الحمد لله رب العالمین وصلی الله علی سیدنا محمد وآله الطاهرین سیما بقیة الله فی الأرضین واللعن علی أعدائهم إلی یوم الدین
چون پیشامد فاطمیه هست اسلام وابسته به سیدالشهداست، و عاشوراء و شعائر حسینیه همان است که
در أربعین گفتیم بدون کم و کاست مناقشه در شعائر حسینیه خیانت به اسلام است چون اسلام قائم به عاشوراست و عاشوراء قائم به این شعائراست
اما نسبت به فاطمیه همان طوری که اسلام و خاتم النبیین وابسته به سیدالشهداست مذهب و أمیرالمؤمنین وابسته به صدیقه کبری است تضعیف شعائر فاطمیه خیانت به مذهب و جنایت به أمیرالمؤمنین است
چون شماهایی که در این بحث اید قسمت عمده ای نخبه ی فضلای قُم هستید هم از ممالک مختلف هم از بلاد مختلف ایران در اینجا جمع شدید، از نظر عقلی و علمی نه از احساسی باید عظمت فاطمیه را درک کنید و به بلاد خودتان منتقل کنید که هر کس به این مذهبِِ حق و به آن کسی که به او نبوت تمام انبیاء و رسالت تمام مرسلین و دین خدا کامل شد الیوم أکملت لکم دینکم و أتممت علیکم نعمتی و رضیتُ لکم الاسلامَ دیناً آن کسی که کمال دین به اوست تمام نعمت به اوست اسلام مرضیّ خدا وابسته ی به اوست، خود او باز وابسته به فاطمه زهراست، و این مطلب بسیار مهم است
عامه از أعیانشان و همچنین خاصه از نخبه علماءشان این روایت را نقل کردند و متن حدیث را باید دید و دقت کرد روایت منتهی می شود به جابربن عبدالله انصاری. أعیان علماء عامه حتی مثل زمخشری و رجال شیعه مثل شیخ صدوق این روایت را نقل کردند:
قال جابربن عبدالله سمعت رسولَ الله (صلی الله علیه وآله) یقول لعلی ابن ابیطالب (علیه السلام) قبل موته بثلاث
سه روز قبل از رحلت این کلمات را فرمود... در کیفیت تعبیر ، أهل دقت و نظر تأمل کنند
السلام علیک یا أبا الریحانیتین أوصیک بریحانتیَّ من الدنیا
این جمله است که محیّر العقول است
فَعَن قلیلٍ یَنهَدُّ رُکنَاک وَاللهُ خلیفتی علیک عَن قلیلٍ دو رکن تو منهدم می شود ولی خدا خلیفه ی من است بر تو
چون این مصیبت إخبارش کمرشکن بود برای أمیرالمؤمنین تسلیت داد به جمله دوم ، که واللهٌ خلیفتی علیک
فلمّا قُبِضَ رسولُ الله (صلی الله علیه وآله) قال علی (علیه السلام) هذا أحدُ رکنی الذی قال لی رسول الله (صلی الله علیه وآله) فلمّا ماتت فاطمة (علیها السلام) قال علی (علیه السلام) هذا الرکن الثانی الذی قال رسول الله (صلی الله علیه وآله)
شرح این حدیث در این مختصر نمی گنجد ولی چون شما دراین بحث به مراحل عالیه علم رسیده اید
ما اشاره می کنیم و خودتان بعد تأمل کنید
رکن یعنی چه ؟ هر جزء واجبی قیداً ، تقیداً، دخیل در آن واجب است به فوت آن جزء بالضرورة کل منتفی می شود این خاصیت جزئیت است پس به رفتن یک جزء
تمام این کلّ بهم می خورد
ولی فرق جزء با رکن چیست ؟
افتراق در این جهت است:
آن جزء بدل دارد
و بوسیله بدل جای مبدَل پر میشود
لذا اگر سوره در نماز فوت شد
فاقد سوره، میشود بدل تنزیلی
به حکم قاعده لا تعاد جبران مافات میشود
اما اگر نوبت به رکن رسید
خاصیت رکن این است
که دیگر بدلی برای آن نیست؛
منهدم میشود بالمرّة
و آن از دست رفته جای گزین ندارد
عقد مستثنی و مستثنی منهِ لاتعاد
حقیقتِ رکن را روشن می کند
وقتی حقیقت رکن این است
اولا باید دید آن کسی که
به این رکن متکی است او کیست ؟
