بچهاى كه بعد از مردن مادر و سرد شدن بدنش به دنيا مىآيد
مسأله ۵۳۱ ـ بچّه اى كه بعد از مردن مادر و سرد شدن بدنش به دنيا مى آيد ، چنانچه با ظاهر بدن مادر تماس پيدا كرده باشد ، بعد از بلوغ واجب است غسل مسّ ميّت كند.
مس ميت پيش از آنكه غسل سوم تمام شود
مسأله ۵۳۲ ـ اگر انسان ميّتى را كه سه غسل او كاملا تمام شده مسّ نمايد ، غسل بر او واجب نمى شود ، ولى اگر پيش از آن كه غسل سوم تمام شود جايى از بدن او را مسّ كند ، اگر چه غسل سوم آن جا تمام شده باشد ، بايد غسل مسّ ميّت نمايد.
ديوانه يا بچه نابالغى که ميت را مس نمايد
مسأله ۵۳۳ ـ اگر ديوانه يا بچّه نابالغى ميّت را مسّ كند ، بعد از آن كه آن ديوانه عاقل يا بچّه بالغ شد بايد غسل مسّ ميّت نمايد ، و در صورتى كه بچّه مميّز باشد و غسل مسّ ميّت نمايد ، غسلش صحيح است.
مس قسمتى از بدن مرده يا زنده كه جدا شده
مسأله ۵۳۴ ـ اگر از بدن مُرده اى كه غسلش نداده اند ، قسمتى كه داراى استخوان است جدا شود و پيش از آن كه قسمت جدا شده را غسل دهند انسـان آن را مسّ نمايد ، بنابر احتياط بايد غسل مسّ ميّت كند ، ولى اگر قسمتى كه جدا شده استخوان نداشته باشد ، براى مسّ آن غسل واجب نيست ، و امّا اگر از بدن زنده جدا شود هر چند داراى استخوان باشد ، مسّ آن غسل ندارد.
مس استخوانى كه گوشت ندارد يا دندانى كه از مرده يا زنده جدا شده
مسأله ۵۳۵ ـ براى مسّ استخوانى كه گوشت ندارد و آن را غسل نداده اند ـ چه از مرده جدا شده باشد و چه از زنده ـ غسل واجب نيست ، و همچنين است براى مسّ دندانى كه از مرده يا زنده جدا شده باشد.
نحوه انجام غسل مس ميت و كفايت كردن از وضو
مسأله ۵۳۶ ـ غسل مسّ ميّت را بايد مثل غسل جنابت انجام داد ، و كسى كه غسل مسّ ميّت كرده اگر بخواهد نماز بخواند ، وضو واجب نيست ، هر چند احتياط مستحبّ آن است كه وضو هم بگيرد.
غسل براى چند مرتبه مس ميت كردن
مسأله ۵۳۷ ـ اگر چند ميّت را مسّ كند يا يك ميّت را چند بار مسّ نمايد ، يك غسل كافيست.
احکام كسى كه غسل مس ميت نكرده
مسأله ۵۳۸ ـ براى كسى كه بعد از مسّ ميّت غسل نكرده باشد ، توقّف در مسجد و جماع و خواندن سوره هايى كه سجده واجب دارد مانعى ندارد ، ولى براى نماز و مانند آن بايد غسل كند.
نحوه قرار دادن محتضر
مسأله ۵۳۹ ـ مسلمانى را كه محتضر است ـ يعنى در حال جان دادن مى باشد ـ مرد باشد يا زن ، بزرگ باشد يا كوچك ، بنابر احتياط واجب در صورت امكان به پشت بخوابانند به طورى كه كف پاهايش به طرف قبله باشد ، و اگر خواباندن او كاملا به اين طور ممكن نباشد ، بنابر احتياط مستحبّ تا اندازه اى كه ممكن است به اين دستور عمل كنند ، و همچنين احتياط مستحبّ آن است كه در صورتى كه خواباندن او به اين صورت به هيچ نحو ممكن نباشد ، او را رو به قبله بنشانند ، و اگر اين هم ممكن نشد ، او را به پهلوى راست يا به پهلوى چپ رو به قبله بخوابانند.
