تطهير مخرج غائط با آب
مسأله ۶۷ ـ اگر مخرج غائط را با آب بشويند ، بايد چيزى از غائط در آن نماند ، ولى باقى ماندن رنگ و بوى آن مانعى ندارد ، و اگر دفعه اوّل طورى شسته شود كه ذرّه اى از غائط در آن نماند ، دوباره شستن لازم نيست.
تطهير مخرج غائط با سنگ و كلوخ و پارچه و مانند آن (بنگرید مسأله ۶۵)
مسأله ۶۸ ـ با سنگ و كلوخ و پارچه و مانند اينها اگر خشك و پاك باشند ، مى شود مخرج غائط را تطهير كرد ، و چنانچه رطوبت كمى داشته باشند كه به مخرج نرسد اشكال ندارد.
مقدار لازم از سنگ و كلوخ و پارچه براى تطهير مخرج غائط
مسأله ۶۹ ـ احتياط مستحبّ آن است كه سنگ يا كلوخ يا پارچه اى كه غائط را با آن بر طرف مى كنند ، سه قطعه باشد ، و به كمتر از آن اگر مخرج كاملا پاكيزه شود مى توان اكتفا كرد ، و اگر با سه قطعه پاكيزه نشود بايد اضافه نمايد تا مخرج كاملا پاكيزه شود ، ولى باقى ماندن اثرى كه عادتاً در مسح به سنگ و مانند آن زايل نمى شود ، اشكال ندارد.
پاك كردن مخرج غائط با چيزی كه احترام آن لازم است و با استخوان
مسأله ۷۰ ـ پاك كردن مخرج غائط با چيزهايى كه احترام آنها لازم است ـ مانند كاغذى كه بر آن اسم خدا و پيغمبران و ائمه معصومين (عليهم السلام) و غير اينها از آنچه كه واجب الاحترام در شريعت است ـ حرام است ، ولى اگر كسى به آنها استنجاء كند طهارت حاصل مى شود.
و حصول طهارت در استنجاء با استخوان و سرگين محلّ اشكال است.
شک در این كه مخرج را تطهير كرده يا نه
مسأله ۷۱ ـ اگر شكّ كند كه مخرج را تطهير كرده يا نه ، واجب است تطهير نمايد ، اگر چه هميشه بعد از بول يا غائط فوراً تطهير مى كرده است.
شک بعد از نماز در تطهیر مخرج قبل از نماز
مسأله ۷۲ ـ اگر بعد از نماز شكّ كند كه قبل از نماز مخرج را تطهير كرده يا نه ، در صورتى كه علم نداشته باشد كه قبل از نماز غفلت از تطهير داشته نمازى كه خوانده صحيح است ، ولى مخرج محكوم به نجاست است.
تعداد نجاسات
مسأله ۸۴ ـ نجاسات ده چيز است: ( اوّل ) بول ، ( دوم ) غائط ، ( سوم ) منى ، ( چهارم ) مردار ، ( پنجم ) خون ، ( ششم ) سگ ، ( هفتم ) خوك ، ( هشتم ) كافر ، ( نهم ) شراب ، ( دهم ) فقّاع.
تعداد مطهّرات
مسأله ۱۴۹ ـ دوازده چيز نجاست را پاك مى كند و آنها را مطهّرات گويند: (اوّل) آب ، (دوم) زمين ، (سوم) آفتاب ، (چهارم) استحاله ، (پنجم) انقلاب ، (ششم) انتقال ، (هفتم) اسلام ، (هشتم) تبعيّت ، (نهم) برطرف شدن عين نجاست ، (دهم) استبراء حيوان نجاست خوار ، (يازدهم) غايب شدن مسلمان ، (دوازدهم) خارج شدن خون متعارف از ذبيحه ، و احكام اينها به طور تفصيل در مسائل آينده خواهد آمد.
