مسّ کردن مسلوس و مبطون نسبت به آنچه بر محدث حرام است
مسأله ۳۱۷ ـ كسى كه بول يا غائط پى درپى از او خارج مى شود بعد از وضو بنابر احتياط مستحبّ از مسّ آنچه كه مسّ آن بر مُحدِث حرام است اجتناب نمايد.
مسلوس و مبطون نسبت به نجاست لباس و بدن در حال نماز
مسأله ۳۱۸ ـ كسى كه بول او قطره قطره مى ريزد ، بايد براى نماز به وسيله كيسه اى كه در آن پنبه يا چيز ديگرى است كه از رسيدن بول به جاهاى ديگر جلوگيرى مى كند خود را حفظ نمايد ، و احتياط واجب آن است كه پيش از هر نماز مخرج بول را كه نجس شده آب بكشد ، مگر در صورتى كه موجب حرج باشد.
و در صورتى كه جمع ما بين ظهر و عصر يا مغرب و عشاء مى كند ، شستن بين دو نماز لازم نيست ، و نيز كسى كه نمى تواند از بيرون آمدن غائط خوددارى كند ، چنانچه ممكن باشد بايد به مقدار نماز از رسيدن غائط به جاهاى ديگر جلوگيرى نمايد ، و احتياط واجب آن است كه براى هر نماز مخرج غائط را آب بكشد ، مگر در صورتى كه موجب حرج باشد.
مسلوس و مبطون نسبت به جلوگيرى از خارج شدن بول يا غائط
مسأله ۳۱۹ ـ كسى كه نمى تواند از بيرون آمدن بول يا غائط خوددارى كند ، در صورتى كه ممكن باشد و موجب حرج نباشد بايد به مقدار نماز از خارج شدن بول يا غائط جلوگيرى نمايد ، و در صورتى كه مرض او به آسانى معالجه شود بايد خود را معالجه نمايد.
نمازهايى كه مسلوس و مبطون در اين حال خوانده است
مسأله ۳۲۰ ـ كسى كه نمى تواند از بيرون آمدن بول يا غائط خوددارى كند ، بعد از آن كه مرض او خوب شد لازم نيست نمازهايى را كه در وقت مرض مطابق وظيفه اش خوانده قضا نمايد ، ولى اگر در بين وقت نماز مرض او خوب شود بايد نمازى را كه در آن وقت خوانده دوباره بخواند.
كسى كه نمىتواند از خارج شدن باد جلوگيرى كند
مسأله ۳۲۱ ـ اگر كسى مرضى دارد كه نمى تواند از خارج شدن باد جلوگيرى كند ، بايد به وظيفه كسانى كه نمى توانند از بيرون آمدن بول يا غائط خوددارى كنند عمل نمايد.
مواردی که وضو لازم دارد
مسأله ۳۲۲ ـ براى شش چيز بايد وضو گرفت:
(اوّل) براى نمازهاى واجب غير از نماز ميّت ، و براى نمازهاى مستحبّ وضو شرط صحّت است.
(دوم) براى سجده و تشهّد فراموش شده و دو سجده سهوى كه براى تشهّد فراموش شده بجا مى آورد ، و اگر بين آنها و نماز حدثى از او سر زده ـ مثلا بول كرده باشد ـ بنابر احتياط واجب نماز را اعاده كند ، ولى براى سجده سهو در غير موردى كه ذكر شد واجب نيست وضو بگيرد.
(سوم) براى طواف واجب در حجّ يا عمره.
(چهارم) اگر نذر يا عهد كرده يا قسم خورده باشد كه وضو بگيرد.
(پنجم) اگر نذر كرده باشد كه جايى از بدن خود را به خط قرآن برساند ، در صورتى كه آن نذر صحيح باشد ، مانند بوسيدن قرآن.
(ششم) براى آب كشيدن قرآنى كه نجس شده ، يا براى بيرون آوردن آن از محلّى كه بودن قرآن در آن محلّ موجب هتك است ، در صورتى كه مجبور باشد دست يا جاى ديگر بدن خود را به خط قرآن برساند ، ولى چنانچه معطّل شدن به مقدار وضو بى احترامى به قرآن باشد ، بايد بدون اين كه وضو بگيرد قرآن را از آن محلّ بيرون آورد ، يا اگر نجس شده آب بكشد.