نحوه قرار دادن جنازه قبل از غسل و هنگام غسل و بعد از آن
مسأله ۵۴۰ ـ احتياط واجب آن است كه تا وقتى جنازه را بر نداشته اند ، او را رو به قبله بخوابانند ، و همچنين بنابر احتياط مستحبّ هنگام غسل دادن ، ولى بعد از آن كه غسلش تمام شد مستحبّ است كه او را مثل حالتى كه بر او نماز مى خوانند بخوابانند.
رو به قبله كردن محتضر
مسأله ۵۴۱ ـ بنابر احتياط رو به قبله كردن محتضر بر هر مسلمان واجب است ، و اگر ممكن باشد بايد از خود محتضر اجازه بگيرند ، و اگر ممكن نباشد يا اجازه او معتبر نباشد بنابر احتياط از ولىّ او اجازه بگيرند.
تلقين كردن محتضر
مسأله ۵۴۲ ـ مستحبّ است شهادتين و اقرار به دوازده امام (عليهم السلام) و ساير عقايد حقّه را به كسى كه در حال جان دادن است ، طورى تلقين كنند كه بفهمد ، و همچنين مستحبّ است چيزهايى را كه ذكر شد تا وقت مرگ تكرار كنند ، و نيز دعاى فرج را به محتضر تلقين نمايند.
دعاى تلقين به محتضر
مسأله ۵۴۳ ـ مستحبّ است كه اين دعا را طورى به محتضر تلقين كنند كه بفهمد: «اَللّهُمَّ اغْفِرْ لِيَ الْكَثِيرَ مِنْ مَعاصِيكَ وَ اقْبَلْ مِنِّي اليَسِيرَ مِنْ طاعَتِكَ يا مَنْ يَقْبَلُ اليَسِيرَ وَ يَعْفُو عَنِ الكَثِيرِ ، اِقْبَلْ مِنِّي الْيَسِيرَ وَ اعْفُ عَنِّي الكَثِيرَ ، اِنَّكَ اَنْتَ العَفُوُّ الغَفُورُ ، اَللّهُمَّ ارْحَمْنِي فَاِنَّكَ رَحيمٌ».
كسى كه سخت جان مىدهد
مسأله ۵۴۴ ـ مستحبّ است كسى را كه سخت جان مى دهد ، اگر ناراحت نمى شود به جايى كه نماز مى خوانده ببرند.
خواندن سوره و آياتى كه بر بالين محتضر مستحب است
مسأله ۵۴۵ ـ مستحبّ است كه بر بالين محتضر سوره مباركه يس و صافات و احزاب و آية الكرسى و آيه پنجاه و چهارم از سوره اعراف و سه آيه آخر سوره بقره ، بلكه هر چه از قرآن ممكن است بخوانند.
مكروهات حال احتضار
مسأله ۵۴۶ ـ تنها گذاشتن محتضر مكروه است ، و همچنين گذاشتن چيزى روى شكم او و بودن جنب و حائض نزد او و حرف زدن زياد و گريه كردن و تنها گذاشتن زنها نزد او مكروه است.
غسلهای مستحب در اسلام
مسأله ۶۵۰ ـ در شرع مقدّس اسلام غسل هايى مستحبّ است و از آن جمله است:
۱ ـ غسل جمعه ، و وقت آن بعد از اذان صبح است ، تا ظهر ، و بهتر آن است كه نزديك ظهر به جا آورده شود ، و اگر تا ظهر انجام ندهد بهتر است كه بدون نيّت ادا و قضا تا غروب به جا آورد ، و اگر در روز جمعه غسل نكند مستحبّ است از صبح شنبه تا غروب قضاى آن را به جا آورد ، و كسى كه مى داند در روز جمعه آب پيدا نخواهد كرد مى تواند روز پنجشنبه غسل را رجاءً انجام دهد.
و مستحبّ است انسان در موقع غسل جمعه بگويد: «اَشْهَدُ اَنْ لا اِلهَ اِلاَّ اللّهُ وَحْدَهُ لا شَرِيكَ لَهُ وَ اَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَ رَسُولُه ، اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّد وَ الِ مُحَمَّد وَ اجْعَلْنِي مِنَ التَّوابِيْنَ وَ اجْعَلْنِي مِنَ المُتَطَهِّرِينَ»
۲ ـ غسل شب اوّل و هفدهم و نوزدهم و بيست ويكم و بيست وسوم و بيست وچهارم ماه رمضان.
