• سایت رسمی دفتر حضرت آيت الله العظمى وحيد خراسانى

    این دیدار در مدینه منوره در ماه رمضان۱۴۲۷هجری قمری انجام شد.


    بیانات معظم له در دیدار جمعی از روحانیون کاروان عمره
    این دیدار در مدینه منوره در ماه رمضان۱۴۲۷هجری قمری انجام شد.
    بسم الله الرحمن الرحیم
    کسانی که شغلی دارند، مهم این است که آن شاغل، معرفت به شغل خودش پیدا کند. شما جمعی که اینجا تشریف دارید، خودتان عمق عظمت شغلتان را آنچنان که باید و شاید باید توجه کنید.
    معرفت هر امری سه رکن دارد اگر بخواهد آن معرفت کامل بشود:
    یکی نظر به خود آن امر؛ یکی نظر به اصل آن امر؛ یکی هم نظر به فرع و ثمر آن امر.
    شغل شما باید دید چه شغلی است . اصل این شغل چیست و ما یترتب علی هذا الشغل والعمل چیست؟
    اما کار شما: ‌اضافه مغیر است. به نفس اضافه مضاف کسب حیثیت می کند از مضاف الیه، و به همین ملاک است که اضافه نکره را معرفه می کند. اگر مضاف الیه درجه عظمتش محدود نباشد، قهرا به حکم برهان به مضاف اثر می کند.
    شماها معلم حجّ اید. این کلمه ی ساده ای نیست. ما آنچه امروز می گوییم، بعد باید بروید چندین شبانه روز روی این مطالب مطالعه کنید تا اهمیت کار خودتان را بدانید، و وقتی دانستید دو مطلب روشن می شود: یکی مسئولیت چقدر سنگین است؛ و یکی اجر چقدر عظیم است.
    شماها مرشد جمعی هستید که آن جمع مهاجر اند إلی الله و إلی رسوله. حجاجی که از خانه بیرون می آیند، اینها می شوند مهاجرین، هجرت می کنند. به چه هجرت می کنند؟ إلی الله که مکه است، إلی الرسول که مدینه است. قهرا شماها علمدار فوج مهاجرین اید إلی الله ورسوله. این کار، کاری است عظیم. لا یدرک عمق عظمت این کار. وقتی ما می توانیم بفهمیم امر را که بدانیم مکه چیست، مدینه چیست. آنجا به کی اضافه دارد؟ اینجا به کی مضاف است؟
    اما آنجا، آن کعبه ای که شماها مرشد حجاج آن بیت اید، آن کعبه ای است که " جعله سبحانه للاسلام عَلَماً وللعائذین حرما، فرض حجه و أوجب حقه وکتب علیکم وفادته فقال: ولله علی الناس حج البیت من استطاع إلیه سبیلا.
    این کلمات لرزه بر عقل می اندازد: " واختار من خلقه سُمّاعاً اجابوا دعوته وصدّقوا کلمته ووقفوا مواقف انبیائه ". آنجا همچو جائی است.
    وظیفه سنگین شما تعلیم احکام این بیت است. وقتی زراره استفتاء کرد در حج چهل سال؛ مثل زرارة بن اَعین!!! زراره از ارکان دین است. - اوتاد الارض اربعة: زراره، محمد بن مسلم، برید بن معاویه، ابو بصیر لیث المرادی. - زراره صدر این جمع است. چهل سال استفتاء‌ کرد. بعد تعجب کرد که در مدت چهل سال تمام نشد. امام فرمود به زراره این کلمه را: بیتی که دو هزار سال قبل از آدم طواف شده، تو می خواهی مسائلش به چهل سال تمام بشود. عظمت بیت این است.
    احکام این بیت به تناسب بیت فوق العاده مهم است." واتموا الحج والعمرة لله". حج و عمره دو رکن اند. ابواب مختلف، اسرار احرام ، آن دقائقی که در طواف است، آن رموزی که در سعی است، آن رقائقی که در وقوفین است و آن لطائفی که در ایام و لیالی تشریق است. این شغل شماست.
