چیزهایی که موقع كشتن حيوان مستحب است
مسأله ۲۶۶۳ ـ چند چيز در كشتن حيوانات مستحبّ است:
(اوّل) موقع سربريدن گوسفند دو دست و يك پاى آن را ببندند و پاى ديگرش را باز بگذارند ، و موقع سربريدن گاو چهار دست و پايش را ببندند و دم آن را باز بگذارند ، و موقع كشتن شتر در حال نشستگى دو دست آن را از پائين تا زانو يا زير بغل به يكديگر ببندند و پاهايش را باز بگذارند ، و مستحبّ است مرغ را بعد از سربريدن رها كنند تا پر و بال بزند.
(دوم): كسى كه حيوان را مى كشد رو به قبله باشد.
(سوم): پيش از كشتن حيوان آب جلوى آن بگذارند.
(چهارم): كارى كنند كه حيوان كمتر أذيّت شود ، مثلا كاردرا خوب تيز كنند و با عجله سر حيوان را ببرند.
چيزهایی که در كشتن حيوانات مكروه است
مسأله ۲۶۶۴ ـ چند چيز در كشتن حيوانات مكروه است:
(اوّل): بنابر مشهور پيش از بيرون آمدن روح پوست حيوان را بكنند ، و احتياط واجب در ترك آن است.
(دوم): در جايى حيوان را بكشند كه حيوان ديگرى كه مثل او است او را ببيند ، مانند اين كه گوسنفد و شتر را در مقابل گوسفند و شتر ديگرى كه او را مى بيند بكشند.
(سوم): در شب سر حيوان را ببرند مگر ترس از مردن آن داشته باشند ، و همچنين پيش از ظهر روز جمعه ، ولى در صورت ضرورت عيبى ندارد.
(چهارم): خود انسان چهارپائى را كه پرورش داده بكشد.
شرایط شکار با اسلحه
مسأله ۲۶۶۵ ـ اگر حيوان حلال گوشت وحشى را با اسلحه شكار كنند و بميرد ، با پنج شرط حلال و بدنش پاك است:
(اوّل): اسلحه شكار مثل كارد و شمشير برنده باشد ، يا مثل نيزه و تير تيز باشد ، و اگر به وسيله دام يا چوب و سنگ و مانند اينها حيوانى را شكار كنند ، پاك نمى شود و خوردن آن هم حرام است ، و اگر حيوانى را با تفنگ شكار كنند ، چنانچه گلوله آن تيز باشد كه در بدن حيوان فرو رود و آن را پاره كند ، پاك و حلال است ، و اگر گلوله تيز نباشد بلكه با فشار در بدن حيوان فرو رود و حيوان را بكشد ، يا به واسطه حرارتش بدن حيوان را بسوزاند و در أثر سوزاندن حيوان بميرد ، پاك و حلال بودنش محلّ اشكال است.
(دوم): كسى كه شكار مى كند بايد مسلمان باشد ، يا بچّه مسلمان باشد كه خوب و بدرا بفهمد ، پس اگر كفّار و نواصب و خوارج و غلاتى كه محكوم به كفرند ـ مانند قائلين به ألوهيّت أمير المؤمنين(عليه السلام) ـ حيوانى را شكار نمايند ، آن شكار حلال نيست.
(سوم): اسلحه را براى شكار حيوان بكار برد ، و اگر مثلا جايى را نشان كند و اتّفاقاً حيوانى را بكشد ، آن حيوان پاك نيست و خوردن آن هم حرام است.
(چهارم): وقت به كار بردن اسلحه نام خدا را ببرد ، و چنانچه عمداً نام خدارا نبرد شكار حلال نمى شود ، ولى اگر فراموش كند اشكال ندارد.
(پنجم): وقتى به حيوان برسد كه مرده باشد ، يا اگر زنده است به اندازه سربريدن آن وقت نباشد ، و چنانچه به اندازه سربريدن وقت باشد و سر حيوان را نبرد تا بميرد ، حرام است.
