• سایت رسمی دفتر حضرت آيت الله العظمى وحيد خراسانى

    وقتي حضرت خضر با اسکندر به ظلمات رسيد،
    خضر فرمود: زير سُم اين اسب ها چيزي است که
    هر کس بردارد پشيمان است، هرکس هم برندارد پشيمان است.
    يک عده گفتند: حالا که عاقبت، ندامت است


    بیانات معظم له درباره فضايل امام زمان(عليه السلام) و اهمیت نشر آن
    وقتي حضرت خضر با اسکندر به ظلمات رسيد،
    خضر فرمود: زير سُم اين اسب ها چيزي است که
    هر کس بردارد پشيمان است، هرکس هم برندارد پشيمان است.
    يک عده گفتند: حالا که عاقبت، ندامت است

    بسم الله الرحمن الرحيم
    قيامت در قرآن ۲۸ اسم دارد،
    يکي از اين اسماء، يوم الحسرة است.
    آيه کريمه اين است:
    وَأَنْذِرْهُمْ يَوْمَ الْحَسْرَةِ إِذْ قُضِيَ الْأَمْرُ.
    به نظر ما خود اين آيه بس است.
    کسي اگر بفهمد خطاب به کيست:
    [به] شخص خاتم، آن هم[به] عنوان انذار.
    بعد متعلق انذار، اسمش يوم الحسرة است.
    بعد هم خدا مي فرمايد: ديگر کار، گذشته[است].
    ما غافل بوديم و کوتاهي هايي کرديم که
    اگر خدا توفيق بدهد شايد جبراني بشود.
    وقتي حضرت خضر با اسکندر به ظلمات رسيد،
    خضر فرمود: زير سُم اين اسب ها چيزي است که
    هر کس بردارد پشيمان است، هرکس هم برندارد پشيمان است.
    يک عده گفتند: حالا که عاقبت، ندامت است
    ما چرا زحمت به خودمان بدهيم پياده بشويم.
    يک عده پياده شدند، برداشتند.
    وقتي ظلمات تمام شد، نگاه کردند ديدند زمرد است،
    آنهائي که برداشتند پشيمان که چرا کمتر برداشتند،
    يکدانه بيشتر حسرتش باقي است،
    آنهائي هم که به کلي برنداشتند پشيمان.
    وَأَنْذِرْهُمْ يَوْمَ الْحَسْرَةِ حقيقتش اين است.
    در اين دنيا ظلمات است...
    واقعا قرآن بهت انگيز است.
    اللَّهُ وَلِيُّ الَّذِينَ آمَنُوا يُخْرِجُهُمْ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ.
    در اين ظلمات، گوهرها مخفي است،
    هر کس[از آنها] برداشت، روز قيامت در حسرت است [که] چرا کم کرده.
    آنهايي هم که اصلا استفاده نکردند
    در حسرتي[اند] که قابل وصف نيست،
    چون ديگر تدارک ممکن نيست،
    مثلا در شهادت حضرت زهرا ما مي توانستيم يک آبادي ديگر را هم منقلب کنيم، نکرديم،
    حسرتش براي ابد خواهد بود،
    چون ديگر شهادت سال گذشته برگشتني نيست،
    آن وقت اگر در آنجا هم يک هيئت بيرون مي آمد، در آن دِه،
    و اسم حضرت زهرا زنده مي شد، نتيجه اين بود.
    امام ششم بياني دارد.
    فهم اينها و رسيدن به کنه اين کلمات در حد فقهايي است مثل شيخ انصاري.
    بيان حضرت اين است:
    رحم الله من أحيا أمرنا؛
    اين جمله از امام، آن حل مشکل يوم الحسرة است.
    اولا: دعا به صيغه ماضي شده:
    رحم الله -نه يرحم الله-
    و خود اين بحث مفصلي دارد.
    نسبت تحققيه[در فعل ماضي] تفاوتش با نسبت ترقبيه[در فعل مضارع] چقدر است،
    آن بحث عميق علمي است.
    آن هم دعاي کسي که اول علامت امام اين است:
    إنما يعرف الإمام بالعلم وإجابة الدعوة؛
    ديگر دعاي او محال است رد بشود.
