• سایت رسمی دفتر حضرت آيت الله العظمى وحيد خراسانى

    select your topic

    امانت‏دار نشانه‏ هاى مرگ را در خود ببيند و به وظيفه خود عمل نكند

    مسأله ۲۳۹۶ ـ اگر امانت دار نشانه هاى مرگ را در خود ببيند و به وظيفه اى كه در مسأله پيش گذشت عمل نكند ، چنانچه آن أمانت از بين برود ، بايد عوضش را بدهد ، اگر چه در نگهدارى آن كوتاهى نكرده باشد و مرض او خوب شود ، يا بعد از مدّتى پشيمان شود و وصيّت كند ، هر چند مال بعد از وصيّت تلف شود.

    تعريف عاريه

    مسأله ۲۳۹۷ ـ عاريه آن است كه انسان مال خودرا به ديگرى بدهد كه بدون عوض از آن استفاده كند.

    تحقق عاريه به صيغه و دادن به قصد عاريه

    مسأله ۲۳۹۸ ـ لازم نيست در عاريه صيغه بخوانند ، و اگر مثلا لباس را به قصد عاريه به كسى بدهد و او هم به همين قصد بگيرد ، صحيح است.

    عاريه دادن چيز غصبى و چيزى كه منفعت آن متعلق حق يا ملك ديگرى است

    مسأله ۲۳۹۹ ـ عاريه دادن چيز غصبى و چيزى كه مال انسان است ولى منفعت آن متعلّق حقّ يا ملك ديگرى است ـ مثل آن كه آن را اجاره داده باشد ـ در صورتى صحيح است كه مالك چيز غصبى يا كسى كه منفعت ملك يا متعلّق حقّ اوست به عاريه دادن راضى باشد.

    عاریه دادن چيزى را كه منفعتش مال انسان است

    مسأله ۲۴۰۰ ـ چيزى را كه منفعتش مال انسان است ـ مثلا آن را اجاره كرده ـ مى تواند به كسى كه بر آن مال مورد اطمينان است ، يا به اذن مالك عاريه بدهد ، ولى اگر در اجاره شرط كرده باشند كه خودش از آن استفاده كند ، نمى تواند آن را به ديگرى عاريه دهد.

    عاريه دادن ديوانه و بچه و سفيه و مفلس و عاريه دادن ولىّ

    مسأله ۲۴۰۱ ـ اگر ديوانه و بچّه مال خودرا عاريه بدهند صحيح نيست ، و همچنين عاريه دادن سفيه و مفلس مال خودرا صحيح نيست ، مگر با اذن يا اجازه ولىّ سفيه و طلبكاران مفلس ، و اگر ولىّ مصلحت بداند مال كسى را كه بر او ولايت دارد عاريه دهد ، اشكال ندارد.

    تلف شدن چيزى كه عاريه كرده

    مسأله ۲۴۰۲ ـ اگر در نگهدارى چيزى كه عاريه كرده كوتاهى نكند ، و در استفاده از آن زياده روى هم ننمايد ، و اتّفاقاً آن چيز تلف شود ، ضامن نيست ، ولى چنانچه شرط كنند كه اگر تلف شود عاريه كننده ضامن باشد ، يا چيزى را كه عاريه كرده طلا و نقره باشد ، بايد عوض آن را بدهد.

    شرط عدم ضامن در عاريه طلا و نقره

    مسأله ۲۴۰۳ ـ اگر طلا و نقره را عاريه نمايد و شرط كند كه اگر تلف شود ضامن نباشد ، چنانچه تلف شود ضامن نيست.

    از دنیا رفتن عاريه دهنده

    مسأله ۲۴۰۴ ـ اگر عاريه دهنده بميرد ، عاريه گيرنده وظيفه اش همان است كه در مسأله «۲۳۹۲» گذشت.

    ممنوع از تصرف یا دیوانه شدن عاريه دهنده

    مسأله ۲۴۰۵ ـ اگر عاريه دهنده طورى شود كه شرعاً نتواند در مال خود تصرّف كند ـ مثلا ديوانه شود ـ وظيفه عاريه كننده همان است كه در مسأله «۲۳۹۱» گذشت.

    عاريه عقد جايز است و حکم زمينى را براى دفن ميت عاريه داده باشد

    مسأله ۲۴۰۶ ـ عاريه عقد جايز است ، و عاريه دهنده و كسى كه عاريه كرده مى توانند هر وقت بخواهند عاريه را به هم بزنند ، بنابراين عاريه دهنده مى تواند آنچه را كه عاريه داده پس بگيرد ، مگر در موردى كه زمينى را براى دفن ميّت عاريه داده باشد كه بعد از دفن نمى تواند زمين را به نبش قبر ميّت پس بگيرد.

    عاريه دادن چيزى كه استفاده حلال ندارد

    مسأله ۲۴۰۷ ـ عاريه دادن چيزى كه استفاده حلال ندارد ـ مثل آلات لهو و قمار ـ باطل است ، و همچنين است عاريه دادن ظرف طلا و نقره به جهت خوردن و آشاميدن بلكه بنابر احتياط واجب براى ساير استعمالات هر چند زينت نمودن باشد.