مس خط قرآن و ترجمه آن و اسم ذات و اسماء صفات خداوند متعال
مسأله ۳۲۳ ـ مسّ نمودن خط قرآن ـ يعنى رساندن جايى از بدن به خط قرآن ـ براى كسى كه وضو ندارد حرام است ، و رساندن موى بدن به قرآن مانعى ندارد در صورتى كه از توابع بشره شمرده نشود ، و اگر قرآن را به زبان فارسى يا به زبان ديگرى ترجمه كنند مسّ آن در غير اسم ذات و اسماء صفات خداوند متعال اشكال ندارد.
جلوگيرى بچه و ديوانه از مس خط قرآن
مسأله ۳۲۴ ـ جلوگيرى بچّه و ديوانه از مسّ خط قرآن واجب نيست ، ولى اگر مسّ نمودن آنان بى احترامى به قرآن باشد بايد از آن جلوگيرى كنند.
مس اسم ذات و اسماء صفات خداوند متعال و چهارده معصوم (علیهم السلام)
مسأله ۳۲۵ ـ كسى كه وضو ندارد ـ بنابر احتياط واجب ـ نبايد اسم ذات و اسماء صفات خداوند متعال را به هر زبانى كه نوشته شده باشد مسّ نمايد ، و احتياط مستحبّ آن است كه اسماء مباركه چهارده معصوم (عليهم السلام) را هم بدون وضو مسّ ننمايد.
وضو و غسل پيش از وقت نماز
مسأله ۳۲۶ ـ اگر پيش از وقت نماز به قصد اين كه با طهارت باشد وضو بگيرد يا غسل كند ، صحيح است ، و اگر نزديك وقت نماز هم به قصد مهيّا بودن براى نماز وضو بگيرد اشكال ندارد ، بلكه مستحبّ است.
كسى كه بعد از وضو بفهمد وقت داخل نشده
مسأله ۳۲۷ ـ كسى كه يقين يا حجّت شرعيّه دارد كه وقت داخل شده ، اگر نيّت وضوى واجب كند و قصدش مقيّد به وجوب نباشد و بعد از وضو بفهمد وقت داخل نشده ، وضوى او صحيح است.
امورى كه وضو براى آنها مستحب است
مسأله ۳۲۸ ـ مستحبّ است انسان براى امورى كه وضو هر چند شرط صحّت آنها نيست ولى در كمال آنها معتبر است وضو بگيرد ، مانند مناسك حجّ به غير از طواف واجب ونماز طواف ـ كه وضو در آن دو شرط صحّت است ـ و همچنين براى نماز ميّت و ادخال ميّت در قبر و رفتن به مسجد و براى خواندن قرآن و نوشتن آن و براى خوابيدن ، و نيز مستحبّ است كسى كه وضو دارد دوباره وضو بگيرد.
و هرگاه براى يكى از اين كارها وضو بگيرد مى تواند هر كارى را كه بايد با وضو انجام داد به جا آورد ، مثلا مى تواند با آن وضو نماز بخواند يا طواف واجب انجام دهد.
مبطلات وضو
مسأله ۳۲۹ ـ هفت چيز وضو را باطل مى كند:
(اوّل و دوم) بول و غائط خارج از موضع طبيعى يا از غير موضع طبيعى با اعتياد ، و همچنين خارج از غير موضع طبيعى بدون اعتياد بنابر احتيـاط واجب.
و رطوبت مشتبه به بول قبل از استبراء از بول حكم بول را دارد.
(سوم) باد روده كه از مخرج طبيعى غائط خارج مى شود و از غير آن به تفصيلى كه در غائط گذشت در صورتى كه بر آن يكى از دو اسم مخصوص گفته شود.
(چهارم) خواب ، و وقتى محقّق مى شود كه گوش نشنود.
(پنجم) چيزهايى كه عقل را از بين مى برد مانند ديوانگى و مستى و بيهوشى.
(ششم) استحاضه زنان كه تفصيل آن خواهد آمد.
(هفتم) جنابت.
تعريف جبيره
چيزى كه با آن زخم و شكسته را مى بندند ، و دوايى كه روى زخم و مانند آن مى گذارند جبيره ناميده مى شود.
زخم يا دمل يا شكستگى در صورت و دستها باز است و آب ضرر ندارد
مسأله ۳۳۰ ـ اگر در يكى از جاهاى وضو زخم يا دمل يا شكستگى باشد ، چنانچه روى آن باز است و آب ضرر ندارد بايد به طور معمول وضو گرفت.