    آن وقت دعا اين است:
    خدا رحمت کرده نه رحمت مي کند،
    خدا رحمت کرده کسي که امر ما را احيا کند،
    آن وقت احياء امر چيست؟ آن رحمت چيست؟
    اولا: رحمتي که حضرت خواسته...،
    باز بايد به خود قرآن رجوع کرد.
    متن قرآن اين است:
    وَرَحْمَتُ رَبِّكَ خَيْرٌ مِمَّا يَجْمَعُونَ
    آنچه تمام افراد بشر از بدو خلقت تا آخر اندوخته کنند
    ارزش يک رحمت را ندارد.
    اين رحمت را امام خواسته، آن هم براي کسي که امر آنها را احيا کند.
    اين است که ما تا حالا چه ها باختيم.
    سالها گذشت شهادت حضرت زهرا خبري نبود
    و چه کارها مي شد ما بکنيم و از دست رفت،
    حالا بايد بيدار باشيم که در هر فرصتي حداکثر استفاده را بکنيم.
    رحم الله من أحيا أمرنا.
    آن حسرت به اين جبران مي شود چون هر چه هست در اينجاست.
    آن جمعي که اصلا خلقت براي آنهاست،
    کساني هستند که فاني شدند در خدا،
    يعني در مقابل اراده خدا اراده را به کلي از بين بردند.
    وَيُطْعِمُونَ الطَّعَامَ عَلَى حُبِّهِ مِسْكِينًا وَيَتِيمًا وَأَسِيرًا ،
    إِنَّمَا نُطْعِمُكُمْ لِوَجْهِ اللَّهِ.
    اين نمونه کار [آنها] است.
    آن وقت هستي ها همه فاني شده در راه اراده خدا.
    اين است که آن خدائي که إِنَّمَا أَمْرُهُ إِذَا أَرَادَ شَيْئًا
    أَنْ يَقُولَ لَهُ كُنْ فَيَكُونُ،
    اراده اش شده اراده آنها.
    اين زيارت زيارتي است که شيخ صدوق مي فرمايد:
    اصح زيارات است.
    آن[اصح بودن] را فقها مي فهمند.
    شيخ، آن هم در من لا يحضر،
    از همه زيارات، اين زيارت را انتخاب کرده [به] اصح الزيارات،
    آن وقت در اين زيارت اين است:
    إرادة الرب في مقادير أموره
    تهبط إليکم وتصدر من بيوتکم
    کسي که کار براي اينها بکند آن کار اصلا قابل تقدير نيست.
    اين است که ما در حجابيم و نمي فهميم،
    چون مطلب فوق ادراک ماست.
    اولا: بايد بشناسيم کار براي کيست؟
    مثلا نيمه شعبان در پيش است،
    نيمه شعبان چيست، چه اتفاقي افتاده،
    کيست صاحب اين روز، اصلا عقل مبهوت است.
    امام زمان قابل وصف نيست.
    من خودم وقتي به اين قضيه مي رسم اصلا مبهوتم.
    سني و شيعه [نقل کرده اند]... و از عجايب اين است.
    حالا اگر خدا خواست در يک فرصتي من شرح خواهم کرد اين حديث را،
    حديث اين است:
    اصحاب او به عدد اصحاب بدر اند،
    هر يک از آنها يک شمشيردارد.
    اين را خوب درک کنيد.
    اگر نوکر اين مقام را دارد، آقا مقامش چيست؟
    هر يک از آنها يک شمشير دارد،
    بر قائمه آن شمشير، هزار کلمه نوشته شده،
    از هر کلمه اي هزار باب علم باز مي شود.
    اين مقام اصحاب امام زمان است،
    بعد آن جمله اي که محير العقول است، اين است:
    لم يسبقهم الأولون ولايدرکهم الآخرون.
    اين ۳۱۳ نفر مقامي دارند که تمام اولين... ،
    اولين يعني چه؟
    تمام اولياء الله از گذشته و تمام اولياء الله در آخرين،
    از اولين تا آخرين، همه اولياء خدا به گَرد اين ۳۱۳ نفر نمي رسند.
    اين مقام اصحاب اوست، خود او کيست؟ رتبه او چيست؟
    قضيه امام زمان محير العقول است.
    اگر مردم بفهمند، شب نيمه شعبان بايد مملکت يکپارچه مستغرق بشود.