    عاريه دادن گوسفند براى شير و پشم آن و عاريه دادن حيوان نر

    مسأله ۲۴۰۸ ـ عاريه دادن گوسفند براى استفاده از شير و پشم آن ، و عاريه دادن حيوان نر براى كشيدن بر ماده صحيح است.

    تلف شدن عاريه بعد از برگرداندن با اجازه مالك و بدون اجازه او

    مسأله ۲۴۰۹ ـ اگر چيزى را كه عاريه كرده به مالك يا وكيل يا ولىّ او بدهد و بعد آن چيز تلف شود ، عاريه كننده ضامن نيست ، ولى اگر بدون ا جازه صاحب مال يا وكيل يا ولىّ او آن را به جايى ببرد ، اگرچه جايى باشد كه صاحبش معمولا به آن جا مى برده ـ مثل آن كه اسب را در اصطبلى كه صاحبش براى آن درست كرده ببندد ـ ضامن است ، و در صورت تلف بايد عوض آن را بدهد.

    عاريه دادن چيزى كه نجس است

    مسأله ۲۴۱۰ ـ اگر چيز نجس را براى كارى كه شرط آن پاكى است عاريه دهد ـ مثلا ظرف نجس را عاريه دهد كه در آن غذا بخورند ـ بايد نجس بودن آن را به كسى كه عاريه مى كند بگويد ، و اگر لباس نجس را براى نماز خواندن عاريه دهد ، لازم نيست نجس بودن آن را اطّلاع دهد ، مگر در صورتى كه عاريه كننده بخواهد با لباس پاك واقعى نماز بخواند ، كه احتياط واجب آن است كه نجس بودنش را به او اطّلاع دهد.

    عاريه دادن چيزى را كه عاريه كرده است

    مسأله ۲۴۱۱ ـ چيزى را كه عاريه كرده بدون اجازه صاحب آن نمى تواند به ديگرى اجاره يا عاريه دهد.

    عاریه دادن چيزى را كه عاريه كرده، سپس بميرد يا ديوانه شود

    مسأله ۲۴۱۲ ـ اگر چيزى را كه عاريه كرده با اجازه صاحب آن به ديگرى عاريه دهد ، چنانچه كسى كه اوّل آن چيزرا عاريه كرده بميرد يا ديوانه شود ، عاريه دومى باطل نمى شود.

    غصبی بودن مالى را كه عاريه كرده

    مسأله ۲۴۱۳ ـ اگر بداند مالى را كه عاريه كرده غصبى است ، بايد آن را به صاحبش برساند ، و نمى تواند به عاريه دهنده بدهد.

    تلف شدن عاریه ای كه مى ‏داند غصبى است

    مسأله ۲۴۱۴ ـ اگر مالى را كه مى داند غصبى است عاريه كند و از آن استفاده اى ببرد و در دست اواز بين برود ، مالك مى تواند عوض مال و عوض استفاده اى را كه عاريه كننده برده از او يا از كسى كه مال را غصب كرده مطالبه كند ، و اگر از عاريه كننده بگيرد ، او نمى تواند چيزى را كه به مالك مى دهد از عاريه دهنده مطالبه نمايد.

    تلف شدن عاریه ای که نداند غصبى است و در دست او از بين برود

    مسأله ۲۴۱۵ ـ اگر نداند مالى را كه عاريه كرده غصبى است و در دست او از بين برود ، چنانچه صاحب مال عوض آن را از او بگيرد ، او هم مى تواند آنچه را كه به صاحب مال داده از عاريه دهنده مطالبه نمايد ، ولى اگر چيزى را كه عاريه كرده طلا و نقره باشد ، يا عاريه دهنده با او شرط كرده باشد كه اگر آن چيز از بين برود عوضش را بدهد ، نمى تواند عوض آن را كه به صاحب مال مى دهد از عاريه دهنده مطالبه نمايد.

    تعريف هبه و ابراء ذمه

    هبه عبارت است از تمليك عين مجّاناً ـ بدون اين كه در مقابل عين عوضى دريافت كند ـ وبخشيده شده بايد عين ـ اگر چه بنحو مشاع ـ باشد ، نه منفعت ، وچه در خارج باشد يا در ذمّه ، در صورتى كه به غير كسى كه در ذمّه اوست ببخشد ، واگر به كسى كه آن عين در ذمّه اوست ببخشد ، ذمّه مديون برىء مى شود ، و نمى تواند به آن چه بخشيده رجوع كند.

    تحقق هبه به لفظ يا فعل

    مسأله ۲۴۱۶ ـ در هبه ايجاب وقبول معتبر است ، چه به لفظ باشد ـ مثل آن كه بگويد: «اين كتاب را به تو بخشيدم» وكسى كه به او بخشيده شده بگويد: «قبول كردم» ـ يا به فعل باشد ، مثل آن كه كتاب را به قصد بخشش به طرف بدهد ، واو هم به قصد قبول بگيرد.

