• سایت رسمی دفتر حضرت آيت الله العظمى وحيد خراسانى

    select your topic

    سعی و زیادی عمدی به قصد جزئیت و زیادی از روی سهو یا جهل به حکم

    مسأله ۳۴۱ ـ زياد كردن به هفت شوط سعى جايز نيست، و اگر عمداً مقدارى را به سعى زياد كند ـ به قصد اين كه جزء آن باشد ـ سعى باطل مى شود، ولى اگر از روى سهو و يا جهل به حكم زيادى را به جا آورد، سعى باطل نمى شود.

    سعی و زیادی از روی خطاء

    مسأله ۳۴۲ ـ اگر به خطا مقدارى به سعى خود زياد كند، سعيش صحيح است، ولى اگر يقين كند هشت شوط بين صفا و مروه سعى كرده است، مستحب است شش شوط ديگر به آنها اضافه كند كه در نتيجه به صفا ختم مى شود، و در صورتى كه بيش از هشت شوط ـ به خطا ـ زياد كرده باشد، مانعى نيست كه به قصد رجاء آن را تا يك سعى كامل ادامه دهد.

    ترک مقداری از سعی عمداً یا نسیاناً

    مسأله ۳۴۳ ـ هرگاه عمداً مقدارى از سعى را به جا نياورد ـ عالم به حكم باشد يا جاهل به آن ـ و نتواند آن را تا پيش از رسيدن به مقدار ركن وقوف عرفات تدارك كند حجّش فاسد مى شود و بايد آن را در سال بعد به جا آورد، و أقوى آن است كه احرامش نيز باطل است، اگرچه احتياط مستحب آن است كه به قصد رجاء مطلوبيت سعى را تمام نمايد و بعد از آن تقصير كند.
    و هرگاه مقدارى از سعى را از روى فراموشى به جا نياورد، چنانچه ـ فراموش شده ـ بعد از شوط چهارم باشد بايد باقى مانده را هرگاه يادش آمد به جا آورد، اگرچه بعد از پايان اعمال حجّ پيش از تمام شدن ماه ذى الحجّه باشد، و اگر بعد از تمام شدن ماه باشد احتياط واجب آن است كه باقى مانده را به جا آورد و دوباره يك سعى انجام دهد، و اين احتياط به آوردن يك سعى كامل به قصد اعم از تمام كردن سعى قبل و سعى جديد ـ آن طور كه در مسأله (۲۸۲) در مورد طواف بيان شد ـ نيز محقّق مى شود.
    و چنانچه متمكّن نباشد خودش سعى را تدارك كند يا تدارك آن بر او دشوار باشد، بايد نايب بگيرد، و اگر اين را هم نتواند ـ مانند كسى كه چيزى را درك نمى كند يا بيهوش است ـ بايد ولىّ او يا شخص ديگرى سعى را به نيابت از او تدارك نمايد، و احتياط واجب آن است كه نايب يك سعى كامل براى منوب عنه به قصد اعم از تمام كردن سعى منوب عنه و سعى جديد به جا آورد.
    و اگر كمبود سعى از روى فراموشى و قبل از تمام كردن شوط چهارم باشد، احتياط واجب آن است كه يك سعى كامل به قصد اعم از تمام كردن سعى قبل و سعى جديد به جا آورد، و اگر متمكّن نباشد خودش انجام دهد يا بر او دشوار باشد، بايد ـ به شرحى كه گذشت ـ نايب بگيرد.

    ترک مقداری از سعی در عمرة تمتع نسیاناً و خروج از احرام

    مسأله ۳۴۴ ـ هرگاه از روى فراموشى مقدارى از سعى عمره تمتّع را به جا نياورد، و به اعتقاد اين كه سعى را تمام كرده از احرام خارج شود، بايد يك گاو بكشد و سعى را به طورى كه در مسأله قبل بيان شد تمام كند.

    شك در سعى

    شك در صحّت سعى بعد از فارغ شدن از آن اعتبار ندارد ـ حكم به صحّت مى شود ـ و همچنين شك در عدد شوطها بعد از تجاوز از محلّ، اعتبار ندارد، مثل اين كه پس از تقصير در عمره تمتّع يا عمره مفرده و يا بعد از شروع در طواف نساء در حجّ در عدد شوطهاى انجام شده شك كند، و جمعى از فقها (اعلى اللّه مقامهم) فرموده اند: «شك بعد از انصراف از سعى اگرچه قبل از تقصير باشد، اعتبار ندارد.» ولى اقوى اين است كه به اين شك در صورتى كه قبل از فوت موالات عرفيّه باشد، بايد اعتنا كند اگرچه از مسعى ـ محلّ سعى ـ خارج شده بـاشد.

