• سایت رسمی دفتر حضرت آيت الله العظمى وحيد خراسانى

    select your topic

    عادت وقتيه

    مسأله ۴۹۳ ـ زنهايى كه عادت وقتيه دارند ، دو دسته اند:
    (اوّل) زنى كه دو ماه پشت سر هم در وقت معيّن خون حيض ببيند و بعد از چند روز پاك شود ، ولى شماره روزهاى آن در هر دو ماه يك اندازه نباشد ، مثل آن كه دو ماه پشت سر هم روز اوّل ماه خون ببيند ، ولى ماه اوّل روز هفتم و ماه دوم روز هشتم از خون پاك شود ، كه اين زن بايد روز اوّل ماه را عادت حيض خود قرار دهد.
    (دوم) زنى كه دو ماه پشت سر هم در وقت معيّن سه روز يا بيشتر خون حيض ببيند و بعد پاك شود و دو مرتبه خون ببيند ، و تمام روزهايى كه خون ديده با روزهايى كه در وسط پاك بوده از ده روز بيشتر نشود ، ولى در ماه دوم كمتر يا بيشتر از ماه اوّل باشد ، مثل آن كه در ماه اوّل هشت روز و در ماه دوم نُه روز باشد ، كه اين زن هم بايد روز اوّل ماه را روز اوّل عادت حيض خود قرار دهد.

    زنی که در وقت عادت يا جلوتر یا عقب‏تر از اول عادت، خون ببيند

    مسأله ۴۹۴ ـ زنى كه عادت وقتيه دارد ، اگر در وقت عادت خود يا جلوتر ـ به مقدارى كه عرفاً بگويند عادتش جلو افتاده ـ يا عقب تر از اوّل عادت ـ به مقدارى كه عرفاً بگويند عادتش را عقب انداخته ـ خون ببيند ، اگر چه آن خون نشانه هاى حيض را نداشته باشد ، بايد به احكامى كه براى زنهاى حائض ذكر شد عمل نمايد ، و اگر بعد بفهمد حيض نبوده ، مثل آن كه پيش از سه روز پاك شود ، بايد عبادتهايى را كه به جا نياورده قضا نمايد.

    زنی که بيشتر از ده روز خون ببيند و شرط حیض قرار دادن عادت خويشان

    مسأله ۴۹۵ ـ زنى كه عادت وقتيه دارد ، اگر بيشتر از ده روز خون ببيند و نتواند حيض را به واسطه نشانه هاى آن تشخيص دهد ، بايد شماره عادت خويشان خود را حيض قرار دهد ، چه پدرى باشند چه مادرى ، زنده باشند يا مرده ، و بنابر احتياط واجب در صورتى كه عادت آنها شش يا هفت روز نباشد ، در مقدار تفاوت عادت آنها با شش يا هفت روز ، جمع كند بين تروك حائض و افعال مستحاضه ، ولى در صورتى مى تواند عادت آنان را حيض خود قرار دهد كه شماره روزهاى حيض همه آنان يك اندازه باشد ، و اگر شماره روزهاى حيض آنان يك اندازه نباشد ـ مثل آن كه عادت بعضى پنج روز و عادت بعضى ديگر هفت روز باشد ـ نمى تواند عادت آنان را حيض خود قرار دهد.

    خونی که بیشتر از عادت خويشان خود ببيند

    مسأله ۴۹۶ ـ زنى كه عادت وقتيه دارد و شماره عادت خويشان خود را حيض قرار مى دهد ، بايد روزى را كه در هر ماه اوّل عادت او بوده اوّل حيض خود قرار دهد ، مثلا زنى كه هر ماه روز اوّل ماه خون مى ديده و گاهى روز هفتم و گاهى روز هشتم پاك مى شده ، چنانچه يك ماه دوازده روز خون ببيند و عادت خويشانش هفت روز باشد ، بايد هفت روز اوّل ماه را حيض و باقى را استحاضه قرار دهد.

    زنى که خويش نداشته باشد يا شماره عادت آنان مثل هم نباشد

    مسأله ۴۹۷ ـ زنى كه بايد شماره عادت خويشان خود را حيض قرار دهد ، چنانچه خويش نداشته باشد يا شماره عادت آنان مثل هم نباشد ، ـ بنابر احتياط واجب ـ در هر ماه از روزى كه خون مى بيند تا شش يا هفت روز را حيض و بقيّه را استحاضه قرار دهد.

