• سایت رسمی دفتر حضرت آيت الله العظمى وحيد خراسانى

    select your topic

    شرایط شکار با سگ شكارى

    مسأله ۲۶۷۳ ـ اگر سگ شكارى حيوان وحشى حلال گوشتى را شكار كند ، پاك بودن و حلال بودن آن حيوان شش شرط دارد:
    (اوّل) سگ به طورى تربيت شده باشد كه هر وقت آن را براى گرفتن شكار بفرستند برود و هر وقت جلوگيرى كنند بايستد ، و نيز ـ بنابر احتياط واجب ـ عادتش اين باشد كه تا صاحبش نرسد از شكار نخورد ، ولى اگر عادت به خوردن خون شكار داشته باشد يا به ندرت از شكار بخورد اشكال ندارد.
    (دوم) آن كه آن را بفرستند ، و اگر از پيش خود دنبال شكار رود و حيوانى را شكار كند ، خوردن آن حيوان حرام است ، بلكه اگر از پيش خود دنبال شكار رود و بعد صاحبش بانك بزند كه زودتر آن را به شكار برساند ، اگرچه به واسطه صداى صاحبش شتاب بكند ، بنا بر احتياط واجب بايد از خوردن آن شكار خوددارى نمايند.
    (سوم) كسى كه سگ را مى فرستد بايد مسلمان يا بچّه مسلمان باشد كه خوب و بدرا بفهمد ، و اگر كافر يا ناصب يا خارجى و يا بعضى از غلاتى كه در حكم كافرند سگ را بفرستد ، شكار آن سگ حرام است.
    (چهارم) وقت فرستادن سگ نام خدارا ببرد ، و اگر عمداً نام خدارا نبرد آن شكار حرام است ، ولى اگر فراموش كند اشكال ندارد.
    (پنجم) شكار به واسطه زخمى كه از دندان سگ پيدا كرده بميرد ، پس اگر سگ شكار را خفه كند ، يا شكار از دويدن يا ترس بميرد ، حلال نيست.
    (ششم) كسى كه سگ را فرستاده وقتى برسد كه حيوان مرده باشد ، يا اگر زنده است به اندازه سربريدن آن وقت نباشد ، بشرط آن كه در تأخير مسامحه نكرده باشد ، وچنانچه وقتى برسد كه به اندازه سربريدن وقت باشد و سر حيوان را نبرد تا بميرد ، حلال نيست.

    كسى كه سگ را فرستاده اگر وقتى برسد كه بتواند سر حيوان را ببرد

    مسأله ۲۶۷۴ ـ كسى كه سگ را فرستاده اگر وقتى برسد كه بتواند سر حيوان را ببرد ، چنانچه مثلا به واسطه بيرون آوردن كارد و مانند آن بدون مسامحه وقت بگذرد و آن حيوان بميرد ، حلال است ، ولى اگر چيزى همراه او نباشد كه با آن سر حيوان را ببرد و حيوان بميرد ، حلال نمى شود ، و اگر در اين حال سگ را وابگذارد كه آن حيوان را بكشد حلال مى شود.

    فرستادن چند سگ برای را شكار

    مسأله ۲۶۷۵ ـ اگر چند سگ را بفرستد و با هم حيوانى را شكار كنند ، چنانچه همه آنها داراى شرطهايى كه در مسأله «۲۶۷۳» گذشت باشند ، شكار حلال است ، و اگر يكى از آنها داراى آن شرطها نباشد ، شكار حرام است.

    سگ شکاری که حيوان ديگرى را يا با حيوان ديگرى شكار كند

    مسأله ۲۶۷۶ ـ اگر سگ را براى شكار حيوانى بفرستد و آن سگ حيوان ديگرى را شكار كند ، آن شكار حلال و پاك است ، و نيز اگر آن حيوان را با حيوان ديگرى شكار كند ، هر دوى آنها حلال و پاك مى باشد.

    چند نفری که با هم سگ را بفرستند ولى در همه، شرايط جمع نباشد

    مسأله ۲۶۷۷ ـ اگر چند نفر باهم سگ را بفرستند و يكى از آنها كافر يا در حكم كافر باشد ، آن شكار حرام است ، و همچنين اگر بعضى از آنها عمداً نام خدارا نبرد ، و اگر يكى از سگهايى كه فرستاده اند به طورى كه در مسأله «۲۶۷۳» گذشت تربيت شده نباشد ، آن شكار حرام مى باشد.