دو نفر حيوانى را شكار كنند كه يكى به دستور شرع عمل نكرده
مسأله ۲۶۶۶ ـ اگر دو نفر حيوانى را شكار كنند و يكى از آنان قصد كند و ديگرى قصد نكند ، يا يكى مسلمان و ديگرى كافر باشد ، يا يكى از آن دو نام خدارا ببرد و ديگرى عمداً نام خدارا نبرد ، آن حيوان حلال نيست.
حيوانى که بعد از تير خوردن مثلاً در آب بيفتد
مسأله ۲۶۶۷ ـ اگر بعد از آن كه حيوانى را تير زدند ـ مثلا ـ در آب بيفتد ، و انسان بداند كه حيوان به واسطه تير و افتادن در آب جان داده ، حلال نيست ، بلكه اگر نداند كه جان دادن آن فقط به واسطه تير بوده حلال نمى باشد.
شکار با سگ يا اسلحه غصبى
مسأله ۲۶۶۸ ـ اگر با سگ يا اسلحه غصبى حيوان را شكار كند ، شكار حلال است و مال خود او مى شود ، ولى گذشته از اين كه گناه كرده ، بايد اجرت اسلحه يا سگ را به صاحبش بدهد.
دو قسمت شدن حیوان با شمشير یا چيزى كه شكار با آن صحيح است
مسأله ۲۶۶۹ ـ اگر با شمشير يا چيز ديگرى كه شكار با آن صحيح است با شرطهايى كه در مسأله «۲۶۶۵» ذكر شد حيوانى را دو قسمت كنند ، و سر و گردن در يك قسمت بماند و انسان وقتى برسد كه حيوان جان داده باشد ، هر دو قسمت حلال است ، و همچنين است اگر حيوان زنده باشد ولى به اندازه سربريدن وقت نباشد ، أمّا اگر به اندازه سربريدن وقت باشد و ممكن باشد كه مقدارى زنده بماند ، قسمتى كه سر و گردن ندارد حرام ، و قسمتى كه سر و گردن دارد ، اگر سر آن را به دستورى كه در شرع معيّن شده ببرند حلال ، وگرنه حرام مى باشد.
دو قسمت شدن حیوان با چوب يا سنگ يا چيزى كه شكار با آن صحيح نيست
مسأله ۲۶۷۰ ـ اگر با چوب يا سنگ يا چيز ديگرى كه شكار با آن صحيح نيست حيوانى را دو قسمت كنند ، قسمتى كه سر و گردن ندارد حرام است ، و قسمتى كه سر و گردن دارد ، اگر زنده باشد و ممكن باشد كه مقدارى زنده بماند و سر آن را به دستورى كه در شرع معيّن شده ببرند حلال ، وگرنه آن قسمت هم حرام مى باشد.
بیرون آمدن بچه زنده از حيوانى که شكار كنند يا سر ببرند
مسأله ۲۶۷۱ ـ اگر حيوانى را شكار كنند يا سر ببرند و بچّه زنده اى از آن بيرون آيد ، چنانچه آن بچّه را به دستورى كه در شرع معيّن شده سر ببرند حلال ، وگرنه حرام مى باشد.
بیرون آمدن بچه مرده از حيوانى که شكار كنند يا سر ببرند
مسأله ۲۶۷۲ ـ اگر حيوانى را شكار كنند يا سر ببرند و بچّه مرده اى از شكمش بيرون آورند ، چنانچه خلقت آن بچّه كامل باشد و مو يا پشم در بدنش روييده باشد و به واسطه شكار يا سر بريدن مادرش مرده باشد و بيرون آوردن بچّه از شكم مادر بيشتر از اندازه متعارف تأخير نداشته باشد ، پاك و حلال است.
