شک در نقیصه و شک در زیاده و نقصان
مسأله ۳۱۴ ـ هرگاه در طواف واجب در عدد شوطها شك كند، چنانچه شك در نقصان طواف باشد و شك بين شش و هفت باشد، اگرچه حكم به صحّت طواف و بنا گذاشتن بر شش وجهى دارد، ولى احتياط واجب آن است كه طواف را از نو به جا آورد.
و اگر شك بين شماره هاى قبل از هفت باشد ـ مثل شك بين پنج و شش، و كمتر از آن دو ـ طواف باطل است، و همچنين اگر شك در زيادى و نقصان هردو باشد ـ مانند شك بين شش و هفت و هشت، يا شك بين شش و هشت ـ طواف باطل است.
طواف و شک در نقیصه بین ۷ و کمتر اگر از روی جهل بحکم بناء بر کمتر گذاشته
مسأله ۳۱۵ ـ هرگاه بين شش و هفت شك كند، و از روى نادانى به حكم بنا را بر شش بگذارد و طوافش را تمام كند، بنابر احتياط واجب بايد دوباره طواف را به جا آورد، و اگر زمان تدارك فوت شده باشد، اعاده بر او نيست.
طواف و اعتماد به رفیقش که یقین به شمارة شوطها دارد
مسأله ۳۱۶ ـ طواف كننده مى تواند در حفظ شماره شوطها بر شمارش رفيقش اعتماد كند، به شرط آن كه رفيقش يقين داشته باشد.
طواف مستحبی و شک در شمارة شوطها
مسأله ۳۱۷ ـ هرگاه در شماره شوطهاى طواف مستحبى شك كند، بنا را بگذارد بر آنچه يقين دارد انجام داده است، و طوافش صحيح است.
ترک عمدی طواف عمره یا حج تمتع و فوت آن
مسأله ۳۱۸ ـ اگر عمداً طواف عمره تمتّع را به جا نياورد ـ چه با علم به حكم باشد يا با جهل به آن ـ و نتواند آن را و بقيّه اعمال عمره تمتّع را تا پيش از رسيدن به مقدار ركن از وقوف عرفات انجام دهد، عمره اش باطل است، و در ابتداى احكام طواف تفصيل اين حكم گذشت.
و اگر طواف را عمداً در حجّ ترك كند و نتواند آن را تدارك كند، حجّ او باطل مى شود، و بايد سال آينده حجّ را اعاده نمايد، و اگر از روى جهل و نادانى ترك كرده باشد، بايد سال آينده حجّ را اعاده نمايد، و بنابر احتياط واجب يك شتر كفاره بدهد.
طواف فراموش شده که قبل از گذشت وقتش یا بعد از آن یادش بیاید
مسأله ۳۱۹ ـ هرگاه طواف را فراموش كند بايد بعد از آن كه به يادش آمد به جا آورد:
پس اگر پيش از گذشتن وقت آن يادش بيايد ـ مثل كسى كه آن را در عمره تمتّع فراموش كند و بعد از ورود در سعى بين صفا و مروه يا بعد از فارغ شدن از آن يادش بيايد ـ بايد طواف را به جا آورد، سپس در مثال اوّل باقى مانده سعى را، و در مثال دوم دوباره سعى را به جا آورد.
و اگر بعد از گذشتن وقت آن يادش بيايد ـ مثل كسى كه پس از گذشت زمان به مقدارى كه ديگر با انجام آن و اتمام بقّيه اعمال عمره به مقدار ركن از وقوف به عرفات نرسد يادش بيايد طواف عمره تمتّع را به جا نياورده، يا مثل كسى كه پس از ماه ذى الحجة يادش بيايد كه طواف حجّ را انجام نداده ـ بايد طواف را قضا نمايد و حجّش صحيح است، و احتياط واجب آن است كه پس از قضاى طواف و نماز آن سعى را دوباره به جا آورد.
