• سایت رسمی دفتر حضرت آيت الله العظمى وحيد خراسانى

    select your topic

    شرط اوّل صحت طواف: نیّت قربت

    شرط اوّل صحت طواف: نیّت قربت
    اوّل: نيّت به اين كه طواف را براى تقرّب به خداوند متعال انجام دهد.

    شرط دوّم صحّت طواف: طهارت از حدث اصغر و اکبر

    شرط دوّم صحّت طواف: طهارت از حدث اصغر و اکبر
    دوم: طهارت از حدث اصغر و اكبر، و چنانچه بدون طهارت انجام دهد ـ از روى عمد باشد، يا از روى جهل يا فراموشى ـ طوافش باطل است.

    حدث در اثناء طواف

    مسأله ۲۸۲ ـ هرگاه حدثى از محرم در حال طواف سر زند، مسأله چند صورت دارد:
    الف) آن كه حدث پيش از رسيدن به نصف طواف باشد، كه در اين صورت طواف باطل است و بايد دوباره آن را ـ پس از تحصيل طهارت ـ به جا آورد.
    ب) آن كه حدث پس از اتمام شوط چهارم و بدون اختيار باشد، كه در اين صورت بايد طواف را قطع كند، و پس از تحصيل طهارت، طواف را از همان جا كه قطع نموده به آخر برساند.
    ج) آن كه حدث پس از رسيدن به نصف طواف و پيش از اتمام شوط چهارم و بدون اختيار باشد، كه در اين صورت - بنابر احتياط واجب - بايد طواف را قطع كند، و پس از تحصيل طهارت، طواف را از جايى كه قطع كرده تمام نمايد و دوباره طواف را از نو به جا آورد.
    و مى تواند به جاى احتياط ذكر شده، پس از قطع و تحصيل طهارت، يك طواف كامل بجا آورد به قصد اعم از تمام كردن طواف قبلى و يك طواف كامل، يعنى قصد كند انجام آنچه را واقعاً بر ذمّه اش مى باشد، پس چنانچه تتمّه طواف قبل بر ذمّه اوست، زايد بر آن از اين طواف جديد لغو باشد، و چنانچه طواف كامل بر ذمّه اوست، همين طواف جديد باشد.
    د) همان صورت سوم ولى با فرض اين كه حدث با اختيار از او سر زند، و اقوى در اين صورت بطلان طواف است.

    طواف کسی که در میان طواف شک در طهارت نموده

    مسأله ۲۸۳ ـ اگر پيش از شروع طواف يا در اثناى آن شك كند كه طهارت از حدث دارد يا نه، در صورتى كه بداند قبلا طهارت داشته و شك كند كه بعد حدثى از او سرزده يا نه، به شك خود اعتنا نكند، و در غير اين صورت بايد پس از تحصيل طهارت طواف نمايد و يا طواف را از نو به جا آورد.

    شک نمودن بعد طواف در وجود طهارت در حین طواف و شک در طهارت قبل نماز طواف

    مسأله ۲۸۴ ـ هرگاه پس از فراغت از طواف، شك كند هنگام طواف طهارت داشته يا نه، لازم نيست به شك خود اعتنا كند، اگرچه احتياط مستحب آن است كه دوباره آن را به جا آورد.
    ولى براى نماز طواف بايد تحصيل طهارت كند، مگر آن كه بداند قبلا حدث موجب غسل از او سرزده و پس از طواف حدث موجب وضو از او سر زند، و شك كند غسل را انجام داده يا نه، كه بايد هم غسل كند و هم وضو بگيرد و دوباره طواف را به جا آورد، و بعد از آن نماز طواف را بخواند.

    عدم تمکن از وضو یا وضو و تیمّم

    مسأله ۲۸۵ ـ هرگاه مكلّف متمكّن از وضو نباشد و نااميد باشد از اين كه بعد بتواند وضو بگيرد، بايد تيمم نموده و طواف را انجام دهد، و اگر تيمم هم نمى تواند بكند اگرچه بعد از اين، بايد براى طواف نايب بگيرد، و احوط و اولى آن است كه خودش هم يك طواف بدون طهارت انجام دهد.

