پيغمبر خاتم بياناتش نسبت به افراد ، مختلف است؛ گاهي براي عامه ي مردم تكلم مي كند، گاهي براي خواص. در آن مواردي كه مورد خطاب نخبه ي اصحاب اند، بايد در كلام آن حضرت بسيار تعمق بشود. به ابي ذر - كه كسي است كه به قدري مقرب است و او تنها مردي است كه قيام كرد در مقابل حكومت باطل عثمان و به ربزه تبعيد شد و امير المؤمنين به بدرقه ي او رفت- اين مرد عظيم الشأن مورد خطاب پيغمبر خاتم است. روايت مفصل است، فرمود: پنج چيز را غنيمت بشمار قبل از تبدل- بعضي از اينها ذكر مي شود- حياتت را قبل از مرگت. اين زندگي را قبل از مردن آنچه بايد در تقدير آن سعي كن. دوم: صحتت را قبل از مرض؛ سوم: جواني ات را قبل از پيري. اين كلمه امروز مورد نظر ماست: "اغتنم شبابك قبل حرمك". اين بيان دريايي از حكمت است.
همينطوري كه آفاق چهار فصل دارد، انفس هم فصولي دارد؛ "سَنُرِيهِمْ آيَاتِنَا فِي الْآفَاقِ وَفِي أَنْفُسِهِمْ". در عالم آفاق، زمستان است و تابستان و پاييز و بهار؛ در زندگي انسان هم اين چهار فصل است. در بهار زمين زنده مي شود . هيچ بذري در زمستان به ثمر نمي رسد اما در بهار است كه بذر پاشيده مي شود و نسيم بهار زمين را زنده مي كند، بعد آن بذرها به ثمر مي رسد؛ جواني در انسان، بهار است در عالم آفاق و زمان؛ يعني در اين فصل روح ،زندگي دارد كه هر بذري از علم و عمل در اين فصل به ثمر مي رسد. حالا عمده اين است كه از جواني چگونه بايد استفاده كرد. اين كه فرمود: غنيمت بشمار زندگي را قبل از مرگ، جواني را قبل از پيري ،سرّش اين است. بعد كه فصل گذشت هيچ نمي ماند الا حسرت كه من مي توانستم از اين زندگي چه بهره ها ببرم و نبردم، جواني پير مي شود ولي در پيري ديگر آن جواني برگشتني نيست؛ خواه ناخواه آنچه باقي مي ماند حسرت است ، كه چه جور رفت و ما دانه اي كه بايد بپاشيم و درخت ميوه داري باشد، نداريم.
خلاصه، در فصل جواني بهار باغ زندگاني انسان است، همانطوري كه نسيم بهار زمين را زنده مي كند، بعد دانه به ثمر مي رسد. آن نسيمي كه در جواني، بهار وجود انسان را زنده مي كند آن نسيم، قرآن است، لذا اسرار كلمات اولياي خدا غوغايي است. فرمود: جواني كه در شباب و جواني، قرآن را آنچنان بخواند كه آن قرآن با گوشت و پوست او آميخته شود... . چه مي كند اين قرآن در روح اين جوان؟ اثر اين است... آن جوان به پيري مي رسد، آن پيري به مرگ منتهي مي شود، اين پيشآمد همه ي ماست، استثنا ندارد، "إِنَّكَ مَيِّتٌ وَإِنَّهُمْ مَيِّتُونَ". اگر بنا بود زندگي خلودي داشته باشد براي پيغمبر و آلش بود. اين است كه زندگي ها منتهي مي شود به مرگ، سلامتي ها منتهي مي شود به مرض، جواني ها ختم مي شود به پيري. ...آن جواني كه جواني اش را صرف قرآن كرد و در فصل شباب از گناه گذشت و تقوا شعار او شد، اين جوان روز قيامت مبعوث مي شود: صورت مثل ماه شب چهارده . اين جمال عاريتي خواه ناخواه گرفته مي شود اما آن جمال، ابدي است. بعد خطاب مي آيد به آن جوان كه جواني ات را صرف در كلام من كردي امروز جزاي تو اين است: دو دستت را باز كن، دو دست باز مي شود يك نامه به دست راستش داده مي شود، يك نامه به دست چپ. در آن نامه اي كه در دست چپ است امان از جهنم است، در آن نامه اي كه در دست راست است سند دخول در جنت اعلا است. بعد او را ملائكه، همان جوان را تا بهشت بدرقه مي كنند. بعد كه وارد بهشت شد خطاب از خدا مي آيد: اين بهشت من براي تو مباح است، عدد درجات اين بهشت به شماره ي آيات قرآني است كه جواني ات را در آن صرف كردي، اقرأ ،يك آيه بخوان يك درجه طي كن. بعد همه آيات قرآن خوانده مي شود، تمام درجات فردوس برين به همين جوان داده مي شود.