    شکار بوسیله باز يا حيوان ديگر غير از سگ شكارى

    مسأله ۲۶۷۸ ـ اگر باز يا حيوان ديگرى غير سگ شكارى حيوانى را شكار كند ، آن شكار حلال نيست ، ولى اگر وقتى برسند كه حيوان زنده باشد و به دستورى كه در شرع معيّن شده سر آن را ببرند حلال است.

    دستور صيد ماهى براى حلال شدن

    مسأله ۲۶۷۹ ـ اگر ماهى فلس دار را زنده از آب بگيرند و بيرون آب جان دهد پاك و خوردن آن حلال است ، و چنانچه در آب بميرد پاك است ، ولى خوردن آن حرام مى باشد ، مگر اين كه در تور ماهيگير در آب بميرد كه در اين صورت خوردنش حلال است ، و ماهى بى فلس را اگرچه زنده از آب بگيرند و بيرون آب جان دهد حرام است.

    صيد آن ماهى كه از آب بيرون بيفتد يا آب فرو رود و در خشكى بماند

    مسأله ۲۶۸۰ ـ اگر ماهى از آب بيرون بيفتد ، يا موج آن را بيرون بيندازد ، يا آب فرو رود و ماهى در خشكى بماند ، چنانچه پيش از آن كه بميرد ، با دست يا هر وسيله ديگر كسى آن را بگيرد ، بعد از جان دادن حلال است.

    شرط نبودن اسلام و بردن نام خدا، در صيد ماهى

    مسأله ۲۶۸۱ ـ كسى كه ماهى را صيد مى كند لازم نيست مسلمان باشد ، و در موقع گرفتن آن نام خدا را ببرد ، ولى مسلمان بايد گرفتن آن را ديده باشد ، يا از راه ديگر يقين پيدا كند يا حجّت شرعيه داشته باشد كه زنده از آب گرفته شده يا در تور در آب مرده باشد.

    ماهى مرده‏اى كه معلوم نيست آن را زنده از آب گرفته‏ اند يا مرده

    مسأله ۲۶۸۲ ـ ماهى مرده اى كه معلوم نيست آن را زنده از آب گرفته اند يا مرده ، چنانچه در دست مسلمان باشد حلال است ، و اگر در دست كافرى باشد كه از دست مسلمان نگرفته باشد ، اگرچه بگويد آن را زنده گرفته ام حرام مى باشد ، مگر آن كه بيّنه يا شخص ثقه اى كه ظنّ به خلاف قولش نباشد خبر دهد كه آن را زنده گرفته است.

    خوردن ماهى زنده

    مسأله ۲۶۸۳ ـ خوردن ماهى زنده جايز است ، هرچند احوط خوددارى كردن است.

    بریان کردن ماهى زنده یا کشتن آن قبل از جان دادن

    مسأله ۲۶۸۴ ـ اگر ماهى زنده را بريان كنند ، يا در بيرون آب پيش از جان دادن بكشند ، خوردنش جايز است ، ولى احتياط مستحبّ آن است كه از خوردن آن خوددارى نمايند.

    دو قسمت کردن ماهى که يك قسمتش در آب بيفتد

    مسأله ۲۶۸۵ ـ اگر ماهى را بيرون آب دو قسمت كنند و يك قسمت آن در حالى كه زنده است در آب بيفتد ، بنابر احتياط خوردن قسمتى كه بيرون آب مانده جايز نيست.

    دستور صيد ملخ

    مسأله ۲۶۸۶ ـ اگر ملخ را با دست يا به وسيله ديگرى زنده بگيرند ، بعد از جان دادن حلال است ، و لازم نيست كسى كه آن را مى گيرد مسلمان باشد و در موقع گرفتن نام خدارا ببرد ، ولى اگر ملخ مرده اى در دست كافرى باشد كه از دست مسلمان نگرفته باشد و معلوم نيست كه آن را زنده گرفته يا نه ، اگرچه بگويد زنده گرفته ام حرام است ، مگر اين كه بيّنه يا ثقه اى كه ظنّ به خلاف قولش نباشد بگويد كه زنده گرفته است.

    ملخى كه بال درنياورده و نمى‏ تواند پرواز كند

    مسأله ۲۶۸۷ ـ خوردن ملخى كه بال در نياورده و نمى تواند پرواز كند حرام است.

