امیدواریم همه شما از خدام صدیقه کبری باشید. چنانکه گفتند: در فاطمیه شما جوانها دامن همت به کمر زدید و آن حق مظلوم و مهضوم را احقاق کردید.
بزرگترین خدمت امروز احیاء فاطمیه است.
قضیه حضرت زهرا امتیازش این است که مشتمل است بر دو رکن: هم تولی، هم تبری.
سبزوار مرکز علم بوده؛ شوخی نیست. در يك همچو شهری، در معقول مرحوم حاج ملا هادی سبزواری، در منقول مرحوم حاج میرزا حسین بزرگ، در شهادت اجتهاد او مرحوم میرازی شیرازی نوشته كه این مرد فکرش مثل ناقوره جوشش می کند. آن بلاد یک همچو ارکانی داشته و همه مملکت امروز خالی شده و این هم از بزرگترین مصائب است.
امیدواریم همه شما از خدام صدیقه کبری باشید. چنانکه گفتند: در فاطمیه شما جوانها دامن همت به کمر زدید و آن حق مظلوم و مهضوم را احقاق کردید.
بزرگترین خدمت امروز احیاء فاطمیه است.
قضیه حضرت زهرا امتیازش این است که مشتمل است بر دو رکن: هم تولی، هم تبری.
روز شهادت حضرت زهراء سلام الله علیها به حول و قوه خدا و به عنايت ولی عصر در این مملکت، علمی بلند كرد که کمر وهابیت را شکسته، دنیا را بیچاره کرده. آن پرده که می بینيد. وقتی فاطميه بپا شد ما فکر کردیم که ممکن است علمای ازهر یا علمای سعودی اعتراض کنند که این غوغا برای چیست؟ آن پرده را ترتيب داديم، و آن پرده یک كتاب شرح دارد. از قرآن شروع می شود و به سنت قطعیه تمام می شود. کمر همه علمای عامه را آن پرده می شکند. در مسجد اعظم که آنجا بحث ما در دنیا پخش می شود، اعلام کردیم که اگر تمام علمای عامه جمع بشوند فخر رازی هم زنده شود، از جواب این پرده عاجز است.
کلمه اول؛ قرآن: مَا آتَاكُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ آنچه پیغمبر به شما داد بگیرید.
بعد از این جمله داده ی پیغمبر را گفتیم: إن الله یغضب لغضب فاطمة ویرضی لرضاها.
امام منقدین عامه در رجال، عاجز شده از اشکال بر سند این روایت.
نتیجه این است: بعد از هزار سال نتوانستند انکار کنند این گفته پیغمبر را. آن وقت مسأله اين است: منتهای کمال بشر این است که به جایی برسد که خدا از او راضی شود و رضایت او بشود تابع رضای خدا و غضبش بشود تابع غضب خدا. مدلول این حدیث که مورد اتفاق تمام علمای مذاهب اسلام است، این است که رضا و غضب خدا تابع رضا و غضب فاطمه زهراست. این است که عقل سرگردان می شود. إن الله یغضب لغضب فاطمة ویرضی لرضاها.
بعد باز یک آیه آورديم: كسانی كه اذيت مي كنند خدا و رسول را لعنهم الله فی الدنیا وآلاخرة. این نص کلام خداست.
و بعد آن حدیث را از صحیح بخاری آوردیم: حديث اين است: فاطمة بضعة منی یؤذینی ما آذاها. فاطمه پاره ای از وجود من است اذیت او اذیت من است. به نص قرآن هم اذیت او موجب لعن خدا و پیغمبر است.
بعد هم دوتا شعر است.
علمای عامه را اين پرده منقلب کرده. بعضی از اساتید دانشگاه كه سنی مذهب اند این پرده را دیدند، بعد هم آن دو شعر را :
مسلمانان چرا شب دفن شد صدیقه کبری **** چرا گم شد نشان قبر آن انسیه حوراء
هنوز از رحلت ختم رسل نگذشته ایامی **** نگین خاتم پیغمبران بشکست واویلا
آن استاد سنی گفته بوده: ما باید برویم تحقیق کنیم که چه شد شب دفن شد، چه شد قبر مخفی شد با اين همه مقام.
حالا اگر نصیب شما این شده که روز شهادت حضرت زهرا کوشش کنید محیط آن شهر را منقلب کنید، این بزرگترين مرهم است بر جراحت قلب ولی عصر. اوست که می بیند چه بدنی زیر خاک رفته، اوست كه خبر دارد چه گذشته. آن روز آن شهر سیاه پوش می شود، تسلیت است به امام زمان؛ اگر او راضی شد رضای خداوند آنجاست.
