شک در اینکه آنچه دارد به اندازه مخارج يك سال او هست يا نه
مسأله ۱۹۴۴ ـ كسى كه مخارج سالش را داشته ، اگر مقدارى از آن را مصرف كند و بعد شكّ كند كه آنچه باقى مانده به اندازه مخارج يك سال او هست يا نه ، نمى تواند زكات بگيرد.
صنعتگر يا مالك يا تاجرى كه درآمد او از مخارج سالش كمتر است
مسأله ۱۹۴۵ ـ صنعت گر يا مالك يا تاجرى كه در آمد او از مخارج سالش كمتر است ، مى تواند براى كسرى مخارجش زكات بگيرد ، و لازم نيست ابزار كار يا ملك يا سرمايه خود را به مصرف مخارج برساند.
فقيرى كه بخواهد مايحتاج خود را بخرد یا به ناچار بفروشد
مسأله ۱۹۴۶ ـ فقيرى كه خرج سال خود و عيالاتش را ندارد ، اگر خانه اى دارد كه ملك اوست و در آن نشسته ، يا وسيله سوارى دارد ، چنانچه بدون اينها نتواند زندگى كند ـ اگر چه براى حفظ آبرويش باشد ـ مى تواند زكات بگيرد ، و همچنين است اثاث خانه و ظرف و لباس تابستانى و زمستانى و چيزهايى كه به آنها احتياج دارد ، و فقيرى كه اينها را ندارد ، اگر به اينها احتياج داشته باشد مى تواند از زكات خريدارى نمايد.
فقيرى كه ياد گرفتن صنعت براى او مشكل نيست
مسأله ۱۹۴۷ ـ فقيرى كه ياد گرفتن صنعت براى او مشكل نيست ، بايد ياد بگيرد و با گرفتن زكات زندگى نكند ، ولى تا وقتى كه مشغول ياد گرفتن است مى تواند زكات بگيرد.
شك در زوال فقر و حکم مجهول الحالی كه گويد فقيرم
مسأله ۱۹۴۸ ـ به كسى كه قبلا فقير بوده و مى گويد فقيرم و شكّ در زوال فقرش باشد ، اگر چه از گفته او اطمينان پيدا نشود مى توان زكات داد ، و به كسى كه معلوم نباشد فقير بوده يا نه و مى گويد فقيرم ، اگر از گفته او اطمينان حاصل نشود ، بنابر احتياط واجب نمى شود زكات داد.
كسى كه مى گويد فقيرم و قبلاً فقير نبوده
مسأله ۱۹۴۹ ـ كسى كه مى گويد فقيرم و قبلا فقير نبوده ، چنانچه از گفته او اطمينان پيدا نشود ، نمى شود به او زكات داد.
بابت زکات حساب کردن طلبى كه از فقیر دارد
مسأله ۱۹۵۰ ـ كسى كه بايد زكات بدهد ، اگر از فقيرى طلبكار باشد ، مى تواند طلبى را كه از او دارد بابت زكات حساب كند ، ولى اگر بداند مالى را كه طلبكار است در معصيت صرف كرده ، نمى تواند از بابت زكاتى كه در اداى دين صرف مى شود حساب كند.
بابت زکات حساب کردن طلبی که از فقیر دارد بعد از مرگ فقیر
مسأله ۱۹۵۱ ـ اگر فقير بميرد و مال او به اندازه دينش نباشد ، انسان مى تواند طلبى را كه از او دارد بابت زكات حساب كند ، ولى در صورتى كه بداند مالى را كه مديون است در معصيت صرف كرده ، نمى تواند از بابت زكاتى كه در اداى دين صرف مى شود حساب كند.
و اگر مال ميّت به اندازه دينش باشد و ورثه دين او را ادا نكنند يا به جهت ديگرى انسان نتواند طلب خود را بگيرد ، بنابر احتياط واجب نبايد طلبى را كه از او دارد بابت زكات حساب كند.
خبر دادن به فقير كه اين زكات است
مسأله ۱۹۵۲ ـ چيزى را كه انسان بابت زكات به فقير مى دهد ، لازم نيست به او بگويد كه زكات است ، بلكه اگر فقير خجالت بكشد ، مستحبّ است بدون اين كه اظهار كند به قصد زكات بدهد.