    عدم تمکّن از غسل

    مسأله ۲۸۶ ـ كسى كه جنب شده بايد براى طواف غسل كند، و همچنين زن حائض و نفساء پس از پاك شدن بايد براى طواف غسل كند، و در صورتى كه نتواند غسل نمايد و نااميد از توانايى آن باشد بايد به جاى غسل تيمم كند و طواف را انجام دهد، و احوط و اولى آن است كه در اين صورت براى طواف خود نايب هم بگيرد.
    و در صورتى كه نتواند تيمم كند حتى بعد از اين، بايد براى طواف نايب بگيرد، و جايز نيست كه خود وارد مسجد شود و احتياطاً طواف را به جا آورد.

    حیض هنگام عمره تمتع یا قبل و بعد احرام

    مسأله ۲۸۷ ـ چنانچه زن هنگام بستن احرام براى عمره تمتّع حائض باشد، و يا پس از محرم شدن حائض شود، و وقت كافى براى انجام اعمال عمره داشته باشد، بايد صبر كند تا پاك شود و غسل كند و اعمال عمره را انجام دهد، و اگر وقت كافى نداشته باشد، مسأله دو صورت دارد:
    الف) آن كه حيضش هنگام احرام بستن يا پيش از آن باشد كه در اين صورت حجّ تمتّع او منقلب به حجّ افراد مى شود، و پس از انجام حجّ افراد بايد يك عمره مفرده، اگر متمكّن از آن باشد، انجام دهد.
    ب) آن كه حيضش پس از احرام بستن باشد، كه در اين صورت اگرچه گفته شده است كه: «مخيّر است يا حجّ افراد به جا آورد، همان طور كه در صورت اوّل گذشت، و يا اعمال عمره تمتّع را بدون طواف و نماز آن به جا آورد، يعنى اين كه سعى كند و بعد از آن تقصير نمايد، و سپس براى حجّ محرم شود و پس از انجام اعمال منى و بازگشت به مكّه ابتدا طواف و نماز عمره تمتّع را قضا كند، و پس از آن طواف حجّ و نماز آن و باقى اعمال حجّ را به جا آورد» ولى احتياط واجب آن است كه در اين صورت نيز ـ همچون صورت اوّل ـ حجّ تمتّع او منقلب به حجّ افراد مى شود.
    و چنانچه يقين داشته باشد حتى پس از انجام اعمال منى و بازگشت به مكّه حيضش ادامه دارد و متمكّن از طواف نخواهد بود، بايد براى طواف و نماز آن نايب بگيرد، و پس از انجام آنها توسط نايب، خودش سعى را به جا آورد، و اعمال عمره را تمام كند.

    حیض در اثناء طواف

    مسأله ۲۸۸ ـ هرگاه زن محرمه در اثناى طواف حائض شود، چنانچه حيض شدن پيش از تمام شدن شوط چهارم باشد، طوافش باطل است و حكم او همان است كه در مسأله قبل براى زنى كه پس از بستن احرام حائض شده بيان شد.
    و چنانچه حيض شدن او پس از تمام شدن شوط چهارم باشد و وقت كافى براى انجام اعمال عمره داشته باشد، بنابر اقوى طوافش باطل است و بايد صبر كند تا پاك شود و غسل كند و پس از آن طواف را به جا آورد، و احتياط مستحب آن است كه طواف پس از غسل را به قصد اعم از تمام كردن طواف پيش و يك طواف كامل ـ آن طور كه در مسأله (۲۸۲) گذشت ـ انجام دهد، و اگر پس از شوط چهارم باشد ولى وقت كافى نداشته باشد، احتياط واجب آن است كه پس از قطع طواف سعى و تقصير را انجام دهد، و سپس احرام حجّ را به قصد مافى الذمه ـ آنچه بر ذمّه اوست از حجّ افراد يا تمتّع ـ ببندد و اعمال حجّ تمتّع را انجام دهد، و پس از انجام اعمال منى و بازگشت به مكّه بايد نخست كسرى طواف قطع شده پيش از حجّ را به جا آورد و سپس طواف حجّ و باقى اعمال آن را انجام دهد، و پس از اتمام حجّ يك عمره مفرده هم به جا آورد.

    حائض که بین طواف و نمازش حیض شده

    مسأله ۲۸۹ ـ چنانچه زن پس از انجام طواف و پيش از خواندن نماز آن حائض شود، طوافش صحيح است و نماز آن را بعد از پاك شدن و غسل كردن به جا آورد و پس از آن سعى و تقصير نمايد، ولى اگر براى آنچه ذكر شد، وقت تنگ باشد بايد پس از طواف سعى و تقصير را انجام دهد، و نماز طواف را پس از اعمال منى و پيش از طواف حجّ قضا نمايد.