زخم يا دمل يا شكستگى باز است ولی آب ضرر دارد
مسأله ۳۳۱ ـ اگر زخم يا دمل يا شكستگى در صورت و دستهاست و روى آن باز است و آب ريختن روى آن ضرر دارد ، چنانچه كشيدن دست تر بر آن ضرر ندارد ، بايد در شكستگى دست تر بر آن بكشد ، و همچنين بنابر احتياط واجب در زخم و دمل ، و احتياط مستحبّ آن است كه بعد پارچه پاكى روى آن بگذارد و دست تر را روى پارچه هم بكشد ، و اگر اين مقدار هم ضرر دارد يا زخم و شكستگى نجس است و نمى شود آب كشيد ، در مورد زخم بايد اطراف آن را به طورى كه در وضو گذشت از بالا به پايين بشويد و تيمّم لازم نيست ، و احتياط مستحبّ آن است كه پارچه پاكى روى زخم بگذارد و دست تر روى آن بكشد و تيمّم هم بنمايد.
و امّا در شكستگى بايد تيمّم نمايد و بنابر احتياط واجب وضو نيز گرفته و پارچه پاكى روى آن بگذارد و روى پارچه را با دست تر بكشد.
زخم يا دمل يا شكستگى در محل مسح سر يا پاهاست و روى آن باز است
مسأله ۳۳۲ ـ اگر زخم يا دمل يا شكستگى در جلوى سر يا روى پاهاست و روى آن باز است ، چنانچه نتواند آن را مسح كند ـ به اين معنى كه مثلاً زخم تمام محلّ مسح را گرفته باشد ، يا آن كه از مسح جاهاى سالم نيز متمكّن نباشد ـ بنابر احتياط واجب بين وضو ـ به اين ترتيب كه پارچه پاكى روى آن بگذارد و روى پارچه را با ترى آب وضو كه در دست مانده مسح كند ـ و تيمّم جمع كند.
زخم يا دمل يا شكستگى بسته باشد و باز كردن آن مشقت ندارد و آب ضرر ندارد
مسأله ۳۳۳ ـ اگر روى دمل يا زخم يا شكستگى بسته باشد ، چنانچه باز كردن آن مشقّت ندارد و آب هم براى آن ضرر ندارد ، بايد باز كند و وضو بگيرد ، چه زخم و مانند آن در صورت و دستها باشد ، يا جلوى سر و روى پاها باشد.
زخم يا دمل يا شكستگى بسته باشد و باز كردن آن مشقت دارد يا آب ضرر دارد
مسأله ۳۳۴ ـ اگر زخم يا دمل يا شكستگى كه بسته است در صورت يا دستها باشد ، چنانچه باز كردن يا ريختن آب روى آن ضرر و يا مشقّت دارد ، بايد مقدارى را كه ضرر و مشقّت ندارد از اطراف شسته و روى جبيره را مسح نمايد.
زخم بسته باشد و نمىشود روى زخم را باز كرد
مسأله ۳۳۵ ـ اگر نمى شود روى زخم را باز كرد ولى زخم و چيزى كه روى آن گذاشته پاك است ، و رساندن آب به زخم ممكن است و ضرر و مشقّت ندارد ، بايد آب را به روى زخم با رعايت ترتيب ـ و در صورت بنابر احتياط ـ برساند ، ولى اگر جبيره در صورت باشد و رساندن آب با رعايت ترتيب ممكن نباشد بنابر احتياط بين شستن و مسح با مراعات ترتيب جمع كند ، و اگر زخم يا چيزى كه روى آن گذاشته نجس است ، چنانچه آب كشيدن آن و رساندن آب به روى زخم ممكن باشد و ضرر و مشقّت نداشته باشد ، بايد آن را آب بكشد و موقع وضو آب را به زخم برساند.
و در صورتى كه رساندن آب به روى زخم ممكن نيست يا ضرر يا مشقّت دارد ، يا زخم نجس است و نمى شود آن را آب كشيد ، يا ضرر يا مشقّت دارد ، بايد اطراف زخم را بشويد ، و اگر جبيره پاك است روى آن را مسح كند ، و اگر جبيره نجس است يا نمى شود روى آن را دست تر كشيد ، در صورتى كه ممكن است پارچه پاكى را روى آن بگذارد ، و بنابر احتياط واجب جمع كند بين تيمّم و مسح بر آن پارچه ـ و حتّى الامكان پارچه را به گونه اى بگذارد كه جزء جبيره حساب شود ـ و در صورتى كه گذاشتن پارچه يا مسح بر آن ممكن نباشد ، بنابر احتياط واجب اطراف آن را به طورى كه در وضو گذشت بشويد و تيمّم هم بنمايـد.