    در عالم همچو اتفاقي نيفتاده:
    وقتي پيغمبر به معرفي او مي رسد بيان حضرت اين است:
    المهدي من ولدي؛
    بعد آني که عقل را مبهوت مي کند اين دو جمله است :
    إسمه اسمي وکنيته کنيتي.
    اسم و کنيه خاتم براي احدي جائز نشده،
    منحصرا در حجة بن الحسن است.
    اسم، اسم خاتم، کنيه، کنيه ي خاتم.
    آن جمله اي که مثل شيخ انصاري را مبهوت مي کند، اين است:
    أشبه الناس بي خَلقا وخُلقا؛
    هر کسي روحي دارد، بدني دارد،
    نخبه بدن و نخبه روح در عالم هستي خَلق وخُلقِ، شخصِ اولِ عالمِ امکان است
    و او خاتم النبيين است.
    بعد خود او مي فرمايد: أشبه الناس؛
    در تمام بشريت شبيه تر به من،
    هم در خلقت از جهت جسم، هم در کمالات روح،
    از مهدي اشبه به من نيست.
    اين است که وصف امام زمان فوق تصور ماست.
    مردم شب نيمه شعبان هنري که دارند چراغاني... ، ولي کيست صاحب آن شب.
    شيخ طوسي در مصباح المتهجد دعاي شب نيمه شعبان را که ذکر مي کند،
    اصلا مغز هر حکيم و فقيهي را مبهوت مي کند.
    تعبيري که از امام زمان شده دو کلمه است:
    نورک المتألق وضيائک المشرق؛
    امام زمان نور الله است اما نور الله المتالق،
    امام زمان ضياء الله است اما ضياء الله المشرق.
    اين بيان حجت خداست، آن هم در مصباح المتهجد شيخ الطائفه شيخ طوسي.
    امام زمان اين است.
    سوره والشمس را همه خوانديد:
    وَالشَّمْسِ وَضُحَاهَا
    وَالْقَمَرِ إِذَا تَلَاهَا
    وَالنَّهَارِ إِذَا جَلَّاهَا.
    سه کلمه پشت سر هم است:
    آن شمس، تاويلش خاتم النبيين است،
    آن قمر، اميرالمؤمنين است،
    آن نهار حجة بن الحسن است. وَالنَّهَارِ إِذَا جَلَّاهَا.
    همه تان تصميم بگيريد و اين کار را هم رواج بدهيد:
    شروع کنيد هر ماه بدون استثنا يک ختم قرآن بکنيد
    و آن [ختم] قرآن را هديه به خود امام زمان بکنيد.
    اين کار، بعد معلوم مي شود اثرش چيست؟
    اينها اکسير احمر است منتها ما وقتي بيدار شديم که کار گذشته است.
    من چند سال قبل به اين روايت برخوردم
    که روايت هم سندش به حدي از اعتبار است که فقيهي،
    آن هم فقيهي که ما مي گوييم هر کسي نيست.
    ما فقيه را شيخ انصاري مي دانيم، ميرزاي شيرازي مي دانيم، شهيد اول، شهيد ثاني.
    حديث که ما به آن برخورديم و عقل را مبهوت مي کند نتيجه اش اين است:
    کسي که عملش اين باشد
    يعني هر چه مي تواند قرآن بخواند [و] هديه کند به او،
    سزاي قطعي اش- که شبهه ندارد- اين است که: کان معه؛
    اصلا جزايش مي شود معيت.
    بهشت ديگر خبري نيست ارزشي ندارد.
    کسي که کارش اين باشد:
    آنچه ميسر است قرآن بخواند و هديه به امام زمان بکند،
    آنچه به او مي دهند اين است که در دنيا و آخرت با او خواهد بود.
    با او بودن يعني چه؟ خود معيت با امام زمان... .
    امام زمان آن است:
    من أراد أن ينظر إلي آدم وشيث فذا أنا آدم وشيث.
    وقتي[که] ظهور مي کند، مي فرمايد:
    هر کس اراده دارد آدم و شيث را ببيند
    من آدمم، من شيثم،
    من نوحم، من سامم،
    من ابراهيمم، من اسماعيلم،
    من موسايم، من هارونم،
    من عيسايم، من شمعونم،
    تا مي رسد به اين جا:
    من أراد أن ينظر إلي محمد وعلي فذا أنا محمد وعلي.