و اگر زمانى يادش بيايد كه حتى متمكّن از قضا هم نباشد ـ مثل كسى كه بعد از بازگشت به بلدش يادش بيايد ـ بايد نايب بگيرد، و احوط و اولى آن است كه نايب پس از طواف و نمازش سعى را نيز به جا آورد.
طواف فراموش شده حج و عمره که بعد رجوع به وطن و نزدیکی یادش بیاید
مسأله ۳۲۰ ـ هرگاه طواف واجب را فراموش كند و پس از برگشت به بلدش و نزديكى با زن يادش بيايد، چنانچه طواف حجّ را فراموش كرده باشد، بايد يك قربانى به منى بفرستد، و اگر طواف عمره را فراموش كرده باشد، بايد يك قربانى به مكّه بفرستد، و در هر دو صورت براى قربانى يك گوسفند كفايت مى كند.
طواف فراموش شده که بعد از گذشت وقتش یادش بیاید و متمکن از قضا باشد
مسأله ۳۲۱ ـ اگر طواف را فراموش كند و وقتى يادش بيايد كه قضاى آن ممكن باشد، بايد آن را قضا نمايد، حتى اگر از احرام خارج شده باشد، و لازم نيست دوباره براى قضاى آن احرام ببندد.
ولى اگر از مكّه خارج شده و يك ماه يا بيشتر از زمان خروجش گذشته باشد، احتياط واجب آن است كه احرام ببندد و وارد مكّه شود و طواف را قضا كند.
طواف فراموش شده و آنچه حلال بودنش متوقف بر انجام طواف است
مسأله ۳۲۲ ـ كسى كه طواف را فراموش كرده، تا آن را خودش يا نايبش به جا نياورده، تمام چيزهايى كه حلال بودن آنها متوقف بر انجام طواف است، بر او حرام است.
کسیکه به تنهایی متمکّن از طواف نیست
مسأله ۳۲۳ ـ اگر شخصى بدون كمك گرفتن از ديگرى به تنهايى متمكّن از طواف نباشد ـ به علت بيمارى يا شكستگى يا مانند آن ـ بايد با كمك ديگرى طواف را انجام دهد، و اگر متمكّن از كمك گرفتن هم نباشد، بايد او را به هر نحو ممكن طواف دهند، و با عدم تمكّن از اين هم بايد طوافش توسط نايب انجام شود، و اگر قدرت بر نايب گرفتن نباشد ـ مثل كسى كه بيهوش است يا عقل ندارد و نمى تواند نايب بگيرد ـ بايد ولىّ او يا فرد ديگرى از طرف او طواف كند.
و زن حائض و نفساء حكم طوافش در شرايط صحّت طواف گذشت.
نماز طواف
سومين واجب عمره تمتّع نماز طواف است، و آن دو ركعت است كه بايد بعد از طواف آورده شود، و مانند نماز صبح است، ولى مكلّف در قراءت حمد و سوره آن مخيّر است كه بلند يا آهسته بخواند، و واجب است آن را در نزديك مقام ابراهيم ((عليه السلام)) به جا آورد، و ظاهر آن است كه بايد آن را پشت مقام انجام دهد، و اگر به جهت ازدحام جمعيت نتواند آن را در نزديك مقام به جا آورد، بايد با مراعاتِ الاقرب فالاقرب ـ هرچه نزديكتر ـ به مقام به جا آورد، و بنابر احتياط واجب از حدود پانزده متر مانده به آخر صحن مسجد فعلى تجاوز نكند، و اگر متمكّن از اين هم نباشد احتياط واجب آن است كه آن را در يكى از دو طرف نزديك مقام به جا آورد، و اگر از اين هم متمكّن نشد مى تواند آن را در هرجاى مسجد به جا آورد.
