ماه رمضان در پیش است،
شناختن این ماه،
خود این ماه چه ماهی است؟
و در این ماه چه اتفاق افتاده؟
زمان به زمانی
یعنی آن چه واقع می شود در آن قطعه ای زمان فرق می کند.
زمان ظرف است.
زمانیاتی که در ظرف زمان اتفاق می افتد آن زمان امتیاز می دهد.
اولاً در ماه رمضان این خصوصیت است.
ماه مضاف است،
طرف اضافۀ ماه باید دید کیست؟
هر مضافی از مضاف الیه کسب می کند تعریف را.
رسول خدا،
کسی که وَ ما يَنْطِقُ عَنِ الْهَوى،
همچون کسی بیانش نسبت به ماه رمضان این است؛
قَدْ أَقْبَلَ إِلَيْكُمْ شَهْرُ اللَّهِ،
اقبال کرد به شما ماه خدا،
ماهی که آن ماه مضاف به این کلمه آن هم کلمۀ الله،
شناختن این مضاف بدون شناخت آن مضاف الیه میسر نیست.
از بیان آن حضرت روشن می شود در این ماه چه خبر است
قَدْ أَقْبَلَ إِلَيْكُمْ شَهْرُ اللَّهِ بِالْبَرَكَةِ وَ الرَّحْمَةِ وَ الْمَغْفِرَةِ،
ماهی که به فرمودۀ او
اقبال کرده با برکت،
با رحمت،
با مغفرت،
چه خبر است در این ماه؟
اعمال بشر در اثر اختیار ارزش پیدا می کند.
وقتی عمل أَنَ اخْتِيَارٍ وَ إِرَادَةٍ بود، اثر دارد.
آنچه محیر عقول و افکار است این است که در این ماه
امور غیر اختیاری اثر امور اختیاری را پیدا می کند،
اهلش می فهمند معنی این کلمه را.
نفس های شما در ماه رمضان تسبیح خداست.
این ماه اکسیری است که منقلب می کند نفسی که بی اختیار کشیده می شود،
می شود سبحان اللَّه.
اثر این ماه این چنین است
وَ نَوْمُكُمْ فِيهِ عِبَادَةٌ،
خوابی که می کنید آن خواب منقلب می شود به عبادت،
این است که ما نفهمیدیم حقایق این دین را.
ماه رمضان همچون ماهی است،
مهم این است خوب این ها را دقت کنید،
یک فریضه در ماه رمضان منقلب می شود،
یعنی کسی که در ماه رمضان نماز صبح را می خواند،
آن نماز صبح ماه رمضان هفتاد نماز صبح بقیۀ ماه ها می شود.
منقلب می شود همۀ فرائض از جهت عدد به هفتاد
و آنچه حیرت آور است این بیان پیغمبر است،
فرمود: یک آیۀ قرآن در این ماه برابر است با یک ختم قرآن،
این است که بیدار باشید چه ماهی در پیش است.
حالا باید دید سِر این عظمت چیست ؟
ماه رمضان این قدر عظمت یافته،
نکته اش چیست؟
مهم درک این مطلب است،
ماه رمضان یک قرآن فرود آمده،
یک قرآن بالا رفته.
آنچه این ماه را عظمت داده این دو امر است.
اما قرآن نازل،
کلمۀ قرآن گفتنش آسان است،
درک عظمتش فوق عقول است.
تمام حکما و تمام فقها و تمام کمل بشر است.
این قرآنی است که خدا در مقام معرفیش بیان خدا این است
وَ لَقَدْ آتَيْناكَ سَبْعاً مِنَ الْمَثاني وَ الْقُرْآنَ الْعَظيم،
آن خدایی که باز در سورۀ بقره خودش را به عنوان عظیم معرفی می کند،
آن علی عظیم قرآن را به عنوان عظیم یاد می کند،
کتابی که خدا بگوید وَ الْقُرْآنَ الْعَظيم،
این ها را خوب دقت کنید،
قرآن رابشناسید
يس وَ الْقُرْآنِ الْحَكيمِ إِنَّكَ لَمِنَ الْمُرْسَلين عَلى صِراطٍ مُسْتَقيمٍ،
وقتی می خواهد به پیغمبر خاتم خبر بدهد که تو فرستادۀ ما هستی
به این قرآن قسم یاد می کند آن هم به عنوان وَ الْقُرْآنِ الْحَكيمِ،
ق وَ الْقُرْآنِ الْمَجيدِ،
ص وَ الْقُرْآنِ ذِي الذِّكْرِ،
این چه کتابی است؟
این چه گوهری است که در درست ماست و ما آن را نشناختیم؟
شَهْرُ رَمَضانَ الَّذي أُنْزِلَ فيهِ الْقُرْآن هُدىً لِلنَّاسِ وَ بَيِّناتٍ مِنَ الْهُدى وَ الْفُرْقان،
عظمت ماه رمضان در اثر نزول قرآن است،
این روزه ای که یکی از ارکان اسلام است،
صیام یکی از ارکان دین اسلام است،
اسلام مبتنی است بر ارکانی،
یک رکن صیام است،
این صوم ماه رمضان روزۀ این ماه از امام هشتم سوال شد،
چرا خدا روزه را در این ماه قرار داد نه در بقیۀ ماه ها؟
فرمود: جهت اینکه روزه در ماه رمضان است،
چون این ماه، ماه نزول قرآن است،
این عظمت قرآن است.
