بدهى كسى كه مخارج او بر انسان واجب باشد
مسأله ۱۹۶۴ ـ كسى كه بدهكار است و نمى تواند بدهى خود را بدهد ، اگر چه مخارج او بر انسان واجب باشد ، مى شود قرضش را از زكات داد.
بابت زکات حساب کردن مخارج واجب النفقه
مسأله ۱۹۶۵ ـ انسان نمى تواند مخارج كسانى را كه مثل اولاد خرجشان بر او واجب است از زكات بدهد ، ولى اگر مخارج آنان را ندهد ، ديگران مى توانند به آنها زكات بدهند.
دادن زکات به فرزند بابت مخارج عیال
مسأله ۱۹۶۶ ـ اگر انسان زكات را به پسرش بدهد كه خرج زن و نوكر و كلفت خود بنمايد ، اشكال ندارد.
احتیاج فرزند به كتابهاى علمى و دينى
مسأله ۱۹۶۷ ـ اگر پسر به كتابهاى علمى و دينى احتياج داشته باشد ، پدر مى تواند آنها را از زكات خريده و در معرض استفاده پسر قرار دهد ، و اگر بخواهد از سهم سبيل الله بخرد ، بنابر احتياط بايد بر آن مصلحت عمومى مترتّب باشد.
پسر یا پدری که احتیاج به زن گرفتن دارد
مسأله ۱۹۶۸ ـ پدر مى تواند به پسرى كه احتياج به زن گرفتن دارد ، زكات خود را بدهد كه زن بگيرد ، و همچنين است پسر نسبت به پدر.
زنى كه شوهر مخارج او را مى دهد يا مى تواند او را مجبور كند
مسأله ۱۹۶۹ ـ به زنى كه شوهر مخارج او را مى دهد ، و زنى كه شوهرش خرجى او را نمى دهد ولى مى تواند او را به دادن خرجى مجبور كند ، نمى شود زكات داد.
پسر یا پدری که احتیاج به زن گرفتن دارد
مسأله ۱۹۷۰ ـ زنى كه به عقد موقت درآمده اگر فقير باشد ، شوهرش و ديگران مى توانند به او زكات بدهند ، ولى اگر شوهرش در ضمن عقد شرط كند كه مخارج او را بدهد يا به جهت ديگرى دادن مخارجش بر او واجب باشد ، در صورتى كه مخارج آن زن را بدهد ، نمى شود به آن زن زكات داد.
زن مىتواند به شوهر فقير خود زكات بدهد
مسأله ۱۹۷۱ ـ زن مى تواند به شوهر فقير خود زكات بدهد ، اگر چه شوهر زكات را صرف مخارج خود آن زن نمايد.
زكات گرفتن غير سيد از سيد
مسأله ۱۹۷۲ ـ سيّد نمى تواند از غير سيّد زكات بگيرد ، ولى اگر خمس و ساير وجوهات كفايت مخارج او را نكند و از گرفتن زكات غير سيّد ناچار باشد ، مى تواند به قدر مخارج روزانه بگيرد.
زكات دادن به كسى كه معلوم نيست سيد است يا نه
مسأله ۱۹۷۳ ـ به كسى كه معلوم نيست سيّد است يا نه ، مى شود زكات داد.
اعتبار قصد قربت و اخلاص و نیّت زکات كردن، در اداى زكات معتبر است
مسأله ۱۹۷۴ ـ انسان بايد زكات را به قصد قربت ـ چنانكه در وضو گذشت ـ و با اخلاص بدهد ، و در نيّت معيّن كند كه آنچه را مى دهد زكات مال است يا زكات فطره.
معين كردن در نيت، براى كسى كه زكات چند سال بر او واجب شده
مسأله ۱۹۷۵ ـ كسى كه زكات چند مال بر او واجب شده ، بنابر احتياط واجب بايد معيّن كند كه آنچه را مى دهد زكات كدام مال است ، چه آن چيزى كه مى دهد پول يا همجنس يكى از آنها باشد.
