مسؤولیت، فوق تصور است، منتهی کو درک مطلب ...
بذل مهجته فیک لیستنقذ عبادک من الضلالة . این جمله کمر شکن است منتهی برای فقهاء، آنهائی که به عمق مطلب رسیده اند . بذل مهجته فیک . گفتنش طاقت فرساست تا برسد به درکش . بذل کرد . بذل چیست ؟ دادن چیزی است بی غرض، بدون این که منتظر جزائی باشد. این بذل است. آن وقت چه بذل کرد؟ مهجته. خون دل کسی که مقامش در حدی است... آن حد چیست . آن حد این است:
روزی از روز محشر سنگین تر نیست . یوم القیامة. يَوْمَئِذٍ يَصْدُرُ النَّاسُ أَشْتاتاً لِيُرَوْا أَعْمالَهُم . چه روزی است ! متن قرآن، کلام الله این است: يا أَيُّهَا النَّاسُ اتَّقُوا رَبَّكُمْ إِنَّ زَلْزَلَةَ السَّاعَةِ شَيْءٌ عَظيم. یک لرزه آن روز به قدری مهم است که خدا می فرماید: شَيْءٌ عَظيم. وبُسَّتِ الْجِبالُ بَسًّا فَكانَتْ هَباءً مُنْبَثًّا. آن زلزله کوه ها را در آن واحد هباء منبث می کند. ذره ها را دیده اید وقتی آفتاب می تابد شعاع که می افتد ذره هایی پیدا می شود. آنها هباء منبث است. آن زلزله کوه ها را به این صورت در می آورد. با من و تو چه می کند؟ بعد نص کلام خدا این است: يَوْمَ تَرَوْنَها تَذْهَلُ كُلُّ مُرْضِعَةٍ عَمَّا أَرْضَعَتْ وَتَضَعُ كُلُّ ذاتِ حَمْلٍ حَمْلَها ، مادر فرزند را فراموش می کند . بعد خطاب به خود پیغمبر است: وَتَرَى النَّاسَ سُكارى وَما هُمْ بِسُكارى؛ تو می بینی مردم مست اند . الناس . کلمه الناس عمومش چقدر است؟ همه در این حالت اند. وَما هُمْ بِسُكارى وَلكِنَّ عَذابَ اللَّهِ شَديد ؛ از شدت عذاب این جورند.
آن وقت همچو روزی، با این عظمت که شدت به جائی می رسد که همه انبیا به ستوه می آیند؛ فَلَنَسْئَلَنَّ الَّذينَ أُرْسِلَ إِلَيْهِمْ وَلَنَسْئَلَنَّ الْمُرْسَلين. وقتی ابراهیم را پای میز حساب بیاورند، چه خبر است؟ آن وقت آن مهجه که بذله فی الله ، فصل الخطاب آن روز است. ارزش آن خون این است. ختم محشر فقط به خون اوست. این طبق حدیث صحیح است. آن وقت یک همچو خونی را بذل کرد، بعد تعلیل این است: لیستنقذ عبادک من الضلالة ؛ برای این که بندگان تو را از گمراهی استنقاذ کند.
مسؤولیت این قدر سنگین است. آن وقت شما کارتان در این سفر چیست؟ دو کار است: - اینها را خوب درک کنید - یکی جهل جاهلی را برطرف کنید در دین خدا. یکی گمراهی را استنقاذ کنید. کار شما غیر از این دو کار است؟ آن دو کار، نتیجه بذل آن مهجه است. این است آن مسؤولیت سنگین. بذل مهجته فیک لیستنقذ عبادک من الضلالة وحیرة الجهالة.
وظیفه دو کلمه است. خدا کمک کند این دو کلمه به سامان برسد: یکی کسی را از گمراهی درآوردن ؛ یکی حیرت جاهلی را در دین برطرف کردن. پس مسؤولیت معلوم شد. همه گرفتاریم ، بدهکاریم. بدهکار کی؟ طلبکار کیست؟ طلبکار خون سیدالشهدا است. بدهکار هم ما بیچاره ها. خدا کمکی کند
مددی گر به چراغی نکند آتش طور
چاره تیره شب وادی ایمن چه کنم
افسوس که ما وظیفه را نشناختیم. عمره گرانمایه از دست رفت. وقتی فهمیدیم که نتوانستیم. وقتی توانستیم نفهمیدیم. مگر خدا ما را ببخشد. السلام علیک یا رحمة الله الواسعة ویا باب نجاة الامة. باز هم چشم امید به رحمت اوست. رحمت واسعه الاهیه سیدالشهداء است. اللهم إن لم أكن أهلا أن أبلغ رحمتك فان رحمتك أهل أن تبلغني. اگر ما اهل نیستیم اما او اهل هست که رحمتش را به ما برساند منتهی راه رسیدن به رحمت او چیست ؟ این است که امشب که رفتید از اینجا، توسل کنید به ولی عصر، از او استمداد کنید که در این سفر شما را کمک کند که چه بکنید .
