ازدواج طفلی كه در محل ديگرى است براى محرم شدن
مسأله ۲۴۹۴ ـ اگر پدر يا جدّ پدرى طفل خودرا كه در محلّ ديگرى است و نمى داند زنده است يا مرده براى محرم شدن به عقد كسى در آورد ، در صورتى كه آن طفل در مدّت زوجيّت قابل استمتاع باشد ، بر حسب ظاهر محرم بودن حاصل مى شود ، و چنانچه بعد معلوم شود كه در موقع عقد آن دختر زنده نبوده ، عقد باطل است و كسانى كه ظاهراً محرم شده بودند نامحرمند.
مهریه زنی که مرد مدت ازدواج او را ببخشد
مسأله ۲۴۹۵ ـ اگر مرد مدّت ازدواج موقّت زن را ببخشد ، چنانچه با او نزديكى كرده ، بايد تمام چيزى را كه قرار گذاشته به او بدهد ، و اگر نزديكى نكرده واجب است نصف آن را بدهد ، و احتياط مستحبّ آن است كه تمام آن را بدهد.
ازدواج با زنى كه در عده متعه خود اوست
مسأله ۲۴۹۶ ـ مرد مى تواند زنى را كه متعه او بوده و مدّتش تمام شده يا به آن زن بخشيده ولى عدّه او تمام نشده به عقد دائم خود در آورد يا اين كه دوباره متعه نمايد.
نگاه كردن مرد به زن نامحرم و بالعکس
مسأله ۲۴۹۷ ـ نگاه كردن مرد به بدن و موى زن نامحرم ـ چه با قصد لذّت و چه بدون آن ، و چه با ترس وقوع در حرام و چه بدون آن ـ حرام است ، و نگاه كردن بصورت و دستهاى او اگر به قصد لذّت باشد يا ترس وقوع در حرام داشته باشد ، حرام است ، و احتياط مستحبّ آن است كه بصورت و دستها تا مچ ـ هر چند بدون قصد لذّت و ترس وقوع در حرام ـ نگاه نكند ، و نيز نگاه كردن زن به بدن مرد نامحرم حرام است مگر به جاهايى كه سيره متشرّعه و متديّنين بر پوشانيدن آن نيست ، مانند سر و صورت و گردن و دستها و ساق پاها ، كه نگاه كردن زن به اين مواضع بدون قصد لذّت و ترس وقوع در حرام جايز است.
نگاه به زنهايى كه اگر آنها را نهى كنند تأثير ندارد
مسأله ۲۴۹۸ ـ زنهايى كه اگر آنهارا از نپوشيدن بدن خود از نامحرم نهى كنند تأثير در آنها ندارد ـ چه كافر و چه مسلمان ـ نگاه كردن به جاهايى از بدن آنها كه بحسب متعارف عادت بپوشانيدن آن ندارند در صورتى كه قصد لذّت و ترس وقوع در حرام نباشد ، جايز است.
حكم پوشاندن زن خود را از مرد نامحرم و پسر نابالغ
مسأله ۲۴۹۹ ـ زن بايد موى و بدن خودرا از مرد نامحرم بپوشاند ، و نيز صورت و دستهارا تا مچ ، در صورتى كه قصد نشان دادن داشته باشد و مرد هم بقصد لذّت نظر مى كند ، و همچنين است بنابر احتياط واجب در صورتى كه مى داند بيننده بقصد لذّت نظر مى كند ، هرچند زن قصد نشان دادن نداشته باشد.
و پوشاندن سر و موى از پسر نابالغ واجب نيست مگر در صورتى كه موجب هيجان شهوت آن پسر باشد كه بنا بر احتياط واجب بپوشاند.
نگاه كردن به عورت ديگرى و بچه مميز و كافر
مسأله ۲۵۰۰ ـ نگاه كردن به عورت ديگرى ـ حتّى به عورت بچّه مميّزى كه خوب و بد را مى فهمد ـ حرام است ، اگرچه از پشت شيشه يا در آيينه يا آب صاف و مانند اينها باشد ، و زن و شوهر مى توانند به تمام بدن يكديگر نگاه كنند، و نظر به عورت كافر بنابر احتياط واجب جائز نيست .
نگاه كردن مرد و زنى كه با يكديگر محرمند
مسأله ۲۵۰۱ ـ مرد و زنى كه با يكديگر محرمند ، اگر قصد لذّت نداشته باشند مى توانند به تمام بدن يكديگر به جز عورت نگاه كنند.
نگاه كردن مرد به بدن مرد ديگر و زن به بدن زن ديگر
مسأله ۲۵۰۲ ـ نگاه كردن مرد به بدن مرد ديگر ، و زن به بدن زن ديگر به قصد لذّت حرام است.
نگاه كردن به عكس زن نامحرمى كه انسان او را مى شناسد
مسأله ۲۵۰۳ ـ نگاه كردن به عكس زن نامحرمى كه انسان او را مى شناسد و از زنانى است كه اگر او را از نشان دادن خود به نامحرم نهى كنند مى پذيرد ، بنابر احتياط جايز نيست.