    عادت عدديه

    مسأله ۴۹۸ ـ زنهايى كه عادت عدديه دارند دو دسته اند:
    (اوّل) زنى كه شماره روزهاى حيض او در دو ماه پشت سر هم يك اندازه باشد ، ولى وقت خون ديدن او يكى نباشد كه در اين صورت هر چند روزى كه خون ديده عادت او مى شود ، مثلا اگر ماه اوّل از روز اوّل تا پنجم ، و ماه دوم از روز يازدهم تا پانزدهم خون حيض ببيند ، عادت او پنج روز مى شود.
    (دوم) زنى كه دو ماه پشت سر هم سه روز يا بيشتر خون حيض ببيند و يك روز يا بيشتر پاك شود و دو مرتبه خون ببيند و وقت ديدن خون در ماه اوّل با ماه دوم فرق داشته باشد ، كه اگر تمام روزهايى كه خون ديده و روزهايى كه در وسط پاك بوده از ده روز بيشتر نشود و شماره روزهاى آن هم در دو ماه به يك اندازه باشد ، تمام روزهايى كه خون ديده با روزهاى وسط كه پاك بوده عادت حيض او مى شود.
    و لازم نيست روزهايى كه در وسط پاك بوده در هر دو ماه به يك اندازه باشند ، مثلا اگر ماه اوّل از روز اوّل تا سوم خون ببيند و دو روز پاك شود و دوباره سه روز خون ببيند ، و ماه دوم از يازدهم تا سيزدهم خون ببيند و دو روز يا بيشتر يا كمتر پاك شود و دوباره خون ببيند و روى هم هشت روز بشود ، عادت او هشت روز مى شود.
    و اگر در يك ماه مثلا هشت روز خون ببيند و در ماه دوم چهار روز خون ديده و پاك شود و دوباره خون ببيند و مجموع ايّام خون با پاكى وسط هشت روز باشد ، عادت او هشت روز خواهد بود.

    زنی که با نشانه‏ هاى حيض كمتر يا بيشتر از شماره عادت خود خون ببيند

    مسأله ۴۹۹ ـ زنى كه عادت عدديه دارد ، اگر با نشانه هاى حيض كمتر يا بيشتر از شماره عادت خود خون ببيند و از ده روز تجاوز نكند تمام آنها را حيض قرار دهد ، و اگر از ده روز بيشتر شود چنانچه همه خونهايى كه ديده به صفات حيض باشد ، بايد از موقع ديدن خون به شماره روزهاى عادتش حيض و بقيّه را استحاضه قرار دهد ، و اگر همه خونهايى كه ديده يك جور نباشد ، بلكه چند روز از آن نشانه حيض و چند روز ديگر نشانه استحاضه داشته باشد ، چنانچه روزهايى كه خون نشانه حيض دارد با شماره روزهاى عادت او يك اندازه است ، بايد همان روزها را حيض و بقيّه را استحاضه قرار دهد ، و اگر روزهايى كه خون نشانه حيض دارد از روزهاى عادت او بيشتر است ، فقط به اندازه روزهاى عادت را حيض و در زايد بر آن كه نشانه هاى حيض داشته باشد وبيشتر از ده روز نباشد بنابر احتياط جمع كند بين تروك حائض و افعال مستحاضه.
    و اگر روزهايى كه خون نشانه حيض دارد از سه روز كمتر نبوده ، ولى از روزهاى عادت او كمتر است ، بايد آن روزها را حيض قرار دهد و در زايد بر آن تا مقدار عادت بنابر احتياط واجب جمع كند بين تروك حائض و اعمال مستحاضه.