شرایط شکار با سگ شكارى
مسأله ۲۶۷۳ ـ اگر سگ شكارى حيوان وحشى حلال گوشتى را شكار كند ، پاك بودن و حلال بودن آن حيوان شش شرط دارد:
(اوّل) سگ به طورى تربيت شده باشد كه هر وقت آن را براى گرفتن شكار بفرستند برود و هر وقت جلوگيرى كنند بايستد ، و نيز ـ بنابر احتياط واجب ـ عادتش اين باشد كه تا صاحبش نرسد از شكار نخورد ، ولى اگر عادت به خوردن خون شكار داشته باشد يا به ندرت از شكار بخورد اشكال ندارد.
(دوم) آن كه آن را بفرستند ، و اگر از پيش خود دنبال شكار رود و حيوانى را شكار كند ، خوردن آن حيوان حرام است ، بلكه اگر از پيش خود دنبال شكار رود و بعد صاحبش بانك بزند كه زودتر آن را به شكار برساند ، اگرچه به واسطه صداى صاحبش شتاب بكند ، بنا بر احتياط واجب بايد از خوردن آن شكار خوددارى نمايند.
(سوم) كسى كه سگ را مى فرستد بايد مسلمان يا بچّه مسلمان باشد كه خوب و بدرا بفهمد ، و اگر كافر يا ناصب يا خارجى و يا بعضى از غلاتى كه در حكم كافرند سگ را بفرستد ، شكار آن سگ حرام است.
(چهارم) وقت فرستادن سگ نام خدارا ببرد ، و اگر عمداً نام خدارا نبرد آن شكار حرام است ، ولى اگر فراموش كند اشكال ندارد.
(پنجم) شكار به واسطه زخمى كه از دندان سگ پيدا كرده بميرد ، پس اگر سگ شكار را خفه كند ، يا شكار از دويدن يا ترس بميرد ، حلال نيست.
(ششم) كسى كه سگ را فرستاده وقتى برسد كه حيوان مرده باشد ، يا اگر زنده است به اندازه سربريدن آن وقت نباشد ، بشرط آن كه در تأخير مسامحه نكرده باشد ، وچنانچه وقتى برسد كه به اندازه سربريدن وقت باشد و سر حيوان را نبرد تا بميرد ، حلال نيست.
كسى كه سگ را فرستاده اگر وقتى برسد كه بتواند سر حيوان را ببرد
مسأله ۲۶۷۴ ـ كسى كه سگ را فرستاده اگر وقتى برسد كه بتواند سر حيوان را ببرد ، چنانچه مثلا به واسطه بيرون آوردن كارد و مانند آن بدون مسامحه وقت بگذرد و آن حيوان بميرد ، حلال است ، ولى اگر چيزى همراه او نباشد كه با آن سر حيوان را ببرد و حيوان بميرد ، حلال نمى شود ، و اگر در اين حال سگ را وابگذارد كه آن حيوان را بكشد حلال مى شود.
فرستادن چند سگ برای را شكار
مسأله ۲۶۷۵ ـ اگر چند سگ را بفرستد و با هم حيوانى را شكار كنند ، چنانچه همه آنها داراى شرطهايى كه در مسأله «۲۶۷۳» گذشت باشند ، شكار حلال است ، و اگر يكى از آنها داراى آن شرطها نباشد ، شكار حرام است.
سگ شکاری که حيوان ديگرى را يا با حيوان ديگرى شكار كند
مسأله ۲۶۷۶ ـ اگر سگ را براى شكار حيوانى بفرستد و آن سگ حيوان ديگرى را شكار كند ، آن شكار حلال و پاك است ، و نيز اگر آن حيوان را با حيوان ديگرى شكار كند ، هر دوى آنها حلال و پاك مى باشد.
چند نفری که با هم سگ را بفرستند ولى در همه، شرايط جمع نباشد
مسأله ۲۶۷۷ ـ اگر چند نفر باهم سگ را بفرستند و يكى از آنها كافر يا در حكم كافر باشد ، آن شكار حرام است ، و همچنين اگر بعضى از آنها عمداً نام خدارا نبرد ، و اگر يكى از سگهايى كه فرستاده اند به طورى كه در مسأله «۲۶۷۳» گذشت تربيت شده نباشد ، آن شكار حرام مى باشد.