    نتیجه این است: شماها کسانی هستید که عهده دار اداره مهاجرین إلی الله و إلی الرسول اید. وظیفه سنگین شما سه امر است، خوب دقت کنید:
    اولا: همه افرادی که در کاروان اند و شماها معلم آن جمع اید، اینها ایتام آل محمد اند. شماها هم کُفَلاء این ایتام اید. بقدری قضیه کفالت یتیم اهمیت دارد که خاتم... - خاتم یعنی منتها نقطه ی سیر وجود. آن کسی که اینجا[اشاره به بارگاه مدینة النبی –ص] آرمیده او خاتم است. معنی خاتم این است: او ختم کرده تمام نتیجه ی خلقت را و تمام سلسله ی نبوت را. نظام تکوین و تشریع به آن کسی که اینجا خوابیده ختم شده. - چنین کسی فرمود: أنا وکافل الیتیم کهاتین؛ من و کسی که یک یتیم را کفالت کند مثل این دو انگشت ایم[اشاره به انگشت اشاره و وسطی]، از هم جدا نمی شویم. این بیان حضرت است.
    حدیثی است از سید الشهداء: بالاتر از کفالت یتیم، کار کسی است که ایتام ما را کفالت کند. سید الشهداء فرمود: یتیمان ما کسانی هستند که از امامشان منقطع شده اند.
    کفالت اینها تعلیم دین است به اینها. پس کار شما روشن شد: یکی سرپرست مهاجرین إلی الله و إلی الرسول اید. دوم، کفیل ایتام آل محمد اید.
    نعمت هائی نصیب اشخاص می شود، منتها نه می شناسند نعمت را، نه شکر آن نعمت را بجا می آورند. این نعمت که نصیب شما شده ارزشش این است: حالا فکر کنید روایت خیلی عجیب است.
    خدا به موسی بن عمران فرمود. مخاطِب خدا ،‌ مخاطَب کلیم خدا. ‌اما خطاب این است، ‌فرمود: ای موسی! اگر یک آبقی را به درگاه ما بر گردانی، یا ضالی را از فناء ‌ما به فناء ‌ما هدایت کنی، برای تو از عبادتِ صد سال بالاتراست که تمام این صد سال صائم باشی کل سنه را و قائم باشی کل لیل را.
    صد سال عبادت مقبول! خوب دقت کنید، شماها اهل فضل اید. از صد سال عبادت، آن هم این عبادت، بالاتراست. صوم اگر باطل باشد که عبادت نیست. نماز اگر باطل باشد که عبادت نیست. در خود جمله قبولش مندرج است. اولا: کجا ما یک روزه مقبول پیدا می کنیم یا یک نماز مقبول؟ صد سال صوم و صلاة مقبول عند الله یک طرف، ای موسی! اگر یک آبق را بر گردانی یا یک ضالی را به فناء ما هدایت کنی، افضل از این صد سال عبادت مقبول است.
    پرسید آن آبق کیست؟ این ضال از فناء کیست؟ خدا فرمود: آن آبق، گنهکار متمردی است؛ اگر او را توبه بدهی و برگردانی به درگاه ما، از صد سال عبادت بالاتر است.
    پرسید : آن ضال از فناء‌ کیست؟ فرمود: آن کسی است که امام زمانش را نشناحته، اگر او را هدایت کنی به امام زمانش و احکام ما را به او تعلیم کنی، از صد سال نماز و روزه بالاتراست.
    ‌کار شما این است. آن وقت شما دراین کاروان چقدر می توانید افراد را منقلب کنید. اولا: باید دقت کنید: زمان مؤثراست، مکان مؤثر است. اینها همه برهانی است. خطابه نیست. وقتی کسی می آید به مدینه، مکان منقلب می کند. وقتی می آید ‌به مکه ، آن مکانی که مطاف انبیاء است و مواقف صد و بیست و چهار هزار ‌پیغمبر است، انقلاب‌ در نفس ایجاد می کند؛ آن وقت این نفوس که زیر دست شما اند، وقتی می آیند ‌در اینجا، مثل زمینی است که نسیم بهاری به آن خورده. خواه ناخواه مهیاست، اگر بذر را بپاشانید آن بذر به ثمر می رسد.
    این است که باید دقت کنید، شب و روز نباید آرام بگیرید. نمی دانید چه بختی نصیب شما شده؛ از یک سفر بر گردید، یک جاهل را به‌ احکام دین عالم کنید، یک شخصی که معرفت به ولی‌عصر ندارد،‌ او را عارف کنید. ارزش این عمل چقدر است؟ ارزش این عمل این است که روز قیامت که‌ می شود بر شهپر ملائکه مبعوث می شود و از قبرش تا منزلش در بهشت، ملائکه روی اجنحه [شان] می برندش. نه محنتِ حساب می کشد. بعد هم می گویند: طوباک طوباک. خوشا به حال تو، خوشا به حال تو. تو آن کسی هستی که یکی از ایتام آل محمد را از دستبرد کلابی که می خواستند او را صید کنند، حفظ کردی .