ادای زکات به غیر فقیر
مسأله ۱۹۵۳ ـ اگر به خيال اين كه كسى فقير است به او زكات بدهد ، بعد بفهمد فقير نبوده ، يا از روى ندانستن مسأله به كسى كه مى داند فقير نيست زكات بدهد ، چنانچه مالى كه به او داده باقى باشد ، بايد از او بگيرد و به مستحق بدهد ، و اگر نتواند بگيرد ، بايد عوض زكات را از مال خودش بدهد ، و اگر از بين رفته باشد ، پس اگر كسى كه آن چيز را گرفته مى دانسته زكات است ، انسان مى تواند عوض آن را از او بگيرد و به مستحق بدهد ، و اگر نمى دانسته زكات است ، نمى تواند چيزى از او بگيرد ، و بايد از مال خودش عوض زكات را به مستحق بدهد.
بدهکاری که نمىتواند بدهى خود را بدهد
مسأله ۱۹۵۴ ـ كسى كه بدهكار است و نمى تواند بدهى خود را بدهد ، اگر چه مخارج سال خود را داشته باشد ، مى تواند براى دادن قرض خود زكات بگيرد ، ولى بايد مالى را كه قرض كرده در معصيت خرج نكرده باشد.
بدهکاری که قرض را در معصيت صرف كرده
مسأله ۱۹۵۵ ـ اگر به كسى كه بدهكار است و نمى تواند بدهى خود را بدهد زكات بدهد ، بعد بفهمد قرض را در معصيت صرف كرده ، چنانچه آن بدهكار فقير باشد ، مى تواند آنچه را كه به او داده است بابت زكاتى كه به فقرا داده مى شود حساب كند.
بابت زکات حساب کردن طلبی که از بدهکار دارد
مسأله ۱۹۵۶ ـ كسى كه بدهكار است و نمى تواند بدهى خود را بدهد ـ اگر چه فقير نباشد ـ انسان مى تواند طلبى را كه از او دارد بابت زكات حساب كند ، ولى اگر فقير نباشد ، در صورتى كه بداند مالى را كه بدهكار است در معصيت صرف كرده ، نمى تواند بابت زكات حساب كند.
در راه مانده ای که نتواند چیزی را بفروشد یا قرض کند
مسأله ۱۹۵۷ ـ مسافرى كه خرجى او تمام شده يا مركبش از كار افتاده ، چنانچه سفر او سفر معصيت نباشد و نتواند با قرض كردن يا فروختن چيزى خود را به مقصد برساند ، اگر چه در وطن خود فقير نباشد ، مى تواند زكات بگيرد ، ولى اگر بتواند در جاى ديگر با قرض كردن يا فروختن چيزى مخارج سفر خود را فراهم كند ، فقط به مقدارى كه به آن جا برسد مى تواند زكات بگيرد.
در راه مانده ای که چيزى از زكاتى كه گرفته زياد آمده باشد
مسأله ۱۹۵۸ ـ مسافرى كه در سفر درمانده شده و زكات گرفته ، بعد از آن كه به وطنش رسيد ، اگر چيزى از زكات زياد آمده باشد ، در صورتى كه نتواند به دهنده زكات برگرداند ، يا برگرداندن به او مشقّت داشته باشد ، بايد آن را به حاكم شرع بدهد و بگويد آن چيز زكات است.
شيعه دوازده امامى بودن مستحق
مسأله ۱۹۵۹ ـ كسى كه زكات مى گيرد بايد شيعه دوازده امامى باشد ، و اگر انسان كسى را شيعه دوازده امامى بداند و به او زكات بدهد ، و بعد معلوم شود نبوده ، بايد دوباره زكات بدهد.
طفل يا ديوانهاى که شيعه دوازده امامى و فقير است
مسأله ۱۹۶۰ ـ اگر طفل يا ديوانه اى از شيعه دوازده امامى ، فقير باشد ، انسان مى تواند به ولىّ او زكات بدهد به قصد اين كه آنچه مى دهد ملك طفل يا ديوانه باشد و ولىّ آنها هم به همين قصد بگيرد.