جبيره تمام يك عضو را گرفته باشد
مسأله ۳۳۶ ـ اگر جبيره تمام صورت يا تمام يكى از دستها يا تمام هر دو دست را گرفته باشد ، احتياط واجب آن است كه جمع كند بين وضوى جبيره اى و تيمّم.
جبيره تمام اعضاى وضو را گرفته باشد
مسأله ۳۳۷ ـ اگر جبيره تمام اعضاى وضو را گرفته باشد ، بنابر احتياط واجب جمع كند بين وضوى جبيره و تيمّم.
مسح كسى كه در كف دست و انگشتها جبيره دارد
مسأله ۳۳۸ ـ كسى كه در كف دست و انگشتها جبيره دارد ، و در موقع وضو دست تر روى آن كشيده است ، سر و پا را با همان رطوبت مسح كند.
جبيره پهناى روى پا را گرفته ولى مقدارى از درازاى روى پا باز است
مسأله ۳۳۹ ـ اگر جبيره تمام پهناى روى پا را گرفته ولى مقدارى از طرف انگشتان و مقدارى از طرف بالاى پا كه مسحش واجب است باز است ، بايد جاهايى كه باز است روى پا را ، و جايى كه جبيره است روى جبيره را مسح كند.
در هر عضو چند جبيره باشد
مسأله ۳۴۰ ـ اگر در صورت يا دستها چند جبيره باشد ، بايد بين آنها را بشويد ، و اگر جبيره ها در سر يا روى پاها باشد ، بايد بين آنها را مسح كند ، و در جاهايى كه جبيره است بايد به دستور جبيره عمل نمايد.
جبيره بيشتر از معمول، اطراف زخم را گرفته
مسأله ۳۴۱ ـ اگر جبيره بيشتر از معمول اطراف زخم را گرفته و برداشتن آن بدون مشقّت ممكن نيست ، بنابر احتياط واجب وضوى جبيره بگيرد و تيمّم هم بنمايد ، و اگر برداشتن زايد از معمول جبيره بدون مشقّت ممكن است ، بايد آن را بردارد ، پس اگر زخم در صورت يا دستهاست آن قسمت را بشويد ، و اگر در سر يا روى پاهاست و مسحش واجب است ، آن را مسح كند و براى جاى زخم به دستور جبيره عمل نمايد.
زخم و شكستگى نيست ولى آب ضرر دارد
مسأله ۳۴۲ ـ اگر در اعضاى وضو زخم و جراحت و شكستگى نيست ولى به جهت ديگرى آب براى آنها ضرر دارد بايد تيمّم كند.
رگ زده و آب ضرر دارد يا خون آن بند نمىآيد
مسأله ۳۴۳ ـ اگر جايى از اعضاى وضو را رگ زده است و نمى تواند آن را از جهت ضرر بشويد ، حكم آن حكم زخم و جراحت است كه در مسائل قبل گذشت ، و اگر براى جهت ديگرى مثل بند نيامدن خون نمى تواند آن را بشويد بايد تيمّم كند.
چيزى چسبيده كه برداشتن آن ممكن نيست يا حرجى است
مسأله ۳۴۴ ـ اگر در جاى وضو يا غسل چيزى چسبيده است كه برداشتن آن ممكن نيست يا موجب حرج است بنابر احتياط واجب جمع كند بين وضو يا غسل جبيره اى و تيمّم.
غسل جبيرهاى در غير از غسل ميت
مسأله ۳۴۵ ـ در غير غسل ميّت از ساير اغسال ، غسل جبيره اى مثل وضوى جبيره اى است ، و بنابر احتياط واجب آن را ترتيبى به جا آورد ، ولى اگر در بدن زخم يا دمل باشد ـ چه محلّ مجبور باشد و چه مكشوف ـ هرچند براى تخيير بين غسل و تيمّم وجهى هست ، امّا احتياط واجب آن است كه غسل كند ، و اگر شكستگى باشد حكم آن و حكم موضع شكسته و زخم و دمل در غسل همان است كه در صورت و دستها در وضو گذشت.