فراموش كند كه مسافر است و نماز را تمام بخواند
مسأله ۱۳۷۰ ـ اگر فراموش كند كه مسافر است و نماز را تمام بخواند ، چنانچه در وقت يادش بيايد بايد شكسته اعاده كند ، و اگر اعاده نكرد بايد قضا كند ، و اگر بعد از وقت يادش بيايد قضا بر او نيست.
كسى كه بايد نماز را تمام بخواند و عمداً يا جهلاً شكسته به جا آورد
مسأله ۱۳۷۱ ـ كسى كه بايد نماز را تمام بخواند ، اگر شكسته به جا آورد نمازش باطل است ، ولى مسافرى كه قصد ماندن ده روز در جايى داشته باشد ، و به جهت ندانستن حكم مسأله نماز را شكسته بخواند ، احتياط واجب آن است كه نماز را تمام اعاده نمايد.
کسی که در بين نماز يادش بيايد يا ملتفت شود كه مسافر است
مسأله ۱۳۷۲ ـ اگر مشغول نماز چهار ركعتى شود و در بين نماز يادش بيايد كه مسافر است ، يا ملتفت شود كه سفر او هشت فرسخ است ، چنانچه به ركوع ركعت سوم نرفته بايد نماز را دو ركعتى تمام كند ، و اگر قرائت يا تسبيح زياد كرده ، بنابر احتياط واجب دو سجده سهو به جا آورد ، و اگر به ركوع ركعت سوم رفته نمازش باطل است ، و در صورتى كه به مقدار خواندن يك ركعت هم وقت داشته باشد ، نماز را از سر شكسته بخواند ، و اگر به مقدار يك ركعت هم وقت باقى نباشد ، نماز را شكسته قضا نمايد.
مسافری که بعضى از خصوصيات را نداند و در بين نماز بفهمد شكسته است
مسأله ۱۳۷۳ ـ اگر مسافر بعضى از خصوصيات نماز مسافر را نداند ، مثلا نداند كه اگر چهار فرسخ برود و چهار فرسخ برگردد بايد شكسته بخواند ، چنانچه به نيّت نماز چهار ركعتى مشغول نماز شود و پيش از ركوع ركعت سوم مسأله را بفهمد ، بايد نماز را دو ركعتى تمام كند ، و اگر قرائت يا تسبيح زياد كرده ، بنابر احتياط واجب دو سجده سهو به جا آورد ، و اگر در ركوع ملتفت شود نمازش باطل است ، و در صورتى كه به مقدار يك ركعت هم از وقت مانده باشد نماز را شكسته بخواند ، و اگر به مقدار يك ركعت هم وقت باقى نباشد ، نماز را شكسته قضا نمايد.
کسی که به نيت دو ركعتى مشغول نماز شد و در بين بفهمد که تمام است
مسأله ۱۳۷۴ ـ مسافرى كه بايد نماز را تمام بخواند ، اگر به واسطه ندانستن مسأله به نيّت نماز دو ركعتى مشغول نماز شود ، و در بين نماز مسأله را بفهمد ، بايد نماز را چهار ركعتى تمام كند.
کسی كه نماز نخوانده و به وطنش می رسد يا به مسافرت می رود
مسأله ۱۳۷۵ ـ مسافرى كه نماز نخوانده ، اگر پيش از تمام شدن وقت به وطنش برسد ، يا به جايى برسد كه مى خواهد ده روز در آن جا بماند ، بايد نماز را تمام بخواند ، و كسى كه مسافر نيست ، اگر در اوّل وقت نماز نخواند و مسافرت كند ، در سفر بايد نماز را شكسته بخواند.
نماز قضا شده در سفر يا در وطن يا در محل اقامت
مسأله ۱۳۷۶ ـ اگر مسافرى كه بايد نماز را شكسته بخواند ، نماز ظهر يا عصر يا عشاء او قضا شود ، بايد آن را دو ركعتى قضا نمايد ، اگر چه در غير سفر بخواهد قضاى آن را به جا آورد و اگر از كسى كه مسافر نيست يكى از اين سه نماز قضا شود ، بايد چهار ركعتى قضا نمايد ، اگر چه در سفر بخواهد آن را قضا نمايد.
