شرایط شکار با سگ شكارى
(اوّل) سگ به طورى تربيت شده باشد كه هر وقت آن را براى گرفتن شكار بفرستند برود و هر وقت جلوگيرى كنند بايستد ، و نيز ـ بنابر احتياط واجب ـ عادتش اين باشد كه تا صاحبش نرسد از شكار نخورد ، ولى اگر عادت به خوردن خون شكار داشته باشد يا به ندرت از شكار بخورد اشكال ندارد.
(دوم) آن كه آن را بفرستند ، و اگر از پيش خود دنبال شكار رود و حيوانى را شكار كند ، خوردن آن حيوان حرام است ، بلكه اگر از پيش خود دنبال شكار رود و بعد صاحبش بانك بزند كه زودتر آن را به شكار برساند ، اگرچه به واسطه صداى صاحبش شتاب بكند ، بنا بر احتياط واجب بايد از خوردن آن شكار خوددارى نمايند.
(سوم) كسى كه سگ را مى فرستد بايد مسلمان يا بچّه مسلمان باشد كه خوب و بدرا بفهمد ، و اگر كافر يا ناصب يا خارجى و يا بعضى از غلاتى كه در حكم كافرند سگ را بفرستد ، شكار آن سگ حرام است.
(چهارم) وقت فرستادن سگ نام خدارا ببرد ، و اگر عمداً نام خدارا نبرد آن شكار حرام است ، ولى اگر فراموش كند اشكال ندارد.
(پنجم) شكار به واسطه زخمى كه از دندان سگ پيدا كرده بميرد ، پس اگر سگ شكار را خفه كند ، يا شكار از دويدن يا ترس بميرد ، حلال نيست.
(ششم) كسى كه سگ را فرستاده وقتى برسد كه حيوان مرده باشد ، يا اگر زنده است به اندازه سربريدن آن وقت نباشد ، بشرط آن كه در تأخير مسامحه نكرده باشد ، وچنانچه وقتى برسد كه به اندازه سربريدن وقت باشد و سر حيوان را نبرد تا بميرد ، حلال نيست.
كسى كه سگ را فرستاده اگر وقتى برسد كه بتواند سر حيوان را ببرد
فرستادن چند سگ برای را شكار
سگ شکاری که حيوان ديگرى را يا با حيوان ديگرى شكار كند
چند نفری که با هم سگ را بفرستند ولى در همه، شرايط جمع نباشد
شکار بوسیله باز يا حيوان ديگر غير از سگ شكارى
دستور صيد ماهى براى حلال شدن
صيد آن ماهى كه از آب بيرون بيفتد يا آب فرو رود و در خشكى بماند
شرط نبودن اسلام و بردن نام خدا، در صيد ماهى
ماهى مردهاى كه معلوم نيست آن را زنده از آب گرفته اند يا مرده
خوردن ماهى زنده
بریان کردن ماهى زنده یا کشتن آن قبل از جان دادن
دو قسمت کردن ماهى که يك قسمتش در آب بيفتد
دستور صيد ملخ
ملخى كه بال درنياورده و نمى تواند پرواز كند
پرندگان حلال گوشت و حرام گوشت و آنها كه مكروه است
و شب پره و طاووس و جميع انواع كلاغ و هر پرنده اى كه مثل شاهين و عقاب و باز چنگال دارد ، يا هنگام پرواز بال زدنش كمتر از صاف نگهداشتن بالش باشد حرام است ، و همچنين هر مرغى كه چينه دان و سنگدان و خار پشت پا ندارد ، مگر آن كه معلوم باشد كه بال زدنش بيشتر از صاف نگهداشتن آن است كه در اين صورت حلال است.
و كشتن پرستوك و هدهد و خوردن گوشت آنها مكروه است.
چيزى كه روح دارد و از حيوان زنده جدا نمايند
بعضى از اجزاى حيوانات حلال گوشت كه حرام است
۱ ـ خون ، ۲ ـ فضله ، ۳ ـ نرى ، ۴ ـ فرج ، ۵ ـ بچّه دان ، ۶ ـ غدد كه آن را دشول مى گويند ، ۷ ـ تخم كه آن را دنبلان مى گويند ، ۸ ـ چيزى كه در مغز كلّه است و به شكل نخود مى باشد ، ۹ ـ مغز حرام كه در ميان تيره پشت است ، ۱۰ ـ زهره دان ، ۱۱ ـ سپرز (طحال) ، ۱۲ ـ بول دان (مثانه) ، ۱۳ ـ حدقه چشم.
و بنا بر احتياط واجب از پى كه در دو طرف تيره پشت است ، و از چيزى كه در ميان سُم است و به آن ذات الأشاجع مى گويند اجتناب شود ، و اين احتياط در پى آكد است ، و در پرندگان غير از خون و فضله كه بى اشكال حرام است ، از ساير چيزهايى كه ذكر شد هركدام كه در آنها باشد ، بنابر احتياط واجب از خوردن آن اجتناب شود.
آشاميدن بول حيوان و خوردن چيزهاى خبيث و مداوا با آن
خوردن گل و بقيه اجزاى زمين و خوردن براى مداوا
فرو بردن آب بينى و خلط سينه و غذايى كه لاى دندان مانده
خوردن و آشاميدن چيزى كه موجب مرگ يا ضرر مهم مى شود
گوشت اسب و قاطر و الاغ و احكام وطى آنها و گاو و گوسفند
و اگر با حيوان حلال گوشتى مانند گاو و گوسفند نزديكى كنند ، بول و سرگين آنها نجس مى شود ، و خوردن گوشت و آشاميدن شير آنها هم حرام است ، و همچنين است نسل آنها ، و بايد فورى آن حيوان را بكشند و بسوزانند ، و كسى كه با آن وطى كرده پول آن را به صاحبش بدهد.