دسترسی نداشتن به ولى طفل و ديوانه
مسأله ۱۹۶۱ ـ اگر به ولىّ طفل و ديوانه دسترسى ندارد ، مى تواند خودش يا به وسيله يك نفر امين زكات را به مصرف طفل يا ديوانه برساند ، و بايد موقعى كه زكات به مصرف آنان مى رسد نيّت زكات كند ، و در صورتى كه به ولىّ طفل و ديوانه دسترسى دارد بنابر احتياط واجب به وسيله ولىّ يا به اذن او به مصرف آنان برساند.
فقيرى كه گدايى مىكند يا در معصيت صرف مىكند
مسأله ۱۹۶۲ ـ به فقيرى كه گدايى مى كند ، مى شود زكات داد ، ولى به كسى كه زكات را در معصيت صرف مى كند ، نمى شود زكات داد.
مرتكب كبيره علنى و تارك نماز و شرابخوار
مسأله ۱۹۶۳ ـ به كسى كه معصيت كبيره را آشكارا به جا مى آورد ، و به تارك نماز و به شرابخوار ـ بنابر احتياط واجبـ نمى شود زكات داد.
بدهى كسى كه مخارج او بر انسان واجب باشد
مسأله ۱۹۶۴ ـ كسى كه بدهكار است و نمى تواند بدهى خود را بدهد ، اگر چه مخارج او بر انسان واجب باشد ، مى شود قرضش را از زكات داد.
بابت زکات حساب کردن مخارج واجب النفقه
مسأله ۱۹۶۵ ـ انسان نمى تواند مخارج كسانى را كه مثل اولاد خرجشان بر او واجب است از زكات بدهد ، ولى اگر مخارج آنان را ندهد ، ديگران مى توانند به آنها زكات بدهند.
دادن زکات به فرزند بابت مخارج عیال
مسأله ۱۹۶۶ ـ اگر انسان زكات را به پسرش بدهد كه خرج زن و نوكر و كلفت خود بنمايد ، اشكال ندارد.
احتیاج فرزند به كتابهاى علمى و دينى
مسأله ۱۹۶۷ ـ اگر پسر به كتابهاى علمى و دينى احتياج داشته باشد ، پدر مى تواند آنها را از زكات خريده و در معرض استفاده پسر قرار دهد ، و اگر بخواهد از سهم سبيل الله بخرد ، بنابر احتياط بايد بر آن مصلحت عمومى مترتّب باشد.
پسر یا پدری که احتیاج به زن گرفتن دارد
مسأله ۱۹۶۸ ـ پدر مى تواند به پسرى كه احتياج به زن گرفتن دارد ، زكات خود را بدهد كه زن بگيرد ، و همچنين است پسر نسبت به پدر.
زنى كه شوهر مخارج او را مى دهد يا مى تواند او را مجبور كند
مسأله ۱۹۶۹ ـ به زنى كه شوهر مخارج او را مى دهد ، و زنى كه شوهرش خرجى او را نمى دهد ولى مى تواند او را به دادن خرجى مجبور كند ، نمى شود زكات داد.
پسر یا پدری که احتیاج به زن گرفتن دارد
مسأله ۱۹۷۰ ـ زنى كه به عقد موقت درآمده اگر فقير باشد ، شوهرش و ديگران مى توانند به او زكات بدهند ، ولى اگر شوهرش در ضمن عقد شرط كند كه مخارج او را بدهد يا به جهت ديگرى دادن مخارجش بر او واجب باشد ، در صورتى كه مخارج آن زن را بدهد ، نمى شود به آن زن زكات داد.
زن مىتواند به شوهر فقير خود زكات بدهد
مسأله ۱۹۷۱ ـ زن مى تواند به شوهر فقير خود زكات بدهد ، اگر چه شوهر زكات را صرف مخارج خود آن زن نمايد.
زكات گرفتن غير سيد از سيد
مسأله ۱۹۷۲ ـ سيّد نمى تواند از غير سيّد زكات بگيرد ، ولى اگر خمس و ساير وجوهات كفايت مخارج او را نكند و از گرفتن زكات غير سيّد ناچار باشد ، مى تواند به قدر مخارج روزانه بگيرد.
زكات دادن به كسى كه معلوم نيست سيد است يا نه
مسأله ۱۹۷۳ ـ به كسى كه معلوم نيست سيّد است يا نه ، مى شود زكات داد.