۳ ـ غسل روز عيد فطر و عيد قربان و وقت آن از اذان صبح است تا غروب ، هر چند احوط آن است كه از ظهر تا غروب به قصد رجاء بياورد ، و بهتر آن است كه آن را پيش از نماز عيد به جا آورد.
۴ ـ غسل شب عيد فطر و وقت آن بعد از غروب است ، و احتياط واجب آن است كه در بقيّه شب تا اذان صبح به قصد رجاء به جا آورد.
۵ ـ غسل روز هشتم و نهم ذى الحجّة ، و در روز نهم احوط آن است كه آن را وقت زوال به جا آورد.
۶ ـ غسل براى قضاى نماز آيات كسى كه در موقع گرفتن خورشيد نماز آيات را عمداً نخوانده در صورتى كه تمام خورشيد گرفته باشد.
۷ ـ غسل كسى كه جايى از بدنش را به بدن ميّتى كه غسل داده اند رسانده باشد.
۸ ـ غسل احرام.
۹ ـ غسل دخول حرم خدا.
۱۰ ـ غسل دخول مكّه.
۱۱ ـ غسل زيارت خانه كعبه.
۱۲ ـ غسل دخول كعبه.
۱۳ ـ غسل براى نحر و ذبح و حلق.
۱۴ ـ غسل داخل شدن مدينه منوّره.
۱۵ ـ غسل داخل شدن حرم پيغمبر (صلى الله عليه وآله وسلم) (و حدّ آن ما بين دو كوه به نام عائر و وعير است).
۱۶ ـ غسل وداع قبر مطهّر پيغمبر (صلى الله عليه وآله وسلم).
۱۷ ـ غسل براى مباهله با خصم.
۱۸ ـ غسل دادن بچّه اى كه تازه به دنيا آمده.
۱۹ ـ غسل براى استخاره.
۲۰ ـ غسل براى استسقاء.
۲۱ ـ غسل در وقت احتراق قرص آفتاب در كسوف كلّى.
۲۲ ـ غسل زيارت حضرت سيّد الشهداء (عليه السلام) از نزديك.
۲۳ ـ غسل توبه از فسق و كفر.
مواردى كه از اغسال مستحبه ذکر شده
مسأله ۶۵۱ ـ فقها در بيان اغسال مستحبّه اغسال زيادى ذكر فرموده اند كه از جمله آنها اين چند غسل است:
۱ ـ غسل تمام شبهاى طاق ماه رمضان ، و غسل تمام شبهاى دهه آخر آن ، و غسل ديگرى در آخر شب بيست و سوم آن.
۲ ـ غسل روز بيست و چهارم ذى الحجّة.
۳ ـ غسل روز عيد نوروز ، و پانزدهم شعبان ، و نهم و هفدهم ربيع الاوّل ، و روز بيست و پنجم ذى القعده.
۴ ـ غسل زنى كه براى غير شوهرش بوى خوش استعمال كرده باشد.
۵ ـ غسل كسى كه در حال مستى خوابيده.
۶ ـ غسل كسى كه براى تماشاى دار آويخته رفته و او را ديده باشد ، ولى اگر اتّفاقاً يا از روى ناچارى نگاهش بيفتد ، يا مثلا براى شهادت دادن رفته باشد ، غسل مستحبّ نيست.
۷ ـ غسل براى دخول مسجد پيغمبر (صلى الله عليه وآله وسلم).
۸ ـ غسل براى زيارت معصومين (عليهم السلام) از دور يا نزديك.
۹ ـ غسل روز عيد غدير.
ولى احوط اين است كه اين غسلها را به قصد رجاء به جا آورند.
موارد كفايت غسلهاى مستحب از وضو
مسأله ۶۵۲ ـ انسان با غسلهاى مستحبّى كه در مسأله «۶۵۰» ذكر شد ، مى تواند كارى كه مانند نماز وضو لازم دارد انجام دهد ، و امّا غسلهايى كه رجاءً به جا آورده مى شود از وضو كفايت نمى كند.
یک غسل به نیت چند غسل مستحب
مسأله ۶۵۳ ـ اگر چند غسل بر كسى مستحبّ باشد ، و به نيّت همه يك غسل به جا آورد كافيست.