    امورى كه در هبه كننده معتبر است

    مسأله ۲۴۱۷ ـ معتبر است هبه كننده عاقل وبالغ وقاصد باشد ،وبر هبه اكراه نشده باشد ، وبه واسطه سفاهت وافلاس ممنوع از تصرّف در مالش نباشد ، ومالكِ مالى باشد كه مى بخشد ،يا بر آن ولايت داشته باشد ، وگرنه آن هبه فضولى است وصحّت آن منوط به اجازه كسى است كه اجازه او معتبر است.

    اعتبار قبض در هبه

    مسأله ۲۴۱۸ ـ در هبه قبض معتبر است ، پس اگر مالى را به كسى ببخشد ، تا به قبض او ندهد ، هبه محقّق نمى شود ، وبايد كسى كه مال به او بخشيده شده ، به اذن هبه كننده قبض كند ، ولى اگر آن چه را بخشيده ، در تصرّف كسى باشد كه به او بخشيده ، كفايت از قبض مى كند.
    وقبض در غير منقول ـ مانند خانه وزمين ـ به اين است كه مانع از تصرّف را برطرف كند ، ومال را در استيلاى كسى كه به او بخشيده قرار دهد ، ودر منقول به اين است كه به طرف بدهد ، وطرف هم از او بگيرد.

    هبه به طفل و ديوانه

    مسأله ۲۴۱۹ ـ اگر مالى را به كسى كه به حدّ بلوغ نرسيده يا به ديوانه ببخشد ، معتبر است ولىّ آن دو قبول كند ، وآن مال را قبض نمايد ، ولى اگر ولىّ به آن دو ببخشد ، ودر دست خودش باشد ، بودن آن مال در تصرّف ولىّ از قبض كفايت مى كند.

    رجوع در هبه مشروط و غير مشروط و معوّض

    مسأله ۲۴۲۰ ـ اگر به يكى از ارحام ـ خويشاوندان ـ خود مالى ببخشد ، بعد از آن كه به قبض او داد ، نمى تواند رجوع كند و پس بگيرد ، وهمچنين است در صورتى كه هبه كننده بر كسى كه به او هبه شده ، شرط كند ، وبه آن شرط عمل شود ، يا كسى كه به او هبه شده ، در مقابل هبه عوضى به هبه كننده بدهد.
    ودر غير موارد ذكر شده تا عين مالى كه هبه شده باقى باشد ، مى تواند مال بخشيده شده را پس بگيرد ، ولى اگر تلف شده يا آن را به ديگرى منتقل كرده ، يا تغييرى در عين داده ـ مثل آن كه اگر پارچه بوده ، آن را رنگ كرده باشد ـ نمى تواند پس بگيرد.

    حكم زن و شوهر در لزوم هبه

    مسأله ۲۴۲۱ ـ زن وشوهر در لزوم هبه ، حكم رحم را ندارند.

    عمل به شرط در هبه مشروط، و حكم رجوع در هبه مشروط

    مسأله ۲۴۲۲ ـ اگر مالى را به كسى ببخشد ، ودر ضمن آن بر آن كس شرط كند كه مالى به او بدهد يا كارى ـ كه جايز باشد ـ براى او انجام دهد ، بايد كسى كه بر او شرط شده ، به آن شرط عمل كند ، وهبه كننده قبل از عمل به شرط مى تواند رجوع نمايد ، وهمچنين اگر كسى كه براو شرط شده ، به شرط عمل نكند ، ويا نتواند به آن شرط عمل نمايد ، هبه كننده مى تواند رجوع كند.

    از دنیا رفتن هبه كننده يا كسى كه مال به او هبه شده قبل از قبض

    مسأله ۲۴۲۳ ـ اگر هبه كننده يا كسى كه مال به او هبه شده ، قبل از قبض بميرد ، هبه باطل مى شود.

    از دنیا رفتن هبه كننده يا كسى كه مال به او بخشيده شده بعد از قبض

    مسأله ۲۴۲۴ ـ اگر هبه كننده بعد از قبض دادن بميرد ، ورثه نمى توانند رجوع كنند ، و همچنين اگر كسى كه مال به او بخشيده شده بميرد ، هبه كننده نمى تواند رجوع نمايد.

    در خواست شما با موفقیت ثبت شد

    OK
  • صفحه نخست
  • اخبار
  • صوتی و تصویری
  • بیانات
  • بیانات برگزیده
  • مراسم دفتر
  • درس ها
  • تفسیر قرآن کریم
  • احکام شرعی
  • مسائل شرعی
  • سؤالات شرعی
  • ارسال استفتاء
  • ارشادات
  • نکته ها و حکایت ها
  • رهنمود ها و توصیه ها
  • اعتقادی و اخلاقی
  • آثار و تألیفات
  • کتاب ها
  • اشعار معظم له
  • زندگینامه
  • ارتباط با ما
  • دفتر مرجعیت
  • تماس با ما