بزغاله يا برّه ای که شير خوك بخورد و استبراء آنها
و حيوانى كه به خوردن نجاست انسان عادت كرده نيز گوشتش حرام است ، و چنانچه استبرائش نمايند حلال مى شود ، و كيفيت استبراء آن در مسأله «۲۲۶» بيان شد.
آشاميدن شراب و ساير مسكرات و روايات در مذمت آن
و از حضرت رسول (صلى الله عليه وآله وسلم) روايت شده كه: شراب سَرِ هر گناهى است.
و در بعضى از روايات آشاميدن شراب اشد از زنا و دزدى شمرده شده است ، و خداوند شراب را حرام كرده به علّت اين كه ام الخبائث و سَرِ هر شرّى است.
و شرابخوار عقل خودرا از دست مى دهد ، پس پروردگار خود را نمى شناسد ، و هر معصيتى را مرتكب ، و هر حرمتى را هتك ، و هر رحم وابسته اى را قطع ، و هر فاحشه اى را مرتكب مى شود.
نشستن يا خوردن سر سفرهاى كه در آن شراب مى خورند
نجات دادن مسلمانى كه نزديك است از گرسنگى يا تشنگى بميرد
منفعت و ضرر نه استحباب و کراهت
مستحبات غذا خوردن
(اوّل) هردو دست را پيش از غذا خوردن بشويد.
(دوم) بعد از غذا خوردن هر دو دست خودرا بشويد و با دستمال خشك كند.
(سوم)ميزبان پيش از همه شروع به غذا خوردن كند ، و بعد از همه دست بكشد ، و پيش از غذا خوردن اوّل ميزبان دست خودرا بشويد ، بعد كسى كه طرف راست او نشسته و همين طور تا برسد به كسى كه طرف چپ او نشسته ، و بعد از غذا خوردن اوّل كسى كه طرف چپ ميزبان نشسته دست خودرا بشويد و همينطور تا به ميزبان برسد.
(چهارم) در اوّل غذا خوردن بسم الله بگويد ، ولى اگر سر يك سفره چند جور غذا باشد ، در وقت خوردن هركدام آنها گفتن بسم الله مستحبّ است.
(پنجم) با دست راست غذا بخورد.
(ششم) با سه انگشت يا بيشتر غذا بخورد ، و با دو انگشت نخورد.
(هفتم) اگر چند نفر سر يك سفره نشسته اند ، هركسى از غذاى جلوى خودش بخورد.
(هشتم) لقمه را كوچك بردارد.
(نهم) سر سفره زياد بنشيند ، و غذا خوردن را طول بدهد.
(دهم) غذا را خوب بجود.
(يازدهم) بعد از غذا خوردن خداوند عالم را حمد كند.
(دوازدهم) انگشتهارا بليسد.
(سيزدهم) بعد از غذا خوردن خلال نمايد ، ولى با چوب انار و ريحان و نى و برگ درخت خرما خلال نكند.
(چهاردهم) آنچه بيرون سفره مى ريزد جمع كند و بخورد ، ولى اگر در بيابان غذا بخورد مستحبّ است آنچه مى ريزد براى پرندگان و حيوانات بگذارد.
(پانزدهم) در اوّل روز و در اوّل شب غذا بخورد ، و در بين روز و در بين شب غذا نخورد.
(شانزدهم) بعد از خوردن غذا به پشت بخوابد و پاى راست را روى پاى چپ بيندازد.
(هفدهم) در اوّل غذا و آخر آن نمك بخورد.
(هيجدهم) ميوه را پيش از خوردن با آب بشويد.
مکروهات غذا خوردن
(اوّل) در حال سيرى غذا خوردن.
(دوم) پر خوردن.
(سوم) نگاه كردن به صورت ديگران در موقع غذا خوردن.
(چهارم) خوردن غذاى داغ.
(پنجم) فوت كردن چيزى كه مى خورد يا مى آشامد.
(ششم) بعد از گذاشتن نان در سفره منتظر چيز ديگرشدن.
(هفتم) پاره كردن نان با كارد.
(هشتم) گذاشتن نان زير ظرف غذا.
(نهم) پاك كردن گوشتى كه به استخوان چسبيده به طورى كه چيزى در آن نماند.
(دهم) پوست كندن ميوه.
(يازدهم) دور انداختن ميوه پيش از آن كه كاملا آن را بخورد.
مسأله ۲۷۰۲ ـ در آشاميدن آب چند چيز مستحبّ است:
(اوّل) آب را به طور مكيدن بياشامد.
(دوم) در روز ايستاده آب بياشامد.
(سوم) پيش از آشاميدن آب بِسْمِ اللّهِ ، و بعد از آن اَلْحَمْدُ لِلّه بگويد.
(چهارم) به سه نفس آب بياشامد.
(پنجم) از روى ميل آب بياشامد.
(ششم) بعد از آشاميدن آب حضرت ابى عبد الله (عليه السلام) و اهل بيت ايشان را ياد كند ، و قاتلان آن حضرت را لعنت نمايد.