یک حدیث کافی است، همه خوب دقت کنید.
چه کار باید کرد و آن کار را چگونه باید انجام داد؟
مهم این است،
اول قرآن رابشناسید بعد عظمت قرائت قرآن را بفهمید.
این روایت کافی است،
اگر در جوانی کسی قرآن را مداومت کند
به حدی که قرآن با گوشت، او با خون او، با جان او مخلوط بشود.
خلاصه از دوران جوانی شروع کند به قرائت قرآن
جوری که مختلط بشود این وجود با کلام خدا،
وقتی مختلط شد می دانی با چه مختلط شده؟
آنچه خدا بر صد و بیست و چهار هزار پیغمبر وحی کرده،
آنچه بر همۀ انبیاء اولوالعزم در صحف و در تورات و در انجیل نازل کرده،
آنچه در مزامیر بر داود فرستاده،
خلاصه تمام علم اولین و آخرین را
در این کتاب از سوره ای حمد تا سوره ای ناس جمع کرده،
کسی که با قرآن آمیخته شود
با علم تمام انبیاء و مرسلین و اوصیاء و اصفیاء و اولیاء خدا مخلوط شده،
بعد ارزشش چقدر است؟
روز قیامت که سر از خاک بر می دارد،
خدا، نه جبرئیل، نه میکائیل، نه اسرافیل،
متن روایت این است،
خدا خودش این کار را با او می کند،
دو حلّۀ کرامت خدا بر اندامش می پوشد.
کسی که خدا خلعت بدهد آن هم به ید قدرت خودش، به ید عنایت خودش،
بدون هیچ واسطه ای عقل در این مرتبه مبهوت است.
نکتۀ دوم این است که خدا خودش بر سر آن جوان تاج کرامت می گذارد،
بعد در یک دستش امان را،
در یک دستش خورد را عنایت می کند،
آن جمله ای که اهل فکر باید در آن فکر کند
بعد که این مقام را برای او روشن کرد می فرماید:
این بهشت مباح است برای تو
هَذِهِ الْجَنَّةُ مُبَاحَةٌ لَكَ،
این کلمه محیر العقول است،
تمام عرصۀ قرب خودش را برای او اباحه می کند،
بعد می فرماید: یک آیه بخوان یک درجه بالا برو.
تمام درجات به عدد آیات قرآن است،
ماه رمضان همچون ماهی است.
سعی کنید در این ماه هر چه می توانید قرآن بخوانید،
این بیان خود آن حضرت است.
افضل اعمال در این ماه قرائت قرآن است،
منتها چون مقدمۀ ماه رمضان است من جوهر مطلب را برای شما می گویم،
کار چه کاری است وچگونه باید انجام بدهد؟
به بقیه هم توصیه کنید،
اگر این مملکت در این ماه رمضان به همین کلمه عمل کند
اصلاً تمام مشکلات حل می شود،
آن کلمه چیست؟
آن کلمه این روایت است که شیخ الأجل ثقة الاسلام کلینی در کافی،
شیخ طائفه، شیخ مفید در مغنه،
سید بن طاوس اعلی الله مقامهم در اقبال،
همچون اساطینی نقل کرده اند.
روایتی که الان می گویم
این روایت سندش در حدی از اعتبار است که فقیه بر طبق آن سند فتوا می دهد.
این مرد نزد ابی الحسن علیه السلام آمد،
عبدالله ابن مغیره به امام ابی الحسن عرض کرد
پدر من نزد پدرت رفته...،
و شرح حال و خلاصه ای حدیث را می گویم چون وقت نیست.
چه کسانی بودند؟
چه کردند؟
چه جور از این زندگی استفاده کردند؟
در ماه رمضان پدرم چهل ختم قرآن کرده،
بعد نزد پدرت رفته و گفته من این ختوم را انجام داده ام،
روز عید فطر هم این کار را کرده ام.
