عرق كسى كه بعد از جنابت از حرام با حلال خود نزديكى كند
مسأله ۱۲۰ ـ اگر كسى از حرام جنب شود و بعد با حلال خود نزديكى كند ، احتياط واجب آن است كه در نماز از عرق خود اجتناب نمايد ، و چنانچه اوّل با حلال خود نزديكى كند و بعد مرتكب حرام شود عرق او حكم عرق جنب از حرام را ندارد.
عرق حيواناتى كه به خوردن نجاست انسان عادت كردهاند
مسأله ۱۲۱ ـ عرق شترى كه به خوردن نجاست انسان عادت كرده ـ بنابر احتياط ـ نجس است ، و عرق حيوانات ديگرى كه به خوردن نجاست انسان عادت كرده اند پاك است ، ولى نماز با هيچكدام جايز نيست.
راه ثابت شدن نجاست
مسأله ۱۲۲ ـ نجاست هر چيز از سه راه ثابت مى شود:
(اوّل) آن كه خود انسان يقين يا اطمينان پيدا كند كه آن چيز نجس است ، و اگر گمان داشته باشد چيزى نجس است لازم نيست از آن اجتناب نمايد ، بنابراين غذا خوردن در قهوه خانه ها و ميهمان خانه هايى كه مردمان لاابالى و كسانى كه پاكى و نجسى را مراعات نمى كنند در آنها غذا مى خورند ، اگر اطمينان نداشته باشد غذايى را كه براى او آورده اند نجس است اشكال ندارد.
(دوم) آن كه كسى كه چيزى در اختيار اوست بگويد آن چيز نجس است در صورتى كه متّهم به دروغ گفتن نباشد ، مثلا همسر يا نوكر يا كلفت انسان در صورتى كه متّهم به دروغ گفتن نباشند ، نسبت به ظرف يا چيز ديگرى كه در اختيار اوست بگويد نجس است.
(سوم) آن كه دو مرد عادل بگويند چيزى نجس است ، بلكه اگر يك نفر عادل يا شخصى كه ثقه باشد اگر چه عادل نباشد و ظنّ برخلاف آن نباشد بگويد چيزى نجس است بايد از آن چيز اجتناب كرد.
تفحّص در نجاست و طهارت
مسأله ۱۲۳ ـ اگر به واسطه ندانستن مسأله ، نجاست و طهارت چيزى را نداند ، مثلا نداند خون پاك است يا نه ، بايد مسأله را بپرسد و تا زمانى كه سؤال نكرده بايد احتياط كند ، و اگر با اين كه مسأله را مى داند در چيزى شكّ كند كه پاك است يا نه ، مثلا شكّ كند كه آن چيز خون است يا نه ، يا بداند خون است و نداند خون پشه است يا خون انسان پاك است و پرسيدن لازم نيست.
شك در پاك شدن يا نجس شدن چيزى كه حالت سابقه آن معلوم است
مسأله ۱۲۴ ـ چيز نجسى كه انسان شكّ دارد پاك شده يا نه ، نجس است ، و چيز پاك را اگر شكّ كند نجس شده يا نه ، پاك است ، و اگر هم بتواند نجس يا پاك بودن آن را بفهمد لازم نيست وارسى كند.
علم اجمالی به نجاست يكى از دو ظرف يا دو لباس
مسأله ۱۲۵ ـ اگر بداند يكى از دو ظرف يا دو لباسى كه هر دو در اختيار اوست نجس شده و نداند كدام است بايد از هر دو اجتناب كند ، ولى اگر مثلا مى داند كه لباس خودش نجس شده يا لباسى كه از اختيار او خارج است ، لازم نيست از لباس خودش اجتناب نمايد.
سرايت نجاست به چيز پاك و حكم واسطه ها
مسأله ۱۲۶ ـ اگر چيز پاك به چيز نجس برسد و هر دو يا يكى از آنها به طورى تر باشد كه ترى يكى به ديگرى برسد ، چيز پاك نيز نجس مى شود ، و اگر ترى به قدرى كم باشد كه به ديگرى نرسد ، چيزى كه پاك بوده نجس نمى شود.
و مشهور فرموده اند كه متنجّس به طور مطلق منجِّس است ، ولى اين حكم در غير واسطه اوّل ـ در صورتى كه با غير آب قليل و مايعات ديگر ملاقات كند ـ محلّ اشكال است ، و مراعات احتياط به اجتناب از ملاقى متنجّس در واسطه دوم و سوم ترك نشود.
شك در سرايت
مسأله ۱۲۷ ـ اگر چيز پاكى به چيز نجس برسد و انسان شكّ كند كه هر دو يا يكى از آنها تر بوده يا نه ، آن چيز پاك نجس نمى شود.