    استمرار خون با نشانههای حیض

    مسأله ۵۰۰ ـ مضطربه ـ يعنى زنى كه چند ماه خون ديده ولى عادت معيّنى پيدا نكرده ، يا عادتش بهم خورده و عادت ديگرى پيدا نكرده ـ اگر بيشتر از ده روز خون ببيند و همه خونهايى كه ديده داراى نشانه هاى حيض باشد ، چنانچه عادت خويشان او شش يا هفت روز است ، همان را حيض و بقيّه را استحاضه قرار دهد.
    و اگر كمتر است ـ مثلا پنج روز است ـ همان را حيض قرار دهد ، و بنابر احتياط واجب در تفاوت بين شماره عادت آنان و شش يا هفت روز ـ كه يك يا دو روز است ـ كارهايى كه بر حائض حرام است ترك نمايد و كارهاى استحاضه را به جا آورد.
    و اگر عادت خويشانش بيشتر از هفت روز ـ مثلا نُه روز است ـ شش يا هفت روز را حيض قرار دهد ، و بنابر احتياط واجب در تفاوت بين شش يا هفت و عادت آنان ـ كه دو روز يا سه روز است ـ كارهايى را كه بر حائض حرام است ترك نمايد و كارهاى استحاضه ر ا به جا آورد.

    استمرار خون، چند روز با نشانه حیض و بقیّه با نشانه استحاضه

    مسأله ۵۰۱ ـ مضطربه اگر بيشتر از ده روز خونى ببيند كه چند روز آن نشانه هاى حيض و چند روز ديگر نشانه استحاضه دارد ، چنانچه خونى كه نشانه حيض دارد كمتر از سه روز و بيشتر از ده روز نباشد ، همه آن حيض است ، و اگر همه آن را كه نشانه حيض دارد نشود حيض قرار دهد ، مثل آن كه پنج روز به نشانه هاى حيض و پنج روز به نشانه هاى استحاضه و پنج روز دوباره به نشانه هاى حيض ببيند ، پس اگر آنچه به نشانه هاى حيض است ، بشود هر يك را حيض قرار دهد ـ به اين كه هر يك كمتر از سه روز و بيشتر از ده روز نباشد ـ بايد در هر دو خون احتياط كند به جمع بين تروك حائض و اعمال مستحاضه ، و آنچه در وسط است و به نشانه هاى حيض نيست استحاضه قرار دهد ، و اگر فقط يكى از آنها را بشود حيض قرار داد ، همان را حيض و بقيّه را استحاضه قرار دهد.

    استمرار خون با نشانه‏هاى حيض

    مسأله ۵۰۲ ـ مبتدئه ـ يعنى زنى كه دفعه اوّل خون ديدن اوست ـ اگر بيشتر از ده روز خون ببيند و همه خونهايى كه ديده داراى نشانه هاى حيض باشد ، بايد عادت خويشان خود را حيض و بقيّه را استحاضه قرار دهد ، و اگر خويشى نداشته يا عادت خويشانش مختلف باشد ، بنابر احتياط واجب سه روز را حيض قرار دهد ، و در ماه اول تا ده روز و در ماههاى بعد تا شش يا هفت روز جمع كند بين تروك حائض و اعمال مستحاضه.

    استمرار خون، چند روز با نشانه حیض و چند روز با نشانه استحاضه

    مسأله ۵۰۳ ـ مبتدئه اگر بيشتر از ده روز خونى ببيند كه چند روز آن نشانه حيض و چند روز ديگر نشانه استحاضه داشته باشد ، چنانچه خونى كه نشانه حيض دارد كمتر از سه روز و بيشتر از ده روز نباشد ، همه آن حيض است ، ولى اگر پيش از گذشتن ده روز از خونى كه نشانه حيض دارد ، دوباره خونى ببيند كه آن هم نشانه خون حيض داشته باشد ، مثل آن كه پنج روز خون سياه و نُه روز خون زرد و دوباره پنج روز خون سياه ببيند ، بايد خون وسط را استحاضه قرار دهد و در خون اوّل و آخر احتياط كند به جمع بين تروك حائض و اعمال مستحاضه.

    استمرار خون، كمتر از سه روز آن با نشانه حيض و با بقيه نشانه استحاضه

    مسأله ۵۰۴ ـ مبتدئه اگر بيشتر از ده روز خونى ببيند كه چند روز آن نشانه حيض و چند روز ديگر آن نشانه استحاضه داشته باشد ، ولى خونى كه نشانه حيض دارد از سه روز كمتر باشد ، همه خونهايى كه ديده استحاضه است.