    امام زمان يعني عصاره تمام انبيا و تمام اوصيا.
    خدمت به او، کار کردن براي او،
    نشر مناقب او، بسط فضايل او،
    احياء امر او، آن هم در زمان غيبت او،
    اين گوهري است که فرداي قيامت[حسرت مي خوريد که]
    يک قدم بيشتر ما مي توانستيم[براي او] بر داريم و بر نداشتيم.
    علي اي حال! اميدواريم خدا که اسم شما را در اين دفتر نوشته،
    البته[اين نوشته شدن] بي خود نيست
    [بلکه بر اثر] يا لقمه پدرتان بوده يا شير مادرتان،
    يا يک عمل صالحي داشتيد که خدا انتخابتان کرده
    و الا هر کسي نمي شود اسم در دفتر صديقه کبري بنويسد
    و براي آن شبي که اميرالمومنين آرزوي مرگ کرد، آن روز، آن شب را احيا کند.
    اين مقامي است که قابل وصف نيست. اين توفيقي است.
    سعي کنيد اسمتان قلم نخورد و کار کنيد،
    [و] افراد ديگر را هم ضميمه کنيد
    چون اين کارها سنگين است، اين عده کم است.
    هر چه افراد دلسوزِ فهميده که بفهمند عظمت مطلب را، جلب بشوند براي اين کارها،
    و هرچه اين مناسبات به حد اعلا انجام بشود،
    آن وقت اثرش دو جاست دو جائي که اصلا گفتني نيست:
    يکي آن لحظه ي جان دادن[که]
    إجتمعت عليهم سکرة الموت وحسرة الفوت؛
    آن وقت است که بدون ترديد:
    يا حار همدان من يمت يرني.
    هرکس بميرد مرا مي بيند. استثنا هم ندارد.
    آن دم اميرالمومنين به بالين تو مي آيد،
    بعد نگاه مي کند مي بيند:
    تو هماني که براي همسر پهلو شکسته او اين جور جان کندي،
    ديگر عزرائيلي نمي ماند.
    يکي هم روز قيامت کبري است که انبيا همه مي گويند: وانفسا؛
    يک مرتبه او [فاطمه زهرا] مي آيد و پيراهن غرقه به خوني روي سرش مي اندازد،
    بعد مي گويد: يا رب شيعتي.
    جبرئيل نازل مي شود، مي گويد:
    اي کنيز خدا! خدا به تو سلام مي رساند، مي فرمايد:
    هرچه مي خواهي بخواه که امروز به تو داده مي شود.
    روايت اين است: همان طوري که مرغ دانه ها را جمع مي کند
    [او]شيعيان و خدمتگزارانش را اين جور جمع مي کند.
    اين اجر عمل شماست.
    خلاصه! قدر نعمت را بدانيد، در اين راه خسته نشويد و هر چه بکشيد...
    لَا يُصِيبُهُمْ ظَمَأٌ وَلَا نَصَبٌ وَلَا مَخْمَصَةٌ فِي سَبِيلِ اللَّهِ.
    سبيل الله چيست؟[در] زيارت جامعه است:
    انتم السبيل الاعظم والصراط الاقوم.
    اين است عمل شما.
    الا کتب لهم به عمل صالح.
    اين است اجر عمل شما.
    اللهم کن لوليک الحجة ابن الحسن صلواتک عليه وعلي آبائه في هذه الساعة وفي کل ساعة وليا وحافظا وقائدا وناصرا ودليلا وعينا حتي تسکنه ارضک طوعا وتمتعه فيها طويلا.

    در خواست شما با موفقیت ثبت شد

    OK
  • صفحه نخست
  • اخبار
  • صوتی و تصویری
  • بیانات
  • بیانات برگزیده
  • مراسم دفتر
  • درس ها
  • تفسیر قرآن کریم
  • احکام شرعی
  • مسائل شرعی
  • سؤالات شرعی
  • ارسال استفتاء
  • ارشادات
  • نکته ها و حکایت ها
  • رهنمود ها و توصیه ها
  • اعتقادی و اخلاقی
  • آثار و تألیفات
  • کتاب ها
  • اشعار معظم له
  • زندگینامه
  • ارتباط با ما
  • دفتر مرجعیت
  • تماس با ما