    پرندگان حلال گوشت و حرام گوشت و آنها كه مكروه است

    مسأله ۲۶۸۸ ـ خوردن گوشت مرغ خانگى و كبوتر و اقسام گنجشك حلال است ، و بلبل و سار و چكاوك از قسم گنجشك است.
    و شب پره و طاووس و جميع انواع كلاغ و هر پرنده اى كه مثل شاهين و عقاب و باز چنگال دارد ، يا هنگام پرواز بال زدنش كمتر از صاف نگهداشتن بالش باشد حرام است ، و همچنين هر مرغى كه چينه دان و سنگدان و خار پشت پا ندارد ، مگر آن كه معلوم باشد كه بال زدنش بيشتر از صاف نگهداشتن آن است كه در اين صورت حلال است.
    و كشتن پرستوك و هدهد و خوردن گوشت آنها مكروه است.

    چيزى كه روح دارد و از حيوان زنده جدا نمايند

    مسأله ۲۶۸۹ ـ اگر چيزى را كه روح دارد ـ مانند دنبه و گوشت ـ از حيوان زنده جدا نمايند ، نجس و حرام مى باشد.

    بعضى از اجزاى حيوانات حلال گوشت كه حرام است

    مسأله ۲۶۹۰ ـ بعضى از اجزاى حيوانات حلال گوشت حرام است ، و آنها از اين قرار است:
    ۱ ـ خون ، ۲ ـ فضله ، ۳ ـ نرى ، ۴ ـ فرج ، ۵ ـ بچّه دان ، ۶ ـ غدد كه آن را دشول مى گويند ، ۷ ـ تخم كه آن را دنبلان مى گويند ، ۸ ـ چيزى كه در مغز كلّه است و به شكل نخود مى باشد ، ۹ ـ مغز حرام كه در ميان تيره پشت است ، ۱۰ ـ زهره دان ، ۱۱ ـ سپرز (طحال) ، ۱۲ ـ بول دان (مثانه) ، ۱۳ ـ حدقه چشم.
    و بنا بر احتياط واجب از پى كه در دو طرف تيره پشت است ، و از چيزى كه در ميان سُم است و به آن ذات الأشاجع مى گويند اجتناب شود ، و اين احتياط در پى آكد است ، و در پرندگان غير از خون و فضله كه بى اشكال حرام است ، از ساير چيزهايى كه ذكر شد هركدام كه در آنها باشد ، بنابر احتياط واجب از خوردن آن اجتناب شود.

    آشاميدن بول حيوان و خوردن چيزهاى خبيث و مداوا با آن

    مسأله ۲۶۹۱ ـ آشاميدن بول حيوان حرام گوشت حرام است ، و همچنين بول حلال گوشت ، و خوردن و آشاميدن چيزهاى خبيث ديگر كه طبيعت انسان از آن متنفّر است ، جايز نيست ، ولى خوردن بول شتر و گاو و گوسفند در صورت نياز به آنها براى مداوا مانعى ندارد.

    خوردن گل و بقيه اجزاى زمين و خوردن براى مداوا

    مسأله ۲۶۹۲ ـ خوردن گل حرام است و همچنين ـ بنابر احتياط ـ بقيّه اجزاى زمين مانند خاك و ريگ و سنگ ، و خوردن گل داغستان و گل ارمنى در صورت انحصار معالجه به آن اشكال ندارد ، و خوردن كمى از تربت حضرت سيّد الشهداء(عليه السلام) كه بيشتر از مقدار يك نخود متوسّط نباشد براى استشفاء اشكال ندارد ، و بهتر اين است كه تربت را در مقدارى از آب ـ مثلا ـ حلّ نمايند كه مستهلك شود و بعد آن آب را بياشامند.

    فرو بردن آب بينى و خلط سينه و غذايى كه لاى دندان مانده

    مسأله ۲۶۹۳ ـ فرو بردن آب بينى و خلط سينه كه در دهان آمده حرام نيست ، و نيز فرو بردن غذايى كه موقع خلال كردن از لاى دندان بيرون مى آيد اگر طبيعت انسان از آن متنفّر نباشد ، اشكال ندارد.

    خوردن و آشاميدن چيزى كه موجب مرگ يا ضرر مهم مى‏ شود

    مسأله ۲۶۹۴ ـ خوردن و آشاميدن چيزى كه موجب مرگ مى شود ، يا براى انسان ضرر مهمّى دارد حرام است.

