آداب قربانى
۱ ـ آن كه قربانى شتر، با عجز از آن گاو، و با عجز از آن گوسفند نر باشد.
۲ ـ آن كه قربانى چاق باشد.
۳ ـ آن كه در وقت كشتن قربانى بگويد: «وَجَّهْتُ وَجْهِيَ لِلَّذِي فَطَرَ السَّماواتِ وَالأرْضَ حَنِيفاً وَمَا أَنَا مِنَ المُشْرِكِينَ لا شَرِيكَ لَهُ وَبِذَلِكَ اُمِرْتُ وَأَنَا مِنَ المُسْلِمِينَ اَللَّهُمَّ مِنْكَ وَلَكَ بِسْمِ اللهِ واللهُ أَكْبَرُ اَللَّهُمَّ تَقَّبَلْ مِنِّي».
۴ ـ آن كه خودش قربانيش را بكشد، و اگر متمكّن نبود خود كارد را به دست گيرد و ذابح او در اين امر دست او را گرفته، قربانى را بكشد، و ـ بنابر آنچه در بعضى از روايات آمده ـ مستحب است شاهد و ناظر كشتن قربانى اش باشد، و مى تواند دستش را روى دست ذابح بگذارد.