ذکر نمازگزار بعد از هر نمازى و مؤكداً براى مسافر
مسأله ۱۳۷۷ ـ مستحبّ است نمازگزار بعد از هر نمازى سى مرتبه بگويد: (سُبْحانَ اللّهِ وَ الْحَمْدُ لِلّهِ وَ لا اِلهَ اِلاَّ اللّهُ وَ اللّهُ اَكْبَرُ) و براى مسافر در تعقيب نمازهاى شكسته مستحبّ مؤكّد است.
كسانى كه نماز واجب خود را در وقت آن نخوانده اند
مسأله ۱۳۷۸ ـ كسى كه نماز واجب خود را در وقت آن نخوانده بايد قضاى آن را به جا آورد ، اگر چه در تمام وقت نماز خواب مانده ، يا به واسطه مستى يا بى هوشى كه به اختيار او بوده نماز نخوانده باشد ، و نمازهايى را كه زن در حال حيض يا نفاس نخوانده قضا ندارد ، چه نمازهاى يوميّه باشد چه غير آن ، ولى در نماز آيات براى زلزله و رعد و برق بنابر احتياط واجب بدون نيّت ادا و قضا بجا آورد.
بعد از وقت نماز بفهمد نمازى را كه خوانده باطل بوده
مسأله ۱۳۷۹ ـ اگر بعد از وقت نماز بفهمد نمازى را كه خوانده باطل بوده ، بايد قضاى آن را به جا آورد.
کوتاهی نکردن در نماز قضا
مسأله ۱۳۸۰ ـ كسى كه نماز قضا دارد بايد در خواندن آن كوتاهى نكند ، ولى واجب نيست فوراً آن را به جا آورد.
نماز مستحبى براى كسى كه نماز قضا دارد
مسأله ۱۳۸۱ ـ كسى كه نماز قضا دارد مى تواند نماز مستحبّى بخواند.
احتمال این كه نماز قضايى دارد يا نمازهايى كه خوانده صحيح نبوده
مسأله ۱۳۸۲ ـ اگر انسان احتمال دهد كه نماز قضايى دارد ، يا نمازهايى را كه خوانده صحيح نبوده ، احتياط مستحبّ آن است كه قضاى آنها را به جا آورد.
ترتيب در قضاى نمازهاى يوميه
مسأله ۱۳۸۳ ـ در قضاى نمازهاى يوميّه ترتيب لازم نيست ، مگر در نمازهايى كه در اداى آنها ترتيب هست ، مثل نماز ظهر و عصر ، يا مغرب و عشاء از يك روز ، اگر چه احتياط مستحبّ در غير اينها نيز مراعات ترتيب است.
ترتيب بين قضاى نمازهاى غير يوميه يا نماز يوميه و غير يوميه
مسأله ۱۳۸۴ ـ اگر بخواهد قضاى چند نماز غير يوميّه مانند نماز آيات را بخواند ، يا مثلا بخواهد قضاى يك نماز يوميّه و چند نماز غير يوميّه را بخواند ، لازم نيست آنها را به ترتيب به جا آورد.
اگر ترتيب نمازهايى را كه نخوانده فراموش كند
مسأله ۱۳۸۵ ـ اگر ترتيب نمازهايى را كه نخوانده فراموش كند ،احتياط مستحبّ آن است كه طورى آنها را بخواند كه يقين كند به ترتيبى كه قضا شده به جا آورده است ، مثلا اگر قضاى يك نماز ظهر و يك نماز مغرب بر او واجب است و نمى داند كدام اوّل قضا شده ، اوّل يك نماز مغرب و بعد از آن يك نماز ظهر و دوباره نماز مغرب را بخواند ، يا اوّل يك نماز ظهر و بعد از آن يك نماز مغرب ، و دوباره نماز ظهر را بخواند تا يقين كند هر كدام را كه اوّل قضا شده اوّل خوانده است.
ترتیب قضا در مثل ظهر يك روز و عصر يك روز دیگر
مسأله ۱۳۸۶ ـ اگر نماز ظهر يك روز و نماز عصر روز ديگر ، يا دو نماز ظهر ، يا دو نماز عصر از او قضا شده و نمى داند كدام اوّل قضا شده است ، چنانچه دو نماز چهار ركعتى بخواند به نيّت اين كه اوّلى قضاى نماز روز اوّل و دومى قضاى نماز روز دوم باشد ، در حاصل شدن ترتيب كافيست.
