تطهير زمينى كه آب در آن فرو مىرود با آب قليل
مسأله ۱۸۰ ـ زمينى كه آب در آن فرو مى رود ـ مثل زمينى كه روى آن شن يا ريگ باشد ـ اگر نجس شود با آب قليل پاك مى شود.
تطهير زمين سختى كه آب در آن فرو نمىرود با آب قليل
مسأله ۱۸۱ ـ زمين سنگ فرش و آجر فرش و زمين سختى كه آب در آن فرو نمى رود ، اگر نجس شود با آب قليل پاك مى گردد ، ولى بايد به قدرى آب روى آن بريزند كه جارى شود ، و چنانچه آبى كه روى آن ريخته اند از سوراخى بيرون رود همه زمين پاك مى شود ، و اگر بيرون نرود جايى از زمين نجس كه آبها در آن جمع مى شود نجس مى ماند و براى پاك شدن آن بايد به وسيله چيز پاكى آب جمع شده را بر دارند ، و بهتر آن است كه گودالى بكنند كه آب در آن جمع شود ، بعد آب را بيرون بياورند و گودال را با خاك پاك پُر كنند.
تطهير ظاهر سنگ نمك و مانند آن با آب قليل
مسأله ۱۸۲ ـ اگر ظاهر نمك سنگ و مانند آن نجس شود ، با آب قليل در صورتى كه مضاف نگردد پاك مى شود.
تطهير قندى كه با شكر نجس ساخته شده است
مسأله ۱۸۳ ـ اگر شكر نجس آب شده را قند بسازند و در آب كرّ يا جارى بگذارند پاك نمى شود.
شرايط تطهير كف پا و ته كفش به واسطه زمين
مسأله ۱۸۴ ـ زمين با سه شرط كف پا و ته كفش را كه به راه رفتن يا پا گذاشتن بر زمين نجس ، نجس شده پاك مى كند:
(اوّل) آن كه زمين پاك باشد.
(دوم) آن كه خشك باشد.
(سوم) آن كه اگر عين نجس ـ مانند خون و بول ـ يا متنجّس ـ مثل گلى كه نجس شده ـ در كف پا و ته كفش باشد ، به واسطه راه رفتن يا ماليدن به زمين بر طرف شود ، و نيز زمين بايد خاك يا سنگ يا آجر فرش و مانند اينها باشد ، و با راه رفتن روى فرش و حصير و سبزه و مانند اينها كف پا و ته كفش نجس پاك نمى شود.
زمين آسفالت يا چوب فرش
مسأله ۱۸۵ ـ پاك شدن كف پا و ته كفش نجس به واسطه راه رفتن روى آسفالت و روى زمينى كه با چوب فرش شده محلّ اشكال است.
مقدار راه رفتن براى تطهير كف پا و ته كفش
مسأله ۱۸۶ ـ براى پاك شدن كف پا و ته كفش بهتر است مقدار پانزده ذراع يا بيشتر راه بروند اگر چه به كمتر از آن يا ماليدن به زمين نجاست بر طرف شود.
خشک یا تر بودن كف پا و ته كفش
مسأله ۱۸۷ ـ لازم نيست كف پا يا ته كفش نجس تر باشد ، بلكه اگر خشك هم باشد به راه رفتن پاك مى شود.
مقدارى كه از اطراف كف پا و ته كفش معمولاً آلوده مىشود
مسأله ۱۸۸ ـ بعد از آن كه كف پا يا ته كفش نجس به راه رفتن پاك شد مقدارى از اطراف آن هم كه معمولا به گل آلوده مى شود پاك مى گردد.
دست و زانوى كسى كه با آنها راه مىرود و ته عصا و پاى مصنوعى و چرخ
مسأله ۱۸۹ ـ كسى كه با دست و زانو راه مى رود ، اگر كف دست يا زانوى او نجس شود پاك شدن آن با راه رفتن محلّ اشكال است ، و همچنين است ته عصا و ته پاى مصنوعى و نعل چهارپايان و چرخ اتومبيل و درشكه و مانند اينها.
