• سایت رسمی دفتر حضرت آيت الله العظمى وحيد خراسانى

    امروز روز بحث تفسیر است ولی قرآن ناطق، روح قرآن ، آن کسی که قرآن به او باقی است الی یوم القیامه ، او کیست؟
    ما همه آشنا هستیم با روز عید غدیر ، اما درک این روز ، امری است که بدون مبالغه ، کل بشر عاجز اند از درک . چرا؟ هر گفته ای باید توأم با منطق و استدلال باشد.


    بیانات آیت الله العظمی وحید خراسانی-مد ظله- به مناسبت عید سعید غدیر۱۴۳۴
    امروز روز بحث تفسیر است ولی قرآن ناطق، روح قرآن ، آن کسی که قرآن به او باقی است الی یوم القیامه ، او کیست؟
    ما همه آشنا هستیم با روز عید غدیر ، اما درک این روز ، امری است که بدون مبالغه ، کل بشر عاجز اند از درک . چرا؟ هر گفته ای باید توأم با منطق و استدلال باشد.

    بسم الله الرحمن الرحیم
    الحمد لله رب العالمین وصلی الله علی سیدنا محمد وآله الطاهرین سیما بقیة الله في الأرضین واللعن علی أعدائهم إلی یوم الدین
    امروز روز بحث تفسیر است ولی قرآن ناطق، روح قرآن ، آن کسی که قرآن به او باقی است الی یوم القیامه ، او کیست؟
    ما همه آشنا هستیم با روز عید غدیر ، اما درک این روز ، امری است که بدون مبالغه ، کل بشر عاجز اند از درک . چرا؟ هر گفته ای باید توأم با منطق و استدلال باشد.
    شناختن روز غدیر متوقف است بر سه مطلب: یکی: معرفت خود این روز ، که روز با این که مشترک است از حیث زمان با بقیه ایام ، چه امتیازی داشته که انتخاب شده برای این زمانی خاص . هر زمان لایق هر زمانی نیست . همه جزئیات عالم به معیار است و حساب. وکل شئ عنده همه مقداری دارد و قدری ، معرفت خود اوست.
    دوم : این روز، روز چیست و چه شده است در این روز؟ این بحث دوم.
    سوم: روز کیست؟
    در آن "چه" و در این "که" ، عقل کل ، کل عقل باید دید چه گفته ؟ چون جز او نه کسی خبر دارد آن روز چه روزی است و روزِ چیست؟ و روزِ کیست؟ پس معرفت متوقف بر این سه قسمت است .
    بهتر این است که از خود او کمک بگیریم.
    شیخ المحدثین صدوق در امالی روایتی را نقل می کند که ما قسمتی از آن را تعرض می کنیم:
    عن الصادق ، عن آبائه (عليهم السلام)، قال : قال رسول الله (صلى الله عليه وآله) : يوم غدير خم أفضل أعياد أمتي ؛ این جواب سؤال اول. خود زمان خصوصیتش این است : أفضل أعياد أمتي .
    عیدی که در آن عید کسانی که به مهمانی خدا دعوت شدند، شهر الله را به صیام و قیام گذراندند، عید آن شهر در مقابل این عید، نسبتش نسبت فاضل به افضل است . آن حج بیتی که واختار من خلقه سماعا أجابوا له دعوته ، وصدقوا كلمته ، ووقفوا مواقف أنبيائه ، آن عیدی که برای آن مقامی قرار داده شده که جعله سبحانه للإسلام علما ، وللعائذين حرما ، باز هم نسبت آن عید که عید اضحی است به روز غدیر، نسبت فاضل به افضل است. این قسمتی از ما یتعلق بنفس زمان.
    اما آن روز ، روز چیست؟ و این جا است که کمیت عقل لنگ است . وهو اليوم الذي أمرني الله -تعالى ذكره- بنصب أخي علي بن أبي طالب علما لامتي ، يهتدون به من بعدي ، وهو اليوم الذي أكمل الله فيه الدين ، وأتم على أمتي فيه النعمة ، ورضي لهم الاسلام دينا ،