    سعی و شک در زیادی یا نقیصه تنها یا زیاده و نقیصه

    مسأله ۳۴۵ ـ اگر شك در زيادى شوط داشته و به گونه اى باشد كه با ابتدا كردن او از صفا منافات نداشته باشد ـ مثل اين كه در مروه شك بين هفت و نه كند ـ اعتبارى به شكش نبوده و سعى او صحيح است، و اگر شك در نقصان فقط باشد ـ مثل شك بين پنج و شش ـ يا شك در زياده و نقصان باشد ـ مثل شك بين شش و هشت ـ سعى او باطل است و بايد دوباره سعى نمايد.

    سعی و شک در عدد شوطها در اثناء

    مسأله ۳۴۶ ـ شك در عدد شوطهاى سعى در اثناى آن، موجب بطلان سعى است، همان طور كه شك در عدد شوطهاى طواف در اثناى آن موجب بطلان طواف است.

    تقصير

    پنجمين واجب عمره تمتّع تقصير است، و آن عبارت است از گرفتن مقدارى از موى سر يا ريش يا شارب يا ابرو و يا چيدن مقدارى از ناخن دست يا پاى خود، و كندن مو يا ناخن، از تقصير كفايت نمى كند.
    و در تقصير نيّت معتبر است، يعنى بايد آن را به قصد تقصير و براى تقرّب به خداوند متعال انجام دهد.

    بیرون آمدن از احرام عمرة تمتع با تقصیر و کافی نبودن و حرمت تراشیدن سر

    مسأله ۳۴۷ ـ بيرون آمدن از احرام عمره تمتّع فقط با تقصير است، و تراشيدن سر كفايت نمى كند، بلكه حرام است، و اگر سر خود را عمداً و با علم بتراشد بايد يك خون كفّاره دهد، و كشتن يك گوسفند كفايت مى كند، ولى اگر از روى فراموشى يا جهل سر خود را تراشيد، ثبوت كفّاره بر او محلّ اشكال است.

    نزدیکی بعد از سعی و قبل از تقصیر و کفارة آن

    مسأله ۳۴۸ ـ اگر پس از سعى و پيش از تقصير به جهت جهل به حكم نزديكى كند احتياط واجب آن است كه يك شتر كفّاره بدهد.

    تقصیر قبل از سعی عالماً عامداً و کفارة آن

    مسأله ۳۴۹ ـ تقصير را بايد پس از تمام شدن سعى انجام داد، و قبل از آن حرام است، و چنانچه قبل از آن عمداً و با علم انجام دهد، بر او كفّاره اى كه در مسأله (۲۵۷ و ۲۷۱) بيان شد واجب مى شود.

    تقصیر و عدم اعتبار موالات بین تقصیر و سعی و عدم اعتبار مکان خاص برای تقصیر

    مسأله ۳۵۰ ـ موالات ـ پى درپى بودن ـ بين سعى و تقصير واجب نيست، و براى تقصير مكان خاصى معتبر نيست، پس مى تواند آن را در هر جايى كه بخواهد تا زمانى كه وقت براى حجّ تنگ نشده است، انجام دهد.

    تقصیر و ترک عمدی آن در عمرة تمتع و بستن احرام حج

    مسأله ۳۵۱ ـ هرگاه تقصير را عمداً ترك كند، و احرام حجّ ببندد، عمره اش باطل مى شود، و احتياط واجب آن است كه با آن احرام حجّ افراد انجام دهد، و پس از آن عمره مفرده اى به جا آورد، و در سال بعد حجّ تمتّع را انجام دهد.

    تقصیر و ترک آن از روی فراموشی و بستن احرام حج

    مسأله ۳۵۲ ـ اگر از روى فراموشى تقصير را انجام ندهد و احرام حجّ ببندد، عمره اش صحيح است، و اقوى آن است كه كفّاره بر او واجب نيست، اگرچه احتياط مستحب آن است كه يك گوسفند كفّاره دهد.

    تقصیر در عمرة تمتع و حلال شمردن محرمات احرام بجز سر

    مسأله ۳۵۳ ـ هرگاه محرم در عمره تمتّع تقصير كند، تمام آنچه كه به جهت احرام عمره بر او حرام شده بود، بجز تراشيدن سر، براى او حلال مى شود، و اما تراشيدن سر بر حرمت باقى است، و اگر سر خود را در مكّه بتراشد، چنانچه جاهل باشد چيزى بر او نيست، و همچنين اگر عمره تمتّع را در ماه شوال به جا آورد، تا سى روز بعد از عيد فطر، اگر عمداً هم سر خود را بتراشد چيزى بر او نيست، و حكم به عدم جواز تراشيدن عمدى بعد از سى روز مشكل است، و اگر بتراشد بنابر احتياط خونى بر او واجب مى شود، كه كشتن يك گوسفند كفايت از آن مى كند.