    زنی که عادت خود را فراموش کرده

    مسأله ۵۰۵ ـ ناسيه بر سه قسم است:
    ۱ ـ آن كه فقط عادت عدديّه داشته و فراموش كرده ، كه در اين صورت اگر خونى ببيند داراى صفات حيض و از سه روز كمتر و از ده روز بيشتر نباشد تمام آن حيض است ، و اگر از ده روز بيشتر باشد تا مقدارى كه احتمال عادت مى دهد بايد حيض قرار دهد ، و اگر آن مقدار كمتر از شش يا بيشتر از هفت روز باشد بنابر احتياط واجب در تفاوت آن مقدار و شش يا هفت روز ـ كه اختيار مى كند ـ جمع كند بين تروك حائض و افعال مستحاضه.
    ۲ ـ آن كه فقط عادت وقتيّه داشته و فراموش كرده ، كه در اين صورت اگر خونى ببيند داراى صفات حيض و از سه روز كمتر و از ده روز بيشتر نباشد تمام آن حيض است ، و اگر از ده روز بيشتر باشد اگر بداند بعض آن خون مصادف با عادت است بايد در تمام آن خون جمع كند بين تروك حائض و اعمال مستحاضه ، هر چند تمام يا بعض آن خون به صفات حيض نباشد ، و همچنين در فرضى كه نداند ولى احتمال تصادف آن را با ايّام عادت بدهد ، و اگر احتمال تصادف ندهد در صورتى كه بعض آن خون داراى صفات حيض و بعضى داراى صفات استحاضه باشد ، آنچه داراى صفات حيض است اگر كمتر از سه روز و بيشتر از ده روز نباشد حيض و باقى استحاضه است ، و در صورتى كه تمام آن خون داراى صفات حيض باشد يا آنچه صفات حيض دارد بيشتر از ده روز باشد ، شش يا هفت روز آن را حيض قرار داده و باقى استحاضه است.
    ۳ ـ آن كه عادت وقتيه و عدديه هر دو را داشته ، و اين سه صورت دارد:
    ۱ ـ آن كه فقط وقت را فراموش كرده ، و وظيفه او همان است كه در قسم دوم گذشت ، مگر اين كه خون داراى صفات بوده و بداند مصادف با عادت نيست و از ده روز بيشتر باشد ، كه در اين صورت اگر عادت او شش يا هفت روز است همان را حيض قرار داده ، و اگر كمتر يا بيشتر از آن است بنابر احتياط واجب در تفاوت آن مقدار و شش يا هفت روز ـ كه اختيار مى كند ـ جمع كند بين تروك حائض و اعمال مستحاضه ، و بقيّه را استحاضه قرار دهد.
    ۲ ـ آن كه فقط عدد را فراموش كرده ، در اين صورت آنچه در وقت ديده تا مقدارى كه يقين دارد از عادت كمتر نيست حيض است هر چند نشانه هاى حيض را نداشته باشد ، و در زائد از آن اگر با نشانه هاى حيض بوده و با خون قبل بيشتر از ده روز نباشد همه حيض است ، و اگر بيشتر از ده روز باشد ، چنانچه مقدارى كه احتمال مى دهد عادت به آن مقدار باشد كمتر از شش روز است ، آن مقدار را حيض و تا روز ششم يا هفتم ـ كه اختيار مى كند ـ جمع كند بين تروك حائض و اعمال مستحاضه ، و اگر بيشتر از هفت روز است ، تا روز ششم يا هفتم ـ كه اختيار كند ـ حيض ، و از آنچه اختيار كرده تا آن مقدار كه از ده روز نگذرد ، همان احتياط مراعات شود.
    ۳ ـ آن كه وقت و عدد هر دو را فراموش كرده ، در اين صورت اگر خونى كه ديده با صفات بوده و از سه روز كمتر و از ده روز بيشتر نبوده تمام آن حيض است ، و اگر بيشتر باشد و بداند كه با ايّام عادت مصادف نيست چنانچه مقدارى كه احتمال عادت مى دهد شش يا هفت روز باشد آن را حيض و بقيّه را استحاضه قرار دهد ، و اگر كمتر از شش روز باشد آن مقدار را حيض و تا روز ششم يا هفتم ـ كه اختيار مى كند ـ احتياط واجب مراعات وظايف حائض و مستحاضه است ، و اگر بيشتر از هفت روز باشد تا روز ششم يا هفتم ـ كه اختيار مى كند ـ حيض ، و از آنچه اختيار كرده تا آن مقدار كه از ده روز نگذرد ، همان احتياط مراعات شود.
    و اگر صفات خون مختلف باشد ـ يعنى بعضى به صفت حيض و بعضى به صفت استحاضه باشد ـ خونى را كه به صفت حيض ديده و از سه روز كمتر و از ده روز بيشتر نبوده حيض ، و خونى را كه به صفت استحاضه ديده اگر بداند مصادف با عادت نبود ، استحاضه است ، و اگر احتمال تصادف آن را بدهد بايد احتياط كند به ترتيب آثار حيض و استحاضه.