باقى ماندن بو يا رنگ يا ذرّات نجاست كه ديده نمىشود
مسأله ۱۹۰ ـ اگر بعد از راه رفتن ، بو يا رنگ يا ذرّه هاى كوچكى از نجاست كه ديده نمى شود در كف پا يا ته كفش بماند ، اشكال ندارد ، اگر چه احتياط مستحبّ آن است كه به قدرى راه بروند كه آنها هم بر طرف شود.
توی کفش و کف جوراب
مسأله ۱۹۱ ـ توى كفش به واسطه راه رفتن پاك نمى شود ، و پاك شدن كف جوراب به واسطه راه رفتن ، محلّ اشكال است.
شرايط تطهير زمين و ساختمان و ميخى كه به ديوار كوبيدهاند
مسأله ۱۹۲ ـ آفتاب زمين و ساختمان و چيزهايى كه مانند در و پنجره در ساختمان به كار برده شده و همچنين ميخى را كه به ديوار كوبيده اند با پنج شرط پاك مى كند:
(اوّل) آن كه چيز نجس تر باشد ، پس اگر خشك باشد بايد به وسيله اى آن را تر كنند تا آفتاب آن را خشك كند.
(دوم) آن كه اگر عين نجاست در آن چيز باشد پيش از خشك شدن به تابيدن آفتاب آن را بر طرف كنند.
(سوم) آن كه چيزى از تابيدن آفتاب جلوگيرى نكند ، پس اگر آفتاب از پشت پرده يا ابر و مانند اينها بتابد و چيز نجس را خشك كند ، آن چيز پاك نمى شود ، ولى اگر به قدرى نازك باشد كه از تابيدن آفتاب جلوگيرى نكند اشكال ندارد.
(چهارم) آن كه آفتاب به تنهايى چيز نجس را خشك كند ، پس اگر مثلا چيز نجس به واسطه باد و آفتاب خشك شود پاك نمى گردد ، ولى اگر باد به قدرى كم باشد كه نگويند به خشك شدن چيز نجس كمك كرده اشكال ندارد.
(پنجم) آن كه آفتاب مقدارى از بنا و ساختمان را كه نجاست به آن فرو رفته يك مرتبه خشك كند ، پس اگر يك مرتبه بر زمين و ساختمان نجس بتابد و روى آن را خشك كند ، و دفعه ديگر زير آن را خشك نمايد فقط روى آن پاك مى شود و زير آن نجس مى ماند.
پاك كردن حصير نجس و درخت و گياه
مسأله ۱۹۳ ـ پاك كردن آفتاب حصير نجس و درخت و گياهى را كه در زمين است ، محلّ اشكال است.
شك در تحقق شرايط براى تطهير با آفتاب
مسأله ۱۹۴ ـ اگر آفتاب به زمين نجس بتابد بعد انسان شكّ كند كه زمين موقع تابيدن آفتاب تر بوده يا نه ، يا ترى آن به واسطه آفتاب خشك شده يا نه ، آن زمين نجس است ، و همچنين است اگر شكّ كند كه پيش از تابش آفتاب عين نجاست از آن بر طرف شده يا نه ، يا شكّ كند كه چيزى مانع تابش آفتاب بوده يا نه.
پاك شدن آن طرف ديوار
مسأله ۱۹۵ ـ اگر آفتاب به يك طرف ديوار نجس بتابد و به وسيله آن طرفى كه آفتاب به آن نتابيده نيز خشك شود ، هر دو طرف پاك مى شود.
تعريف استحاله
مسأله ۱۹۶ ـ اگر چيز نجسى به صورت چيز پاكى در بيايد كه عرف آن را تغيير در حقيقت ببيند پاك مى شود ، مثل آن كه چوب نجس بسوزد و خاكستر گردد ، يا سگ در نمكزار فرو رود و نمك شود ، ولى اگر حقيقت آن عوض نشود ـ مثل آن كه گندم نجس را آرد كنند يا نان بپزند ـ پاك نمى شود.
