• سایت رسمی دفتر حضرت آيت الله العظمى وحيد خراسانى

    بیانات معظم له به مناسبت اربعین ۱۴۳۹ قمری


    بیانات معظم له به مناسبت اربعین ۱۴۳۹ قمری

    بسم الله الرحمن الرحیم
    الحمد لله رب العالمین و صلی الله علی سیدنا محمد و آله الطاهرین سیما بقیة الله فی الارضین و اللعن علی اعدائهم الی یوم الدین .
    ایام تعطیل ماه صفر است. سعی کنید همه تان زندگی تان آینه ی قرآن باشد . ایام تحصیل، تفقه در دین ؛ ایام تعطیل، تبلیغ شرایع دین . این زندگی مظهر قرآن است. لیتفقهوا فی الدین و لینذروا قومهم این دوم . لیتفقهوا فی الدین. ایام تحصیل؛ لینذروا قومهم، ایام تعطیل؛ این فرصت را از دست ندهید .
    ارزش چقدر است؟ این حدیث محیر العقول است. روایت سندش محکم اما متن : خدا به موسی فرمود: اگر دو کار بکنی هر یک از این دو ارزش صد سال قیام تمام لیالی و صیام تمام ایام. صد سال شب تا به صبح نماز، هر روز روزه، این عمل یک کفه، صد سال نماز و روزه کل لیالی و ایام یک کفه. موسی بن عمران مخاطَب و مخاطِب خدا. بهتش زد! گفت: پروردگارا! یک عمل صد سال، آن هم قیام لیل و صیام نهار؟ خطاب آمد: آری! پرسید: کدام است این گمشده؟ جواب آمد: یکی رد آبق . دوم ارشاد ضال. پرسید تفسیر این دو کلام چیست؟ فرمود: رد آبق این است یک گناهکار را توبه بدهی ؛ ارشاد ضال هم این است یکنفر را به امام زمانش آشنا کنی.
    ما قدر این عمر را نمی دانیم. این تعطیل، فرصتی تا همچو گوهری به دست آورید.
    برنامه هر سفری سه مطلب باشد: اول: تحکیم عقاید؛ دوم: تهذیب اخلاق؛ سوم: تعلیم احکام .
    بعد این عمل اما اثر و جزا : مَنْ أَحْيَاهَا فَكَأَنَّمَا أَحْيَا النَّاسَ جَمِيعًا. قال الإمام علیه السلام : تأویلها الأعظم... تاویل اعظم احیاء نفس عبارت است از این که یکی را از یک ضلالی خارج کنید به هدایتی واصل کنید . موضوع این است: من ضلال إلی هدی. هردو نکره. تارة من الضلال إلی الهدی ، اما متن این نیست؛ من ضلال إلی هدی ، یعنی یک مسئله یاد بدهی در نماز، عبادات ، معاملات ، عقود ، ایقاعات ، احکام ؛ یک گنهکار را توبه بدهی می شود صد سال قیام لیالی، صیام تمام ایام .این برنامه تعطیل.
    اما مهم این است : ما عمرمان گذشت و نفهمیدیم مطلب اهمیتش چقدر است. مرحوم حائری فحلی بود این حوزه یک میوه درخت وجود اوست. در مجلس میرزای شیرازی او نوحه می خواند میرزای شیرازی سینه می زد. این آن روز بود، این هم امروز .
    افسوس که نفهمیدیم سید الشهدا کیست. فقه حدیث بسیار مهم است. روایت یک باب است درایت یک باب. قرآن بخوان تا بفهمی ایمان چیه و مؤمن کیست.
    إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ - إنّما مفید حصر است وضعاً - إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِينَ إِذَا ذُكِرَ اللَّهُ وَجِلَتْ قُلُوبُهُمْ – این اول. دوم: - وَإِذَا تُلِيَتْ عَلَيْهِمْ آيَاتُهُ زَادَتْهُمْ إِيمَانًا – اما سوم: وَعَلَى رَبِّهِمْ يَتَوَكَّلُونَ . آن ایمان و این هم علامات ایمان.