    نسبت به "چه" که روز، روز چیست، سه مطلب است. در کلمه اولی ، تمام عقول متحیر است ، چون فهم مطالب ساده نیست . روایت غیر از درایت است . اول مطلب این است: وهو اليوم الذي أكمل الله فيه الدين . دین را باید شناخت. باز مرجع قرآن است: أَفَغَيْرَ دِينِ اللَّهِ يَبْغُونَ وَلَهُ أَسْلَمَ مَنْ فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ . إِنَّ الدِّينَ عِنْدَ اللَّهِ الْإِسْلَامُ . آن اسلامی که عند الله دین است و عظمتش در حدی است که ابراهیم بعد از مقام خلّت و بنای کعبه ، و اسماعیل بعد از آن ذبح عظیم ، هنگام بنای کعبه دعایشان فقط این دین است: رَبَّنَا وَاجْعَلْنَا مُسْلِمَيْنِ لَكَ وَمِنْ ذُرِّيَّتِنَا أُمَّةً مُسْلِمَةً لَكَ ، آن وقت همچو دینی از اول تا آخر ناقص است؛ فقط به یک کلمه کامل شد و آن کلمه چه بود؟ امرنی ربی تعالی ذکره . کلمات حضرت در مواقع خاص حساب های دقیقی دارد، اینجا تعالی ذکره است . غوغا است این کلمات .
    اکمل دین را، به چه کامل کرد؟ به این که امر کرد به من...؛ او آمر و من مأمور. آمر کیست؟ مأمور کیست؟ متعلق امر چیست؟ با فهم آن دو طرف این طرف فهمیده می شود . مأمور ابراهیم نیست، موسی نیست، عیسی نیست، آن ها همه دون این متعلق هستند، مأمور شخص اول عالم است.
    متعلق امر چیست؟ متعلق امر این است:
    أمرني الله - تعالى ذكره - بنصب أخي علي بن أبي طالب علما لامتي ، غایت چیست؟ يهتدون به من بعدي، اینجا سرّ کمال دین است . تمام بعثت انبیاء ناقص بود و به خاتم تمام شد؛ تمام نزول کتب از صحف آدم تا انجیل عیسی همه ناقص بود و به قرآن تمام شد ؛ اعظم الرسل و اکمل الکتب باز ناقص بود، به علی کامل شد. این است فهم مطلب. چرا؟ برهانش چیست؟
    پیغمبر، معلم کل است، امام تمام انبیاء است ، قرآن، کتاب اوست ، اما این کتاب ، که ثمره وجود اوست بدون مبیّن ؟ بدون مفسّر؟ بدون آن کسی که محکمات را از متشابهات ، عام را از خاص ، مطلق را از مقید، عزائم را از رخص، محکمات را از متشابهات، بطون و تخوم این کتاب را، کتابی که لایدرک قعره، همچو کتابی بدون مبین آیا کامل است یا ناقص؟
    وَنَزَّلْنَا عَلَيْكَ الْكِتَابَ تِبْيَانًا لِكُلِّ شَيْءٍ ، آیا کیست که از این کتاب کل شی را استخراج کند؟ پس نتیجه این شد که این روز، روز چیست؟ اگر نبود تمام بعثت انبیا از آدم تا خاتم همه ناقص بود، تمام نزول کتب از صحف تا قرآن همه ناقص بود. الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ ،
    بعد نوبت می رسد که روز کیست:
    ثم قال (صلى الله عليه وآله) : معاشر الناس!، اصلا گفتنش قلب را می لرزاند تا برسد به فهمش. ثم قال (صلى الله عليه وآله) : معاشر الناس! إن عليا مني وأنا من علي . قیامتی است اینجا . إنّ ... . ابتدای کلام این است: معاشر الناس! ، طرف خطاب عموم ناس است الی یوم القیامه، إنّ ، محقّقا ، علی از من است ، من هم از علی هستم. آن وقت در این جمله چه کرد؟ خوب فکر کنید.
    دایره را دیدید؟ قطر دارد، اما آن قطر بی دایره معنی ندارد. کاری کرد که حجت را بر عالم تمام کرد، خودش را گذاشت وسط ، علی را دور خودش محیط کرد. خوب فکر کنید لفظ را تا برسید به معنی.
    إن عليا مني - اول علی، آخر علی - إن عليا مني وأنا من علي ، علی از "من" است . "من" چیست؟
    ابن سینا عصاره عمرش کتاب اشارات است، در اشارات اشاره ای دارد، در آن اشاره بحث انیّت است که انیت چیست؟ من چیست؟ این، دست من است، این، پای من است، این، سر من است، این چشم من است، پس "من" چیز دیگری است . علی منّی ، از آن انیت علی پیدا شد. این مطلب اول .