اين حكم نماز طواف واجب است، و اما به جا آوردن نماز طواف مستحب در هرجاى مسجد، حتى در حال اختيار جايز است، بلكه بعيد نيست كه به جا آوردن آن در خارج از مسجد نيز جايز باشد.
نماز طواف و ترک آن عالماً عامداً
مسأله ۳۲۴ ـ كسى كه نماز طواف را عمداً و با علم ترك كند، اقوى اين است كه حجّش باطل است.
نماز طواف و انجام آن بعد از طواف فوراً
مسأله ۳۲۵ ـ اقوى آن است كه نماز طواف را بايد بعد از طواف فوراً به جا آورد، به اين معنى كه فاصله بين آن دو بيش از مقدار متعارف نباشد.
نماز طوافی که از روی فراموشی یا جهل ترک شده
مسأله ۳۲۶ ـ هرگاه نماز طواف را فراموش كند و پس از فارغ شدن از سعى يادش بيايد، بايد آن را پس از سعى به جا آورد، و واجب نيست سعى را دوباره بعد از نماز به جا آورد، اگرچه احتياط مستحب اعاده آن است.
و چنانچه در اثناى سعى يادش بيايد، اگرچه حكم به جواز تمام كردن سعى و آوردن نماز طواف پس از آن وجهى دارد، ولى احتياط واجب آن است كه سعى را قطع كند و نماز را نزد مقام به جا آورد و پس از آن باقى سعى را انجام دهد.
و اگر پس از خارج شدن از مكّه براى انجام بقيّه اعمال حجّ در منى يادش بيايد، اقوى آن است كه مخيّر است آن را در منى به جا آورد و يا برگردد و نزد مقام به جا آورد، اگرچه احتياط مستحب آن است كه برگردد و نزد مقام به جا آورد.
و اگر پس از كوچ كردن از مكّه يادش بيايد، چنانچه مقدار كمى رفته باشد، برگردد و نزد مقام به جا آورد، وگرنه بايد يا در هر جايى كه يادش آمده به جا آورد، و يا نايب بگيرد كه نزد مقام به جا آورد.
و تمام احكامى كه براى ترك نماز طواف به جهت فراموشى ذكر شد، نسبت به كسى كه از روى جهل ـ قصورى يا تقصيرى ـ آن را ترك كرده باشد جارى است.
نماز طواف قضاء میت که از روی فراموشی یا جهل قصوری یا تقصیری آن را ترک کرده
مسأله ۳۲۷ ـ چنانچه از روى فراموشى يا جهل ـ قصورى يا تقصيرى ـ نماز طواف را ترك كند تا آن كه بميرد، واجب است ولىّ ميّت آن را قضا نمايد.
نماز طواف کسی که قرائتش صحیح نیست
مسأله ۳۲۸ ـ هرگاه در قراءت نمازگزار غلطى باشد، چنانچه متمكّن از تصحيح آن نباشد، بدون اشكال آنچه از قراءت بلد است براى او كافى است.
و چنانچه متمكّن از تصحيح آن باشد، واجب است قراءت خود را تصحيح نمايد، و مى تواند اكتفا كند به اين كه هنگام به جا آوردن نماز، قراءت صحيح را به تلقين شخصى كه بلد است انجام دهد.
و اگر هيچ يك از اين دو را نتواند تا زمانى كه وقت براى تصحيح تنگ شود، بايد نماز را با همان قراءت غلط بخواند، و بنابر احتياط واجب آن را به جماعت هم به جا آورد و نايب هم براى آن بگيرد.
نماز طواف کسی که نمی داند قرائتش صحیح نیست
مسأله ۳۲۹ ـ هرگاه نداند كه قراءتش صحيح نيست و در نادانى خود معذور باشد، نمازش صحيح است، حتى اگر بعد از نماز و يا در اثناى آن بعد از گذشتن محلّ تدارك قراءت ـ مثل اين كه بعد از داخل شدن در ركوع ـ متوجّه شود كه قراءتش صحيح نيست.