    گوشت اسب و قاطر و الاغ و احكام وطى آنها و گاو و گوسفند

    مسأله ۲۶۹۵ ـ خوردن گوشت اسب و قاطر و الاغ مكروه است ، و اگر كسى آنها را وطى ـ نزديكى ـ كند ، خود و نسلشان و آشاميدن شيرشان حرام ، و بول و سرگين آنها نجس مى شود ، و بايد آنهارا از شهر بيرون ببرند و در جاى ديگر بفروشند ، و بر وطى كننده است قيمتش را به صاحبش بدهد.
    و اگر با حيوان حلال گوشتى مانند گاو و گوسفند نزديكى كنند ، بول و سرگين آنها نجس مى شود ، و خوردن گوشت و آشاميدن شير آنها هم حرام است ، و همچنين است نسل آنها ، و بايد فورى آن حيوان را بكشند و بسوزانند ، و كسى كه با آن وطى كرده پول آن را به صاحبش بدهد.

    بزغاله يا برّه ای که شير خوك بخورد و استبراء آنها

    مسأله ۲۶۹۶ ـ بزغاله اگر از خوك به مقدارى كه استخوانش محكم شود شير بخورد ، خود و نسلش حرام مى شوند ، و همچنين است برّه شير خوار بنا بر احتياط واجب ، و در صورتى كه مقدار شير خوردن كمتر از آن باشد ـ بنابر احتياط واجب ـ در صورتى حلال مى شوند كه استبراء شوند ، و استبراء آنها اين است كه هفت روز از پستان بز يا گوسفند شير بخورند ، و اگر حاجت به شير نداشتند هفت روز علف بخورند.
    و حيوانى كه به خوردن نجاست انسان عادت كرده نيز گوشتش حرام است ، و چنانچه استبرائش نمايند حلال مى شود ، و كيفيت استبراء آن در مسأله «۲۲۶» بيان شد.

    آشاميدن شراب و ساير مسكرات و روايات در مذمت آن

    مسأله ۲۶۹۷ ـ آشاميدن شراب و غير آن از مسكرات حرام است ، و روايات در مذمّت آن بسيار است ، و در بعضى از آنها قريب به اين مضامين وارد شده كه: خداوند معصيت نشده به چيزى كه شديدتر از آشاميدن مسكر باشد ، و از حضرت امام جعفر صادق (عليه السلام) سؤال شد: آيا آشاميدن شراب بدتر است يا ترك نماز؟ فرمود: شرب خمر ، براى اين كه شرابخوار در حالتى قرار مى گيرد كه پروردگار خودرا نمى شناسد.
    و از حضرت رسول (صلى الله عليه وآله وسلم) روايت شده كه: شراب سَرِ هر گناهى است.
    و در بعضى از روايات آشاميدن شراب اشد از زنا و دزدى شمرده شده است ، و خداوند شراب را حرام كرده به علّت اين كه ام الخبائث و سَرِ هر شرّى است.
    و شرابخوار عقل خودرا از دست مى دهد ، پس پروردگار خود را نمى شناسد ، و هر معصيتى را مرتكب ، و هر حرمتى را هتك ، و هر رحم وابسته اى را قطع ، و هر فاحشه اى را مرتكب مى شود.

    نشستن يا خوردن سر سفره‏اى كه در آن شراب مى ‏خورند

    مسأله ۲۶۹۸ ـ نشستن سر سفره اى كه در آن شراب مى خورند ـ اگر انسان يكى از آنان حساب شود ـ حرام ، و چيز خوردن از آن سفره نيز حرام است.

    نجات دادن مسلمانى كه نزديك است از گرسنگى يا تشنگى بميرد

    مسأله ۲۶۹۹ ـ بر هر مسلمان واجب است به مسلمان ديگرى كه نزديك است از گرسنگى يا تشنگى بميرد ، نان و آب داده و او را از مرگ نجات دهد.

    منفعت و ضرر نه استحباب و کراهت

    «اگرچه بعضى از آن رواياتى كه مستند حكم است در مقام بيان استحباب و كراهت شرعى نيست بلكه بيان كننده منفعت و ضررى است كه بر آن امور مرتّب مى شود».