چه باید کرد که گفته ها اثر کند؟ گفته ها چرا اثر نمی کند؟ هر گفته ای بذری است که پاشیده می شود. خوب دقت کنید چرا؟ اولا: بذر باید سالم باشد؛ بذر پوسیده که سبز نمی شود. چرا گفته ها اثر نمی کند ؟ چون گفته ها بذر است، وقتی من ناپاکم، گفته من هم ناپاک است. پس باید اول خود را تهذیب کرد. از این جا باید شروع بشود. همه باید توبه کنیم. کرم الی غیر النهایة است. می بخشد: ان الله یغفر الذنوب جمیعا. برگردیم بسوی او، کمک کند ما را.
دو شرط در گفتار لازم است: يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَقُولُوا قَوْلاً سَديدا. اصلا معجزه است هر جمله ای. همه مطالب در قرآن است. اول: اتقوا الله، بعد: قولوا قولا سدیدا، اول: تقوا ، بعد آن گفته گفتاری باشد ریشه دار نه بافتن . بلکه راه تبلیغ دو کلمه است: قرآن . روایات اهل بیت. سوم دیگر نیست. قول زید و عمرو را بگذار کنار. روزنامه برای مردم نخوانید ، سیاست نبافید . فقط قرآن؛ کلمات اهل بیت. آن تقوا، این قول سدید، بعد دیگر تمام است.
بعد چه کنیم که این بذر به ثمر برسد. خب بذر سالم. اما در زمین شوره زار هرگز به ثمر نمی رسد. زمین را باید اصلاح کنیم. روز اول که منبر رفتید این کار را حتما بکنید: اولا خودتان از امشب. بعد هم به مردم از وقتی که منبر می روید، سفارش کنید حتما قرآن را بخوانند. آن قرآن آن زمینه را آماده می کند که کلام شما مؤثر بشود. همه این ها حکمت است، ریشه دارد؛ قال رسول الله: ان القرآن ربیع القلوب. اصلا بهت انگیز است هر جمله ای. اگر خدا توفیق بدهد اگر این جمله ها را بتوانیم وقتی شرح می دهیم. قرآن بهار دلها است . به مردم حتما سفارش کنید به تلاوت قرآن. اخبار فضیلت تلاوت قرآن را بخوانید هم خودتان، هم مردم.
این کلمه محیر العقول است . حجت خدا، رأس و رئیس مذهب فرمود: به هر حرفی... به هر حرفی از قرآن که از دهان در بیاید ده گناه محو می شود ، ده حسنه ثبت می شود ، ده درجه داده می شود . حال ما چقدر ضرر کردیم، عمر گذشت چه ها می توانستیم بکنیم و چه گوهرها می توانستیم ببریم. از عجایب این است که خود حضرت باز فرمود : " الم " سه حرف است، به الف ۳۰ مطلب است: ده درجه، ده محو سیئه، ده ثبت حسنه. به لام باز سی تا، به میم سی تا؛ "الم" می شود ۹۰تا. هم خودتان بخوانید هم به مردم. باسواد ها قرآن را بخوانند، بی سواد ها سوره توحید را بخوانند. روح آنها زنده بشود. بعد بذری که شما می پاشید به موعظه تان، به تعلیماتتان ثبت می شود.این مربوط به شما ، آن هم مربوط به آنها.
حالا چه جور باید حرف بزنیم؟ این سفر بازیچه نیست. اگر مرد میدان اید بروید والا استعفا کنید. خون سید الشهدا، دست بریده قمر بنی هاشم، موی پریشان زینب کبری همه طلبکار ماست. کسانی که می روند باید بدانند چه ایامی است، چه کاری باید بکنند. بهترین کار این است:
دو کار را آنجا تمام کنید، آن دو کار چیست؟ یکی خدا را محبوب مردم کنید؛ دوم: مردم را محبوب خدا کنید. اینهایی که می گویم جوهر دین است. خلاصه همه قرآن و روایات است.