    غوغا در کلمه دوم است: انیت من هم از علی است، این یعنی چه؟ اینجا است حیرة الکمل . إن عليا مني وأنا من علي
    خلق من طينتي، دوم . تا آنجا دو تا شد.
    سوم :... خوب دقت کنید اهلش. إن عليا مني – اول- وأنا من علي – دوم - خلق من طينتي –سوم- وهو إمام الخلق بعدي ،... وهو إمام الخلق... کل خلائق، مأمور، او منحصرا امام ، يبين لهم ما اختلفوا فيه من سنتي . پنجم این بود، يبين لهم ما اختلفوا فيه من سنتي ،
    ششم: وهو أمير المؤمنين، امیر المؤمنین را فهمیدید یعنی چه؟ سوره مؤمنون را بخوان، بعد ببین. قَدْ أَفْلَحَ الْمُؤْمِنُونَ الَّذِينَ هُمْ فِي صَلَاتِهِمْ خَاشِعُونَ وَالَّذِينَ هُمْ عَنِ اللَّغْوِ مُعْرِضُونَ ، همچو کسانی امیرشان علی بن ابن طالب است.
    إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِينَ إِذَا ذُكِرَ اللَّهُ وَجِلَتْ قُلُوبُهُمْ وَإِذَا تُلِيَتْ عَلَيْهِمْ آَيَاتُهُ زَادَتْهُمْ إِيمَانًا وَعَلَى رَبِّهِمْ يَتَوَكَّلُون
    المؤمن اعز من الکبریت الاحمر. علی باز امیر این جمع است.
    وهو أمير المؤمنين ، وقائد الغر المحجلين ، ويعسوب المؤمنين ، وزوج سيدة نساء العالمين .
    همه خصوصیات نسبی، حسبی ، سببی را بیان کرد، که روز، روز همچو کسی است.
    ختم کلام... مهم این است...
    از کجا شروع شد، به کجا ختم شد؟ شروعش از اینجا بود: إن عليا مني ، این اول، شروع مطلب ، ختم کلام: وأبو الأئمة المهديين .
    این است سه کلمه : روز چه روزی است؟ روز چیست؟ روز کیست؟ اما آن کسی که روز، روز اوست به این سادگی قابل درک نیست. ختم کنیم کلام را اگر وقت باشد ، نتیجه روشن می شود. ختم کلام این است:
    أبی - روایت از جهت سند غوغا است- أبي ، عن ابن أبي عمير عن ابن أذينة عن أبي عبد الله ( عليه السلام ) قال : الذي عنده علم الكتاب هو أمير المؤمنين ( عليه السلام ) ، وسئل عن الذي عنده علم من الكتاب أعلم أم الذي عنده علم الكتاب ؟ فقال : ما كان علم الذي عنده علم من الكتاب عند الذي عنده علم الكتاب إلا بقدر ما یأخذ بعوضة بجناحها من ماء البحر.
    این است علی بن ابی طالب . علی کسی است که عنده علم الکتاب. بعد سؤال کرد: من عنده علم من الكتاب تخت بلقیس را به یک چشم بهم زدن حاضر کرد، تمام جبال و قراوی را در نوردید، این قدرت را نشان داد، پرسید از مقایسه بین او و این ، فرمود: آن کسی که عنده علم من الکتاب که آصف است، خود سلیمان است، خود داوود است، همه اینها عندهم من الکتاب است ، نسبتشان به آن کسی که عنده علم الکتاب ، از جهت فضل این است: به اندازه ای که یک پشه ای از آب دریا بردارد، آنچه نزد آنها هست همین قدر است، آنچه نزد علی بن ابی طالب است، تمام بحر است.

    در خواست شما با موفقیت ثبت شد

    OK
  • صفحه نخست
  • اخبار
  • صوتی و تصویری
  • بیانات
  • بیانات برگزیده
  • مراسم دفتر
  • درس ها
  • تفسیر قرآن کریم
  • احکام شرعی
  • مسائل شرعی
  • سؤالات شرعی
  • ارسال استفتاء
  • ارشادات
  • نکته ها و حکایت ها
  • رهنمود ها و توصیه ها
  • اعتقادی و اخلاقی
  • آثار و تألیفات
  • کتاب ها
  • اشعار معظم له
  • زندگینامه
  • ارتباط با ما
  • دفتر مرجعیت
  • تماس با ما