موارد وجوب قضاى روزه بدون کفاره
(اوّل) آن كه در شب ماه رمضان جنب باشد و به تفصيلى كه در مسأله «۱۶۳۸» گذشت تا اذان صبح از خواب دوم و سوم بيدار نشود.
(دوم) آن كه عملى كه روزه را باطل مى كند انجام ندهد ، ولى نيّت روزه نكند ، يا ريا كند ، يا قصد كند كه روزه نباشد ، يا قصد كند كارى كه روزه را باطل مى كند انجام دهد.
(سوم) آن كه در ماه رمضان غسل جنابت را فراموش كند و با حال جنابت يك روز يا چند روز روزه بگيرد.
(چهارم) آن كه در ماه رمضان بدون اين كه خودش تحقيق كند صبح شده يا نه ، كارى كه روزه را باطل مى كند انجام دهد ، و بعد معلوم شود صبح بوده ، و نيز اگر بعد از تحقيق گمان داشته باشد كه صبح شده ، يا شكّ كند كه صبح شده يا نه ، و كارى كه روزه را باطل مى كند انجام دهد ، و بعد معلوم شود صبح بوده ، قضاى آن روزه بر او واجب است.
(پنجم) آن كه كسى بگويد صبح نشده و انسان به گفته او كارى كه روزه را باطل مى كند انجام دهد ، و بعد معلوم شود صبح بوده است.
(ششم) آن كه كسى بگويد صبح شده و انسان به گفته او يقين نكند يا خيال كند شوخى مى كند و كارى كه روزه را باطل مى كند انجام دهد ، و بعد معلوم شود صبح بوده است.
(هفتم) آن كه كور و مانند او به گفته كسى ديگر افطار كند ، و بعد معلوم شود مغرب نبوده است.
(هشتم) آن كه در هواى صاف به واسطه تاريكى يقين كند كه مغرب شده و افطار كند ، و بعد معلوم شود مغرب نبوده است ، ولى اگر در هواى ابرى به گمان اين كه مغرب شده افطار كند ، و بعد معلوم شود مغرب نبوده قضا لازم نيست.
(نهم) آن كه براى خنك شدن يا بى جهت مضمضه كند ـ يعنى آب در دهان بگرداند ـ و بى اختيار فرو رود ، ولى اگر فراموش كند كه روزه است و آب را فرو دهد ، يا براى وضوى نماز واجب مضمضه كند و بى اختيار فرو رود ، قضا بر او واجب نيست.
(دهم) آن كه كسى از جهت اكراه يا اضطرار يا تقيّه افطار كند.
بى اختيار فرو رفتن از دهان یا بینی
استنشاق و مضمضه براى روزه دار
مضمضه يا استنشاق با اینکه می داند بی اختیار فرو می رود
ارتکاب مبطل روزه در ماه رمضان بعد از يقين به اینكه صبح نشده
شك در اینكه مغرب يا صبح شده يا نه(بنگرید مسأله ۱۶۹۶چهارم)