ظرف يا چيزى كه از پوست سگ يا خوك يا مردار ساخته شده
مسأله ۲۳۳ ـ ظرفى كه از پوست سگ يا خوك يا مردار ساخته شده است ، آشاميدن و خوردن چيزى از آن در صورتى كه رطوبتى موجب نجاستش شده باشد حرام است ، و نبايد آن ظرف را در وضو و غسل و كارهايى كه بايد با چيز پاك انجام داد استعمال كنند ، و احتياط مستحبّ آن است كه چرم سگ و خوك و مردار را ، اگر چه ظرف هم نباشد استعمال نكنند.
ظرف طلا و نقره
مسأله ۲۳۴ ـ خوردن و آشاميدن از ظرف طلا و نقره حرام است ، و بنابر احتياط واجب مطلق استعمال آنها هر چند زينت نمودن اطاق باشد ، جايز نيست ، ولى نگاه داشتن آنها مانعى ندارد ، و ساختن ظرف طلا و نقره و اجرت گرفتن بر آن و خريد و فروش آنها جايز است ، مگر براى زينت نمودن كه محلّ اشكال است.
گيره استكان از طلا و نقره
مسأله ۲۳۵ ـ گيره استكان كه از طلا يا نقره مى سازند ، اگر بعد از برداشتن استكان ، ظرف به آن گفته شود حكم استكان طلا و نقره را دارد ، و اگر ظرف به آن گفته نشود استعمال آن مانعى ندارد.
ظرفى كه آبكارى طلا يا نقره شده
مسأله ۲۳۶ ـ استعمال ظرفى كه روى آن را آب طلا يا آب نقره داده اند اشكال ندارد ، ولى ظرفى كه نقره كارى شده از جاى نقره كارى شده آن چيزى نخورند و نياشامند.
ظرفى كه از مخلوط فلز با طلا یا نقره ساخته شده
مسأله ۲۳۷ ـ اگر فلزّى را با طلا يا نقره مخلوط كنند و ظرف بسازند ، چنانچه مقدار آن فلز به قدرى باشد كه ظرف طلا يا نقره به آن نگويند ، استعمال آن مانعى ندارد.
خوردن غذا از ظرفى كه از ظرف طلا و نقره در آن ريخته شده
مسأله ۲۳۸ ـ اگر انسان غذايى را كه در ظرف طلا يا نقره است به قصد اين كه چون غذا خوردن در ظرف طلا و نقره حرام مى باشد در ظرف ديگر بريزد ، خوردن غذا از ظرف دوم ، در صورتى كه عرف آن را انتفاع از ظرف طلا و نقره نداند مانعى ندارد.
بادگیر قلیان و غلاف شمشیر و قاب قرآن از طلا یا نقره
مسأله ۲۳۹ ـ استعمال بادگير قليان و غلاف شمشير و كارد و قاب قرآن اگر از طلا يا نقره باشد اشكال ندارد ، و احتياط مستحبّ آن است كه عطردان و سرمه دان و ترياك دان طلا و نقره را استعمال نكنند.
خوردن و آشاميدن از ظرف طلا يا نقره در حال ناچارى
مسأله ۲۴۰ ـ خوردن و آشاميدن از ظرف طلا يا نقره در حال ناچارى به مقدار رفع ضرورت مانعى ندارد ، ولى زياده بر اين مقدار جايز نيست.
ظرفى كه معلوم نيست از طلا يا نقره باشد یا از چیز دیگر
مسأله ۲۴۱ ـ استعمال ظرفى كه معلوم نيست از طلا يا نقره است يا از چيز ديگر اشكال ندارد.
واجبات وضو
مسأله ۲۴۲ ـ در وضو واجب است صورت و دستها را بشويند و جلوى سر و روى پاها را مسح كنند.
مقدار واجب در شستن صورت
مسأله ۲۴۳ ـ درازاى صورت كه از بالاى پيشانى ـ جايى كه موى سر مى رويد ـ تا آخر چانه است بايد شست ، و پهناى آن به مقدارى كه بين انگشت وسط و شست قرار مى گيرد بايد شسته شود ، و براى آن كه يقين كند اين مقدار كاملا شسته شده بايد كمى از اطراف آن را هم بشويد.