تا او شناخته نشود رکن او شناخته نمی شود
برای اینکه ما فاطمه زهراء را بشناسیم
و فاطمیه را به آن اندازه ی میسور که
در خور ماست نه درشأن او ، إحیاء کنیم،
باید حقیقت رکنیت صدیقه کبری روشن بشود
و این مسئله عویصه
و این حکمت عالیه
به این سادگی درک نمیشود
باید دید امام ششم چه فرمود، از او باید گرفت
اینجا جایی نیست که کلام حکیمی
فیلسوفی ، فقیهی مطرح باشد
باید دید رأس مذهب
لسان الله ناطق
آن کسی که اسم او أهل السماء الصادق
او در این زمینه چی میگوید،
وقتی مقابل قبر امیرالمؤمنین ایستاد
زیارت کرد آن حضرت را
در این زیارت سه قسمت است
یک صلوات است
یک سلام است
یک شهادت است
باید دید چه جور بر او صلوات از خدا خواست
این یک چه جور به او سلام کرد
مرحله آخر چه جور شهادت داد
یک کتاب شهادات را باید ورق بزنید
تا بفهمی این شهادت از همچون شاهدی یعنی چه
اما ما در این بحث ازهر قسمتی
تکه ای را به طور اشاره می گوییم
اللهم صلّ
این بیان جعفر بن محمداست
که همه فقهاء همه حکماء باید دقت کنند
ببینند در جمله به جمله چیست ؟
اللهم صلّ علی أمیرالمؤمنین
عبدک المرتضی
و أمینک الأوفی
و عروتک الوثقی
مضافها را دقت کنید
مضاف الیه را هم دقت کنید
بعد ببینید در این اضافه چه غوغائی است
و عروتک الوثقی
و یدک العلیا
و جنبک الأعلی
و کلمتک الحسنی
و حجتک علی الوراء
و صدّیقک الأکبر
و سید الأوصیاء
و رکن الأولیاء
و عماد الأصفیاء
این مرحله اول
مرحله دوم
السلام
آن نمونه ای از صلواتش بود
این سلام او است
السلام علی إسم الله الرضیّ
و وجهه المضیء
و جنبه القوی
السلام علی نور الأنوار
و سلیل الأطهار
و عناصر الأخیار
این هم سلامش
اما شهادتش که غوغاست
شهادت است
آن هم شهادت از جعفربن محمد است
وَأشهدُ أنّک جنبُ الله
شهادت میدهم تو جنب اللهی
این کلمه اشاره است به آن آیه أن تقول نفسٌ ،
آن روزی که همه انبیاء
داد وانفسا می زنند
آن روز است که أن تقول نفسٌ ، یا حسرتا
مورد تحسُّر چیست ؟
آن حسرت ، فی جنبِ اللهِ
شهادت میدهم تو همون جنب اللهی
که هر نفسی در آن روز حسرت می خورد
به آن تفریطی که نسبت به تو کرد است
شهادت میدهم تو باب اللهی
آن خانه درش منحصر است به تو
شهادت میدهم تو حبیب اللهی
ختم کلام شهادت میدهم تو وجه اللهی
کلُّ مَن علیها فانٍ وَ یَبقَی وَجهُ رَبِّک
همچو کسی، چنین اعجوبه ای
که عقل ، علم ، درک ، فکر
همه مشاعر از انوار عظمت او
که نمونه ای از آن در این کلمات بود
خائب و خاسر است
آن وقت یک همچو موجودی
رکن وجودش، نقطه اتکائش
عماد هستیش ، فاطمه زهراست
اینجاست که باید فهمید زهراء کیست
کو کسی که فهمیده باشد؟
یک جمله در کلمات حضرت بود
و آن جمله این است
سَیِّدِ الأَوصِیاء وَ رُکنُ الأولِیاء
امیرالمؤمنین کیست؟
رکن اولیاست
اولیاء چه کسانی هستند
که او باز رکن آنهاست؟
اینها را بفهمید ، خوب درک کنید
اولیاء آنهائی هستند که نص قرآن است
أُلا إنَّ أولیاءَ اللهِ لاخوفٌ علیهم ولا هم یَحزَنون
تمام عالم بدون استثناء همه مبتلایند به دو آفت
یکی ترس ، یکی حزن
ترس از چه ؟
از این که آنچه دارم نبازم
حزن از چه ؟
از آنچه ندارم چه جور به او برسم
همه در این بین ، بین الخوف والحزن گرفتارند
حالا کسانی که به مقامی رسیدند
که لاخوف علیهم و لاهم یحزنون ، اینها کیانند ؟!