    زنی که بعد از نماز طواف بفهمد حیض شده و نداند قبل یا بعد طواف یا در اثناء نماز بوده و یا قبل اتمام نماز بوده

    مسأله ۲۹۰ ـ اگر زن پس از انجام طواف و نماز آن متوجّه شود كه حائض شده، ولى نداند حيض شدنش قبل از طواف بوده يا بعد از طواف و قبل از نماز بوده، يا در اثناى نماز بوده است، بنا بر صحّت طواف و نمازش بگذارد و چنانچه بداند حيض شدنش پيش از تمام شدن نماز بوده، بايد پس از پاك شدن و غسل نماز را دوباره به جا آورد، ولى اگر وقت تنگ باشد بايد سعى و تقصير را به جا آورده و نماز را پس از اعمال منى و پيش از طواف حجّ انجام دهد.

    زنی متمکن از عمره بوده و با علم و عمد تأخیر انداخته تا حیض شده و وقت تنگ شود

    مسأله ۲۹۱ ـ اگر زن وارد مكّه شود و متمكّن از اعمال عمره باشد، ولى عمداً و با علم آن قدر انجام اعمال را تأخير اندازد كه حائض شود و وقت تنگ شود، ظاهراً عمره اش فاسد است، و احتياط مستحب آن است كه با همان احرامى كه بسته عدول كند به حجّ افراد و اعمال حجّ افراد را به جا آورد، و در هر حال بايد حجّ را در سال آينده دوباره به جا آورد.

    طواف مستحبی و نماز آن اعتبار طهارت

    مسأله ۲۹۲ ـ طهارت در طواف مستحب معتبر نيست، پس بدون طهارت صحيح است، ولى نماز آن بدون طهارت صحيح نيست.

    طواف و نماز معذور از طهارت اختیاری (مثل وضو یا غسل جبیره ای) و مبطون و مستحاضه

    مسأله ۲۹۳ ـ كسى كه معذور از طهارت ـ وضو يا غسل ـ اختيارى است، مانند كسى كه بر اعضاى وضو يا غسل جبيره دارد، يا كسى كه مسلوس است ـ يعنى بول او قطره قطره مى ريزد ـ به همان دستورى كه براى نماز خود طهارت مى گيرد، براى طواف نيز همان طهارت كافى است.
    ولى كسى كه مبطون است ـ يعنى نمى تواند از غايط خوددارى نمايد ـ بعيد نيست كه بتواند براى طواف و نماز آن نايب بگيرد، اگرچه احتياط مستحب آن است كه ـ در صورت تمكّن ـ جمع كند بين انجام طواف و نماز آن با طهارت عذرى و بين نايب گرفتن براى آن دو.
    و اما زن مستحاضه، چنانچه استحاضه اش قليله باشد بايد وضو بگيرد، و احتياط واجب آن است كه براى هركدام از طواف و نماز آن يك وضو بگيرد.
    و چنانچه متوسطه باشد بايد هم غسل كند و هم وضو بگيرد، و احتياط واجب آن است كه براى هركدام از طواف و نماز آن يك وضو بگيرد.
    و اگر كثيره باشد بايد غسل كند، و احتياط واجب آن است كه براى هركدام از طواف و نماز آن يك غسل كند، و لازم نيست وضو بگيرد حتى اگر حدث اصغر از او سرزده باشد.
    و اين دستوراتى كه براى زن مستحاضه ذكر شد، در صورتى است كه وظيفه اى كه براى نماز يوميّه اش معيّن شده است انجام نداده باشد، و يا اگر انجام داده، بعد از آن خون ديده باشد، و در غير اين دو صورت آنچه ذكر شد از وجوب وضو و غسل، مبنى بر احتياط واجب است.

    شرط سوّم صحت طواف: طهارت بدن و لباس

    سوم: (از شرايط صحّت طواف) بنابر احتياط واجب طهارت بدن و لباس از نجاست است، و از نجاستى كه در بدن يا لباس نمازگزار عفو شده است ـ مانند خون كمتر از درهم ـ در طواف عفو نشده است.

    خون جراحت دربدن یا لباس طواف گذار و حمل متنجّس، چیز نجسی که به اندازه ساتر نماز نباشد

    مسأله ۲۹۴ ـ بودن خون قرحه و جراحت در بدن يا لباس در طواف، در صورتى كه اجتناب از آن حرجى باشد مانعى ندارد، و همچنين همراه داشتن چيز متنجس مانعى ندارد.
    و احتياط واجب آن است كه از پوشيدن چيز نجسى كه بدن را به اندازه لازم در نماز نمى پوشاند ـ مانند هميان و كلاه ـ در حال طواف اجتناب شود.