سعی کنید اسمتان از این دفتر قلم نخورد. سال به سال باید آن روز عظمتش مضاعف شود. آنچه که از هيئات امسال بوده سال ديگر دو برابر بشود. اگر این قدم برداشته شد؛ خواه ناخواه نتیجه اش چیست؟
امیرالمؤمنین كيست؟ همان کسی است که شب نوزدهم ماه رمضان وقتی ضربت به سر او خورد جبرئیل بين زمين و آسمان فرياد زد: تهدمت والله ارکان الهدی. اين ندای جبرئيل بود اما خود او افتاد به محراب غرقه به خون، گفت: فزت ورب الکعبة.
کسی که هزار ضربت در غزوات پیغمبر بر بدنش وارد شد، یک آخ نگفت، یک آه نکشید، اما وقتی آن بدن را تحویل پیغمبر داد، گفت: نفسی علی زفراتها محبوسة، یا لیتها خرجت مع الزفرات.
این است که شهادت زهرا آبرویی برای خدمتگزارانش مهیا می کند که هنگام جان دادن، شب اول قبر، روز قیامت کبری سزای آن عمل را خواهید دید. آنچه که اسم شما را در این دفتر نگه می دارد و قلم بر اين اسم نمی خورد، این برنامه است: از امروز همه تان طبق این چند کلمه زندگی تان را منظم کنید:
اولا: بايد بدانید که ارتباط با آن مقام راهش چیست؟
اين کسی که امروز (چهارم شعبان) متولد می شود علی بن الحسین است. کجا ما شناختیم، کجا فهمیدیم. صحيفه سجاديه او زبور آل محمد است. در این صحیفه در هر دعایی شق القمری کرده. باب معرفة الله را به روی بشر باز کرده است. او کسی است که روز قیامت منادی ندا می کند: أین زین العابدین. قرآن بخوان، بعد بفهم امام چهارم کیست؟ مَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالْإِنْسَ إِلَّا لِيَعْبُدُونِ. نتیجه خلقت منحصر است در عبادت. نتیجه این است که زیور بشریت و زینت انسانیت، عبادت خداست. باز زینت تمام بندگان خدا از اولین تا آخرین، زین العابدین علی بن حسین است. امروز هم روز همچو کسی است.
پیشآمد نیمه شعبان که گفتنی نیست. آن کسی که در آن شب متولد می شود چه کسی است؟ قلب عالم امکان.
در زیارت او کلماتی است که عقل جمیع فقهای مذهب از شیخ طوسی تا شیخ انصاری متحیر است. شیخ طوسی علَم طایفه است. شیخ الطایفه محمد بن الحسن الطوسی هزار سال قبل این کتاب را نوشته، اسم این کتاب «مصباح المتهجد و صلاح المتعبد» است. در نیمه شعبان دعایی ذکر کرده از حجت خدا، در آن دعا غوغاست. اللهم (بحق لیلتنا هذه و مولودها) بارالها! به حق این شب و آن كس كه در اين شب متولد شد. زمان چه زمانی، حادثه ی زمانی چه حادثه ای؟ این دعا محیر العقول است. بعد می رسد به اوصاف امام زمان .آنجایی که هر بیانی الکن است، هر قلمی می شکند، این جاست:
سیف الله الذی لا ینبو و نوره الذی لا یخبو. اين دو كلمه چيست معنی اش؟
نهایت کمال بشریت دو کلمه است: یکی علم و یکی قدرت؛ دانایی و توانایی. این منتهای کمال انسان است. امام زمان در قدرت به کجا رسیده، در علم و حکمت به چه مقامی نائل شده؛ در این دعاست.
اما قدرتش: سیف الله، شمشير خداست اما آن شمشیری که کندی ندارد، سيف الله الذي لا ينبو. اما علمش به کجا رسیده؟ نوره الذی لا یخبو؛ شده نور خدا: اما آن نوری که خاموش شدنی نیست. امام زمان این است.
صد و بيست و چهار هزار پیغمبر از آدم تا خاتم، تمام ائمه معصومین از امیرالمؤمنین تا امام یازدهم آنچه آورده اند دو حرف از علم است؛ یعنی صحف آدم، صحف نازل بر نوح، زبور و مزامیر داوود، تورات موسی بن عمران، انجیل عیسی بن مریم، قرآنی که وَ نَزَّلْنَا عَلَيْكَ الْكِتَابَ تِبْيَانًا لِكُلِّ شَيْءٍ، آنچه از آنها ظاهر شد دو حرف است، ولی در زمان ظهور ولی عصر بعد از آن دو حرف، بيست و پنج حرف علم به زبان او در دنیا پخش می شود. این است مقام امام زمان. اين است مولود ولی عصر.