چه کار کنید که خدا را محبوب آن مردم کنید؟ شرح بدهید به آنها که چه بودند، یک نطفه گندیده بودند. غیر از این است؟ من و تو کی بودیم. اولا: هَلْ أَتى عَلَى الْإِنْسانِ حينٌ مِنَ الدَّهْرِ لَمْ يَكُنْ شَيْئاً مَذْكُورا . برگردیم به صد سال قبل. من و تو کجا بودیم؟ کی ما را به وجود آورد؟ وقتی هم به وجود آمدیم یک نطفه بودیم؛ آن نطفه قذره، نجس. به دامن پدرمان می ریختیم می شست؛ به دامان مادرمان تو چاله می ریخت. که بود که درظلمات ثلاث: ظلمت شکم، رحم، مشیمه مادر؛ نه پدر خبر داشت، نه مادر خبر داشت. همان نطفه را صَوَّرَكُمْ فَأَحْسَنَ صُوَرَكُمْ. فَلْيَنْظُرِ الْإِنْسانُ مِمَّ خُلِق خُلِقَ مِنْ ماءٍ دافِقٍ يَخْرُجُ مِنْ بَيْنِ الصُّلْبِ وَ التَّرائِب، بعد هم آن نطفه را پرورد . این است راه صحبت کردن برای مردم.
خوب به آن ها بفهمانید کی بود که همان نطفه قذر را ، نجس را، آن چنان پرورد که بعد از نطفه و علقه و مضغه و استخوان بندی و كَسَوْنَا الْعِظامَ لَحْماً ثُمَّ أَنْشَأْناهُ خَلْقاً آخَرَ فَتَبارَكَ اللَّهُ أَحْسَنُ الْخالِقين، بعد من و تو را آورد به این دنیا ، چه کرد ؟
کاری کنید که مردم دوست خدا بشوند، راهش هم این است: نعمتهای او را شرح بدهید. کیست که الآن من و تو را می پروراند؟ شب که می شود کیست که به یک چرت همه را می گیرد، شیخ انصاری نیمه ی شب خبر ندارد فقه با قاف است یا با غین است. و من آیاته منامکم بالیل؛ همه را می گیرد، علم از علما، قدرت از قدرتمندان، آن کسی که باد به غبغب می اندازد و می گوید: من همه کاره مملکت هستم، همه کاره ربع مسکون ام، یک چرت می آید ، اختیار خودش از دستش در می رود. همه را می میراند، صبح باز زنده می کند، تا به من و تو بفهماند که هر چه داریم از اوست. یک کار شما این است.
کار دوم این است که مردم را محبوب خدا کنید، آن راهش چیست؟ راهش این است که مردم را متوجه کنید که همچو پروردگاری تخلف از فرمان او عاقبتش چیست. اگر یک گنهکار را توبه دهید در این سفر، یک بیگانه از امام زمان را در این سفر با امام زمان آشنا کنید. اگر یک شبهه از دلی برطرف کنید، اگر یک مسئله یاد بدهید، اجرت چقدر است؟ از این فرصت استفاده کنید، بعد حسرت نخورید که ای کاش! به جای این که استراحت می کردم می رفتم در فلان مدرسه برای آن بچه ها چند مطلب می گفتم، بذر محبت اهل بیت را در دل آن ها می پاشیدم. اگر بدانید ارزش این سفر را ، می توانید برگردید اما با چه خیر کثیری، می توانید هم برگردید با چه خسران مبینی. دو طرف دارد.
یک روایتی است محیر العقول است. ما به همین روایت اکتفا می کنیم. پس راه روشن شد: اول گفته را پاکیزه کنید، محکم کنید . ادْعُ إِلِى سَبِيلِ رَبِّكَ بِالْحِكْمَةِ وَالْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ وَجَادِلْهُم بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ. این مربوط به خود گوینده.
اما آنچه مربوط است به شنونده: او را اول زنده کنید به قرآن . سعی هم کنید به آنها بفهمانید : قرآن را هر روز بخوانند هدیه کنند به یکی از چهارده معصوم تا بشود نور علی نور. کمک به آن معصوم هم ضمیمه بشود، آن قلب ها زنده، کلام شما هم این؛ بعد نتیجه چیست ؟
قبل از نتیجه این مطلب را غفلت نکنید. سه مطلب باید تشکیل دهنده مجالس شما باشد چون شما بدهکار خون سیدالشهدا اید، او را باید بپائید. چه کار باید بکنید؟ کار، منابر، مجالس باید سه قسمت بشود:
اول : تحکیم عقائد : سعی کنید در این مدت که هستید هر شب درباره یکی از چهارده معصوم بحث کنید که از آن جا که رفتید، آن مردم نتیجه رفتن شما آشنائی با زندگی خاتم النبیین تا بقیة الله فی الأرضین باشد. آیا تجارتی از این بالاتر؟ این یک مطلب.
مطلب دیگر : تهذیب اخلاق؛ روایات مواعظ بحار. هر امامی کلماتی دارد که هر کلمه ای غوغاست از حکمت، آن مواعظ را برای مردم بخوانید. تهذیب نفوس، کلمه دوم.
کلمه سوم : تعلیم احکام. آن وقت سفرتان می شود عین کاری که اصحاب سیدالشهدا روز عاشورا کردند. آیا تجارت از این بهتر؟!