ملاقات با يكى از دو چيزى كه مىداند يكى از آن دو نجس است
مسأله ۱۲۸ ـ دو چيزى كه انسان نمى داند كدام پاك و كدام نجس است ، در صورتى كه نداند هر دو قبلا نجس بوده اند ، اگر چيز پاكى با رطوبت بعداً به يكى از آنها برسد نجس نمى شود.
سرايت نجاست در مثل زمين و پارچهاى كه تر است
مسأله ۱۲۹ ـ زمين يا پارچه و مانند اينها اگر رطوبت سرايت كننده داشته باشد ، هر قسمتى كه نجاست به آن برسد نجس مى شود و جاهاى ديگر آن پاك است ، و همچنين است خيار و خربزه و مانند اينها.
افتادن نجاست در مايعات و جامدات
مسأله ۱۳۰ ـ هرگاه شيره و روغن و مانند اينها طورى باشد كه اگر مقدارى از آن را بردارند جاى آن خالى نمى ماند ، همين كه يك نقطه از آن نجس شد تمام آن نجس مى شود ، ولى اگر طورى باشد كه جاى آن در موقع برداشتن خالى بماند اگر چه بعد پُر شود ، فقط جايى كه نجاست به آن رسيده نجس مى شود ، پس اگر مثلا فضله موش در آن بيفتد ، جايى كه فضله افتاده نجس و بقيّه پاك است.
نشستن مگس از روى نجاست تر بر چيز پاك
مسأله ۱۳۱ ـ اگر مگس يا حيوانى مانند آن روى چيز نجسى كه تر است بنشيند و بعد روى چيز پاكى كه آن هم تر است بنشيند ، چنانچه انسان بداند نجاست همراه آن حيوان بوده چيز پاك نجس مى شود ، و اگر نداند پاك است.
جريان عرق بدن از محلّ نجس
مسأله ۱۳۲ ـ اگر جايى از بدن كه عرق دارد نجس شود و عرق از آن جا به جاى ديگر برود ، هر جا كه عرق به آن برسد نجس مى شود ، و اگر به جاى ديگر نرود جاهاى ديگر بدن پاك است.
اخلاط غليظ بينى يا گلو که خون داشته باشد
مسأله ۱۳۳ ـ اخلاط غليظى كه از بينى يا گلو مى آيد ، اگر خون داشته باشد ، جايى كه خون دارد نجس و بقيّه آن پاك است ، پس اگر به بيرون دهان يا بينى برسد ، مقدارى كه انسان يقين دارد جاى نجس اخلاط به آن رسيده نجس است ، و محلّى را كه شكّ دارد جاى نجس به آن رسيده يا نه پاك مى باشد.
آفتابه سوراخ بر روى زمين نجس
مسأله ۱۳۴ ـ اگر آفتابه اى را كه ته آن سوراخ است روى زمين نجس بگذارند ، چنانچه از جريان بيفتد و آب زير آن جمع گردد كه با آب آفتابه يكى حساب شود آب آفتابه نجس مى شود ، ولى اگر آب آفتابه با فشار جريان داشته باشد نجس نمى شود.
ملاقات با نجاست در داخل بدن
مسأله ۱۳۵ ـ اگر چيزى داخل بدن شود و به نجاست برسد ، در صورتى كه بعد از بيرون آمدن آلوده به نجاست نباشد پاك است ، پس اگر اسباب اماله يا آب آن در مخرج غائط وارد شود ، يا سوزن و چاقو و مانند اينها در بدن فرو رود ، و بعد از بيرون آمدن به نجاست آلوده نباشد نجس نيست ، و همچنين است آب دهان و بينى اگر در داخل به خون برسد و بعد از بيرون آمدن به خون آلوده نباشد.
نجس كردن خطّ و ورق قرآن و تطهير آن
مسأله ۱۳۶ ـ نجس كردن خط و ورق قرآن در صورتى كه مستلزم هتك باشد حرام است ، و اگر نجس شود بايد فوراً آن را آب بكشند ، و همچنين در غير صورت هتك بنابر احتياط واجب.
نجس شدن جلد قرآن
مسأله ۱۳۷ ـ اگر جلد قرآن نجس شود ، در صورتى كه بى احترامى به قرآن باشد بايد آن را آب بكشند.
گذاشتن قرآن روى عين نجسى كه خشك است
مسأله ۱۳۸ ـ گذاشتن قرآن روى عين نجسى كه خشك است ، در صورتى كه مستلزم هتك باشد حرام و برداشتن آن واجب است.
نوشتن قرآن با مركّب نجس
مسأله ۱۳۹ ـ نوشتن قرآن با مركّب نجس ـ اگر چه يك حرف آن باشد ـ حكم نجس كردن آن را دارد ، و اگر نوشته شود بايد آن را به وسيله آب و يا غير آن محو كنند.
دادن قرآن به كافر
مسأله ۱۴۰ ـ در صورتى كه دادن قرآن به كافر مستلزم هتك باشد حرام و گرفتن از او واجب است.