در هفت مورد به جاى وضو و غسل بايد تيمم كرد
در هفت مورد به جاى وضو و غسل بايد تيمّم كرد:
مكروهات در نماز
مسأله ۱۱۶۵ ـ مكروه است در نماز صورت را كمى به طرف راست يا چپ بگرداند ، به طورى كه نگويند روى خود را از قبله گردانده ، وگرنه نماز باطل است چنانكه گذشت.
و نيز مكروه است در نماز چشمها را ، هم بگذارد يا به طرف راست و چپ بگرداند ، و با ريش و دست خود بازى كند ، و انگشتها را داخل هم نمايد ، و آب دهان بيندازد ، و به خط قرآن يا كتاب يا خط انگشترى نگاه كند.
و همچنين مكروه است موقع خواندن حمد و سوره و گفتن ذكر ، براى شنيدن حرف كسى ساكت شود ، بلكه هر كارى كه خضوع و خشوع را از بين ببرد مكروه مى باشد.
مواقعى كه نماز خواندن مكروه است
مسأله ۱۱۶۶ ـ موقعى كه انسان خوابش مى آيد ، و نيز موقع خوددارى كردن از بول و غائط مكروه است نماز بخواند ، و همچنين پوشيدن جوراب تنگ كه پا را فشار دهد در نماز مكروه مى باشد ، و غير از اينها مكروهات ديگرى هم در كتابهاى مفصّل ذكر شده است.
شكستن نماز واجب از روى اختيار و در موارد ضرورت
مسأله ۱۱۶۷ ـ شكستن نماز واجب از روى اختيار حرام است ، ولى براى حفظ مال و جلوگيرى از ضرر مالى يا بدنى مانعى ندارد.
مواردى كه بايد نماز را بشكند
مسأله ۱۱۶۸ ـ اگر حفظ جان خود انسان يا كسى كه حفظ جان او واجب است ، يا حفظ مالى كه نگهدارى آن واجب مى باشد بدون شكستن نماز ممكن نباشد ، بايد نماز را بشكند.
مطالبة طلبکار هنگام نماز
مسأله ۱۱۶۹ ـ اگر در وسعت وقت مشغول نماز باشد و طلبكار طلب خود را از او مطالبه كند ، چنانچه بتواند در بين نماز طلب او را بدهد ، بايد در همان حال بپردازد ، و اگر بدون شكستن نماز دادن طلب او ممكن نيست ، بايد نماز را بشكند و طلب او را بدهد ، و بعد نماز را بخواند.
کسی که در بين نماز بفهمد مسجد نجس است
مسأله ۱۱۷۰ ـ اگر در بين نماز بفهمد كه مسجد نجس است ، چنانچه وقت تنگ باشد بايد نماز را تمام كند ، و اگر وقت وسعت دارد و تطهير مسجد نماز را به هم نمى زند ، بايد در بين نماز تطهير كند ، بعد بقيّه نماز را بخواند ، و اگر نماز را به هم مى زند ، در صورتى كه بعد از نماز تطهير مسجد ممكن باشد ، شكستن نماز جايز نيست ، مگر آن كه نجس بودن مسجد موجب هتك مسجد باشد ، كه در اين صورت بايد نماز را بشكند و مسجد را تطهيرنمايد و بعد نماز را بخواند ، و همچنين اگر بعد از نماز تطهير مسجد ممكن نباشد.
تمام کردن كسى كه بايد نماز را بشكند
مسأله ۱۱۷۱ ـ كسى كه بايد نماز را بشكند ، اگر نماز را تمام كند ، هر چند معصيت كرده ولى نمازش صحيح است ، اگر چه احتياط مستحبّ آن است كه دوباره بخواند.
شکستن نماز برای انجام اذان و اقامه فراموش شده
مسأله ۱۱۷۲ ـ اگر پيش از آن كه به اندازه ركوع خم شود يادش بيايد كه اذان و اقامه را فراموش كرده ، چنانچه وقت نماز وسعت دارد ، مستحبّ است براى گفتن آنها نماز را بشكند ، و همچنين است اگر پيش از قرائت يادش بيايد كه اقامه را فراموش كرده.
اقسام شكيات نماز
شكّيات نماز بيست و سه قسم است: هشت قسم آن شكهايى است كه نماز را باطل مى كند هر چند بطلان در بعضى از آنها مبنى بر احتياط است ، و به شش قسم آن نبايد اعتنا كرد ، و نُه قسم ديگر آن صحيح است.