    خونی که مبتدئه و مضطربه و ناسيه و زنى كه عادت عدديه دارد میبيند

    مسأله ۵۰۶ ـ مبتدئه و مضطربه و ناسيه و زنى كه عادت عدديه دارد ، اگر خونى ببينند كه نشانه هاى حيض را داشته باشد ، بايد عبادت را ترك كنند ، و چنانچه بعد بفهمند حيض نبوده ، بايد عبادتهايى را كه به جا نياورده اند قضا نمايند ، و اگر خونى ببينند كه نشانه هاى حيض را نداشته باشد ، بايد عبادت را به جا آورند ، مگر ناسيه در صورتى كه يقين به تحقّق عادت پيدا كند ، كه تا احتمال بقاى عادت را مى دهد بايد عبادت را ترك كند.

    زنى كه دو ماه پشت سر هم بر خلاف عادت خود خونى ببيند

    مسأله ۵۰۷ ـ زنى كه در حيض عادت دارد ـ چه در وقت حيض عادت داشته باشد ، چه در عدد حيض يا هم در وقت و هم در عدد آن ـ اگر دو ماه پشت سر هم بر خلاف عادت خود خونى ببيند ، كه وقت آن يا شماره روزهاى آن يا هم وقت و هم شماره روزهاى آن يكى باشد ، عادتش بر مى گردد به آنچه كه در اين دو ماه ديده است ، مثلا اگر از روز اوّل ماه تا هفتم خون مى ديده و پاك مى شده ، چنانچه دو ماه از دهم تا هفدهم ماه خون ببيند و پاك شود ، از دهم تا هفدهم عادت او مى شود.

    مقصود از ماه در عادت زن

    مسأله ۵۰۸ ـ مقصود از يك ماه گذشتن ، سى روز از ابتداى خون ديدن است ، نَه از روز اوّل ماه تا آخر ماه.

    زنى كه در يك ماه با فاصلة ده روز پاک بودن دو بار خون ببيند

    مسأله ۵۰۹ ـ زنى كه معمولا ماهى يك مرتبه خون مى بيند ، اگر در يك ماه دو مرتبه خون ببيند و هر دو خون نشانه هاى حيض را داشته باشد، چنانچه روزهايى كه در وسط پاك بوده از ده روز كمتر نباشد ، بايد هر دو را حيض قرار دهد.

    زنی که دو بار با فاصلة ده روز استحاضه ، خون ببیند

    مسأله ۵۱۰ ـ اگر سه روز يا بيشتر خونى ببيند كه نشانه حيض را دارد ، بعد ده روز يا بيشتر خونى ببيند كه نشانه استحاضه را دارد و دوباره سه روز خونى به نشانه هاى حيض ببيند ، بايد خون اوّل و خون آخر را كه نشانه هاى حيض داشته حيض قرار دهد.

    زنی که پيش از ده روز پاك شود و بداند كه در باطن خون نيست

    مسأله ۵۱۱ ـ اگر زن پيش از ده روز پاك شود و بداند كه در باطن خون نيست ، بايد براى عبادتهاى خود غسل كند ، اگر چه گمان داشته باشد كه پيش از تمام شدن ده روز دوباره خون مى بيند ، ولى اگر يقين داشته باشد كه پيش از تمام شدن ده روز دوباره خون مى بيند ، نبايد غسل كند.

