وقوف به عرفات و ترک قسمتی از آن عالماً و عامداً یا نسیاناً و جاهلاً
و اگر نتواند بايد هيجده روز در مكّه يا در راه بازگشت به اهلش يا بعد از رسيدن به آنان روزه بگيرد، و احتياط واجب آن است كه هيجده روز را پشت سرهم روز بگيرد.
و اين حكم نسبت به كسى كه از روى فراموشى يا جهل به حكم از عرفات كوچ كند نيز جارى است، يعنى بعد از آن كه يادش آمد يا علم به حكم پيدا كرد بايد برگردد، پس اگر در اين صورت برنگردد، ثبوت كفّاره ذكر شده و بدل آن ـ روزه گرفتن ـ بر او محلّ اشكال است.
حکم قاضی عامه بر اول ماه
اوّل: آن كه احتمال مطابقت حكم او با واقع داده شود، و عمل به احتياط هم مخالف با تقيّه باشد، كه در اين صورت واجب است متابعت آنها و وقوف با آنها و ترتيب همه آثار ثبوت هلال در مناسك حجّش، و اگر عمل به احتياط مخالف با تقيّه نباشد، احتياط آن است كه مناسك را هم بر طبق حكم آنها انجام دهد، و هم بر طبق وظيفه اوّليّه خودش، اگرچه اقوى كفايت انجام بر طبق حكم آنها است.
دوم: آن كه يقين پيدا شود حكم آنها مخالف واقع است، كه در اين صورت براى كفايت انجام اعمال برطبق حكم آنها وجهى هست، ولى احتياط واجب آن است كه جمع كند بين عمل به وظيفه اوّليّه خودش و ترتيب آثار بر حكم آنها ـ مثل وقوف با آنها ـ در صورتى كه اين جمع مخالف با تقيّه نباشد، وگرنه اگر متمكّن از وقوف اضطرارى در مزدلفه باشد و مخالف تقّيه نباشد، احتياط واجب آن است كه آن را انجام دهد، و حجّش صحيح است.
و اگر متمكّن از اين هم نباشد، احتياط واجب آن است كه چنانچه وجوب حجّ بر او ثابت و مستقر شده است در سال بعد دوباره به جا آورد.
و اگر مستقر نشده است ـ مثل كسى كه در همين سال مستطيع شده باشد و استطاعتش تا سال بعد باقى نماند ـ چيزى بر او نيست، و اگر استطاعتش باقى ماند، يا دوباره مستطيع شد، احتياط واجب آن است كه دوباره حجّ را به جا آورد.
وقوف در مزدلفه
و معتبر است وقوف در مشعر با قصد وقوف و براى تقرّب به خداوند متعال باشد.
وقوف در مشعرالحرام در شب عید
وقوف در مشعرالحرام و مقداری از آن که رکن است
وقوف در مشعرالحرام در شب عید برای ذوی الاعذار
وقوف لیلیه در مشعرالحرام و ترک وقوف اختیاری از روی جهل به حکم
وقوف نهاریه در مشعرالحرام و ترک وقوف اختیاری از روی فراموشی یا عذر دیگر
ادراك وقوف در عرفات و مشعر يا يكى از آن دو
اوّل: آن كه هيچ كدام از دو وقوف اختيارى و اضطرارى عرفات و مشعر را درك نكند، و در اين صورت حجّش باطل است، و بايد با همان احرامى كه براى حجّ بسته يك عمره مفرده به جا آورد، و در صورتى كه وجوب حجّ بر او مستقر بوده يا استطاعت او تا سال بعد باقى بماند، بايد دوباره در سال بعد حجّ را به جا آورد.
دوم: آن كه وقوف اختيارى عرفات و اضطرارى مزدلفه را درك كند.
سوم: آن كه وقوف اضطرارى عرفات و اختيارى مزدلفه را درك كند، و در اين صورت و صورت قبل حجّ او بى اشكال صحيح است.
چهارم: آن كه وقوف اضطرارى عرفات و اضطرارى مزدلفه را درك كند، و اقوى در اين صورت نيز صحّت حجّش مى باشد.
پنجم: آن كه فقط وقوف اختيارى مزدلفه را درك كند، و در اين صورت نيز حجّش صحيح است.
ششم: آن كه فقط وقوف اضطرارى مزدلفه را درك كند، و اقوى در اين صورت بطلان حجّ است، و بايد با احرامى كه براى حجّ بسته يك عمره مفرده به جا آورد، و در سال بعد دوباره به حجّ برود.