    عدم وجوب طواف نساء در عمرة تمتع

    مسأله ۳۵۴ ـ طواف نساء در عمره تمتّع واجب نيست.

    واجبات حجّ

    اوّلين واجب حجّ بستن احرام است، و بهترين وقت آن روز ترويه ـ هشتم ذى الحجّه ـ است، و براى پير و مريض در صورتى كه از ازدحام جمعيت بترسند، جايز است آن را پيش از اين هم ببندند، و احتياط واجب آن است كه غير اين دو پيش از روز پنجم احرام نبندند و در مسأله (۱۴۸) گذشت كه در صورت حاجت به خارج شدن از مكّه پس از اتمام عمره تمتّع، مى تواند هر وقت پس از بستن احرام حجّ از آن خارج شود.

    احرام حج تمتع قبل از تقصیر عمرة تمتع و احرام عمرة مفردة قبل از اتمام حج

    مسأله ۳۵۵ ـ همچنان كه بر كسى كه احرام عمره بسته، جايز نيست پيش از تقصير احرام حجّ ببندد، بر كسى هم كه احرام حجّ بسته، جايز نيست پيش از تمام كردن اعمال حجّ احرام عمره مفرده ببندد، و مانعى نيست كه پس از تمام كردن اعمال حجّ و پيش از انجام طواف نساء احرام عمره مفرده ببندد، اگرچه احتياط مستحب آن است كه پيش از طواف نساء هم احرام نبندد.

    زمان احرام حج تمتع و آخرین وقت

    مسأله ۳۵۶ ـ در صورتى كه تأخير انداختن احرام حجّ موجب شود كه به وقوف واجب عرفات در روز عرفه نرسد، واجب است فوراً احرام ببندد.

    تفاوت احرام حج تمتع و عمرة تمتع

    مسأله ۳۵۷ ـ كيفيت بستن احرام حجّ و واجبات و محرّمات آن، مانند احرام عمره است، و تنها نيّت آنها فرق مى كند.

    احرام حج تمتع از مکه جدید و افضلیت احرام فرد مقام ابراهیم یا حج اسماعیل(ع)

    مسأله ۳۵۸ ـ مكلّف مى تواند احرام حجّ را از هر جاى مكّه ببندد، و ظاهر آن است كه منحصر به مكّه زمان قديم ـ كه در روايت حدود آن بين ذى طوى و عقبه مدنيين ذكر شده ـ نمى باشد، اگرچه احتياط مستحب آن است كه در همان محدوده احرام ببندد، و بستن احرام نزد مقام ابراهيم يا حجر اسماعيل((عليهما السلام)) افضل است.

    مکان احرام برای کسی که از روی جهل یا فراموشی آن را ترک و از مکه خارج شده

    مسأله ۳۵۹ ـ اگر كسى از روى فراموشى يا جهل به حكم، بدون احرام از مكّه خارج شود، و بعد يادش بيايد يا علم به حكم پيدا كند ـ اگر چه در عرفات باشد ـ واجب است برگردد و از آن جا احرام ببندد.
    و چنانچه متمكّن نباشد ـ به جهت تنگى وقت يا عذر ديگرى ـ كه برگردد بايد از همان جايى كه هست احرام ببندد، و همچنين است اگر پس از وقوف در عرفات يادش بيايد يا علم به حكم پيدا كند و متمكّن نباشد كه به مكّه برگردد، و اگر متمكّن باشد احتياط واجب آن است كه برگردد و در مكّه احرام ببندد و برگردد و بقيّه اعمال را به جا آورد.
    و اگر تا پس از پايان اعمال حجّ يادش نيايد يا علم به حكم پيدا نكند حجّش صحيح است.

    ترک احرام با علم و عمد

    مسأله ۳۶۰ ـ كسى كه از روى علم و عمد احرام حجّ را نبندد، بايد آن را تدارك كند، و چنانچه متمكّن از تدارك آن پيش از رسيدن به مقدار ركن از وقوف در عرفات نباشد، حجّش فاسد است و بايد در سال آينده آن را دوباره به جا آورد.

    طواف استحبابی بعد از احرام حج تمتع و قبل وقوف به عرفات

    مسأله ۳۶۱ ـ كسى كه عمره تمتّع را به جا آورده و احرام حجّ را بسته، ظاهر اين است كه قبل از رفتن به عرفات طواف مستحبى براى او جايز نيست، و چنانچه طواف مستحبى انجام دهد سزاوارتر آن است كه پس از طواف تلبيه را از نو بگويد.