    زنی که پيش از ده روز پاك شود و احتمال دهد كه در باطن خون است

    مسأله ۵۱۲ ـ اگر زن پيش از ده روز پاك شود و احتمال دهد كه در باطن خون هست ، بايد احتياط كند يا قدرى پنبه داخل فرج نمايد و كمى صبر كند و بيرون آورد ـ و احتياط مستحبّ اين است كه در حالى كه ايستاده و شكم خود را به ديوار چسبانيده و پا را روى ديوار بلند كرده است اين كار را انجام دهد ـ پس اگر پاك بود غسل كند و عبادتهاى خود را به جا آورد ، و اگر پاك نبود ـ اگر چه به آب زرد رنگى هم آلوده باشد ـ چنانچه در حيض عادت ندارد يا عادت او ده روز است ، بايد صبر كند كه اگر پيش از ده روز پاك شد غسل كند ، و اگر سر ده روز پاك شد يا خون او از ده روز گذشت ، سر ده روز غسل نمايد.
    و اگر عادتش كمتر از ده روز است ، در صورتى كه بداند پيش از تمام شدن ده روز يا سر ده روز پاك مى شود نبايد غسل كند ، و اگر احتمال دهد كه خون او از ده روز مى گذرد ، واجب است يك روز عبادت را ترك كند ، و بعد مى تواند اعمال مستحاضه را به جا آورد ، و احتياط مستحبّ اين است كه تا روز دهم بين تروك حائض و اعمال مستحاضه جمع كند ، و اين حكم مختص زنى است كه قبل از عادت مستمرّة الدم نبوده ، و گرنه بايد ايّام عادتش را حيض و بقيّه را استحاضه قرار دهد.

    اگر بعضى از روزها را حيض قرار دهد و بعد بفهمد حيض نبوده

    مسأله ۵۱۳ ـ اگر بعضى از روزها را حيض قرار دهد و عبادت نكند و بعد بفهمد حيض نبوده است ، بايد نماز و روزه اى را كه در آن روزها به جا نياورده قضا نمايد ، و اگر به گمان اين كه حيض نيست عبادت كند و بعد بفهمد حيض بوده ، چنانچه آن روزها را روزه گرفته باشد بايد قضا نمايد.

    ۱- اهميت نماز

    قبل از ورود در احكام نماز اشاره به دو نكته لازم است:
    (اوّل) اهميت نماز: در قرآن مجيد نزديك به صد مورد از نماز گفتگو شده ، و اشاره به دو مورد آن كافيست:
    ۱ ـ بعد از آن كه خداوند متعال حضرت ابراهيم (عليه السلام) را به مقام نبوّت و رسالت و خلّت اختيار نمود و به كلمات آزمايش و مبتلا كرد و آن حضرت كلمات را اتمام نمود ، به مقام امامت نايل شد ، و آن قدر عظمت مقام امامت ـ بعد از آن همه مقامات ـ در نظرش جلوه كرد كه ( قالَ وَ مِنْ ذُرِّيَّتِى ) (گفت و از براى فرزندان من هم؟) جواب شنيد: ( لا يَنالُ عَهْدِى الظّالِمِينَ ) (پيمان من به ظالمين نمى رسد) ، و در عظمت نماز همين اندازه بس كه آن كس كه خداوند متعال براى او مقام امامت را خواست و او براى ذريّه اش مسألت كرد ـ بعد از طىّ تمام مقامات ـ در جوار خانه خدا از خداوند متعال خواست: ( رَبِّ اجْعَلْنِي مُقِيمَ الصَّلوةِ وَ مِنْ ذُرِيَّتي ) (پروردگارا مرا اقامه كننده نماز قرار بده و ذريّه مرا).
    و همچنين بعد از آن كه ذرّيه خود را در نزد بيت مسكن داد ، گفت ( رَبَّنا اِنِّي اَسْكَنْتُ مِنْ ذُرِيَّتي بِواد غَيْرِ ذِي زَرْع عِنْدَ بَيْتِكَ الْمُحَرَّمِ ، رَبَّنا لِيُقِيمُوا الصَّلوةَ )پروردگار ما هر آينه من از ذريّه خودم مسكن دادم به بيابان بدون زرع نزد خانه محترم تو ، پروردگارا براى اين كه اقامه نماز بنمايند.
    ۲ ـ در قرآن مجيد يك سوره به نام مؤمنون است ، و در آن مؤمنان به خصوصيّاتى معرّفى شده اند ، و اوّل خصوصيّتى كه به آن ابتدا شده اين است كه: ( الَّذينَ هُمْ في صَلاتِهِمْ خاشِعُونَ ) (آنان كه همانا در نمازشان خاشعند) و آخر خصوصيّتى هم كه به آن ختم مى شود ( وَ الَّذينَ هُمْ عَلى صَلَواتِهِمْ يُحافِظُونَ ) (و آن چنان كسانى كه همانها بر نمازهايشان محافظت دارند).
    پس افتتاح ايمان و ختم ايمان به نماز است ، و ثمره آن هم اين آيه است: ( اُولئِكَ هُمُ الْوارِثُونَ * اَلَّذينَ يَرِثُونَ الْفِرْدَوسَ هُمْ فيها خالِدُونَ )
    و از سنّت همين اندازه بس است كه از حضرت صادق (عليه السلام) روايت شده كه فرمودند: بعد از معرفت خدا چيزى را افضل از اين صلوات پنجگانه نمى دانم ، و عدم علم از آن حضرت ، علم به عدم است ، و اين روايت بيان كلام خداست ، و خداوند متعال هم در قرآن مجيد مى فرمايد: ( ذلِكَ الْكِتابُ لا رَيْبَ فيهِ هُدًى لِّلْمُتَّقينَ * اَلَّذينَ يُؤْمِنُونَ بِالْغَيْبِ وَ يُقيمُونَ الصَّلوةَ ) بعد از ايمان به غيب اقامه نماز ذكر شده است.
    و در عظمت نماز همين اندازه كفايت مى كند كه جامع تر از نماز بين عبادات عبادتى يافت نمى شود ، زيرا اين عبادتى است مشتمل بر عبادت فعلى و بر عبادت قولى ، و عبادت فعلى آن شامل افعال عبادى از ركوع و سجود و قيام و قعود است ، و عبادت قولى آن شامل قرائت و ذكر و جامع جميع معارف الهيّه از تسبيح و تكبير و تحميد و تهليل كه اركان اربعه معارف حضرت حقّ سبحانه و تعالى است ، و مشتمل است بر تمام عبادات ملائكه مقرّبين ، كه عدّه اى از آنها عبادتشان در قيام است و عدّه اى در قعود و جمعى در ركوع و جمعى در سجود.
    و عناوينى كه براى نماز در روايات وارد شده زياد است كه از آن جمله است: «رَأْسُ الدّينِ ، وَ اخِرُ وَصايا الاَْنْبِياءِ ، وَ اَحَبُّ الاَْعْمالِ ، وَ خَيْرُ الاَْعْمالِ ، وَ قِوامُ الاِْسْلامِ ، وَ اِسْتِقْبالُ الرَّحْمنِ ، مِنْهاجُ الاَْنْبِياءِ ، وَ بِه يَبْلُغُ الْعَبْدُ اِلَى الدَّرَجَةِ الْعُلْيا».