من هم چنین کاری می کنم،
ختمی از قرآن می کنم،
باز ختمۀ دیگر و هاکذا،
روز عید فطر که شد
این ختوم را که از قرآن مجید که از اول تا به آخر خوانده ام،
یکی را قرار دادم برای جدت خاتم انبیاء،
یکی را برای جدت امیرالمومنین،
یکی را برای جده ات حضرت زهرا،
همچنین یک ختم قرآن را برای تو کرده ام.
خلاصه در ماه رمضان قرآن را به این اندازه ختم کرده ام
و هر ختمی را هم هدیه به یکی از این ها کرده ام،
مالی بهذا؟
آیا در مقابل این برای من چیست؟
خود من هر وقت به این جمله بر می خورم بر بهت و حیرتم افزوده می شود،
فرمود: لَك بِه هذا أَنْ تَكُونَ مَعَهُمْ،
سزای تو، جزای تو به این عملی که کردی این است که با همین ها باشی.
بودن با خاتم النبیین تصورش بهت آور است تا برسد به تحققش،
معیت با امیرالمومنین اصلاً در فکر نمی گنجد،
معیت با سید الشهداء،
یک ختم قرآن کنی،
هدیه کنی به سیدالشهدا با حسین بن علی خواهی بود.
یک ختم قرآن کنی،
هدیه کنی به امام زین العابدین با او خواهی بود.
یک ختم قرآن کنی،
هدیه کنی به امام هشتم با علی بن موسی الرضا معیت می شوی.
همه شما در این ماه رمضان این کار را بکنید،
به دیگران هم بگویید.
همه شما قرآن را شروع کنید
هر چه می توانید بیشتر بهتر،
همه را هدیه کنید به صاحب العصر و زمان.
بعد که گفت آیا جزای من چیست؟
حضرت فرمود: لَك بِه هذا أَنْ تَكُونَ مَعَهُمْ،
این مرد بهتش زد!
یعنی چه من با او هستم؟
وقتی تعجب کرد آنچه که مهم است
امام سه مرتبه فرمود: نعم نعم نعم، بله بله بله.
یعنی حتماً اگر قرآن را خواندی هدیه کردی به پیغمبر با خاتمی
به امیر المومنین با علی بن ابی طالبی،
به امام زمان مسلم با امام زمانی.
این راجع به قرآن نازل در ماه رمضان این قرآن فرود آمد،
اما آن قرآنی که بالا رفت،
آن قرآنی که بالا رفت آن دیگر گفتنی نیست،
همین اندازه کافی است که وقتی بالا رفت جرئیل گفت:
تَهَدَّمَتْ وَ اللَّهِ أَرْكَانُ الْهُدَى،
خراب شد والله ارکان هدایت،
گسیخته شد عروة الوثقى،
این قرآن ساعد است.
مصیبت این است که ما نشناختیم چه قرآنی آمد و چه قرآنی رفت؟
دیگر همین یک حدیث کافی است.
باید روز بیست و یکم امسال این مملکت یک پارچه یاعلی شود.
روز شهادت او روزی است که پیغمبر وقتی خطبۀ غرّا را خواند،
راجع به ماه رمضان،
راجع به این امام در این خطبه این جمله را گفت:
وقتی یک سوال کرد بین خطبه از خاتم دیگر شرح خطبه بود،
سوال و جواب برای وقت دیگری.
یک نگاهی کرد،
پیغمبر گریه کرد.
گریۀ خاتم گفتنی نیست،
وقتی او گریه می کند تمام ملکوت وجود گریان است،
چون قلب عالم امکان است،
روح هستی است.
شخص اول عالم وجود است،
انقلاب او یعنی انقلاب تمام عالم کل،
گریۀ او گریۀ صد و بیست و چهار هزار پیغمبر است.
پرسید یا رسول الله چرا گریه می کنی؟
فرمود: یا علی گریه می کنم برای آنچه تو بعد از من می بینی،
در این ماه محاسن تو به خون سرت خضاب می شود،
وقتی این کلمه را گفت عکس العملی که نشان داد قیامتی سر پا کرد.
گفت یا رسول الله آیا این پیش آمد با سلامت دین من است؟
این هم جوابی که داد،
آنچه محیر العقول است این است،
فرمود: یاعلی هر کس تو را بکشد مرا کشته است.
این جمله خیلی معنا دارد،
یعنی یا علی روز بیست و یکم روز مرگ من است،
روز شهادت تو روز شهادت من است.
سنی و شیعه دیگر مطرح نیست،
روز بیست و یکم باید این مملکت یک پارچه عزا شود.
اگر سنی است و به قرآن عقیده دارد این نص قرآن است،
اتفاق تمام علماء عامّه و خاصّه است
فَمَنْ حَاجَّكَ فيهِ مِنْ بَعْدِ ما جاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ
فَقُلْ تَعالَوْا نَدْعُ أَبْناءَنا وَ أَبْناءَكُمْ وَ نِساءَنا وَ نِساءَكُمْ وَ أَنْفُسَنا وَ أَنْفُسَكُم،
به اتفاق تمام علماء عامّه و خاصّه،
به اجماع تمام مسلمین،
آن نفسی که روز مباهله به حکم خدا پیغمبر با خودش همراه برد،
علی بن ابی طالب است.