    وظیفه مهم شما سه امر است در این سفر: اول تعلم احکام حج. فوق العاده دقیق است. مسائل را با دقت، با متانت - ‌عجله نکنید - با تأمل دقیق مسئله راجواب بدهید. ممکن است یک مسئله اشتباه بشود، آن شخصی که آمده آن شخص... . حج به قدری اهمیت دارد که نص صحیح فقهی است که اگر مستطیع شد و به مکه نرفت، هنگام موت یموت یهودیا أو نصرانیا. عظمت حجی که چنین است، بعد اگر فتوایی گفته بشود، مسئله ای رسیدگی نشود، آن حج باطل بشود. نتیجه چیست؟ نتیجه این است که کل مفت ٍ ضامنٌ؛ هر کسی که آن مسئله را می گوید ضامن است. گناهِ او می آید به گردن این گوینده. اهمیت این امر این است. یکی تعلم احکام حج.
    خسته هم نشوید. اجر را ببینید: یک زن آمد خدمت صدیقه کبری. فاطمه زهرا کیست؟ ‌فاطمه زهرا آن کسی است که... - منتها درجه عصمت این است که بشر به جایی برسد که به غضب خدا غضب کند، به رضای خدا راضی بشود. این دیگر منتهای کمال بشریت است. - فاطمه زهرا کسی است که خدا به غضب او غضب می کند، به رضای او راضی می شود؛ او همچو گوهری است. إن الله یغضب لغضبک ویرضی لرضاک. هزار و چهار صد سال است تمام منقدینِ رجال عامه جمع شده اند تا در سند این حدیث خدشه کنند، نتوانسته اند. این حدیثی است که قطعی الصدور است از شخص خاتم. " وما ینطق عن الهوی ". همچو گوهری در مباهله ی خاتم النبیین است. امیرالمؤمنین هست، آن دو نفر[حسنین] دو زینت عرش خدایند، اما تمام این دعا و مباهله باید تمام بشود به نسائنا ونسائکم؛ و این جمع[نسائنا] هم منحصر در این فرد[فاطمه] بشود. علی ای حال این همان گوهری است که دل شب به خاک سپرده شد و عالم و آدم را برای ابد داغدار کرد .
    علی ای حال. زنی آمد، مسئله ای سئوال کرد، حضرت جواب داد. خب، این زن عامی نفهمید. دوباره برگشت. حضرت باز جواب داد. ده مرتبه این مسئله را برای این زن فرمود. بعد زن عذر خواهی کرد که من شما را زحمت دادم. این کلمه ای که آن روز فرمود، برای شماست. واقعا بهت آور است. فرمود: من از تو باید تشکر کنم، تو از من معذرت می خواهی؟ [آیا]اگر باری به دوش کسی بگذارند، بگویند: این بار را ببر از این سطح به آن فوق، این خانه را پر از جواهر کنند، به او بدهند، خستگی احساس می کند؟ گفت: نه . فرمود: هر بار تو مسئله را سئوال کردی من جواب دادم، از زمین تا به آسمان برای من گوهر ساخته اند. اجر شما این است.
    این است که دقت کنید. مسائل را با تحقیق بیان کنید.
    رکن دوم که مهم است: باید شما بر شبهاتی که مخالفین القاء ‌می کنند، سیطره داشته باشید. تمام شبهات آنها را باید فرد فرد حلاجی کرده باشید، مسلط باشید. آن وقت نتیجه اش چیست؟ این قضیه اجرش چقدر است؟ اجرش این است... ‌آن، کار اول شما بود عظمتش. این هم ثمرش. این هم کار دوم شماست. عظمتش چقدر است؟ ثمرش چقدر است؟
    اولا شبهه ای که القاء‌می شود... خوب دقت کنید. آدم سالم وقتی میکروب[به بدنش] وارد شد، اگر دستگاه دافعه بدن قوی باشد، دفع می کند ؛ اگر ضعیف باشد، چه می شود؟ خواه ناخوه آن میکروب مسلط می شود؛ کم کم مثل خوره همه را می خورد. شبهه در ارواح و نفوس مثل میکروب است در ابدان. این نفوسِ پاکی که از ایران می آیند، این افراد با این دلهای پاک از همه شبهات، کدورات ، اگر اینجا مفسدی شبهه ای در نفس او القاء‌ کند، آن نفس در اثر ضعف، متأثر بشود ، مسئولیت این خانمان سوز است. به خدا باید پناه برد اگر در این زمینه کوتاهی بشود. شبهات این جور است. این است که باید شما دوره سال مسلط باشید بر شبهاتی که القاء می شود و دفاع از این شبهات.
