اما مفسّر قرآن خاتم پيغمبران (صلی الله علیه وآله) است. و بیان آن حضرت اين است:
اولياء الله كسانی هستند كه «سَكَتُوا فَكَانَ سُكُوتُهُمْ ذِكْراً وَ نَظَرُوا فَكَانَ نَظَرُهُمْ عِبْرَةً وَ نَطَقُوا فَكَانَ نُطْقُهُمْ حِكْمَةً وَ مَشَوْا فَكَانَ مَشْيُهُمْ بَيْنَ النَّاسِ بَرَكَةً»؛ نظر آنها عبرت است. مشی آنها، قدم آنها بركت است. سكوتشان ذكر است. نطقشان حكمت است. اگر آجال مكتوبهی الهيه بر آنها نبود، «لَمْ تَقِرَّ أَرْوَاحُهُمْ فِي أَجْسَادِهِمْ خَوْفاً مِنَ الْعِقَاب وَ شَوْقاً إِلَى الثَّوَابِ».اين اكسير احمر كجا پيدا میشود؟! اينها همگی، من الأولين و الآخرين، ركنشان اميرالمؤمنين (علیه السلام) است! حالا آن كسی كه خودش ركن تمام اوليای خداست، بايد ديد ركن او كيست؛ ركن او هم فاطمهی زهرا (سلام الله علیها) است!