این است که روز بیست و یکم روز شهادت پیغمبر است.
هر مسلمانی وظیفه اش این است روز عزای پیغمبر آنچه در توان دارد انجام بدهد.
این قرآن،
این سنت،
این کلمه ای که می گویم، این روایتی که الان می گویم
روایتی است که اعاظم علماء اهل سنت،
اکابر محدثین عامّه نقل کرده اند،
مضمون روایت این است آن شب معراج که خدا در قرآن فرموده:
سُبْحانَ الَّذي أَسْرى بِعَبْدِهِ لَيْلاً مِنَ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ إِلَى الْمَسْجِدِ الْأَقْصَى،
آن شبی که رفت تا آنجایی که
فَدَنا فَتَدَلَّى فَكانَ قابَ قَوْسَيْنِ أَوْ أَدْنى،
روایت این است،
آن هم مهم این است که همۀ اعیان رجال مثل حاکم نیشابوری، مثل طبری،
اساطین اهل سنت نقل کرده اند که پیغمبر فرمود:
خدا دربارۀ علی در آن شب، سه کلمه به من وحی کرد.
آن سه کلمه چیست؟
این کلمه را می گویم برای هر مسلمانی.
کلمۀ اولی که خدا به من وحی کرد فرمود: علی امام المسلمین است.
کلمۀ دومی که خدا به من وحی کرد فرمود: علی امام المتقین است.
کلمۀ اول علی سید المسلمین است،
کلمۀ دوم علی امام المتقین است.
کلمۀ سوم على قَائِدِ الْغُرِّ الْمُحَجَّلِينَ است.
کلمۀ اول یعنی چه ؟
اگر فخر رازی سر از خاک بردارد در مقابل این جمله تسلیم است.
هر کس در دایرۀ اسلام...،
کسی از دایره خارج است که اهل جهنم است.
هر کس در دایره اسلام است علی سید و آقای اوست.
معنی این جمله این است،
علی سیادت دارد بر هر کسی که بگوید لا إله إلّا اللّه،
به این جمله خدا تمام عالم اسلام را زیر پرچم علی برد،
جملۀ دوم این است که علی امام المتقین است،
متقین را اگر به قرآن رجوع کنی بفهمی که متقین چه کسانی هستند؟
إِنَّ الْمُتَّقينَ في مَقامٍ أَمين،
همچون کسانی تحت سلطنت امامت او هستند.
کلمۀ سوم قَائِدِ الْغُرِّ الْمُحَجَّلِينَ،
این علی بن ابی طالب است،
قرآن ساعدی که ماه رمضان بالا می رود.
این از جهت عامۀ مسلمین است.
یک کلمه هم برای شیعه بگویم،
آنهایی که شیعۀ علی بن ابی طالب هستند،
امام ششم مقابل قبرش این جور زیارت می کند.
سلام بر تو ای نور الله انور،
سلام بر تو ای ضیاء الله اظهر،
علی بن ابی طالب این است.
یعنی چه این دو جمله؟
قرآن را بخوانید جَعَلَ الْقَمَر نُورا،
ماه را نور قرار داد،
خورشید را ضیاء قرار داد.
خورشید ضیاع است،
ماه نور است.
در این زیارت امام خطابش به امیرالمومنین این است که تو نوری
اما نورالله هستی،
نه تنها نورالله هستی بلکه نورالله انوری.
تو ضیائی اما ضیاء الله هستی،
نه تنها ضیاء الله هستی بلکه ضیاء الله اظهری.
این است که عقل مبهوت است چه قرآنی فرود آمد در ماه رمضان
و چه قرآنی صعود کرد؟
ان شاء الله امسال باید تمام مملکت اسلام روز بیست ویکم
صیحه و شیون برای آن فرق شکافته،
برای او محاسن به خون خضاب شده،
برای آن لحظه ای که گفت: فُزْتُ وَ رَبِ الْكَعْبَةِ،
فضای مملکت را بگیرد
تا نظرعنایت خاتم به این مملکت در اثر اقامۀ این عزا محقق بشود.
اللَّهُمَ كن لوليِّك الحُجَّةِ بن الحسن، صلواتُكَ عليه و على آبائهِ، في هذه السّاعة و في كلِّ ساعةٍ، وليّاً و حافظاً، و قائداً و ناصراً، و دليلًا و عيناً، حتى تسكنه أرضك طوعاً، و تُمتّعَهُ فيها طويلًا.