    اجر عمل شما چقدر است؟ اجر عمل این قدر است:- خوب باز دقت کنید این روایت را- فرمود: روز قیامت که می شود، عالِم هفتاد درجه بر عابد مقدم است. فاصله ی مقام آن عابد با مقام آن عالم هفتاد درجه است، [فاصله]بین هر درجه ای تا درجه ای باز هفتاد سال سیر یک اسب سواری است که بتازد. این قدر فاصله بین دو مقام است. آن وقت معلل است. آنی که امام فرموده، علتش را هم ذکر کرده. آن عابد عمری عبادت کرده، آن هم نه عبادت باطل، ‌عبادت مقبول به درگاه خدا. باز اجر آن عالم این است و درجه او حدش این است. بعد علت چیست؟ علتی که امام ذکر می کند، این است ،فرمود: علتش این است که آن عابد به خودش پرداخته ولی این عالم یک شبهه از دلِ یک گرفتارِ مشتبهی دفع کرده. یک شبهه اگر دفع بشود، یک شخص را اگر شما از مرض صیانت کنید، اجرش این است.
    درهر حال، قدر این نعمت را بدانید، مسئولیت این قدر است، اجر هم، این قدر است.
    به این افراد بفهمانید که کجا آمده اند؟! اینجا چه خبر است؟ من نمی توانم بگویم چه خبر است. یک کلمه می گویم و آن کلمه این است:
    آن مکه ای که آن غوغاست، آن مقام است؛ آن کعبه ای که دارای این موقعیت است، شماها فکر کنید، بعد نه یک روز ، ‌یکسال هم اگر فکر کنید به کنه مطلب هنوز ما نمی رسیم. مهم این است که آن مکه با آن مقام، با آن کعبه، با آن ابراهیم، خدا می فرماید به صاحب این قبر:" لا أقسم بهذا البلد وأنت حلّ بهذا البلد"؛ من به این مکه قسم می خورم! علت اینکه به این مکه قسم می خورم برای این است که تو در اینجا جا گرفته ای. این متن قرآن است.
    این کیست؟ صاحب این قبر کیست؟ " ألم نشرح لک صدرک " - بخوانید قرآن را، ببینید. - " وعلّمک ما لم تکن تعلم وکان فضل الله علیک عظیما". آن خدای عظیم، به عظمت او را یاد می کند. بعد آخرش می فرماید: " ورفعنا لک ذکرک"؛ ما ذکر تو را بالا بردیم. به کجا بالا برده؟ اسم را ببین به کجا رسانده، مسما را بفهم به کجا رسیده! " ورفعنا لک ذکرک ". اسم او را بقدری بالا برد که همترازوی اسم خودش کرد: " أشهد أن لا إله إلا الله، أشهد أن محمدا رسول الله" . درهر نمازی: أشهد أن لا إله إلا الله وحده لا شریک له وأشهد أن محمدا عبده و رسوله. اسم شد هم زانوی اسم خدا.
    باید فهمید مسما با مسما چه نسبتی دارد . جف القلم .
    اللهم کن لولیك الحجة بن الحسن صلواتك علیه وعلی آبائه في هذه الساعة و في کل ساعة ولیا وحافظا وقائدا وناصرا ودلیلا وعینا حتی تسکنه ارضك طوعا وتمتعه فیها طویلا.

    در خواست شما با موفقیت ثبت شد

    OK
  • صفحه نخست
  • اخبار
  • صوتی و تصویری
  • بیانات
  • بیانات برگزیده
  • مراسم دفتر
  • درس ها
  • تفسیر قرآن کریم
  • احکام شرعی
  • مسائل شرعی
  • سؤالات شرعی
  • ارسال استفتاء
  • ارشادات
  • نکته ها و حکایت ها
  • رهنمود ها و توصیه ها
  • اعتقادی و اخلاقی
  • آثار و تألیفات
  • کتاب ها
  • اشعار معظم له
  • زندگینامه
  • ارتباط با ما
  • دفتر مرجعیت
  • تماس با ما