امام زمان كيست؟
گفتني نيست كه او چه گوهري است!
يك روايت است که از اين روايت تا به آخر بخوانيد....
گفتني نيست كه او چه گوهري است!
يك روايت است که از اين روايت تا به آخر بخوانيد[کنايه از دريافتن مطلبي و فهميدن آن]
و آن روايتي است كه صدوق نقل ميكند از امام چهارم زين العابدين.
روايت اين است:
«كسي كه در زمان غيبت او …»
معلوم ميشود از اينجا که
اگر كساني كه در عصر غيبت او زندگي ميكنند،
حدشان اين است،
آيا خود او در چه حدي است؟!
از اين روايت، بايد فهميد از ابتداء امر انتهاء امر را.
خود من اصلا متحيرم!
روايت، روايتي است كه
شيخ المحدثين محمد بن علي بن بابويه صدوق[با آن عظمتش] نقل ميكند،
آن هم در كتابي نقل مي کند كه
به امر امام زمان آن كتاب را نوشته است
و روايت اين است:
كساني كه در زمان غيبت او،
بر ولايت او بميرند،
ثواب هر يك آنها،[برابر با] ثواب هزار شهيد
از شهداء بدر و اُحد است.
اين منزلت كساني است كه
در عصر غيبت او بر ولايت او ثابت هستند!
حالا خود امام زمان چه مرتبهاي دارد؟!
اولا سرّ اين حديث چيست؟
حساب در نهايت دقت، در دستگاه ربوبيت است؛
«و كل شيء عنده بمقدار»،
و السماء رفعها و وضع الميزان»،
«و نضع الموازين القسط».
دستگاه ربوبي ادق حسابها را رعايت ميكند.
سرّ اينكه اين قدر عظمت است، اين است كه
در آخر الزمان حفظ دين در نهايت اشكال است.
مشكلات يكي و دو تا نيست؛
براي خواص يك سنخ مشكلات، و
براي عوام يك سنخ مشكلات.
براي زنها مشكلاتي و
براي جوانها مشكلاتي.
آن وقت در اين زمان، با اين شدت، دين نگه داشتن …
رواياتي كه در آخر الزمان است،محير العقول است.
يك روايت اين است كه
در آخر الزمان، خطر به جايي ميرسد كه
صبح كسي از خانه اش بيرون ميآيد در حالي که دين دارد و
وقتي شب به خانه برميگردد، دين ندارد.
شدت به اينجا ميرسد!
در همچو زماني دين را حفظ كردن و
بر ولايت اهل بيت مردن، سرّش اين است:
«والذين جاهدوا فينا …»،
چون در اين زمان، زمان جهاد است في سبيل الله.
صبر بر فقر، صبر بر مصيبت،
صبر در مقابل طاعت و صبر در مقابل معصيت،
اين صبرها تراكم پيدا ميكند در اين زمان.
وقتي شدت زياد شد و
مقابلهي با آن شدائد شد،
اجر به اين مرحله ميرسد.
آن وقت يك نفر از شما، چه مرد، چه زن،
اگر در اين زمان،
بر ولايت اهل بيت ثابت باشيد و
ورع و تقوا را حفظ كنيد،
چه مرد، چه زن، بميريد،
[برابر] هزار شهيد جنگ بدر و احد اجر داريد.
اين روايت از شيخ صدوق است و
آن هم منقول از سيد الساجدين، زين العابدين.
حالا اگر نوكران او، در عصر غيبت،
اين مقام را دارند، خود او چه مقامي دارد؟!
عقلها آنجا مبهوت اند!