شکار بوسیله باز يا حيوان ديگر غير از سگ شكارى
مسأله ۲۶۷۸ ـ اگر باز يا حيوان ديگرى غير سگ شكارى حيوانى را شكار كند ، آن شكار حلال نيست ، ولى اگر وقتى برسند كه حيوان زنده باشد و به دستورى كه در شرع معيّن شده سر آن را ببرند حلال است.
دستور صيد ماهى براى حلال شدن
مسأله ۲۶۷۹ ـ اگر ماهى فلس دار را زنده از آب بگيرند و بيرون آب جان دهد پاك و خوردن آن حلال است ، و چنانچه در آب بميرد پاك است ، ولى خوردن آن حرام مى باشد ، مگر اين كه در تور ماهيگير در آب بميرد كه در اين صورت خوردنش حلال است ، و ماهى بى فلس را اگرچه زنده از آب بگيرند و بيرون آب جان دهد حرام است.
صيد آن ماهى كه از آب بيرون بيفتد يا آب فرو رود و در خشكى بماند
مسأله ۲۶۸۰ ـ اگر ماهى از آب بيرون بيفتد ، يا موج آن را بيرون بيندازد ، يا آب فرو رود و ماهى در خشكى بماند ، چنانچه پيش از آن كه بميرد ، با دست يا هر وسيله ديگر كسى آن را بگيرد ، بعد از جان دادن حلال است.
شرط نبودن اسلام و بردن نام خدا، در صيد ماهى
مسأله ۲۶۸۱ ـ كسى كه ماهى را صيد مى كند لازم نيست مسلمان باشد ، و در موقع گرفتن آن نام خدا را ببرد ، ولى مسلمان بايد گرفتن آن را ديده باشد ، يا از راه ديگر يقين پيدا كند يا حجّت شرعيه داشته باشد كه زنده از آب گرفته شده يا در تور در آب مرده باشد.
ماهى مردهاى كه معلوم نيست آن را زنده از آب گرفته اند يا مرده
مسأله ۲۶۸۲ ـ ماهى مرده اى كه معلوم نيست آن را زنده از آب گرفته اند يا مرده ، چنانچه در دست مسلمان باشد حلال است ، و اگر در دست كافرى باشد كه از دست مسلمان نگرفته باشد ، اگرچه بگويد آن را زنده گرفته ام حرام مى باشد ، مگر آن كه بيّنه يا شخص ثقه اى كه ظنّ به خلاف قولش نباشد خبر دهد كه آن را زنده گرفته است.
خوردن ماهى زنده
مسأله ۲۶۸۳ ـ خوردن ماهى زنده جايز است ، هرچند احوط خوددارى كردن است.
بریان کردن ماهى زنده یا کشتن آن قبل از جان دادن
مسأله ۲۶۸۴ ـ اگر ماهى زنده را بريان كنند ، يا در بيرون آب پيش از جان دادن بكشند ، خوردنش جايز است ، ولى احتياط مستحبّ آن است كه از خوردن آن خوددارى نمايند.
دو قسمت کردن ماهى که يك قسمتش در آب بيفتد
مسأله ۲۶۸۵ ـ اگر ماهى را بيرون آب دو قسمت كنند و يك قسمت آن در حالى كه زنده است در آب بيفتد ، بنابر احتياط خوردن قسمتى كه بيرون آب مانده جايز نيست.
دستور صيد ملخ
مسأله ۲۶۸۶ ـ اگر ملخ را با دست يا به وسيله ديگرى زنده بگيرند ، بعد از جان دادن حلال است ، و لازم نيست كسى كه آن را مى گيرد مسلمان باشد و در موقع گرفتن نام خدارا ببرد ، ولى اگر ملخ مرده اى در دست كافرى باشد كه از دست مسلمان نگرفته باشد و معلوم نيست كه آن را زنده گرفته يا نه ، اگرچه بگويد زنده گرفته ام حرام است ، مگر اين كه بيّنه يا ثقه اى كه ظنّ به خلاف قولش نباشد بگويد كه زنده گرفته است.