هفتم: آن كه فقط وقوف اختيارى عرفات را درك كند، و اقوى در اين صورت نيز بطلان حجّ است، و حجّ او منقلب به عمره مفرده شده ـ و بايد با احرامى كه براى حجّ بسته يك عمره مفرده به جا آورد ـ و يك صورت استثنا مى شود، و آن اين است كه پس از وقوف اختيارى عرفات شب عيد را در مزدلفه مانده باشد، و پيش از طلوع فجر ـ از روى جهل به حكم ـ به طرف منى كوچ كرده باشد، كه در اين صورت حكم به صحّت حجّ مى شود، ولى اگر بتواند به مزدلفه تا پيش از ظهر روز عيد برگردد، بايد برگردد و مقدارى در آن جا وقوف كند، و با عدم امكان، حجّش صحيح است، و در هر دو صورت ـ امكان و عدم آن ـ بايد يك گوسفند كفّاره بكشد.
هشتم: آن كه فقط وقوف اضطرارى عرفات را درك كند، و در اين صورت حجّش باطل است، و بايد آن را عمره مفرده قرار دهد. (يعنى با همان احرام حجّ عمره مفرده به جا آورد.)
واجبات منى
۱ ـ رمى جمره عقبه
۱ ـ آن كه رمى را با قصد انجام آن و براى تقرّب به خداوند متعال انجام دهد.
۲ ـ آن كه رمى را با پرتاب هفت ريگ انجام دهد، و كمتر از آن كفايت نمى كند، همچنان كه پرتاب غير ريگ از بقيّه اجسام كفايت نمى كند.
۳ ـ آن كه ريگها را يكى پس از ديگرى پرتاب كند، بنابر اين پرتاب دو ريگ يا بيشتر با هم كفايت نمى كند.
۴ ـ آن كه ريگها به خود جمره برسد.
۵ ـ آن كه رسيدن آنها به جمره به واسطه پرتاب باشد، بنابراين گذاشتن آنها روى جمره كفايت نمى كند، و ظاهر اين است كه اگر ريگى را پرتاب كند و در راه با چيزى برخورد كند و سپس به جمره اصابت نمايد، كفايت مى كند، ولى اگر جسمى كه در راه با آن برخورد كرده سفت باشد كه باعث جهيدن ريگ به طرف جمره و اصابت به آن شود، كفايت نمى كند.
۶ ـ آن كه پرتاب ريگها بين طلوع و غروب آفتاب صورت گيرد، ولى زنان و بقيه كسانى كه جايز است شب عيد از مشعر به طرف منى كوچ كنند ـ كه در مسأله (۳۷۱) گذشت ـ مى توانند در همان شب رمى نمايند.
۷ ـ آن كه ريگها با دست پرتاب شود، بنابراين پرتاب با غير آن، مثل پرتاب با پا يا با كمك گرفتن از بعضى از ابزار كه براى پرتاب ساخته شده، كفايت نمى كند.
شک در انجام رمی یا صحّت آن یا اصابت ریگها
ریگها و آنچه در آن معتبر است
۱ ـ آن كه از حرم باشند، و افضل آن است كه از مشعر باشند.
۲ ـ آن كه از مسجدالحرام و مسجد خيف برداشته نشوند، بلكه بعيد نيست بقيّه مساجد هم ملحق به اين دو باشند.
۳ ـ آن كه ـ بنابر احتياط واجب ـ بكر باشند، يعنى قبلا از ريگها براى پرتاب جمره استفاده نشده باشد.
و مستحب است ريگها رنگين و نقطه دار و سست و به اندازه سرانگشت باشند.
جمره و رمی به مقدار اصلی آن و حکم صورت عدم تمکّن
فراموش کردن رمی تا شب یا روز یازدهم یا بعد از آن
و اگر بعد از روز سيزدهم علم پيدا كند يا يادش بيايد، احتياط واجب آن است كه به منى برود و رمى نمايد، و در سال بعد هم يا خودش رمى نمايد و يا نايب بگيرد كه از طرف او رمى نمايد.
و اگر پس از بيرون رفتن از مكّه علم پيدا كند يا يادش بيايد، واجب نيست برگردد، بلكه احتياط واجب آن است كه در سال بعد يا خودش رمى نمايد و يا نايب بگيرد.
ترک رمی در روز عید و انجام طواف
و اگر از روى علم و عمد رمى نکند و طواف را به جا آورد، ظاهر این است که طوافش باطل است، و واجب است پس از رمى دوباره آن را به جا آورد.
۲ ـ قربانى كردن ـ ذبح گوسفند و گاو يا نحر شتر ـ در منى
بلى، براى خائف ـ كسى كه مى ترسد در روز قربانى كند ـ قربانى كردن در شب جايز است، و واجب است قربانى كردن بعد از رمى جمره عقبه باشد، ولى چنانچه از روى جهل يا فراموشى پيش از رمى قربانى نمايد صحيح است.
و واجب است ذبح يا نحر در منى باشد، و در صورتى كه تا آخر روزهاى تشريق، روز يازدهم و دوازدهم و سيزدهم، نتواند ـ اگرچه به جهت تقيّه ـ در منى قربانى كند، يا قربانى كردن در آن جا براى او حرجى باشد، بنابر احتياط واجب در «وادى محسَّر» قربانى كند، و همچنين احتياط واجب آن است كه اگر از اين هم متمكّن نباشد در مكّه قربانى كند، و اگر از اين هم متمكّن نباشد يا حرجى باشد مى تواند در هر جاى حرم كه بخواهد قربانى كند.