    مستحبات غذا خوردن

    مسأله ۲۷۰۰ ـ چند چيز در غذا خوردن مستحبّ است:
    (اوّل) هردو دست را پيش از غذا خوردن بشويد.
    (دوم) بعد از غذا خوردن هر دو دست خودرا بشويد و با دستمال خشك كند.
    (سوم)ميزبان پيش از همه شروع به غذا خوردن كند ، و بعد از همه دست بكشد ، و پيش از غذا خوردن اوّل ميزبان دست خودرا بشويد ، بعد كسى كه طرف راست او نشسته و همين طور تا برسد به كسى كه طرف چپ او نشسته ، و بعد از غذا خوردن اوّل كسى كه طرف چپ ميزبان نشسته دست خودرا بشويد و همينطور تا به ميزبان برسد.
    (چهارم) در اوّل غذا خوردن بسم الله بگويد ، ولى اگر سر يك سفره چند جور غذا باشد ، در وقت خوردن هركدام آنها گفتن بسم الله مستحبّ است.
    (پنجم) با دست راست غذا بخورد.
    (ششم) با سه انگشت يا بيشتر غذا بخورد ، و با دو انگشت نخورد.
    (هفتم) اگر چند نفر سر يك سفره نشسته اند ، هركسى از غذاى جلوى خودش بخورد.
    (هشتم) لقمه را كوچك بردارد.
    (نهم) سر سفره زياد بنشيند ، و غذا خوردن را طول بدهد.
    (دهم) غذا را خوب بجود.
    (يازدهم) بعد از غذا خوردن خداوند عالم را حمد كند.
    (دوازدهم) انگشتهارا بليسد.
    (سيزدهم) بعد از غذا خوردن خلال نمايد ، ولى با چوب انار و ريحان و نى و برگ درخت خرما خلال نكند.
    (چهاردهم) آنچه بيرون سفره مى ريزد جمع كند و بخورد ، ولى اگر در بيابان غذا بخورد مستحبّ است آنچه مى ريزد براى پرندگان و حيوانات بگذارد.
    (پانزدهم) در اوّل روز و در اوّل شب غذا بخورد ، و در بين روز و در بين شب غذا نخورد.
    (شانزدهم) بعد از خوردن غذا به پشت بخوابد و پاى راست را روى پاى چپ بيندازد.
    (هفدهم) در اوّل غذا و آخر آن نمك بخورد.
    (هيجدهم) ميوه را پيش از خوردن با آب بشويد.

    مکروهات غذا خوردن

    مسأله ۲۷۰۱ ـ چند چيز در غذا خوردن مكروه است:
    (اوّل) در حال سيرى غذا خوردن.
    (دوم) پر خوردن.
    (سوم) نگاه كردن به صورت ديگران در موقع غذا خوردن.
    (چهارم) خوردن غذاى داغ.
    (پنجم) فوت كردن چيزى كه مى خورد يا مى آشامد.
    (ششم) بعد از گذاشتن نان در سفره منتظر چيز ديگرشدن.
    (هفتم) پاره كردن نان با كارد.
    (هشتم) گذاشتن نان زير ظرف غذا.
    (نهم) پاك كردن گوشتى كه به استخوان چسبيده به طورى كه چيزى در آن نماند.
    (دهم) پوست كندن ميوه.
    (يازدهم) دور انداختن ميوه پيش از آن كه كاملا آن را بخورد.
    مسأله ۲۷۰۲ ـ در آشاميدن آب چند چيز مستحبّ است:
    (اوّل) آب را به طور مكيدن بياشامد.
    (دوم) در روز ايستاده آب بياشامد.
    (سوم) پيش از آشاميدن آب بِسْمِ اللّهِ ، و بعد از آن اَلْحَمْدُ لِلّه بگويد.
    (چهارم) به سه نفس آب بياشامد.
    (پنجم) از روى ميل آب بياشامد.
    (ششم) بعد از آشاميدن آب حضرت ابى عبد الله (عليه السلام) و اهل بيت ايشان را ياد كند ، و قاتلان آن حضرت را لعنت نمايد.

    در خواست شما با موفقیت ثبت شد

    OK
  • صفحه نخست
  • اخبار
  • صوتی و تصویری
  • بیانات
  • بیانات برگزیده
  • مراسم دفتر
  • درس ها
  • تفسیر قرآن کریم
  • احکام شرعی
  • مسائل شرعی
  • سؤالات شرعی
  • ارسال استفتاء
  • ارشادات
  • نکته ها و حکایت ها
  • رهنمود ها و توصیه ها
  • اعتقادی و اخلاقی
  • آثار و تألیفات
  • کتاب ها
  • اشعار معظم له
  • زندگینامه
  • ارتباط با ما
  • دفتر مرجعیت
  • تماس با ما