخ داد: بله خدا می تواند. حضرت فرمودند: من بر خدا از پشه ای کریم تر هستم و نیز از اکثر آفریدگانش نزد خدا گرامی ترم. «کنایه از اینکه مقام اهل بیت معصوم پیامبر (علیهم السلام) از تمام مخلوقات خدا به غیر از پیامبر اسلام بالاتر است».
    آری، جواد الائمه (علیه السلام) خود، در سخن دیگری می فرمایند: الحمد لله الذی خلقنا من نوره بیده و اصطفانا من بریته و جعلنا امناء علی خلقه و وحیه. (سپاس خداوندی را که ما را از نور خویش آفرید و از میان آفریدگانش ما را برگزید و ما را امینان بر خلق و وحی اش قرار داد).
    از امام جواد (علیه السلام) کلمات گهربار و معارف الهی و دینی ارزنده ای نقل شده است. سخنان نورانی آن حضرت در مباحث اعتقادی و احکام و اخلاق چراغ راه جویندگان حقیقت است. و از جمله معارفی که آن حضرت بیان فرموده اند تبیین مسائلی پیرامون وجود مقدس امام زمان (عجل الله فرجه) و دوران غیبت آن حضرت است.
    در دعائی که از امام محمد تقی (علیه السلام) به ما رسیده است پس از ذکر نام ائمه (علیهم السلام) اینگونه برای امام زمان دعا می کنیم:
    اللهم ولیک الحجة فاحفظه... و امدد له فی عمره واجعله القائم بامرک المنتصر لدینک...
    خداوندا ولیت حضرت حجت را حفظ فرما و عمر او را طولانی بدار و او را قیام کننده به امرت و یاری کننده دینت قرار بده.
    در سخن دیگری درباره امام زمان (علیه السلام) فرمودند: او کسی است که واجب است در دوره غیبتش انتظار او را کشند و در زمان ظهورش از او اطاعت کنند. و او سومین نسل از فرزندان من است.
    سرانجام در آخرین روز ذی القعده سال ۲۲۰ هجری آن حضرت با توطئه خلیفه عباسی و زهری که امّ الفضل همسر ایشان با آن، ایشان را مسموم کرد به شهادت رسیدند. مرقد مطهر ایشان در کنار جد بزرگوارشان امام موسی کاظم (علیه السلام) در شهر کاظمین، زیارتگاه دوستداران اهل بیت است.
    چند نمونه از کلمات نورانی امام محمد تقی (علیه السلام):
    * من اطاع هواه اعطی عدوه مناه.
    هر کس از هوی و هوس خویش پیروی کند، آرزوی دشمنش را برآورده کرده است.
    * عزّ المؤمن فی غناه عن الناس.
    عزت مؤمن در بی نیازی او از مردم است.
    * الوحدة خیر من جلیس السوء.
    تنهائی بهتر از همنشین بد است.
    * قد عاداک من ستر عنک الرشد اتباعا لمن تهواه.
    کسی که راه صحیح و درست را از تو بپوشاند به خاطر آنکه طبق هوا و میل تو رفتار کرده باشد، با تو دشمنی کرده است.

    در خواست شما با موفقیت ثبت شد

    OK
  • صفحه نخست
  • اخبار
  • صوتی و تصویری
  • بیانات
  • بیانات برگزیده
  • مراسم دفتر
  • درس ها
  • تفسیر قرآن کریم
  • احکام شرعی
  • مسائل شرعی
  • سؤالات شرعی
  • ارسال استفتاء
  • ارشادات
  • نکته ها و حکایت ها
  • رهنمود ها و توصیه ها
  • اعتقادی و اخلاقی
  • آثار و تألیفات
  • کتاب ها
  • اشعار معظم له
  • زندگینامه
  • ارتباط با ما
  • دفتر مرجعیت
  • تماس با ما