اگر كسى را وكيل كند كه زكات مال او را بدهد
مسأله ۱۹۷۶ ـ اگر كسى را وكيل كند كه زكات مال او را بدهد ، بايد وكيل وقتى زكات را به فقير مى دهد ، نيّت اداى زكات از طرف مالك بكند ، و مالك هم بنابر احتياط نيّت اداى زكات در آن وقت داشته باشد ، و اگر او را وكيل كند كه زكاتى را كه به او مى دهد به فقير برساند ، بايد مالك وقت دادن وكيل به فقير نيّت كند ، و احتياط مستحبّ آن است كه از وقت دادن به وكيل نيّت كند و تا زمان رسيدن زكات به فقير استمرار داشته باشد.
کسی که بدون قصد قربت زكات را به فقير دارد
مسأله ۱۹۷۷ ـ اگر بدون قصد قربت زكات را به فقير بدهد و پيش از آن كه آن مال از بين برود نيّت زكات كند ، زكات حساب مى شود.
موقع اداى زكات و حكم تأخير در آن
مسأله ۱۹۷۸ ـ موقعى كه گندم و جو را از كاه جدا مى كنند و موقع خشك شدن خرما و انگور ، انسان بايد زكات را به فقير بدهد ، يا از مال خود جدا كند ، و زكات طلا و نقره و گاو و گوسفند و شتر را بعد از تمام شدن ماه يازدهم بايد به فقير بدهد ، يا از مال خود جدا نمايد.
و اگر منتظر فقير معيّنى باشد ، يا بخواهد به فقيرى بدهد كه از جهتى برترى دارد ، مى تواند زكات را جدا نكند ، به شرط آن كه بنويسد و ثبت كند ، و احتياط واجب آن است كه از سه ماه بيشتر تأخير نيندازد.
فوریّت اداى زكات
مسأله ۱۹۷۹ ـ بعد از جدا كردن لازم نيست فوراً آن را به مستحق بدهد ، ولى اگر به كسى كه مى شود زكات داد دسترسى دارد ، احتياط مستحبّ آن است كه دادن زكات را تأخير نيندازد.
كوتاهى كردن در نگهدارى زکات
مسأله ۱۹۸۰ ـ كسى كه مى تواند زكات را به مستحق برساند ، اگر نرساند و به واسطه كوتاهى كردن در نگهدارى از بين برود ، بايد عوض آن را بدهد.
از بین رفتن زكات بدون کوتاهى کردن
مسأله ۱۹۸۱ ـ كسى كه مى تواند زكات را به مستحق برساند ، اگر نرساند و در نگهدارى آن كوتاهى نكند و ندادن براى غرض شرعى باشد ـ مثل آن كه منتظر مصرف افضلى يا فقير معيّنى باشد ـ ضامن نيست ، و در غير اين صورت ضامن است.
تصرف در مال خود بعد از كنار گذاشتن زكات يا قيمت آن
مسأله ۱۹۸۲ ـ اگر زكات را از خود مال كنار بگذارد ، مى تواند در بقيّه آن مال تصرّف كند ، و اگر از مال ديگرش كنار بگذارد ، مى تواند در تمام مال تصرّف نمايد.
عوض كردن زكاتى را كه كنار گذاشته
مسأله ۱۹۸۳ ـ انسان نمى تواند زكاتى را كه كنار گذاشته براى خود بردارد و چيز ديگرى به جاى آن بگذارد.
منفعت زكاتى كه كنار گذاشته
مسأله ۱۹۸۴ ـ اگر از زكاتى كه كنار گذاشته منفعت حاصل شود ـ مثلا گوسفندى كه براى زكات گذاشته برّه بياوردـ مال فقير است.
حضور مستحق در موقعى كه زكات را كنار مى گذارد
مسأله ۱۹۸۵ ـ اگر موقعى كه زكات را كنار مى گذارد مستحقى حاضر باشد بهتر است زكات را به او بدهد ، مگر كسى را در نظر داشته باشد كه دادن زكات به او از جهتى بهتر باشد.