    آن وقت مؤمنی که یک سوره در قرآن در وصف مؤمن نازل شده: قَدْ أَفْلَحَ الْمُؤْمِنُونَ، الَّذِينَ هُمْ فِي صَلَاتِهِمْ خَاشِعُونَ ، وَالَّذِينَ هُمْ عَنِ اللَّغْوِ مُعْرِضُونَ- این اول. آخر: - أُولَئِكَ هُمُ الْوَارِثُونَ ، الَّذِينَ يَرِثُونَ الْفِرْدَوْسَ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ .
    این مؤمن، آن هم ایمان، آن وقت این روایت باید طرح شود : سید -اعلی الله مقامه - بیانش این است. این روایت از ابی محمد الحسن العسکری فرمود : عَلَامَاتُ الْمُؤْمِنِ خَمْسٌ صَلَاةُ الْإِحْدَى وَ الْخَمْسِينَ – این اول. دوم: - وَ زِيَارَةُ الْأَرْبَعِين- سوم:- وَ التَّخَتُّمُ بِالْيَمِينِ –چهارم: - وَ تَعْفِيرُ الْجَبِينِ –پنجم: - وَ الْجَهْرُ بِ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ.
    زیارت اربعین علامت ایمان است ، ایمان هم در قرآن آن است. این زیارت غریب و بعید ندارد. همه تان بعد از این مجلس وضو بگیرید، بروید بالای بلندی، سه مرتبه بگویید: صلی الله علیک یا أبا عبد الله ، می شوید زائر اربعین و صاحب علامت ایمان و مؤمنین.
    مردم نشناختند او کیست. یک جمله محیر العقول است و آن جمله این است : اشهد... اشهد... - این بیان رأس و رئیس مذهب است - اشهد لقد اقشعرت... اقشعرار یک لرزه خاصی است بر اندام. استخوان ها پیچیده می شود. - اشهد لقد اقشعرت برای چه؟ برای خون تو اظلة العرش مع أرواح الخلائق. این اول.
    دوم چیست؟ ما یری... دائره ما یری چقدر است؟ از عرش تا فرش، از اعلا علیین تا اسفل سافلین، این ما یری . اما ما لا یری. خبر دار از آن عالم کسی نیست الا خدا . همه ما یری و همه ما لا یری یک وقت گریه کرد. کی؟ آن وقتی که سر روی نیزه رفت. چه کرد؟ کاری کرد که اگر خدا بخواهد شرح این حدیث بیان بشود من زار الحسین بکربلا کان کمن زار الله فی عرشه. عاشورا این است . کربلا شد عرش خدا و زیارت او شد زیارت ذات خدا . این یک جمله .
    جمله دیگر : سکن دمک فی الخلد . ریشه این جمله چیست؟ ریشه این جمله در رؤیای ام سلمه است. ناگهان اهل مدینه دیدند صدای شیون از خانه پیغمبر بلند. همه سراسیمه دویدند. ابن عباس رفت در اندرون. دید ام سلمه روی خاک افتاده. گفت چه پیش آمده؟ گفت الآن خواب دیدم خود پیغمبر را. اما چه جور. جوری که هرگز ندیده بودم. گفت چه جور. دیدم سرش برهنه بود پایش هم برهنه موی سر پریشان یک شیشه خون به دستش پرسیدم یا رسول الله چه خبر است؟ فرمود این شیشه را خدا به من داد خون گلوی حسین را در قتلگاه در این شیشه بگیرم برسانم به اعلا علیین . امام ششم فرمود: پیغمبر آن شیشه خون را به طاق عرش گذاشت، از وقتی که آن شیشه بر آن طاق گذاشته شد تا قیامت آن قائمه می لرزد. این خون او، آن هم کربلای او.