اين است استفاده ي از حيات. اسم شما در دفتري نوشته شده كه هر اسمي لايق آن دفتر نيست. سعي كنيد كه آن اسم قلم نخورد، عمده اين است، و براي ابد بماند. راهش اين است كه از امروز اين برنامه را عمل كنيد. كسي كه اسمش در دفتر فاطمه ي زهرا(سلام الله عليها) ثبت بشود آن اسم در دفتر تمام چهارده معصوم است، سرّش اين است: به هرجا بروي... اگر بروي كنار قبر امام هشتم، در زيارت او چه مي خواني؟ يا بن فاطمة الزهراء!،اگر بروي كنار قبر سيد الشهدا در زيارت او باز چه مي گويي؟ يا بن فاطمة الزهرا! اگر بري كنار قبرخاتم انبيا به او چه خواهي گفت؟ سلام ات به او اين است: سلام بر تو اي پدر فاطمه زهرا! اگر بروي كنار قبر امير المؤمنين خطاب تو به آن حضرت اين است: سلام برتو اي شوهر زهرا! اين است كه اسمي كه در دفتر اوست در دفتر همه معتبر است. خوشا به حال آن كساني كه حداكثر استفاده را از فاطميه كردند.
كسي خبر ندارد چه غوغايي است. امام ششم رئيس مذهب شيعه دعايش اين است: خدايا رحمت كن آن كسي كه امر ما را زنده كند. شما چه كرديد ،دو دو تا چهارتا، اين حساب برهاني است . شما روز شهادت حضرت زهرا (سلام الله عليها) به هر وسيله اي متوسل شديد هر قطره ي اشكي كه از هر چشمي كه براي آن پهلوي شكسته جاري شد هم در نامه ي عمل او نوشته شد، هم در نامه ي عمل شما، و هر يك، يك دعا از امام ششم نصيب شما شد. اين نعمت عظمي مجهولة القدر است، همانطوري كه خود آن حضرت المجهولة قدرا، المخفية قبرا، هم قدر او، هم قبر او هردو پنهان است اما قبرش كي ظاهر مي شود؟ آن وقتي كه فرزندش تكيه ي به خانه كعبه بدهد آن وقت پرده از اين راز برداشته مي شود. اما قدر زهرا ممكن نيست در دنيا ظاهر بشود، آن، ذخيره ي روز قيامت كبري است. وقتي كه همه ي انبيا مي گويند: وانفسا! همچو وقتي او وارد محشر مي شود. ورودش در محشر عقل اولين و آخرين را مبهوت مي كند كيفيت ورودش، تا مي رسد به عرش خدا؛ قدرش آن وقت ظاهر مي شود. آن وقتي كه به آنجا رسيد، كاري مي كند كه حساب محشر يكسره مي شود، كاري كه احدي خبر ندارد. يك مرتبه يك پيراهن غرق به خون باز مي كند، روي سرش مي اندازد كه جبرئيل نازل مي شود، مي گويد: خدا به تو سلام مي رساند، مي گويد: هر چه مي خواهي بخواه! حد و مرز ديگر نيست. آنجاست كه "وَلَسَوْفَ يُعْطِيكَ رَبُّكَ فَتَرْضَى" به قدري باب عنايت باز مي شود. مي گويد: - اول كلمه اش- يا رب شيعتي. حالا همچو وقتي تو را فراموش خواهد كرد كه آن همه براي عزاي او زحمت كشيدي؟ هم خودت، هم متعلقين و متعلقات ات همگي آن روز برات نجات از دست او خواهيد گرفت.
كاري كنيد كه اسمتان در هر دفتري نوشته بشود . امشب شب ميلاد سيد الشهدا است. فردا چه خبراست ؟ فردا روزي است كه همچو اتفاقي در عالم نيفتاده؛ آن اتفاق اين است: دو قنداقه به عرش رفت: يكي قنداقه ي صاحب فردا، يكي قنداقه ي ولي عصر صاحب الزمان؛ سوم شعبان و نيمه شعبان.