    وقوف در عرفات

    دومين واجب حجّ تمتّع وقوف در عرفات است، و مقصود از وقوف حضور در آن جا از روى قصد و براى تقرّب به خداوند متعال است، سواره باشد يا پياده، ساكن باشد يا در حال حركت.

    عرفات و محدودة آن

    مسأله ۳۶۲ ـ حدود عرفات عبارتند از: دشتهاى «عُرَنَه» و «ثويّه» و «نَمِره» تا «ذي المجاز»، و از «مأزمين» تا آخرين جاى وقوف، و خود اين حدود خارج از عرفات است و وقوف در آنها كفايت نمى كند.

    وقوف به عرفات و بهترین مکان وقوف

    مسأله ۳۶۳ ـ افضل در جاى وقوف عرفات، دامنه سمت چپ كوه «رَحْمَة» است، و بعيد نيست كوه مذكور جزء عرفات باشد، ولى احتياط مستحب آن است كه انسان در هيچ قسمتى از كوه وقوف ننمايد.

    وقوف عرفات برای کسی که در تمام وقت یا قسمتی از آن خواب یا بیهوش بوده

    مسأله ۳۶۴ ـ چنانچه در تمام مدتى كه وقوف در آن واجب است در عرفات باشد، ولى خواب يا بى هوش باشد، وقوف واجب از او محقّق نشده است، ولى خواب يا بى هوش بودن در قسمتى از آن مدّت ضرر ندارد.

    زمان وقوف به عرفات (مقداری از آن که رکن است)

    مسأله ۳۶۵ ـ مشهور بين فقها(اعلى اللّه مقامهم) آن است كه «شخص مختار بايد از ظهر روز نهم ذى الحجّه تا غروب در عرفات وقوف كند» و احتياط واجب آن است كه اين فتواى مشهور رعايت شود، و جايز است آن را از اوّل ظهر به اندازه انجام غسل و خواندن نماز ظهر و عصر پشت سرهم با يك اذان و دو اقامه، به تأخير اندازد، و به تأخير انداختن از روى عمد ـ به مقدار ذكر شده ـ بدون اشتغال به آنچه ذكر شد، مشكل است.
    و وقوف در تمام مدت ذكر شده اگرچه واجب است، ولى از اركان حجّ نيست، يعنى اگر كسى وقوف در مقدارى از اين مدت را عمداً ترك نمايد حجّش فاسد نمى شود، بلى، اگر با اختيار وقوف در عرفات را به طور كلّى ترك كند حجّش فاسد مى شود.
    و خلاصه آن كه مقدار ركن از وقوف در عرفات كه ترك اختيارى آن موجب بطلان حجّ است، تنها وقوف در قسمتى از آن مدّت است.

    وقوف اختیاری و اضطراری عرفات و ترک آنها با عذر

    مسأله ۳۶۶ ـ كسى كه وقوف اختيارى عرفات ـ يعنى وقوف در روز نهم ـ را درك نكند، از روى فراموشى حكم يا موضوع باشد يا از روى جهل قصورى به حكم يا موضوع يا به واسطه هر عذر ديگرى، بايد وقوف اضطرارى ـ يعنى وقوف مقدارى از شب عيد قربان در عرفات ـ را انجام دهد، و حجّش صحيح خواهد بود، پس اگر اين وقوف اضطرارى را عمداً ترك كند حجّش فاسدمى شود.
    و اگر به جهت عذرى متمكّن از هيچ يك از دو وقوف ـ اختيارى و اضطرارى ـ در عرفات نباشد، ولى به وقوف در مشعر قبل از طلوع شمس برسد، كفايت مى كند و حجّش صحيح است، زيرا خداوند متعال براى بنده خود عذرپذيرتر است.

    در خواست شما با موفقیت ثبت شد

    OK
  • صفحه نخست
  • اخبار
  • صوتی و تصویری
  • بیانات
  • بیانات برگزیده
  • مراسم دفتر
  • درس ها
  • تفسیر قرآن کریم
  • احکام شرعی
  • مسائل شرعی
  • سؤالات شرعی
  • ارسال استفتاء
  • ارشادات
  • نکته ها و حکایت ها
  • رهنمود ها و توصیه ها
  • اعتقادی و اخلاقی
  • آثار و تألیفات
  • کتاب ها
  • اشعار معظم له
  • زندگینامه
  • ارتباط با ما
  • دفتر مرجعیت
  • تماس با ما