زكات فطره دادن به كسى كه در معصيت صرف مى كند
مسأله ۲۰۳۴ ـ به كسى كه فطره را در معصيت صرف مى كند ، نبايد فطره بدهند.
حدّاقل مقدار زکات فطره که به فقیر داده می شود
مسأله ۲۰۳۵ ـ احتياط واجب آن است كه به يك فقير كمتر از يك صاع ـ كه تقريباً سه كيلوگرم است ـ فطره ندهند ، ولى اگر چند صاع بدهند اشكال ندارد.
زكات فطره از جنسى كه قيمتش بيشتر است
مسأله ۲۰۳۶ ـ اگر از جنسى كه قيمتش دو برابر قيمت معمولى آن جنس است ، مثلا از گندمى كه قيمت آن دو برابر قيمت گندم معمولى است ، نصف صاع بدهد كافى نيست ، و اگر آن را به قصد قيمت فطره هم بدهد ، كفايت نمى كند.
دادن نصف صاع از يك جنس و نصف ديگر از جنس ديگر
مسأله ۲۰۳۷ ـ انسان نمى تواند نصف صاع را از يك جنس ـ مثلا گندم ـ و نصف ديگر آن را از جنس ديگر ـ مثلا جو ـ بدهد ، و اگر آن را به قصد قيمت فطره هم بدهد ، كفايت نمى كند.
استحباب مقدم كردن خويشان و همسايگان و اهل علم و كمال
مسأله ۲۰۳۸ ـ مستحبّ است در دادن زكات فطره ، خويشان فقير خود را بر ديگران مقدّم بدارد ، و بعد همسايگان فقير را ، و مستحبّ است كسى را كه در دين و فقه و عقل مقدّم است در دادن فطره مقدم بدارد.
دادن فطره به کسی به خيال اينكه فقير است
مسأله ۲۰۳۹ ـ اگر انسان به خيال اين كه كسى فقير است به او زكات فطره بدهد و بعد بفهمد فقير نبوده ، چنانچه مالى را كه به او داده از بين نرفته باشد ، بايد پس بگيرد و به مستحق بدهد ، و اگر نتواند بگيرد ، بايد از مال خودش عوض فطره را بدهد ، و اگر از بين رفته باشد ، در صورتى كه گيرنده فطره مى دانسته آنچه را كه گرفته فطره است ، بايد عوض آن را بدهد ، و اگر نمى دانسته ، دادن عوض بر او واجب نيست ، و انسان بايد عوض فطره را بدهد.
دادن زكات فطره به كسى كه بگويد فقيرم
مسأله ۲۰۴۰ ـ اگر كسى بگويد فقيرم ، چنانچه بداند كه قبلا فقير بوده مى شود به او فطره داد ، و به كسى كه معلوم نباشد فقير بوده يا نه و مى گويد فقيرم ، اگر از قولش اطمينان پيدا نشود ، بنابر احتياط واجب نمى شود فطره داد ، و اگر بدانند قبلا فقير نبوده ، نمى شود فطره به او داد ، مگر اين كه از گفته او اطمينان پيدا شود.
اعتبار قصد قربت و اخلاص و نيت زكات فطره كردن
مسأله ۲۰۴۱ ـ انسان بايد زكات فطره را به قصد قربت ـ چنانكه در وضو گذشت ـ و با اخلاص بدهد ، و موقعى كه آن را مى دهد نيّت دادن فطره نمايد.
دادن فطره پيش از ماه رمضان یا در آن حساب كردن قرض از فطره
مسأله ۲۰۴۲ ـ اگر پيش از ماه رمضان فطره را بدهد صحيح نيست ، ولى بعد از داخل شدن ماه رمضان مى تواند بدهد ، و احتياط آن است كه در ماه رمضان هم ندهد ، و مى تواند پيش از ماه رمضان به فقير قرض بدهد ، و بعد از آن كه فطره بر او واجب شد ، طلب خود را بابت فطره حساب كند.
مخلوط نبودن چيزى كه براى فطره مىدهد با جنس ديگر يا خاك
مسأله ۲۰۴۳ ـ گندم يا چيز ديگرى را كه براى فطره مى دهد ، بايد با جنس ديگر يا خاك مخلوط نباشد ، و چنانچه مخلوط باشد ، اگر خالص آن به يك صاع ـ كه تقريباً سه كيلوگرم است ـ برسد و جدا كردن آن زحمت و خرج نداشته باشد ، يا آنچه مخلوط شده به قدرى كم باشد كه عرف مردم آن را گندم خالص بدانند ، اشكال ندارد.
فطره را از جنس معيوب
مسأله ۲۰۴۴ ـ اگر فطره را از جنس معيوب بدهد ، بنابر احتياطواجب كافى نيست.