زن يا مردی که بخواهند ديگرى را تنقيه كنند يا عورت او را آب بكشند
مسأله ۲۵۰۴ ـ اگر زن بخواهد زن ديگرى يا مردى غير از شوهر خود را تنقيه كند ، يا عورت او را آب بكشد ، بايد چيزى در دست كند كه دست آن زن به عورت او نرسد ، و همچنين است اگر مرد بخواهد مرد ديگرى ، يا زنى غير زن خود را تنقيه كند ، يا عورت او را آب بكشد.
زنی که ناچار باشد براى معالجه به مرد نامحرم مراجعه كند
مسأله ۲۵۰۵ ـ اگر زن ناچار باشد براى معالجه به مرد نامحرم مراجعه كند و مرد هم براى معالجه ناچار باشد كه او را نگاه كند و دست به بدن او بزند ، جايز است ، ولى اگر با نگاه كردن بتواند معالجه كند نبايد دست ببدن او بزند ، و اگر با دست زدن بتواند معالجه كند نبايد او را نگاه كند ، و در هر صورت اگر بتواند با دستكش معالجه كند نبايد با دست معالجه نمايد.
نگاه به عورت براى معالجه
مسأله ۲۵۰۶ ـ اگر انسان براى معالجه ناچار باشد به شخصى مراجعه كند و آن شخص هم ناچار باشد كه در معالجه به عورت او نگاه كند ، بنابر احتياط واجب به وسيله آيينه به عورت او نگاه كند ، ولى اگر چاره اى جز نگاه كردن به عورت نباشد يا معالجه با نگاه كردن در آيينه حرجى باشد ، اشكال ندارد.
كسى كه به واسطه نداشتن زن به حرام مى افتد
مسأله ۲۵۰۷ ـ كسى كه به واسطه نداشتن زن به حرام مى افتد ، واجب است زن بگيرد.
شوهری که در عقد شرط كند زن باكره باشد
مسأله ۲۵۰۸ ـ اگر شوهر در عقد شرط كند كه زن باكره باشد ، و بعد از عقد معلوم شود و يا به اقرار زن يا بيّنه ثابت شود كه بكارتش قبل از عقد به نزديكى از بين رفته ، هرچند ثبوت خيار فسخ براى مرد خالى از وجه نيست ، ولى احتياط واجب آن است كه اگر فسخ كرد طلاق هم بدهد ، و مرد مى تواند با ملاحظه نسبت تفاوت بين مهر باكره و غير باكره را از مهرى كه قرار داده اند بگيرد ، چه عقدرا فسخ كند يا بر آن باقى بماند.
ماندن مرد و زن نامحرم در محل خلوت
مسأله ۲۵۰۹ ـ ماندن مرد و زن نامحرم در محلّ خلوتى كه كسى ديگر ـ حتّى بچّه مميّز ـ در آن جا نيست در صورت احتمال ارتكاب حرام جايز نيست.
مردی که در عقد قصدش اين باشد كه مهر زن را ندهد
مسأله ۲۵۱۰ ـ اگر مرد مهر زن را در عقد معيّن كند و قصدش اين باشد كه آن را ندهد و رضايت زن به عقد مشروط به قصد دادن مهر نباشد ، عقد صحيح است ، ولى بايد مهر را بدهد.
تعريف مرتد و اقسام آن
مسأله ۲۵۱۱ ـ مسلمانى كه از اسلام برگردد و كافر شود مرتدّ ناميده مى شود. (معنى كفر در مسأله «۱۰۷» گذشت.)
و مرتد دو قسم است:
فطرى وملّى ، مرتد فطرى كسى است كه از پدر و مادرى متولّد شده باشد كه هردو يا يكى از آن دو مسلمان باشند و بعد از بلوغ و كمال عقل با اختيار از اسلام برگردد.
و مرتد ملّى كسى است كه از پدر و مادر كافر ، متولّد شده باشد و بعد از مسلمان شدن از اسلام برگردد.
زنی که بعد از ازدواج مرتد شود
مسأله ۲۵۱۲ ـ اگر زن بعد از ازدواج مرتد شود ، چنانچه شوهرش با او نزديكى نكرده باشد عقد او باطل مى گردد و عدّه ندارد ، و همچنين است اگر نزديكى كرده باشد ولى نُه سالش تمام نشده ، يا يائسه باشد ، امّا اگر نُه سالش تمام شده و يائسه هم نباشد ـ معنى يائسه در مسأله «۴۴۱» گذشت ـ بايد به دستورى كه در احكام طلاق مى آيد عدّه نگه دارد ، و اگر تا آخر عدّه مرتد بماند عقد باطل است ، و اگر در بين عدّه مسلمان شود بقاى عقد محلّ اشكال است ، و بنابر احتياط واجب اگر بخواهد با او بماند دوباره عقد نمايد ، و اگر بخواهد جدا شود طلاق بدهد.