ملخى كه بال درنياورده و نمى تواند پرواز كند
مسأله ۲۶۸۷ ـ خوردن ملخى كه بال در نياورده و نمى تواند پرواز كند حرام است.
پرندگان حلال گوشت و حرام گوشت و آنها كه مكروه است
مسأله ۲۶۸۸ ـ خوردن گوشت مرغ خانگى و كبوتر و اقسام گنجشك حلال است ، و بلبل و سار و چكاوك از قسم گنجشك است.
و شب پره و طاووس و جميع انواع كلاغ و هر پرنده اى كه مثل شاهين و عقاب و باز چنگال دارد ، يا هنگام پرواز بال زدنش كمتر از صاف نگهداشتن بالش باشد حرام است ، و همچنين هر مرغى كه چينه دان و سنگدان و خار پشت پا ندارد ، مگر آن كه معلوم باشد كه بال زدنش بيشتر از صاف نگهداشتن آن است كه در اين صورت حلال است.
و كشتن پرستوك و هدهد و خوردن گوشت آنها مكروه است.
چيزى كه روح دارد و از حيوان زنده جدا نمايند
مسأله ۲۶۸۹ ـ اگر چيزى را كه روح دارد ـ مانند دنبه و گوشت ـ از حيوان زنده جدا نمايند ، نجس و حرام مى باشد.
بعضى از اجزاى حيوانات حلال گوشت كه حرام است
مسأله ۲۶۹۰ ـ بعضى از اجزاى حيوانات حلال گوشت حرام است ، و آنها از اين قرار است:
۱ ـ خون ، ۲ ـ فضله ، ۳ ـ نرى ، ۴ ـ فرج ، ۵ ـ بچّه دان ، ۶ ـ غدد كه آن را دشول مى گويند ، ۷ ـ تخم كه آن را دنبلان مى گويند ، ۸ ـ چيزى كه در مغز كلّه است و به شكل نخود مى باشد ، ۹ ـ مغز حرام كه در ميان تيره پشت است ، ۱۰ ـ زهره دان ، ۱۱ ـ سپرز (طحال) ، ۱۲ ـ بول دان (مثانه) ، ۱۳ ـ حدقه چشم.
و بنا بر احتياط واجب از پى كه در دو طرف تيره پشت است ، و از چيزى كه در ميان سُم است و به آن ذات الأشاجع مى گويند اجتناب شود ، و اين احتياط در پى آكد است ، و در پرندگان غير از خون و فضله كه بى اشكال حرام است ، از ساير چيزهايى كه ذكر شد هركدام كه در آنها باشد ، بنابر احتياط واجب از خوردن آن اجتناب شود.
آشاميدن بول حيوان و خوردن چيزهاى خبيث و مداوا با آن
مسأله ۲۶۹۱ ـ آشاميدن بول حيوان حرام گوشت حرام است ، و همچنين بول حلال گوشت ، و خوردن و آشاميدن چيزهاى خبيث ديگر كه طبيعت انسان از آن متنفّر است ، جايز نيست ، ولى خوردن بول شتر و گاو و گوسفند در صورت نياز به آنها براى مداوا مانعى ندارد.
خوردن گل و بقيه اجزاى زمين و خوردن براى مداوا
مسأله ۲۶۹۲ ـ خوردن گل حرام است و همچنين ـ بنابر احتياط ـ بقيّه اجزاى زمين مانند خاك و ريگ و سنگ ، و خوردن گل داغستان و گل ارمنى در صورت انحصار معالجه به آن اشكال ندارد ، و خوردن كمى از تربت حضرت سيّد الشهداء(عليه السلام) كه بيشتر از مقدار يك نخود متوسّط نباشد براى استشفاء اشكال ندارد ، و بهتر اين است كه تربت را در مقدارى از آب ـ مثلا ـ حلّ نمايند كه مستهلك شود و بعد آن آب را بياشامند.