تجارت با مالى كه براى زكات كنار گذاشته
مسأله ۱۹۸۶ ـ اگر بدون اجازه حاكم شرع با مالى كه براى زكات كنار گذاشته تجارت كند و ضرر نمايد ، اگر معامله به ذمّه باشد و آن مال را به عنوان اداى ما فى الذمّه بدهد ، ضرر بر مالك وارد شده و ضامن زكات است ، و اگر به عين آن مال معامله واقع شده باشد ، معامله باطل و قابل صحّت به اجازه حاكم شرع نيست ، و اگر منفعت كرده باشد ، در صورتى كه معامله به ذمّه بوده و آن مال را از بابت اداى ما فى الذمّه داده ، منفعت مال خود اوست و ضامن زكات است ، و اگر به عين آن مال معامله واقع شده باشد و حاكم شرع معامله را اجازه كند ، منفعت را بايد به مستحق بدهد.
چيزى که پيش از آنكه زكات بر او واجب شود به فقير داده
مسأله ۱۹۸۷ ـ اگر پيش از آن كه زكات بر او واجب شود چيزى بابت زكات به فقير بدهد ، زكات حساب نمى شود ، و بعد از آن كه زكات بر او واجب شد ، اگر چيزى را كه به فقير داده از بين نرفته باشد و آن فقير هم به فقر خود باقى باشد ، مى تواند چيزى را كه به او داده بابت زكات حساب كند.
فقيرى كه مى داند زكات به انسان واجب نشده ولی بابت زكات بگيرد
مسأله ۱۹۸۸ ـ فقيرى كه مى داند زكات بر انسان واجب نشده ، اگر چيزى بابت زكات بگيرد و پيش او تلف شود ضامن است ، پس موقعى كه زكات بر انسان واجب مى شود ، اگر آن فقير به فقر خود باقى باشد ، مى تواند عوض چيزى را كه به او داده بابت زكات حساب كند.
فقيرى كه نمى داند زكات بر انسان واجب نشده ولی بابت زكات بگيرد
مسأله ۱۹۸۹ ـ فقيرى كه نمى داند زكات بر انسان واجب نشده ، اگر چيزى بابت زكات بگيرد و پيش او تلف شود ضامن نيست ، و انسان نمى تواند عوض آن را بابت زكات حساب كند.
استحباب خصوصياتى در كسانى كه به آنها زكات مى دهد
مسأله ۱۹۹۰ ـ مستحبّ است زكات گاو و گوسفند و شتر را به فقيرهاى آبرومند بدهد ، و در دادن زكات خويشان خود را بر ديگران ، و اهل علم و كمال را بر غير آنان ، و كسانى را كه اهل سؤال نيستند بر اهل سؤال مقدّم بدارد ، ولى اگر دادن زكات به فقيرى از جهت ديگر بهتر باشد ، مستحبّ است زكات را به او بدهد.
آشكارا زكات دادن و مخفيانه صدقه دادن
مسأله ۱۹۹۱ ـ افضل آن است كه زكات را آشكار ، و صدقه مستحبّى را مخفى بدهد.
نبودن مستحق در شهر كسى كه مىخواهد زكات بدهد
مسأله ۱۹۹۲ ـ اگر در شهر كسى كه مى خواهد زكات بدهد مستحقى نباشد و نتواند زكات را به مصرف ديگرى هم كه براى آن معيّن شده برساند ، چنانچه اميد نداشته باشد كه بعد مستحق پيدا كند ، بايد زكات را به شهر ديگر ببرد و به مصرف آن برساند ، و مخارج بردن به آن شهر را مى تواند از زكات بردارد ، و احتياط واجب آن است كه برداشتنش با اجازه حاكم شرع باشد ، و اگر زكات تلف شود در صورتى كه در نگهدارى آن كوتاهى نكرده ضامن نيست.
بردن زکات به شهر ديگر با وجود مستحق در شهر خود
مسأله ۱۹۹۳ ـ اگر در شهر خودش مستحق پيدا شود ، مى تواند زكات را به شهر ديگر ببرد ، ولى مخارج بردن به آن شهر را بايد از خودش بدهد ، و اگر زكات تلف شود ضامن است ، مگر آن كه به اذن حاكم شرع برده باشد.