مردی که مسلمان زاده باشد و مرتد شود
مسأله ۲۵۱۳ ـ مرد مسلمان زاده هرچند يكى از پدر و مادرش مسلمان باشند ، اگر مرتد شود زنش بر او حرام مى شود ، و بايد به مقدار عدّه وفات ـ كه در احكام طلاق مى آيد ـ عدّه نگه دارد.
مردى كه از غير مسلمان به دنيا آمده و بعد از ازدواج مرتد شود
مسأله ۲۵۱۴ ـ مردى كه از پدر و مادر غير مسلمان به دنيا آمده و مسلمان شده ، اگر بعد از ازدواج مرتد شود ، چنانچه با زنش نزديكى نكرده ، يا اين كه زن نُه سالش تمام نشده ، يا يائسه باشد ، عقد باطل مى گردد و عدّه ندارد ، و اگر بعد از نزديكى مرتد شود و زن او نُه سالش تمام شده و يائسه هم نباشد ، بايد آن زن به مقدار عدّه طلاق ـ كه در احكام طلاق مى آيد ـ عدّه نگه دارد ، و اگر تا تمام شدن عدّه مسلمان نشود عقد باطل است ، و اگر پيش از تمام شدن عدّه مسلمان شود ، بقاى عقد محلّ اشكال است و بنابر احتياط واجب اگر بخواهد با او بماند دوباره زن را عقد نمايد ، و اگر بخواهد جدا شود طلاق بدهد.
شرط کردن زن در عقد با مرد كه او را از شهرى بيرون نبرد
مسأله ۲۵۱۵ ـ اگر زن در عقد با مرد شرط كند كه او را از شهرى بيرون نبرد و مرد هم قبول كند ، نبايد زن را بدون رضايتش از آن شهر بيرون ببرد.
ازدواج دختر شوهر سابق با پسر شوهر بعد و ازدواج با مادر زن پسر
مسأله ۲۵۱۶ ـ اگر زنى از شوهر سابقش دخترى داشته باشد ، شوهر بعدى مى تواند آن دختررا براى پسر خود كه از اين زن نيست عقد كند ، و اگر مردى دخترى را براى پسر خود عقد كند مى تواند با مادر آن دختر ازدواج نمايد.
سقط بچه زنى كه از زنا آبستن شود
مسأله ۲۵۱۷ ـ اگر زنى از زنا آبستن شود ، در صورتى كه خود آن زن يا مردى كه با او زنا كرده يا هردوى آنان مسلمان باشند ، براى آن زن جايز نيست بچّه را سقط كند ، و همچنين است ـ بنابر احتياط واجب ـ در صورتى كه مسلمان نباشند.
ازدواج و بچه زنى كه با او زنا كرده بعد از استبراء
مسأله ۲۵۱۸ ـ اگر كسى با زنى كه شوهر ندارد و در عدّه كسى هم نيست زنا كند ، چنانچه بعد از استبراء ـ به نحوى كه در مسأله «۲۴۶۳» گذشت ـ او را عقد كند و بچّه اى از آنان پيدا شود ، در صورتى كه ندانند از نطفه حلال است يا حرام ، آن بچّه بدون اشكال حلال زاده است ، ولى اگر قبل از استبراء او را عقد كرده و نزديكى كرده باشد ، محلّ اشكال است.
بچه حاصل ازدواج در عده
مسأله ۲۵۱۹ ـ اگر مرد نداند كه زن در عدّه است و با او ازدواج كند ، چنانچه زن هم نداند و بچّه اى از آنان به دنيا آيد ، حلال زاده است و شرعاً فرزند هر دو مى باشد ، ولى اگر زن مى دانسته كه در عدّه است ، شرعاً بچّه فرزند پدر است ، و كسى كه يقين دارد در عدّه بوده و شكّ در تمام شدن آن دارد در حكم كسى است كه مى داند در عدّه است ، و در هر صورت عقد آنان باطل است وبه يكديگر حرام مى باشند.
اگر زن بگويد يائسه ام يا بگويد شوهر ندارم
مسأله ۲۵۲۰ ـ اگر زن بگويد يائسه ام نبايد حرف او را قبول كرد ، ولى اگر بگويد شوهر ندارم حرف او قبول مى شود.
ازدواج با زنى كه گفته شوهر ندارم و بعد كسى بگويد شوهر داشته
مسأله ۲۵۲۱ ـ اگر زن بگويد شوهر ندارم و انسان با او ازدواج كند و بعد كسى بگويد آن زن شوهر داشته ، چنانچه شرعاً گفته آن كس ثابت نشود ، نبايد حرف او را قبول كرد.
جدا كردن پسر بچه و دختر بچه از مادرش
مسأله ۲۵۲۲ ـ تا دو سال پسر يا دختر تمام نشده پدر نمى تواند او را از مادرش جدا كند ، و احتياط واجب آن است كه دختررا تا هفت سال از مادرش جدا نكند.
عجله کردن در شوهر دادن دختری که بالغه است
مسأله ۲۵۲۳ ـ اگر خواستگار از جهت ديانت و اخلاق پسنديده باشد ، مستحبّ است در شوهر دادن دخترى كه بالغه است عجله كنند.