سعي كنيد ان شاءالله امسال شب نيمه شعبان ، آن شبي است كه شرح و وصفش فوق بحث و گفتگو است. شيخ الطائفه شيخ طوسي در مصباح المتهجد يك دعايي دارد كه عقل همه ي حكما ، همه ي فقها، در فهم آن كلمات مبهوت است. تعبير از امام زمان اين است: ضياءالله المشرق، نورالله المتألق. اين كلمات فوق تصور ادراك ماست. كيست امام زمان؟ چه مقامي است ؟ ضياء خداست، هم نور خداست. قرآن را بخوان: خدا قمر را نور قرار داده، ماه نور است، خورشيد ضياء است. آن وقت در وجود امام زمان هردو جمع مي شود، اما تفاوت بين اين ضياء و آن ضياء، بين اين نور و آن نور حدي است كه جز خدا و چهارده معصوم از دركش عاجزند. نور شد نور خدا ، ضياء شد ضياء خدا. امام زمان نورالله المتألق، ضياء الله المشرق. شب نيمه شعبان آن دعا كه معين شده، صدا و سيما هم در آن وقت پخش ميكند، آن دعا دعاي به اوست. حالا اگر همه ي امت آن شب دست به دعا بردارند... چرا اين دعا اينقدر مهم است؟ چون يك وقت دست من بالا مي رود ، اين دست من است، اما با اين دست چه آبرويي به درگاه خدا هست!!! ولي آن شب دست يك امت به درگاه خدا بالا مي رود. در اين ميان چه خبر است، كساني هستند كه لله تحت قباب العرش طائفة اخفاهم عن عيون الناس اجلالا . سر آن دعاي شب نيمه شعبان در تمام دنيا اين نكته است كه آن بندگاني كه از چشم اين مردم دور اند، گنج هاي مخفي خدا در زمين اند، آنها هم دستشان آن وقت به دعا بالا مي رود، خواه ناخواه آن دست كه خالي برنمی گردد، ممكن نيست دست من و تو هم كه آن وقت بالا رفته نااميد برگردد. سرّ آن دعا با آن وضع اين است.
ساعت ۱۱ از شب را اختيار كرديم، چون عدد ۱۱ عدد امام يازدهم است و او پدر امام زمان است . در ساعتي كه ساعت ۱۱، به اسم امام يازدهم است، ممكن نيست نظر امام دوازدهم به اين مملكت متوجه نشود، منتهي قدر اين مطالب را كسي نمي فهمد الا خواص.
اين است كه اين برنامه را ترك نكنيد و ما در هر مجلسي به اين مطلب سفارش مي كنيم، چون اكسير اعظم اين است: همتان- بدون استثنا- هم خودتان، هم خانوادتان، بستگانتان، هر روز دست از دامن قرآن برنداريد، به قدري كه مي توانيد بخوانيد و آن قرآن را به خود ولي عصر هديه كنيد. اينقدر ما سفارش مي كنيم، جهتش چيست؟ جهتش اين است اگر همسايه ي شما هر روز - بدون استثنا- به قدر طاقتش يك هديه اي بياورد، در خانه ي شما را بزند، آن هديه را تقديم كند، يك دوره ي سال اين كار را بكند، بعد آيا شب عيد نوروز مثلا، تو با آن همسايه چه خواهي كرد؟ حالا فكر كنيد. عزيز ترين گوهر پيش امام زمان چيست؟ قرآن ،" اني تارك فيكم ثقلين كتاب الله وعترتي، لن يفترقا حتي يردا عليّ الحوض". اگر اين جوان، اين پيرمرد، يك دوره سال هر روز قرآن را بخواند، در طبق اخلاص بگذارد، به امام زمان هديه كند، شب قدر وقتي نامه ي تقدير اين جوان به وسيله نزول ملائكه و روح، به نظر آن حضرت مي رسد، بعد نگاه مي كند مي بيند اين همان جواني است كه براي مادرش زهرا آن جور به سر و سينه زده است، يك دوره ي سال هم قرآن خوانده به او هديه كرده آيا كرم او با تو چه خواهد كرد؟
اين است كه قدر اين مطالب را بدانيد و ان شاءالله در هر مناسبتي دامن همت به كمر بزنيد و امر آل محمد را احيا كنيد. ما اميدواريم كه اسم همه ي شما به بركت صديقه ي كبري در دفتر تمام ائمه ي هدي ثبت بشود و از هر گلي يك گلاب مخصوصي نصيب شما بشود. اين است اثر. روز شهادت حضرت صادق آن جور بايد صادقيه غوغا بشود، روز شهادت امير المؤمنين به ياد آن فرقي كه وقتي ضربت به آن رسيد جبرئيل بين زمين و آسمان فرياد زد: "تهدمت والله اركان الهدي"، آن روز هم دامن همت را به كمر بزنيد. ان شاءالله، وضع مشهد بايد در آن ايام منقلب بشود همانطوري كه امسال واقعا خراسان زير و رو شد. تسليت امام هشتم در آن مجالس است. امام هشتم آن كسي كه عرش اعلا مقدم اوست، او به زيارت ما چه احتياج دارد، آني كه آبرو مي دهد آن زحمتها آن رنجها آن بيداری ها در عزاي مادرش زهراست، آني كه پيش او مغتنم است آن غوغا در مشهد روز ۲۱ ماه رمضان براي فرق شكافته ي جدّ اوست. همچنين روز شهادت امام ششم ان شاءالله به همت شما بايد اين ايام احيا بشود.
اللهم کن لوليک الحجة بن الحسن صلواتک عليه وعلي آبائه، في هذه الساعة وفي کل ساعة وليا وحافظا وقائدا وناصرا ودليلا وعينا حتي تسکنه أرضک طوعا وتمتعه فيها طويلا.