إِنَّمَا الْعِلْمُ ثَلَاثَةٌ آيَةٌ مُحْكَمَةٌ ، فَرِيضَةٌ عَادِلَةٌ ، سُنَّةٌ قَائِمَةٌ. علم این است، تحکیم عقائد، تهذیب اخلاق، تعلیم احکام.
در هر جا که رفتید، بگردید با استعدادها را پیدا کنید، آنها را به مسائل آشنا کنید که بعد از آمدن شما هم چراغ عمل شما روشن باشد، آن وقت اجرتان چقدر است؟ این کار ولو سخت است اما پاداش این است:
هر وقت من یادم می آید از این روایت، خودم مبهوت هستم. امام حسن عسگری از جدش سید الشهداء نقل می کند. مجلس ما مجلس اوست، هر چه هست اوست، ان الحسین مصباح هدی. مضمون حدیث این است: سید الشهداء فرمود: کسی که کفالت کند یتیمی را از ایتام ما...، اصلا تعبیر خیلی عجیب است. شروع کلام در حدیث این است: من کفل یتیما ،کسی که کفالت کند یتیمی را، اگر به یتیم زید، عمرو کفالت کنی، اجرت چیست؟ اجرت این است که هر دستی به سر او بکشی، هر مویی که از زیر دستش در بیاید، یک حسنه در نامه عملت می نویسند، اما اگر یتیم خود امام حسین را کفالت کنی چه مقامی داری؟ بعد فرمود: کسی که کفالت کند یتیم ما را...، اینجاهایی که می روید مصداق این حدیث اند. بعد بیان کرد که یتیم امام حسین کیست، فرمود: آن کسی که در اثر محنت ما منقطع شده از امام خودش - وجوده لطف وتصرّفه لطف آخر وعدمه منّا ، منقطع شدیم از او - یتیم حقیقی اینها اند. بعد فرمود: کسی که کفالت کند این منقطع از امام را که یتیم ماست...، کفالتش به چیست ؟ به دو چیز یکی ازاحة شبهة، شبهه ای که از مخالفین ما در قلب آن یتیم ما القا می شود، آن شبهه را رفع کند.
دوم: او را خارج کند از حیرت جهل در مسائل مبتلابه دین ما. این دو کار، کار شما است. یکی تعلیم احکام دین به جهال در دین، یکی رفع شبهات مخالفین از قلوب ایتام آل عصمت.
اجری که عقل را مبهوت می کند، این است. این کلام کیست؟ کلام خود سید الشهداست. ناقل کیست؟ امام حسن عسکری. بعد فرمود: این شخص را ... - خوب دقت کنید شما در این سفر می توانید مصداق این بشوید آن دو کار را بکنید- بعد خود حضرت فرمود: روز قیامت که می شود، این کافل یتیم ما را که ازاحه شبهه ای کرده، یا رفع جهلی در دین کرده، می آورند .خود خدا خطاب می کند به او. این است که راستی باید حسرت خورد. افسوس بر این عمر گرانمایه که بگذشت. یاایها العبد الکریم المواسی! این خطاب خداست به این کسی که این کار را کرده است. یا ایها العبد! وقتی خدا به تو بگوید تو عبد من هستی، دیگر بس است. یا ایها العبد الکریم! آن که گفتم من خودم متحیر هستم، این است که خدا خطاب می کند به این طلبه ای که رفته در آن کوره ده، یک عده مردم را از جهل در دین در آورده، یک عده گنهکار را توبه داده، بیگانه ای از امام زمان را به ولی عصر آشنا کرده، خدا به او خطاب می کند: یا ایها العبد الکریم المواسی! تو بنده کریم مائی که مواسات کردی . بعد خطاب به ملائکه می شود. عقل مبهوت است و همین بس تان است برای همیشه. إِنَّ فِی ذَلِکَ لَذِکْرَی لِمَن کَانَ لَهُ قَلْبٌ أَوْ أَلْقَی السَّمْعَ وَهُوَ شَهِیدٌ. خطاب می رسد به ملائکه. ای ملائکه من! به هر حرفی... اگر از این جا فکر کنید تا آخر شب هنوز هم به عمق مطلب نخواهید رسید. به هر حرفی که یاد داده، در دفع شبهه از دهن او در آمده، به هر حرفی هزار هزار قصر به او بدهید، چون او با بندگان ما و ایتام ائمه ای که من نصب کردم این جور کرم کرد، من که پروردگار عالم هستم اولی بالکرم ام، به هر حرفی هزار هزار قصر، در هر قصری هم آنچه مناسب است مهیا کنید.
اَللّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَعَلى آبائِهِ فی هذِهِ السّاعَةِ وَفی کُلِّ ساعَةٍ وَلِیّاً وَحافِظاً وَقائِداً وَناصِراً وَدَلیلاً وَعَیْناً حَتّى تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فیها طَویلاً.