مقدار شستن صورت براى شخص غير متعارف
مسأله ۲۴۴ ـ اگر صورت يا دست كسى كوچكتر يا بزرگتر از متعارف مردم باشد ، بايد ملاحظه كند كه مردمان متعارف تا كجاى صورت خود را مى شويند ، او هم تا همان جا بشويد ، و اگر دست و صورت هر دو بر خلاف متعارف ولى با هم متناسب هستند بايد به كيفيّتى كه در مسأله قبل گذشت بشويد.
احتمال بودن مانعى در صورت
مسأله ۲۴۵ ـ اگر احتمال دهد چرك يا چيز ديگرى در ابروها و گوشه هاى چشم و لب او هست كه مانع رسيدن آب به آنها است ، چنانچه احتمال او عقلايى باشد ، بايد پيش از وضو رسيدگى كند كه اگر هست بر طرف نمايد.
پوست صورت اگر از لاى مو پيدا باشد
مسأله ۲۴۶ ـ اگر پوست صورت از لاى مو پيدا باشد بايد آب را به پوست برساند، و اگر پيدا نباشد شستن مو كافيست، و رساندن آب به زير آن لازم نيست.
شك در اینكه پوست صورت از لاى مو پيداست يا نه
مسأله ۲۴۷ ـ اگر شكّ كند پوست صورت از لاى مو پيداست يا نه ، بايد مو را بشويد و آب را به پوست هم برساند.
مقدمه علمیه در شستن مقدار واجب صورت
مسأله ۲۴۸ ـ شستن توى بينى و مقدارى از لب و چشم كه در وقت بستن ديده نمى شود واجب نيست ، ولى بايد يقين كند كه از جاهايى كه بايد شسته شود چيزى باقى نمانده است ، و كسى كه نمى دانسته بايد مقدارى را بشويد كه يقين به تحقّق واجب پيدا شود ، اگر نداند در وضوهايى كه گرفته آن مقدار را شسته يا نه ، نمازى را كه با آن وضو خوانده است و وقتش باقى است با وضوى جديد اعاده نمايد ، و نمازهايى كه وقتش گذشته قضا كند.
شستن دستها و صورت از بالا به پائين
مسأله ۲۴۹ ـ بايد دستها را از بالا به پايين شست ، و اگر از پايين به بالا بشويد باطل است ، و همچنين صورت را بنابر احتياط واجب.
دست را تر کردن و به صورت و دستها كشیدن
مسأله ۲۵۰ ـ اگر دست را تر كند و به صورت و دستها بكشد ، چنانچه ترى دست به قدرى باشد كه به واسطه كشيدن دست آب كمى بر آنها جارى شود ، كافيست.
ترتيب بين صورت و دستها و مقدار شستن دستها
مسأله ۲۵۱ ـ بعد از شستن صورت بايد دست راست و بعد از آن دست چپ را از آرنج تا سر انگشتها بشويد.
مقدمه علمیه در شستن آرنج
مسأله ۲۵۲ ـ براى آن كه يقين كند آرنج را كاملا شسته بايد مقدارى بالاتر از آرنج را هم بشويد.
كسى كه پیش از وضو، دستهای خود را تا مچ شسته
مسأله ۲۵۳ ـ كسى كه پيش از شستن صورت دستهاى خود را تا مچ شسته ، در موقع وضو بايد تا سر انگشتان بشويد ، و اگر فقط تا مچ بشويد وضوى او باطل است.
مرتبه اول و دوم و سوم در شستن صورت و دستها
مسأله ۲۵۴ ـ شستن صورت و دستها در وضو ، مرتبه اوّل واجب و مرتبه دوم مستحبّ و مرتبه سوم و بيشتر از آن حرام مى باشد ، و اين كه كدام شستن اوّل يا دوم يا سوم است مربوط به اين است كه شستن عضو به قصد وضو باشد ، مثلا اگر سه مرتبه آب به صورت بريزد و به مرتبه سوم قصد شستن براى وضو نمايد ، اشكال ندارد و مرتبه سوم شستن اوّل شمرده مى شود ، ولى اگر سه مرتبه آب به صورت بريزد و به هر يك قصد شستن براى وضو نمايد مرتبه سوم حرام است.