    ۲- با عجله و شتاب زدگى نماز نخواندن

    (دوم) انسان مواظب باشد كه به عجله و شتاب زدگى نماز نخواند ، و در حال نماز به ياد خدا و با خضوع و خشوع و وقار باشد ، و متوجّه باشد كه با چه كسى سخن مى گويد و خود را در مقابل عظمت و بزرگى خداوند عالم ناچيز ببيند.
    و نيز بايد نمازگزار توبه و استغفار نمايد و گناهانى را كه مانع قبول شدن نماز است مانند حسد ، كبر ، غيبت ، خوردن حرام ، آشاميدن مسكرات ، ندادن خمس و زكاة و بلكه هر معصيتى را ترك كند.
    و همچنين سزاوار است كارهايى را كه ثواب نماز را كم مى كند به جا نياورد ، مثلا در حال خواب آلودگى و خوددارى از بول به نماز نايستد و در موقع نماز به آسمان نگاه نكند ، و كارهايى را كه ثواب نماز را زياد مى كند به جا آورد ، مثلا انگشتر عقيق به دست كند و لباس پاكيزه بپوشد و شانه و مسواك كند و خود را خوشبو نمايد.

    نمازهاى واجب شش است

    نمازهاى واجب شش است:
    (اوّل) نماز يوميّه كه از آنهاست نماز جمعه.
    (دوم) نماز آيات.
    (سوم) نماز ميّت ، بنابر اين كه اطلاق نماز بر آن به نحو حقيقت باشد هر چند در هر صورت واجب است.
    (چهارم) نماز طواف واجب خانه كعبه.
    (پنجم) نماز قضاى پدر كه بر پسر بزرگتر واجب است.
    (ششم) نمازى كه به واسطه اجاره و نذر و قسم و عهد و شرط در ضمن عقد واجب مى شود.