افتادن چيزى كه احترام آن لازم است در مستراح
مسأله ۱۴۱ ـ اگر ورق قرآن يا چيزى كه احترام آن لازم است ، ـ مثل كاغذى كه اسم خدا يا پيغمبر (صلى الله عليه وآله وسلم) يا يكى از معصومين (عليهم السلام) بر آن نوشته شده ـ در مستراح بيفتد ، بيرون آوردن و آب كشيدن آن اگر چه خرج داشته باشد واجب است ، و اگر بيرون آوردن آن ممكن نباشد ، بايد به آن مستراح نروند تا يقين كنند آن ورق پوسيده است ، و همچنين اگر تربت در مستراح بيفتد و بيرون آوردن آن ممكن نباشد ، بايد تا وقتى كه يقين نكرده اند كه بكلّى از بين رفته به آن مستراح نروند.
خوردن و خورانيدن نجس و متنجّس
مسأله ۱۴۲ ـ خوردن و آشاميدن چيز نجس و متنجّس حرام است ، و همچنين است خوراندن آن به ديگرى ، ولى خوراندن متنجّس به طفل يا ديوانه جايز است ، و اگر خود طفل يا ديوانه متنجّس را بخورد يا با دست نجس غذا را نجس كند و بخورد ، جلوگيرى از او لازم نيست.
فروختن و عاريه دادن چيز نجس
مسأله ۱۴۳ ـ فروختن و عاريه دادن چيز نجسى كه قابل پاك شدن است اشكال ندارد ، ولى بايد در صورتى كه طرف در معرض مثل خوردن و آشاميدن است نجاست آن را بگويد.
خبر دادن به کسی که با لباس نجس نماز مىخواند يا نجس مىخورد
مسأله ۱۴۴ ـ اگر انسان ببيند كسى چيز نجسى را مى خورد يا با لباس نجس نماز مى خواند لازم نيست به او بگويد.
خبر دادن كسى كه وارد خانه شد و با نجاست ملاقات كرد
مسأله ۱۴۵ ـ اگر جايى از خانه يا فرش كسى نجس باشد و ببيند بدن يا لباس يا چيز ديگر كسى كه وارد خانه او مى شود با رطوبت به جاى نجس رسيده است ، در صورتى كه او سبب براى اين امر باشد و در معرض اين باشد كه نجاست به مأكول و مشروب سرايت كند بايد به آنان بگويد.
خبر دادن صاحب خانه يا ميهمان به غذای نجس
مسأله ۱۴۶ ـ اگر صاحب خانه در بين غذا خوردن بفهمد غذا نجس است بايد به ميهمانها بگويد ، امّا اگر يكى از ميهمانها بفهمد لازم نيست به ديگران خبر دهد ، ولى چنانچه طورى با آنان معاشرت دارد كه به واسطه نجس بودن آنان خود او مثلا مبتلا به اكل و شرب نجس شود ، بايد بعد از غذا به آنان بگويد.
خبر دادن به نجس شدن چيزى كه عاريه كرده
مسأله ۱۴۷ ـ اگر چيزى را كه عاريه كرده نجس شود ، چنانچه صاحبش آن چيز را در خوردن يا آشاميدن استعمال كند ـ مانند ظرف ـ واجب است نجس شدن آن را به او بگويد ، امّا مثل لباس ، نجس شدن آن را لازم نيست بگويد اگر چه بداند صاحبش با آن نماز مى خواند ، مگر اين كه صاحبش بخواهد با لباس پاك واقعى نماز بخواند كه در اين صورت احتياط واجب آن است كه نجس بودنش را به او اطلاع دهد.
خبر دادن بچه غير مميّز يا مميّز به اینکه چیزی نجس است يا آب كشيدم
مسأله ۱۴۸ ـ اگر بچّه بگويد چيزى نجس است يا چيزى را آب كشيده ، نمى شود حرف او را قبول كرد ، ولى بچّه اى كه مميّز است اگر بگويد چيزى را آب كشيدم ، در صورتى كه آن بچّه ثقه باشد و ظنّ بر خلاف گفته او نباشد ، حرف او قبول مى شود ، و همچنين اگر بگويد چيزى نجس است.
تعداد مطهّرات
مسأله ۱۴۹ ـ دوازده چيز نجاست را پاك مى كند و آنها را مطهّرات گويند: (اوّل) آب ، (دوم) زمين ، (سوم) آفتاب ، (چهارم) استحاله ، (پنجم) انقلاب ، (ششم) انتقال ، (هفتم) اسلام ، (هشتم) تبعيّت ، (نهم) برطرف شدن عين نجاست ، (دهم) استبراء حيوان نجاست خوار ، (يازدهم) غايب شدن مسلمان ، (دوازدهم) خارج شدن خون متعارف از ذبيحه ، و احكام اينها به طور تفصيل در مسائل آينده خواهد آمد.