    علم به نجاست بدن یا لباس در حین طواف یا نماز بعد از انجام آن

    مسأله ۲۹۵ ـ اگر طواف كننده پس از انجام طواف متوجّه شود در حين طواف لباس يا بدنش نجس بوده، طوافش صحيح است، و همچنين اگر پس از نماز طواف متوجّه شود در اثناى خواندن نماز بدن يا لباسش نجس بوده، نمازش صحيح است.

    کسی که بعد طواف یا نماز آن به یاد آورد که قبلاً بدن و لباسش نجس بوده

    مسأله ۲۹۶ ـ هرگاه نجاست بدن يا لباس خود را فراموش كرده و با آنها طواف نمايد و بعد از طواف يادش بيايد، طوافش صحيح است، اگرچه اعاده آن طواف با لباس پاك سزاوارتر است.
    و اگر بعد از نماز طواف يادش بيايد، در صورتى كه فراموشى او به جهت اهميت ندادن باشد، كيفرش اين است كه نماز را اعاده نمايد، و در غير اين صورت احتياط واجب آن است كه نماز را دوباره به جا آورد.

    علم به نجاست بدن یا لباس یا حدوث آن در اثناء طواف

    مسأله ۲۹۷ ـ اگر طواف كننده در اثناى طواف متوجّه شود بدن يا لباسش نجس است، و يا در اثناى آن بدن يا لباسش نجس شود، در صورتى كه بتواند بدون انجام كارى كه منافى با صحّت طواف است، نجاست را زايل كند، بنابر احتياط واجب نجاست را زايل نموده و طواف را تمام نمايد، و در غير اين صورت اقوى صحّت طواف اوست، اگرچه احتياط مستحب آن است كه طواف را قطع نموده و بعد از زايل كردن نجاست بقيه آن را انجام دهد، و در صورتى كه قبل از تمام كردن شوط چهارم باشد، احتياط مستحب آن است كه طواف را قطع نموده و نجاست را زايل كرده و سپس يك طواف كامل به قصد اعم از تمام كردن طواف سابق و يك طواف جديد ـ آن گونه كه در مسأله (۲۸۲) گذشت ـ به جا آورد.

    شرط چهارم صحّت طواف: ختان در مرد و پسر ممیّز و غیر ممیّز

    چهارم: (از شرايط صحّت طواف) آن است كه طواف كننده اگر مرد، و بنابر اقوى حتى اگر پسر مميّز است، ختنه شده باشد، و احتياط واجب آن است كه پسر غير مميّز نيز در طواف ختنه شده باشد.

    طواف و ختان در مرد بالغ و صبیّ ممیّز

    مسأله ۲۹۸ ـ اگر محرمى كه ختنه نشده ـ بالغ باشد يا صبىّ مميّز ـ طواف كند طوافش باطل است، و اگر دوباره آن را در حالى كه ختنه شده باشد به جا نياورد، مثل كسى است كه طواف را ترك كرده باشد، و بر او احكام تارك طواف جارى است كه بيان خواهد شد.

    استطاعت غیر مختون که ختنه برای او غیر ممکن یا ضرری یا حرجی باشد

    مسأله ۲۹۹ ـ هرگاه مكلَّف ختنه نشده مستطيع شود، در صورتى كه بتواند در همان سال استطاعت ختنه كند و به حجّ رود، واجب است اين كار را انجام دهد، و در غير اين صورت حجّ را تا سال بعد تأخير اندازد، و پس از ختنه كردن به حجّ برود.
    و چنانچه ختنه كردن براى او اصلا ممكن نباشد، يا ضررى يا حرجى باشد، حجّ از او ساقط نمى شود، و احتياط واجب آن است كه طواف عمره و حجّ را هم خودش انجام دهد و هم براى انجام آنها نايب بگيرد، و پس از آن كه خود و نايبش طواف را انجام دادند، خودش نماز طواف را به جا آورد.

    شرط پنجم صحّت طواف: ستر عورت و اباحه ساتر و لباس

    پنجم: (از شرايط صحّت طواف) بنا بر اقوى پوشاندن عورت است و معتبر است وسيله پوشش مباح باشد، و احتياط واجب آن است كه تمام لباس طواف كننده مباح باشد، و همچنين احتياط واجب آن است كه تمام شرايط و موانع لباس نمازگزار در پوشش عورت و بقيه لباس طواف كننده رعايت شود.