    نمازهاى واجب يوميه

    نمازهاى واجب يوميّه غير از جمعه پنج است ، ظهر و عصر هر كدام چهار ركعت ، مغرب سه ركعت ، عشاء چهار ركعت ، صبح دو ركعت.

    ۷۳۵- نماز در سفر و حال خوف

    مسأله ۷۳۵ ـ در سفر و خوف بايد نمازهاى چهار ركعتى را با شرايطى كه در محلّ خود ذكر مى شود دو ركعت خواند.

    ۷۳۶- راه شناخت ظهر شرعى

    مسأله ۷۳۶ ـ اگر چوب يا چيزى مانند آن را ـ كه شاخص مى گويند ـ راست در زمين هموار فرو برند ، صبح كه خورشيد بيرون مى آيد ، سايه آن به طرف مغرب مى افتد و هر چه آفتاب بالا مى آيد اين سايه كم مى شود و در شهرهاى ما ، در اوّل ظهر شرعى به آخرين درجه كمى مى رسد ، و ظهر كه گذشت سايه آن به طرف مشرق بر مى گردد و هر چه خورشيد رو به مغرب مى رود سايه زيادتر مى شود.
    بنابراين وقتى سايه به آخرين درجه كمى رسيد و دو مرتبه رو به زياد شدن گذاشت معلوم مى شود ظهر شرعى شده است ، ولى در بعضى شهرها كه گاهى موقع ظهر سايه بكلّى از بين مى رود ، بعد از آن كه سايه دوباره پيدا شد معلوم مى شود ظهر شده است.

    ۷۳۷- وقت نماز ظهر و عصر و ترتیب بین آن دو

    مسأله ۷۳۷ ـ وقت نماز ظهر و عصر ما بين زوال تا غروب آفتاب است ، ولى چنانچه نماز عصر را عمداً قبل از نماز ظهر بخواند باطل است ، مگر اين كه از آخر وقت بيش از به جا آوردن يك نماز وقت نباشد كه در اين فرض اگر كسى تا اين موقع نماز ظهر را نخوانده ، بايد نماز عصر را بخواند و بعد از آن نماز ظهر را قضا كند ، و اگر كسى پيش از اين وقت سهواً تمام نماز عصر را پيش از نماز ظهر بخواند نمازش صحيح است ، و احتياط واجب آن است كه آن را نماز ظهر قرار داده و چهار ركعت ديگر به قصد ما فى الذمّه به جا آورد.

    ۷۳۸- کسی که پيش از خواندن نماز ظهر سهواً مشغول نماز عصر شود

    مسأله ۷۳۸ ـ اگر پيش از خواندن نماز ظهر سهواً مشغول نماز عصر شود ، و در بين نماز بفهمد اشتباه كرده است ، بايد نيّت را به نماز ظهر برگرداند ، يعنى نيّت كند كه آنچه تا حال خوانده ام و آنچه را مشغولم و آنچه تا آخر نماز مى خوانم همه نماز ظهر باشد ، و بعد از آن كه نماز را تمام كرد نماز عصر را بخواند.

    ۷۳۹- نماز جمعه در زمان حضور و غيبت

    مسأله ۷۳۹ ـ نماز جمعه با امام معصوم (عليه السلام) يا منصوب از قبل آن حضرت واجب تعيينى است ، و در زمان غيبت مكلّف مخيّر است كه نماز ظهر بخواند يا ـ با اجتماع شرايط ـ نماز جمعه بخواند ، و احوط نماز ظهر است و افضل نماز جمعه است.

    در خواست شما با موفقیت ثبت شد

    OK
  • صفحه نخست
  • اخبار
  • صوتی و تصویری
  • بیانات
  • بیانات برگزیده
  • مراسم دفتر
  • درس ها
  • تفسیر قرآن کریم
  • احکام شرعی
  • مسائل شرعی
  • سؤالات شرعی
  • ارسال استفتاء
  • ارشادات
  • نکته ها و حکایت ها
  • رهنمود ها و توصیه ها
  • اعتقادی و اخلاقی
  • آثار و تألیفات
  • کتاب ها
  • اشعار معظم له
  • زندگینامه
  • ارتباط با ما
  • دفتر مرجعیت
  • تماس با ما