و اگر در نادانى خود معذور نباشد، چنانچه در مكّه باشد بايد بعد از تصحيح قراءت، نمازش را اعاده نمايد، و چنانچه خارج از مكّه باشد، حكم كسى را دارد كه نماز طواف را فراموش نموده است كه در مسأله (۳۲۶) گذشت.
سـعـى
چهارمين واجب عمره تمتّع سعى است، و بايد آن را با قصد قربت به جا آورد، و ستر عورت و همچنين طهارت از حدث ـ به وضو يا غسل ـ و پاك بودن بدن و لباس از نجاست در آن معتبر نيست، اگرچه احوط و افضل آن است كه با طهارت از حدث و پاك بودن بدن و لباس آن را انجام دهد.
سعی و بجا آوردن آن بعد از طواف و نمازش
مسأله ۳۳۰ ـ سعى را بايد بعد از طواف و نماز آن به جا آورد، بنابراين اگر پيش از طواف يا نمازش به جا آورد، بايد دوباره پس از طواف و نمازش انجام دهد، و حكم كسى كه طواف را فراموش كند و پس از انجام سعى يادش بيايد، در مسأله (۳۱۹) گذشت.
لزوم نیت در سعی و تعیین اینکه برای عمره است
مسأله ۳۳۱ ـ در سعى نيّت معتبر است، يعنى بايد آن را به قصد سعى و براى تقرّب به خداوند تبارك و تعالى انجام دهد، و همچنين در نيّت بايد تعيين كند كه سعى عمره را انجام مى دهد اگر در عمره باشد، يا حجّ را اگر در حجّ باشد.
لزوم هفت شوط طاز صفا به مروه با رعایت موالات و قطع آن برای نماز یا برآوردن حاجت مؤمن
مسأله ۳۳۲ ـ در سعى عدد معتبر است، يعنى بايد هفت مرتبه حدِّ فاصل بين صفا و مروه را بپيمايد، و بايد حركت را از صفا به سمت مروه آغاز كند، و هرگاه به مروه رسيد يك شوط حساب مى شود، و سپس از مروه به صفا برگردد و اين شوط ديگرى است، و دوباره از صفا به مروه برود، و همين طور ادامه دهد تا اين كه سعى به شوط هفتم در مروه تمام شود، و براى پيمودن مسافت بين صفا و مروه لازم نيست در يك خط مستقيم حركت كند.
و احوط و اولى آن است كه تمام فاصله بين دو كوه صفا و مروه به طور دقيق پيموده شود، به اين نحو كه هنگام حركت از صفا و مروه پشت پاشنه دو پاىِ خود را به آن دو كوه بچسباند و هنگام رسيدن به آن دو انگشتان پاهايش را به آن دو كوه بچسباند.
و اقوى آن است كه شوطهاى سعى و اجزاى آنها بايد طورى آورده شوند كه از نظر عرف پى درپى باشند، و مستحب است سعى را هنگام داخل شدن وقت نماز قطع كند، و پس از انجام نماز باقى آن را به جا آورد.
و قطع سعى براى برآوردن حاجت مؤمن ـ اگرچه دعوت به طعام باشد ـ جايز است، ولى در صورت قطع احتياط واجب آن است اوّل سعى قبلى را تمام كند و دوباره سعى را به جا آورد، و با آوردن يك سعى كامل به قصد اعم از تمام كردن سعى قبل و سعى جديد ـ آن طور كه در مورد طواف در مسأله (۲۸۲) گذشت ـ اين احتياط محقّق مى شود.
سعی واعادة آن درصورتی که از مروه شروع شود
مسأله ۳۳۳ ـ اگر سعى را از مروه شروع كند، در هر شوطى كه باشد ـ چه در شوط اوّل و چه پس از آن ـ بايد سعى را از سر بگيرد.