كوزه گلى و زغالى كه از گل و چوب نجس ساخته شده
مسأله ۱۹۷ ـ كوزه گلى و مانند آن كه از گل نجس ساخته شده نجس است ، و زغالى كه از چوب نجس ساخته شده احوط اجتناب از آن است.
شك در استحاله
مسأله ۱۹۸ ـ چيز نجسى كه معلوم نيست استحاله شده يا نه ، در صورتى كه منشأ شكّ اين باشد كه آيا موضوع نجس باقى است يا نه ، نجس است.
سرکه شدن شراب
مسأله ۱۹۹ ـ اگر شراب به خودى خود يا به واسطه ريختن چيزى مثل سركه و نمك در آن سركه شود ، پاك مى گردد.
شرابى كه از انگور نجس درست شده
مسأله ۲۰۰ ـ شرابى كه از انگور نجس و مانند آن درست كنند ، چنانچه در همان ظرف سركه شود پاك نمى شود و اگر در ظرف ديگرى كه پاك باشد بريزند و سركه شود ، بنابر احتياط پاك نمى شود ، و همچنين اگر نجاست ديگرى به شراب برسد و در آن مستهلك شود.
سركهاى که از انگور و كشمش و خرماى نجس درست شده
مسأله ۲۰۱ ـ سركه اى كه از انگور و كشمش و خرماى نجس درست كنند ، نجس است.
پوشال ريز انگور يا خرما و خيار و بادنجان در هنگام سرکه ریختن
مسأله ۲۰۲ ـ اگر پوشال ريز انگور يا خرما داخل آنها باشد و سركه بريزند ، اشكال ندارد ، بلكه ريختن خيار و بادنجان و مانند اينها در آن ، اگر چه پيش از سركه شدن باشد ، نيز اشكال ندارد ، مگر اين كه پيش از سركه شدن بداند مسكر شده است.
كم شدن دو قسمت آب انگور یا سركه شدن آن بعد از جوش آمدن
مسأله ۲۰۳ ـ آب انگورى كه به آتش جوش بيايد ، حرام مى شود ، و اگر آن قدر به آتش بجوشد كه دو قسمت آن كم شود و يك قسمت آن بماند ، حلال مى شود ، و در مسأله «۱۱۴» گذشت كه به جوش آمدن به آتش نجس نمى شود ، و اگر به غير آتش جوش بيايد حرام و بنابر احتياط نجس مى شود ، و احتياط واجب آن است كه به غير از سركه شدن پاك و حلال نمى شود.
جوش آمدن آب انگوری که دو قسمت آن کم شده
مسأله ۲۰۴ ـ اگر دو قسمت آب انگور بدون جوش آمدن كم شود ، چنانچه باقى مانده آن جوش بيايد حرام است.
شك در جوش آمدن آب انگور و يا در كم شدن دو سوم آن
مسأله ۲۰۵ ـ آب انگورى كه معلوم نيست جوش آمده يا نه حلال است ، ولى اگر جوش بيايد تا انسان يقين نكند كه دو سوم آن كم شده ، حلال نمى شود.
جوش آمدن آب خوشه غورهاى كه مقدارى انگور در آن باشد
مسأله ۲۰۶ ـ اگر مثلا در يك خوشه غوره مقدارى انگور باشد ، چنانچه به آبى كه از آن خوشه گرفته مى شود آب انگور نگويند و بجوشد ، خوردن آن حلال است.
افتادن يك دانه انگور داخل ظرف غذا
مسأله ۲۰۷ ـ اگر يك دانه انگور در چيزى كه به آتش مى جوشد بيفتد و بجوشد و مستهلك نشود ، فقط خوردن آن دانه حرام است.
استفاده كفگير در ظرفى كه آب انگور در آن جوش آمده در ظرف ديگر
مسأله ۲۰۸ ـ اگر بخواهند در چند ديگ شيره بپزند ، جايز است كفگيرى را كه در ديگ جوش آمده زده اند در ديگى كه جوش نيامده بزنند.
شك در غوره يا انگور بودن چيزى
مسأله ۲۰۹ ـ چيزى كه معلوم نيست غوره است يا انگور اگر جوش بيايد حلال است.