این در قرآن است
اما مفسر قرآن ، خاتم پیغمبران است
او در بیان این أولیاء ، بیانش این است :
أولیاء الله کسانی هستندكه
نَظَروُا ، فَکَان نَظَرُهُم عِبَرةً
سَکَتُوا ، فَکَانَ سِکُوتُهُم ذِکراً
نَطَقُوا ، فَکَانَ نُطقُهُم حِکمَةً
مَشَوا بَینَ النّاسِ ، فَکانَ مَشیُهُم بَرَکَةً
نظر آنها عبرت است
مشی آنها ، قدم آنها برکت است
سکوتشان ذکر است
نطقشان حکمت است
اگر آجال مکتوبه الهیه بر آنها نبود
لَم تَقِرَّ أَروَاحُهُم فی أَبدانِهِم طَرفَةَ عَینٍ
شُوقاً إلی الصَّوَابِ وَ خُوفاً مِن العِقَابِ
این اکسیر أحمر که کجا پیدا می شود؟
اینها همگی من الأولین و الآخرین رکنشان امیرالمؤمنین است
حالا آن کسی که خودش رکن تمام اولیاء خداست
باید دید رکن او کیست
رکن او هم فاطمه زهراست
این است که چه کسی صدیقه کبری را شناخته است؟
که فهمیده زهراء کیست ؟
به قدری ساحت بلند است
بقدری مقام منیع است
که حتی در عالم بقاء هم
درک نمیشود زهرا کیست ؟
پرسید از امام ششم (علیه السلام)
چرا فاطمه، زهراء نامیده شده است ؟
جواب داد :
چون قصری ، خدا برای او ساخته است
آن قصر ، نه از طرف بالا ، متصل به جائی است
نه از این طرف اتکاء به استوانه ای دارد
فقط آن قصر معلّق به قدرتِ پروردگارِ است
صد هزار باب دارد
بر هر بابی هزار ملک است
این قصر ، آن اندازه با اهل بهشت فاصله دارد
که همان طوری که اهل زمین
به کوکب دری به آسمان نگاه می کنند
اهل بهشت به قصر او این جور می نگرند
این سرّ اسم زهراست
این گوهری است
که ستاره درخشان تمام اهل بهشت است
آنوقت همچون کسی رفت از این دنیا
چه جور از این دنیا رفت؟
اگر کسی می خواهد بفهمد
نمونه اش این است
گفت: « یا رسولَ الله! لَقَد استُرجِعَت الوَدیعَةِ
وَ أُخِذَت الرَّهینَة
وَ أخلِسَت الزَهراء
امانتی را که کسی می گیرد
إنَّ اللهَ یأمُرُکم أن تُوَدّوُا الأمانات إِلی أهلِها
این ودیعه ای بود که از پیغمبر گرفت
اما نگفت برگرداندم
گفت یا رسول الله! برگردانده شد
هر چه هست در این صیغه های مجهول است
و أخذت الرهینة
آن جمله ای که کمر شکن است
گفت و أخلِسَت الزهراء
زهرا ربوده شد
جائی از بدنت شکسته شده است؟
اگر استخوان انگشت بشکند چه حالی داری ؟
حالا اگر استخوان سینه بشکند
وقتی استخوان سینه بشکند، نفس نمیشود کشید
نود و پنج روز
سه روز بعد از پیغمبر استخوان سینه شکست
نود روز ، نود روز
به هر نفسی که کشید جان داد
نه یک مُردن است
در هر نفسی جان دادنِ است
وقتی آمد کنار بستر پیغمبر
سنی و شیعه نوشت است
چه جور آمده
با آن مشییی که مشی پیغمبر بود
با آن حال آمد
اما وقتی به پیغمبر تحویل داد کان کالخَیال
یعنی بدنی نبود ، شبهی بود
گفت : « یا رسول الله! فاستخبرها الحال »
خودت از او استخبار کن
خودت از او سوال کن
خواست بگوید یا رسول الله!
آنچه کشید به من هم نگفت
تو خودت از او بپرس که بر او چه گذشت
سَتُنَبِئُکَ ِابنَتُکَ
در این جمله فکر کنید
حق فاطمیه را اداء کنید
ای مردم ایران
ای کسانی که رهین بعثت پیغمبرید
چه سنی چه شیعه همه باید اجر رسالت را بدهند
قل لااسألکم علیه أجرا إلا المودّةَ فی القُربی
روز سوم جمادی الثانیه
برای اینکه أجر رسالت داده بشود
به أقربِ به خاتم انبیاء
اظهار مودت بشود
باید مملکت یک پارچه یازهراء بشود
در مقابل آن جنازه ای که نیمه شب
آن جور زیر خاک رفت
باید آن روز هر کس دل به علی ابن ابیطالب دارد
آنچه در توان دارد انجام بدهد
این وظیفه شعائر فاطمیه است
تضعیف شعائر فاطمیه تضعیف مذهب است
سبک شمردن شهادت صدیقه کبری
استخفاف به أمیرالمؤمنین است
کوتاهی ، تقصیر به حق خاتم النبین است
خاتمه کلام
صاحب عصر ولی وقت امام زمان
از شما انتظار دارد که برای آن بازوی ورم کرده
آن پهلوی شکسته
آن قبر مخفی
آن جنازه نیمه شب دفن شده
آنچه در قدرت دارید کار کنید