سعی کنيد کاری کنید که دست عنایت او بر سر یک یک شما باشد. فقط راه این است: اول: تقوا. چون مقام او مقام عصمت کبری است، راه به او بدون تقوا میسر نیست. هرچه از گناه پرهیز کنید به او نزدیکترید. اين كلمه اول است.
کلمه دوم: از امروز شروع کنید، از اول قرآن به قدری که می توانید هر روز قرآن بخوانید و آن قرآن را به شخص او هدیه کنید. این به مقتضای حدیث صحیح، کاری می کند که نظر آن حضرت که اکسیر اعظم خداست، به روح شما می خورد و وقتی خورد، آن دل را طلای ناب می کند. خاصیت نظر او این است.
فقه این مذهب بر اساس روایات است. روایت هم دو جهت دارد : یک سند، یک دلالت. کلید دلالت روایات علم اصول است . کلید سند روایات، علم رجال است. در علم رجال پایه گذار دو امر است: یکی توثیق خاص و یکی توثیق عام. پایه گذار توثیق عام، صاحب این قضیه ای است که الان می گویم و او ابو جعفر محمد بن قولویه که رکن ارکان مذهب حق است. مقام علمی او این است. توثیق او در رجال کامل الزیارات سند تمام فقهای مذهب، در استنباط است. این مقام صاحب این قضیه است.
خود او می گوید: سالی که قرامطه، حجرالاسود را از جای خودش برداشتند و بعد در فصل حج بنا بر این شد که حجرالاسود را به جای خودش برگردانند، من در آن سال بار سفر بستم که بروم به مکه. ناقل قضیه همچو شخصیتی است. کسی که تمام فقها، جمیع علما در ظرف هزار سال، متفق بر علم و وثاقت اویند، خود او می گوید: رسیدم به بغداد، وقتی که وارد بغداد شدم مبتلا به مرضی شدم که قدرت حرکت ديگر از من گرفته شد. دیدم که از چنین فیضی محروم شدم چون خبر داشتم که آن کسی که حجرالاسود را به جای خودش می گذارد، منحصراً امام زمان است. خاصیت حجر این است که اگر از جای خودش برداشته شد دیگر ممکن نیست در مقام، مستقر شود الاّ به دست امام زمان. در زمان حجّاج حجر الاسود از جای خودش منتقل شد. دستی كه نصب كرد زين العابدين بود. گفت: چون خبر داشتم كه آن كس كه اين حجر را به جای خود خواهد گذاشت ولی عصر است، به عشق دیدار او آمدم به مكه بروم، در بغداد اينچنین زمین گیر شدم. ابن هشام را به نیابت انتخاب کردم، گفتم تو برو به مکه چون من قدرت رفتن ندارم، یک نامه به تو می دهم. تو مترصد باش، ببین آن وقتی که حجرالاسود را می آوردند، آن کسی که حجر را به جای خودش می گذارد و مستقر می شود او کیست؟ وقتی او را دیدی به هر قدرتی که در توان داری کاری کن که به او برسی، این نامه مرا به او برسانی . ابن هشام گفت به نیابت ابا جعفر ابن قولویه از بغداد حرکت کردم برای تشرف به حج. روز هشتم بنا شد حجرالاسود را به مقام برگردانند. من عده ای را انتخاب کردم که بوسیله آن عده خودم را به رکن برسانم، ببینم حجر به دست چه کسی نصب می شود. دیدم حجرالاسود را با تشریفات آوردند. اعیان و اشراف آمدند، بزرگان قوم. هر کسی دست برد حجر را برداشت و گذاشت به مقرش؛ حجر برگشت، همه درمانده شدند. ناگهان دیدند جوانی اصفر اللون، بر چهره اش خالی است. چه قیافه ای، چه رخساری! اسم او اسم پیغمبر خاتم؛ کنیه او کنیه خاتم. شکل و شمایل او شکل و شمایل رسول اعظم. گفت: ناگهان دیدم این جوان پیدا شد، تمام صفوف باز شد. همه به این طرف و آن طرف افتادند بی اختیار، آمد و سنگ را برداشت، گذاشت در محلش، سنگ آرام گرفت. تا گذاشت سنگ را، برگشت. آنها که افتاده بودند پا شدند .آن غوغا تمام شد، من هم پشت سرش دوان دوان رفتم كه خودم را به او برسانم، او آهسته می رفت اما من می دویدم به جوری که مردم تصور کردند من دیوانه شدم. راه را باز می کردند و من دوان دوان و او آرام آرام. تا رسید به جایی که احدی نبود الا من و او. آنجا ایستاد و گفت: هات ما معک. آنچه كه همراه توست بده. من دست کردم نامه ابن قولویه را بیرون آوردم، دادم به دستش. هنوز نامه را باز نکرده فرمود: به او بگو: امسال سال مرگ تو نیست، از این مرض بهبودی پیدا می کنی. سی سال دیگر آماده باش. سال سی ام بعد از امسال سال مرگ توست.