ترتیب قضا در مثل ظهر و عشاء
مسأله ۱۳۸۷ ـ اگر يك نماز ظهر و يك نماز عشاء ، يا يك نماز عصر و يك نماز عشاء از او قضا شود و نداند كدام اوّل قضا شده است ، احتياط مستحبّ آن است كه طورى آنها را بخواند كه ترتيب حاصل شود ، و براى يقين به حصول ترتيب ـ مثلا اگر يك نماز ظهر و يك نماز عشاء از او قضا شده و اوّلى آنها را نمى داند ـ مى تواند اوّل يك نماز ظهر و بعد از آن يك نماز عشاء و دوباره يك نماز ظهر بخواند ، يا اوّل يك نماز عشاء بعد يك نماز ظهر و دوباره يك نماز عشاء بخواند.
يك نماز چهار ركعتى نخوانده ولى نمى داند ظهر است يا عصر يا عشاء
مسأله ۱۳۸۸ ـ كسى كه مى داند يك نماز چهار ركعتى نخوانده ولى نمى داند نماز ظهر است يا نماز عصر ، اگر يك نماز چهار ركعتى به نيّت قضاى نمازى كه نخوانده به جا آورد كافيست ، و همچنين است اگر نداند نمازى كه نخوانده ظهر است يا عشاء ، و در اين صورت نسبت به جهر و اخفات مخيّر مى باشد.
ترتیب قضا در پنج يا شش نماز پشت سر هم
مسأله ۱۳۸۹ ـ كسى كه پنج نماز پشت سر هم از او قضا شده و نمى داند اوّلى آنها كدام است ، چنانچه نُه نماز به ترتيب بخواند ـ مثلا از نماز صبح شروع كند و بعد از آن كه ظهر و عصر و مغرب و عشاء را خواند ، دو مرتبه نماز صبح و ظهر و عصر و مغرب را بخواند ـ يقين به ترتيب حاصل نموده است ، و اگر شش نماز پشت سر هم از او قضا شده و اوّلى آنها را نمى داند ، براى يقين به حصول ترتيب ده نماز به ترتيب قضا كند ، و همين طور براى هر يك نمازى كه به نمازهاى قضاى او اضافه مى شود ، در صورتى كه پشت سر هم قضا شده باشد ، يك نماز بر مقدارى كه گفته شد اضافه نمايد تا يقين به حصول ترتيب پيدا شود.
ترتیب قضای كسى كه از هر روز يك نمازش قضا شده
مسأله ۱۳۹۰ ـ كسى كه مى داند نمازهاى پنجگانه او هر كدام از يك روز قضا شده و ترتيب آنها را نمى داند ، بهتر اين است كه نماز پنج شبانه روز را بخواند ، و اگر شش نماز از شش روز از او قضا شده نماز شش شبانه روز را بخواند ، و همچنين براى هر نمازى كه به نمازهاى قضاى او اضافه شود ، يك شبانه روز بيشتر بخواند ، و به اين كيفيّت يقين پيدا مى كند كه به ترتيبى كه قضا شده به جا آورده است.
مثلا اگر هفت نماز از هفت روز نخوانده باشد ، نماز هفت شبانه روز را قضا نمايد ، و كفايت مى كند براى هر روزى ، اگر در حضر و آن چه در حكم آن است فوت شده باشد ، يك نماز دو ركعتى و يك نماز سه ركعتى و يك نماز چهار ركعتى مردّد بين ظهر و عصر و عشاء به جا آورد ، و اگر در سفر فوت شده باشد ، يك نماز دو ركعتى مردّد بين صبح و ظهر و عصر و عشاء و يك نماز سه ركعتى به جا آورد.
چند نماز صبح يا چند نماز ظهر قضا شده که شماره آن را نمی داند
مسأله ۱۳۹۱ ـ كسى كه مثلا چند نماز صبح يا چند نماز ظهر از او قضا شده و شماره آنها را نمى داند يا فراموش كرده ـ مثلا نمى داند كه سه يا چهار يا پنج نماز بوده ـ چنانچه مقدار كمتر را بخواند كافيست ، ولى احتياط مستحبّ اين است كه به قدرى نماز بخواند كه يقين كند تمام آنها را خوانده است ، مخصوصاً در صورتى كه يقين به مقدار داشته و بعد از آن مقدار را فراموش كرده باشد.