    ابوحمزه ثمالی گفت: در حکومت آل مروان که امر شدت یافت، شبها پیاده برای زیارت قبر سیدالشهدا می رفتم ، رسیدم به نینوا، خواستم بروم به حائر، یکی آمد سر راه بر من گرفت. پاسی از شب گذشت، باز خواستم بروم او جلو گرفت. بار سوم گفتم: شب صبح می شود آل مروان مرا می بینند می گیرند . گفت: امشب این حرم قرق موسی بن عمران است. گفتم: چرا ؟ گفت موسی حاجتی داشته ،مدتی از خدا درخواست کرده، امشب به او اجازه داده شده بیاید تحت قبه، حاجت موسی برآورده بشود. این است سیدالشهدا.
    که او را شناخت؟ خاک قبر او آیه قرآن است. قرآن شفاست تربت او هم شفاست. تحت قبه او اجابت دعای انبیا و اولیاست.
    ختم کلام فصل الختام محشر است آن وقتی که شدت یوم الحساب به حدی می رسد که از آدم تا عیسی بن مریم همه می گویند: وانفسا . در این گیر و دار جبرئیل نازل می شود بر سر قبر صدیقه کبری. او را از قبر بیرون می آورند سوار بر هودجی می کنند باطنها عفوالله ظاهرها رحمة الله. می آورند در قائمه عرش خدا، وقتی آوردند دست می کند از زیر معجر، یک پیراهن کهنه غرقه به خون در می آورد، بر سر می گذارد، همه محشر فصل الختام در این کلمه است.
    امام حسین این است. این اولش قنداقه رفت به آسمان. وضع این بود. به دنیا آمد. صدیقه کبری روی دست این پسر را گرفت، گذاشت به دامن خاتم انبیا. پیغمبر زبانش را در دهان او گذاشت شیر مکید، بعد از این قضیه قنداقه رفت به آسمان ، بال و پر به فطرس بی بال و پر. این روز اول اما روز آخر . از روز آخر کسی خبر ندارد. مطلب مندرج در این آیه است: يَا أَيَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ اما اطمینان النفس به چه حد؟ در حدی است که جبرئیل مبهوت. بعد از نهر علقمه، بعد از آمدن سر نعش اشبه الناس خلقا و خلقا و منطقا برسول الله ، بعد از نماز بر جنازه غرقه به خون طفل ششماه، اطمینان نفس در این حد رضاً بقضائک وتسلیما لأمرک یا غیاث المستغیثین این اطمینان به نفس اما راضیة مرضیة ؛ دو کلمه ؛ شرح این دو کلمه برای وقت دیگر.
    سعی کنید همه هیئت ها را وادار کنید در اربعین بیرون بیایند هر هیئتی بیرون بیاید تسلیت قلب امام زمان است او خبر دارد چه گذشت. گفت یا جدا ! یا جدا ! لَئِن اَخَّرتَنِي اَلدُّهُورُ وَ عاقَني عَن نَصرِکَ المَقدُور لَاَبکِينَّکَ صَباحَاً وَ مَساءَ ، شب گریه ، روز گریه اما چه گریه ای اگر اشکم کم شود به جای اشک بر سر بریده تو خون گریه می کنم.
    السلام علیک یا اباعبدالله و علی الارواح التی حلت بفنائک علیک منی سلام الله ما بقی اللیل والنهار
    اما زوار اربعین همه به نیابت امام هشتم بروند. در بین راه هم شب و روز سوره قل هو الله احد را بخوانند

    در خواست شما با موفقیت ثبت شد

    OK
  • صفحه نخست
  • اخبار
  • صوتی و تصویری
  • بیانات
  • بیانات برگزیده
  • مراسم دفتر
  • درس ها
  • تفسیر قرآن کریم
  • احکام شرعی
  • مسائل شرعی
  • سؤالات شرعی
  • ارسال استفتاء
  • ارشادات
  • نکته ها و حکایت ها
  • رهنمود ها و توصیه ها
  • اعتقادی و اخلاقی
  • آثار و تألیفات
  • کتاب ها
  • اشعار معظم له
  • زندگینامه
  • ارتباط با ما
  • دفتر مرجعیت
  • تماس با ما