فطره بعضى از عيال خود را از گندم و بعضى را از جو دادن
مسأله ۲۰۴۵ ـ كسى كه فطره چند نفر را مى دهد ، لازم نيست همه را از يك جنس بدهد ، مثلا اگر فطره بعضى را گندم و فطره بعضى ديگر را جو بدهد ، كافيست.
موقع اداى زكات فطره
مسأله ۲۰۴۶ ـ كسى كه نماز عيد فطر مى خواند ، بنابر احتياط واجب فطره را پيش از نماز عيد بدهد ، ولى اگر نماز عيد نمى خواند ، مى تواند دادن فطره را تا ظهر تأخير بيندازد.
مالی مه به نیّت فطره کنار گذاشته شود
مسأله ۲۰۴۷ ـ اگر به نيّت فطره مقدارى از مال خود را كنار بگذارد و تا ظهر روز عيد به مستحق ندهد ، هر وقت آن را مى دهد ، نيّت فطره نمايد.
كسى كه زكات فطره را نداده و كنار هم نگذاشته
مسأله ۲۰۴۸ ـ اگر موقعى كه دادن زكات فطره واجب است ، فطره را ندهد و كنار هم نگذارد ، بعد ـ بنابر احتياط واجب ـ به نيّت آنچه شارع مقدّس از او خواسته فطره را بدهد.
عوض کردن مالی که به نیّت فطره كنار بگذارد
مسأله ۲۰۴۹ ـ اگر فطره را كنار بگذارد ، نمى تواند آن را براى خودش بردارد و مالى ديگر را براى فطره بگذارد.
نيّت کردن مقدارى از مال براى فطره
مسأله ۲۰۵۰ ـ اگر انسان مالى داشته باشد كه قيمتش از فطره بيشتر است ، چنانچه فطره را ندهد و نيّت كند كه مقدارى از آن مال براى فطره باشد كه مشترك باشد بين خودش و فطره اشكال دارد ، ولى اگر بخواهد همه آن را به فقير بدهد اشكال ندارد.
از بین رفتن مالى كه براى فطره كنار گذاشته
مسأله ۲۰۵۱ ـ اگر مالى را كه براى فطره كنار گذاشته از بين برود ، چنانچه دسترسى به فقير داشته و دادن فطره را تأخير انداخته ، بايد عوض آن را بدهد ، و اگر دسترسى به فقير نداشته و در حفظ آن كوتاهى نكرده ضامن نيست.
بردن فطره به جای دیگر با اينكه در محل خودش مستحق پيدا شود
مسأله ۲۰۵۲ ـ اگر در محلّ خودش مستحق پيدا شود ، احتياط واجب آن است كه فطره را به جاى ديگر نبرد ، و اگر به جاى ديگر ببرد و تلف شود ، بايد عوض آن را بدهد.
تعريف حج و شرايط واجب شدن آن
مسأله ۲۰۵۳ ـ حجّ زيارت كردن خانه خدا و انجام اعمالى است كه دستور داده اند به جا آورده شود ، و در تمام عمر بر كسى كه شرايط ذيل را دارا باشد يك مرتبه واجب مى شود:
(اوّل) آن كه بالغ باشد.
(دوم) آن كه عاقل باشد.
(سوم) آن كه آزاد باشد.
(چهارم) آن كه به واسطه رفتن به حجّ ، مجبور نشود كار حرامى را كه ترك آن از حجّ مهم تر است انجام دهد ، يا عمل واجبى را كه از حجّ مهم تر است ترك نمايد.
(پنجم) آن كه مستطيع باشد ، و مستطيع بودن به چند چيز است:
۱ ـ آن كه توشه راه و مركب سوارى ، يا مالى كه بتواند با آن مال آنها را تهيّه كند داشته باشد.
۲ ـ سلامت مزاج و توانايى آن را داشته باشد كه به مكّه رود و حجّ را به جا آورد.
۳ ـ در راه مانعى از رفتن نباشد ، و اگر راه بسته باشد يا انسان بترسد كه در راه يا هنگام انجام اعمال جان يا عرض او از بين برود يا مال او را ببرند ، حجّ بر او واجب نيست ، ولى اگر از راه ديگرى بتواند برود ، اگر چه دورتر باشد بايد از آن راه برود.
۴ ـ به قدر به جا آوردن اعمال حجّ وقت داشته باشد.
۵ ـ مخارج كسانى را كه خرجى آنان بر او واجب است ، مثل زن و بچّه ، و مخارج كسانى را كه مردم خرجى دادن به آنها را لازم مى دانند ، مانند نوكر و كلفتى كه به آنها حاجت دارد داشته باشد.
۶ ـ بعد از برگشتن ، كسب يا زراعت يا عايدى ملك يا راه ديگرى براى معاش خود و عائله اش به حسب شأنش داشته باشد كه در زندگى به مشقّت نيفتد.