كسى كه فقط يك نماز قضا از روزهاى پيش یا از همان روز دارد
مسأله ۱۳۹۲ ـ كسى كه فقط يك نماز قضا از روزهاى پيش دارد ، احتياط مستحبّ اين است كه ـ در صورت امكان ـ اوّل آن را بخواند ، بعد مشغول نماز آن روز شود ، و نيز اگر از روزهاى پيش نماز قضا ندارد ولى يك نماز يا بيشتر از همان روز از او قضا شده است ، مستحبّ است كه ـ در صورت امكان ـ نماز قضاى آن روز را پيش از نماز ادا بخواند ، و در هر دو صورت اگر وقت فضيلت نماز يوميّه فوت مى شود بهتر آن است كه نماز يوميّه را مقدّم بدارد.
قضای يك نماز يا بيشتر از همان روز يا يك نماز از روزهاى پيش
مسأله ۱۳۹۳ ـ اگر در بين نماز يادش بيايد كه يك نماز يا بيشتر از همان روز از او قضا شده ، يا فقط يك نماز قضا از روزهاى پيش دارد ، چنانچه وقت وسعت دارد و ممكن است نيّت را به نماز قضا برگرداند ،احتياط مستحبّ اين است كه نيّت نماز قضا كند ، مثلا اگر در نماز ظهر پيش از ركوع ركعت سوم يادش بيايد كه نماز صبح آن روز قضا شده ، در صورتى كه وقت نماز ظهر تنگ نباشد ، نيّت را به نماز صبح برگرداند و آن را دو ركعتى تمام كند بعد ظهر را بخواند ، ولى اگر وقت تنگ است يا نمى تواند نيّت را به نماز قضا برگرداند ـ مثل آن كه در ركوع ركعت سوم نماز ظهر يادش بيايد كه نماز صبح را نخوانده ، چون اگر بخواهد نيّت نماز صبح كند ، يك ركوع كه ركن است زياد مى شود ـ نبايد نيّت را به قضاى صبح برگرداند.
قضای يك نماز يا بيشتر از همان روز و چند نماز از روزهای پیش
مسأله ۱۳۹۴ ـ اگر از روزهاى گذشته نمازهاى قضا دارد و يك نماز يا بيشتر هم از همان روز از او قضا شده ، چنانچه براى قضاى تمام آنها وقت ندارد يا نمى خواهد همه را در آن روز بخواند ، مستحبّ است نماز قضاى آن روز را پيش از نماز ادا بخواند ، و احتياط مستحبّ اين است كه بعد از خواندن قضاى نمازهاى سابق ، دوباره نماز قضايى را كه در آن روز پيش از نماز ادا خوانده به جا آورد.
قضای نماز از انسان زنده
مسأله ۱۳۹۵ ـ تا انسان زنده است اگر چه از قضاى نمازهاى خود عاجز باشد ، ديگرى نمى تواند نمازهاى او را قضا نمايد.
به جماعت خواندن نماز قضا
مسأله ۱۳۹۶ ـ نماز قضا را با جماعت مى شود خواند ، چه نماز امام جماعت ادا باشد يا قضا ، و لازم نيست هر دو يك نماز را بخوانند ، مثلا اگر نماز قضاى صبح را با نماز ظهر يا عصر امام بخواند ، اشكال ندارد.
عادت دادن بچه مميز به نماز و عبادتهاى ديگر
مسأله ۱۳۹۷ ـ مستحبّ است بچّه مميّز را ـ يعنى بچّه اى كه خوب و بد را مى فهمد ـ به نماز خواندن و عبادتهاى ديگر عادت دهند ، بلكه مستحبّ است او را به قضاى نمازها هم وادار نمايند.
قضای نمازهای پدر و مادر (بنگرید مسأله ۱۷۲۰)
مسأله ۱۳۹۸ ـ اگر پدر نمازهاى واجب خود را به جا نياورده باشد ، و مى توانسته است قضا كند ـ و بنابر احتياط ـ هر چند از روى نافرمانى ترك كرده باشد ، يا صحيح به جا نياورده باشد ، بر پسر بزرگترش واجب است كه بعد از مرگش به جا آورد ، يا براى او اجير بگيرد ، و قضاى نمازهاى مادر بر او واجب نيست هر چند احوط است.
شک پسر بزرگتر در قضا داشتن پدر
مسأله ۱۳۹۹ ـ اگر پسر بزرگتر شكّ دارد كه پدرش نماز قضا داشته است يا نه ، چيزى بر او واجب نيست.