    در طواف امورى معتبر است: شروع از حجر الاسود

    اوّل: آن كه شروع طواف از حجرالاسود باشد، و در تحقق آن همين مقدار كافى است كه از نظر عرف شروع طواف از حجر باشد، و بايد تحقق از حجر احراز شود، و لازم نيست اوّل جزء از حجر به محاذات ـ برابر ـ اوّل جزء جلوى بدن باشد، اگرچه احتياط مستحب در محاذات مذكور است، و براى تحقق اين احتياط مى تواند قدرى پيش از حجر بايستد، و نيّت كند شروع طوافش را از نقطه اى كه محاذات واقعى در آن محقّق مى شود، و آنچه زايد بر شروع از اوّل حجر آورده شده به جهت حصول علم به تحقّق واجب باشد.

    ختم به حجر الاسود

    دوم: آن كه هر شوط طواف را تا رسيدن به حجرالاسود ادامه دهد و در آن جا ختم نمايد، و تحقق آن به اين است كه هر شوط را در همان جا كه آغاز نموده ختم نمايد، اگرچه در شوط آخر (شوط هفتم) احوط آن است كه تا كمى پس از حجرالاسود ادامه دهد، به اين قصد كه انجام مقدار زايد بر مقدار واجب، براى حصول علم به تحقّقِ واجب باشد.

    خانه خدا در طرف چپ بدن

    سوم: آن كه خانه خدا را در تمام احوال طواف در طرف چپ بدن قرار دهد، بنابراين اگر طرف راست يا رو به رو يا پشت بدن قرار دهد ـ عمداً باشد يا سهواً، حتى اگر به جهت مزاحمت ديگرى باشد ـ آن مقدار جزء طواف شمرده نمى شود، و بايد دوباره آن مقدار را به جا آورد.
    و ميزان در قرار دادن خانه را در طرف چپ نظر عرف است، و اعمال دقتهاى غير عرفى، حتى در مورد حجر اسماعيل ((عليه السلام)) و چهار ركن خانه واجب نيست.

    قرار دادن حجر اسماعیل(ع) در داخل مطاف

    چهارم: آن كه حجر اسماعيل((عليه السلام)) را داخل مطاف قرار دهد، به اين معنى كه طواف كننده وقتى به حجر اسماعيل((عليه السلام)) مى رسد داخل حجر نشود و از بيرون آن طواف نمايد.

    خروج شاذروان از محلّی که به روی آن طواف می‌کند

    پنجم: آن كه طواف به دور كعبه صورت گيرد، يعنى اين كه شاذروان ـ كه نام قدرى پيش آمدگى پايين ديوار كعبه است ـ خارج از مطافش ـ محلّ طوافش ـ باشد.

    هفت شوط طواف

    ششم: آن كه هفت شوط بى كم و زياد و با حركت اختيارى به دور كعبه طواف كند، پس اگر كمتر از هفت شوط طواف كند كفايت نمى كند، و اگر بيش از آن طواف كند، چنانچه با علم و از روى عمد باشد، طواف باطل است، ولى اضافه كردن مقدارى براى حصول يقين به اين كه هفت شوط را به طور كامل انجام داده است ـ و نه به قصد اين كه اضافه جزء طواف باشد ـ مانعى ندارد، و اگر قدرى از طواف را بدون اختيار انجام دهد، صحيح نبوده و بايد آن مقدار را با اختيار تدارك نمايد.

    پی در پی بودن هفت شوط طواف و اجزای آن

    هفتم: آن كه هفت شوط طواف و اجزاى هر شوط را به گونه اى انجام دهد كه از نظر عرفى پى درپى باشد، مگر در مواردى كه بعد خواهد آمد.

    در خواست شما با موفقیت ثبت شد

    OK
  • صفحه نخست
  • اخبار
  • صوتی و تصویری
  • بیانات
  • بیانات برگزیده
  • مراسم دفتر
  • درس ها
  • تفسیر قرآن کریم
  • احکام شرعی
  • مسائل شرعی
  • سؤالات شرعی
  • ارسال استفتاء
  • ارشادات
  • نکته ها و حکایت ها
  • رهنمود ها و توصیه ها
  • اعتقادی و اخلاقی
  • آثار و تألیفات
  • کتاب ها
  • اشعار معظم له
  • زندگینامه
  • ارتباط با ما
  • دفتر مرجعیت
  • تماس با ما