تأخیر قربانی تا آخر ایام تشریق یا تا آخر ذیحجه و انجام قربانی بعد از طواف
و اگر پس از طواف یادش آمد یا علم پیدا کرد و تدارک نمود، واجب نیست طواف را دوباره انجام دهد، اگرچه احتیاط مستحب آن است که دوباره آن را انجام دهد، ولى اگر از روى علم و عمد قربانى نکند و طواف را انجام دهد، ظاهر این است که طوافش باطل است و واجب است پس از قربانى کردن دوباره آن را انجام دهد.
کفایت قربانی برای یک شخص
قربانی و نوع و شرائط آن
و اگر پس از قربانى كردن براى او معلوم شود كه قربانى سنِّ لازم را نداشته، كافى نيست و بايد دوباره قربانى كند.
و معتبر است در قربانى كه اعضاى آن تمام باشد، بنابراين اگر يك چشم را نداشته باشد، يا لنگ، يا گوش بريده، يا شاخ داخلى اش شكسته، يا نقص ديگرى مانند آن را داشته باشد، كفايت نمى كند، و اظهر اين است كه اخته (خصىّ) نيز كفايت نمى كند. (و مقصود از شاخ داخلى، شاخى است سفيد و كوچك كه در درون شاخ معمولى قرار دارد.)
و معتبر است از نظر عرفى لاغر نباشد، و احوط و اولى آن است كه مريض هم نباشد، و رگهاى دو تخم و خودِ دو تخمش را نكوبيده باشند، و آن قدر پير نباشد كه مغز استخوانهايش آب شده باشد.
و نيز گوشش سوراخ نباشد، و به حسب اصل خلقتش بى شاخ و بى دم نباشد.
و احتياط واجب آن است كه در صورتى كه ميسّر است گوشش شكافته شده نباشد.
قربانی را که به اعتقاد سالم بودن خریده بعد پرداخت قیمت عیبش معلوم شود
قربانی و کسی که در ایام تشریق متمکن از تهیة آن با شرائطش نبوده و حکم حیوان اخته در این فرض
اعتقاد به چاقی قربانی و کشف خلاف در آن
شک در انجام قربانی یا در شرائط صحّت آن
و اگر شك كند قربانى كرده يا نه، چنانچه پس از داخل شدن در اعمالى كه بايد بعد از قربانى انجام داد ـ مثل تقصير يا حلق ـ شك پيدا شود، بنا را بر آن بگذارد كه قربانى كرده است، و اگر پيش از آن باشد بايد قربانى كند.
و هرگاه در شرطى از شرايط شك داشته باشد، و با اين حال حيوان را به قصد قربت اگر چه رجاءً ـ يعنى به اميد اين كه داراى شرط باشد، و اگر نباشد قربانى ديگرى انجام دهد ـ بكشد، و بعد معلوم شود كه داراى شرايط بوده است كفايت مى كند.
قربانی که هنگام خریدن سالم بوده و بعداً مریض یا معیوب شده یا عضوی از او بشکند
قربانی و گم شدن آن
و اگر ديگرى را خريد، ولى پيش از قربانى كردنش اوّلى پيدا شد، بايد اوّلى را قربانى كند و مخيّر است دومى را قربانى كند يا نكند، اگرچه احوط و اولى آن است كه دومى را هم قربانى كند.
و اگر پس از قربانى كردن دومى، اوّلى پيدا شود، احتياط واجب آن است كه اوّلى را هم قربانى كند.
قربانی و گم شدن آن و حکمش برای کسی که آن را پیدا کرده
قربانی و کسی که متمکن از آن نبوده ولی قیمتش را دارد
پس اگر ماه ذى الحجّه گذشت و قربانى نكرد، بايد در ذى الحجّه سال بعد براى او قربانى كند.
قربانی و کسی که متمکن از آن نبوده و قیمتش را هم ندارد
روزه ای که بدل از قربانی است
و اگر متمكّن نباشد روز هشتم را روزه بگيرد، بايد روزه گرفتن را تا بعد از بازگشت از منى به تأخير اندازد، و احتياط واجب آن است كه تا بعد از روز سيزدهم به تأخير اندازد.
و احوط و اولى آن است كه بعد از گذشتن ايام تشريق مبادرت به روزه گرفتن نمايد، اگرچه اقوى آن است كه تا ذى الحجّه تمام نشده مى تواند انجام دهد.
و اگر پس از بازگشت از منى متمكّن نباشد، بايد در راه بازگشت به بلدش و يا در بلدش روزه بگيرد، و احتياط واجب آن است كه بين سه روز و هفت روز جمع نكند.
و چنانچه تا اوّل ماه محرّم سه روز را نگيرد، روزه گرفتن ساقط مى شود، و بايد در سال بعد قربانى كند.