این است لوح محفوظ خدا. این است آن نوراللهی كه لا يخبوا، به تمام عالم وجود محیط . نامه ابن قولویه را باز نکرده، خوانده و تمام آجال و مقدارت عالم همه زیر نظر اوست و بعد خبر می دهد تو از این مرض به سلامت در می آیی و سی سال دیگر هم می میری. سال سی ام شد؛ ابن قولويه آماده مرگ شد. به او گفتند تو بلایی و مرضی نداری؟ گفت این امر قابل برگشت نیست؛ خبری که او داده محقق است. همان سال ابن قولويه رفت، ولی عصر اين است. شب و روز عالم به او وابسته است. همه عالم هستی، دور محور وجود او می گردد.
اگر امسال این توفیق حاصل بشود، شب نیمه شعبان، ساعت ۱۱، سرتاسر این مملکت دست به دعا بردارد که ان شاء الله خواهد شد و این سنت هر ساله در این مملکت اجرا می شود، در آن ساعت زنها، مردها، کوچک و بزرگ، عالم و جاهل دست به دعا بردارد، آن دعا با نفس بندگان گمنام خدا به درگاه خدا به اجابت برسد، فرج آن حضرت نزديك شود و به حول و قوه خدا همه مشکلات دین و دنیای مردم به برکت عنایت او حل می شود.
امیدواریم همه شما مخصوصا دانشگاهیان کاری کنید که دانشگاه منقلب بشود. راه انقلاب هم دو کلمه است: قرآن و امام زمان ـ إنی تارک فیکم الثقلین کتاب الله وعترتی لن یفترقا حتی یردا علیّ الحوض لن تضلوا ما إن تمسکتم بهما أبدا. هر روز قرآن را ترک نکنید و به او هدیه کنید. نفس شما منقلب خواهد شد، دیگران را هم متأثر خواهد کرد. ان شاء الله این عمل بوسیله شما از هر کسی که صادر بشود هم در نامه او نوشته می شود و هم در نامه شما.
از این زندگی استفاده کنید. اولا: آن قرآن چه اثری دارد؟ امام ششم فرمود: به هر حرفی... به هر حرفی - نه کلمه ای و آیه ای - هر حرفي که از دهان آن قرآن خوان دربیاید، به آن حرف، خدا به او ده حسنه می دهد، ده گناه از نامه عملش محو می کند، ده درجه هم در آخرت به او عنایت می کند. بعد خود امام ششم فرمود: الم. عجب این است این بیان و بعد فرمود: الم، در الف لام میم سی حسنه خدا می دهد و سی گناه محو می کند و سی درجه هم عنایت می کند. نود مطلب در الف لام میم است. هر حرفی این اثر را دارد . آن وقت مهم این است: وقتی من و تو قرآن بخوانیم آن قرآن اگر قرآن ماست حدش این است که اين روايت معتبر مبين است به هر حرفی ده حسنه ثبت، ده سیئه محو، ده درجه اعطاء، اما اگر آن قرآن را به خود امام زمان هدیه کردید، آن قرآن می شود قرآن او. دیگر گفتنی نیست اثر آن قرآن چه خواهد شد .
اللهم کن لوليک الحجة بن الحسن صلواتک عليه وعلي آبائه، في هذه الساعة وفي کل ساعة وليا وحافظا وقائدا وناصرا ودليلا وعينا حتي تسکنه أرضک طوعا وتمتعه فيها طويلا.
اللهم صل وسلم علی ولیک و حجتک و خلیفتک فی خلقک عدد ما فی علمک صلاة دائمة بدوام ملکک و سلطانک و اصلح کل فاسد من امور المسلمین .