كسى كه خانه ملكى براى او ضرورى است
مسأله ۲۰۵۴ ـ كسى كه خانه ملكى براى او ضرورى است كه با نداشتن آن در حرج و مشقّت مى افتد ، وقتى حجّ بر او واجب است كه پول خانه را هم داشته باشد.
زنى كه بعد از برگشتن از خودش مال نداشته باشد
مسأله ۲۰۵۵ ـ زنى كه مى تواند مكّه برود ، اگر بعد از برگشتن از خودش مال نداشته باشد و شوهرش هم خرجى او را ندهد ، و در زندگى به حرج و مشقّت بيفتد ، حجّ بر او واجب نيست.
كسى كه به او بگويند حج برو، خرج تو و عيالات تو را مى دهم
مسأله ۲۰۵۶ ـ اگر كسى توشه راه و مركب سوارى نداشته باشد و ديگرى به او بگويد: (حجّ برو و من خرج تو و عيالات تو را در موقعى كه در سفر حجّ هستى مى دهم) در صورتى كه اطمينان داشته باشد كه خرج او را مى دهد ، حجّ بر او واجب مى شود.
كسى كه خرج رفتن و برگشتن و عيالات را به او ببخشند كه حج كند
مسأله ۲۰۵۷ ـ اگر خرجى رفتن و برگشتن و خرجى عيالات كسى را در مدّتى كه مكّه مى رود و بر مى گردد به او ببخشند و با او شرط كنند كه حجّ كند ، واجب است قبول كند و حجّ بر او واجب مى شود ، اگر چه در موقع برگشتن مالى كه بتواند با آن زندگى كند نداشته باشد ، و يا قرض داشته باشد ، مگر در صورتى كه وقت پرداخت قرض رسيده باشد و طلبكار هم مطالبه كند و بدهكار اگر حجّ نكند متمكّن از دادن بدهى باشد ، يا قرض مدّت دار باشد و بدهكار بداند كه اگر حجّ كند متمكّن از پرداخت بدهى در سر رسيد قرض نخواهد بود.
مخارج حج رفتن و عيالات كسى را بدهند و بگويند حج برو و ملك او نكنند
مسأله ۲۰۵۸ ـ اگر مخارج رفتن و برگشتن و مخارج عيالات كسى را در مدّتى كه مكّه مى رود و بر مى گردد به او بدهند ، و بگويند: (حجّ برو) و ملك او نكنند ، در صورتى كه اطمينان داشته باشد كه از او پس نمى گيرند حجّ بر او واجب مى شود.
مالی به كسى بدهند و شرط كنند كه در راه مكه به او خدمت نمايد
مسأله ۲۰۵۹ ـ اگر مقدارى مال كه براى حجّ كافيست به كسى بدهند و با او شرط كنند كه در راه مكّه به كسى كه مال را داده خدمت نمايد ، حجّ بر او واجب نمى شود.
مالی به كسى بدهند و حج كند و بعد هم مالى از خود پيدا كند
مسأله ۲۰۶۰ ـ اگر مقدارى مال به كسى بدهند و حجّ بر او واجب شود ، چنانچه حجّ نمايد هر چند بعد مالى از خود پيدا كند ، ديگر حجّ بر او واجب نيست.
استطاعت کسی که براى تجارت مثلاً تا جده برود
مسأله ۲۰۶۱ ـ اگر براى تجارت مثلا تا جدّه برود و مالى به دست آورد كه اگر بخواهد از آن جا به مكّه رود ، آنچه در استطاعت معتبر است داشته باشد ، بايد حجّ كند ، و در صورتى كه حجّ نمايد اگر چه بعد مالى پيدا كند كه بتواند از وطن خود به مكّه رود ، ديگر حجّ بر او واجب نيست.
کسی كه خودش از طرف كسى اجیر شده و بخواهد ديگرى را بفرستد
مسأله ۲۰۶۲ ـ اگر انسان اجير شود كه خودش از طرف كسى ديگر حجّ كند ، چنانچه نتواند برود و بخواهد ديگرى را از طرف خودش بفرستد ، بايد از كسى كه او را اجير كرده اجازه بگيرد.
كسى که مستطيع شود و مكه نرود و فقير شود
مسأله ۲۰۶۳ ـ اگر كسى مستطيع شود و مكّه نرود و فقير شود ، بايد اگر چه به زحمت باشد بعد حجّ كند ، و اگر به هيچ قسم نتواند حجّ برود ، چنانچه كسى او را براى حجّ اجير كند ، بايد به مكّه رود و حجّ كسى را كه براى او اجير شده به جا آورد ، و اگر بتواند تا سال بعد در مكّه بماند و براى خود حجّ نمايد ، ولى اگر ممكن باشد كه اجير شود و اجرت را نقد بگيرد و كسى كه او را اجير كرده راضى شود كه حجّ او در سال بعد به جا آورده شود ، بايد سال اوّل براى خود و سال بعد براى كسى كه اجير شده حجّ نمايد.