سعی وانجام آن به صورت سواره
مسأله ۳۳۴ ـ معتبر نيست سعى پياده انجام شود، پس مى توان آن را سواره انجام داد، ولى پياده افضل است.
سعی از راه متعارف بین صفا و مروه
مسأله ۳۳۵ ـ معتبر است سعى بين صفا و مروه را از راه متعارف موجود بين آن دو انجام دهد، پس پيمودن آن از داخل مسجدالحرام يا هر راه ديگرى كافى نيست.
روبهروی بدن بودن مروه هنگام سعی به طرف آن و همچنین در صفا
مسأله ۳۳۶ ـ واجب است وقتى به طرف مروه حركت مى كند، آن را رو به روى خود قرار دهد، نه پشت و نه به طرف پهلو، و همچنين واجب است وقتى به طرف صفا حركت مى كند آن را رو به روى خود قرار دهد، بنابر اين اگر وقت رفتن به طرف مروه پشت به آن حركت كند، يا وقت رفتن به صفا پشت به آن حركت كند، كافى نيست، ولى برگرداندن صورت به پشت سر يا به طرف راست يا چپ، هنگام رفتن به صفا و مروه مانعى ندارد.
نشستن بالای صفا و مروه وبین راه برای استراحت
مسأله ۳۳۷ ـ نشستن بالاى صفا و مروه و بين راه براى استراحت كردن در اثناى سعى، جايز است، اگرچه احتياط مستحب ترك آن است، مگر به جهت خستگى طاقت فرسا و مشقت.
احكام سعى
اگر كسى سعى را عمداً و با علم به حكم و موضوع آن ـ يعنى با علم به وجوب سعى و اين كه آنچه واجب است چيست ـ تا زمانى ترك كند كه نتواند آن را انجام دهد و خود را به مقدار ركن از وقوف عرفات برساند حجّش باطل مى شود، و بايد در سال بعد دوباره به جا آورد، و اقوى آن است كه احرامش نيز باطل مى شود.
و همچنين است ـ بنابر احتياط واجب اگر اقوى نباشد ـ حكم جاهل به حكم يا موضوع.
و احوط و اولى آن است كه در هر صورت با آن احرام اعمال عمره مفرده را به جا آورد.
سعی فراموش شده وانجام آن
مسأله ۳۳۸ ـ اگر سعى را فراموش كند بايد هر وقت يادش آمد به جا آورد، حتى اگر بعد از اعمال حجّ باشد، و چنانچه نتواند خودش به جا آورد يا حرجى و مشقّت آور باشد، بايد براى انجام آن نايب بگيرد، و در هر دو صورت ـ چه خود به جا آورد يا نايبش ـ حجّ او صحيح است.
سعی کسی که متمکن از انجام آن نباشد ولو با کمک دیگری
مسأله ۳۳۹ ـ كسى كه متمكّن نباشد خودش سعى را انجام دهد حتى با كمك گرفتن از ديگرى، بايد ترتيبى دهد كه او را سعى دهند، به حمل بر انسان يا به وسيله ديگرى.
و اگر متمكّن از آن هم نباشد بايد نايب بگيرد كه سعى را از طرف او انجام دهد، و اگر اين را هم نتواند ـ مانند كسى كه چيزى را درك نمى كند يا بيهوش است ـ بايد ولىّ او يا شخص ديگرى سعى را از طرف او انجام دهد.
انجام فوری سعی بعداز طواف و نمازش
مسأله ۳۴۰ ـ احتياط واجب آن است كه سعى را بعد از طواف و نمازش فوراً به جا آورد، به اين معنى كه فاصله بين آنها بيش از مقدار متعارف نباشد، ولى تأخير آن براى رفع خستگى و مانند آن ـ مثل شدّت گرما ـ مانعى ندارد، و تأخير آن تا فرداى روز طواف جايز نيست، بلكه بنابر احتياط واجب تأخير سعى بدون ضرورت، تا شب آن روز نيز جايز نيست.