منافع آنچه غصب كرده
مسأله ۲۶۱۳ ـ اگر از آنچه غصب كرده منفعتى به دست آيد ـ مثلا از گوسفندى كه غصب كرده برّه اى پيدا شود ـ مال صاحب مال است ، و نيز كسى كه مثلا خانه اى را غصب كرده ، اگرچه در آن ننشيند بايد اجاره آن را بدهد.
غصب مالی از بچه يا ديوانه
مسأله ۲۶۱۴ ـ اگر از بچّه يا ديوانه چيزى را كه مال آنها است غصب كند ، بايد آن را به ولىّ او بدهد ، و اگر از بين رفته بايد عوض آن را بدهد.
هرگاه دو نفر با هم چيزى را غصب كنند
مسأله ۲۶۱۵ ـ هرگاه دو نفر باهم چيزى را غصب كنند ، اگر هريك مسلّط بر نصف آن باشد ، هركدام ضامن نصف آن است ، و اگر بر تمام آن مسلّط باشد ، هركدام ضامن تمام آن است.
مخلوط کردن چيزى را كه غصب كرده با چيز ديگرى
مسأله ۲۶۱۶ ـ اگر چيزى را كه غصب كرده با چيز ديگرى مخلوط كند ـ مثلا گندمى را كه غصب كرده با جو مخلوط نمايد ـ چنانچه جدا كردن آنها ممكن است ، اگرچه زحمت داشته باشد بايد جدا كند و به صاحبش برگرداند.
خراب کردن چيزى را غصب كرده
مسأله ۲۶۱۷ ـ اگر شخصى چيزى را غصب كند كه در آن صنعتى بكار رفته باشد ـ مانند طلايى كه آن را گوشواره ساخته باشند ـ و آن را خراب كند ، بايد مادّه آن را با قيمت آن صنعت و صفت به صاحبش بدهد ، و اگر قيمت مادّه بعد از خرابى از قيمت آن قبل از خرابى كمتر شده باشد بايد ما به التفاوت را هم بپردازد ، و چنانچه بگويد آن را مثل اوّلش مى سازم ، مالك ملزم نيست قبول كند ، و مالك هم نمى تواند او را الزام كند كه مثل اوّلش بسازد.
تغییر دادن غاصب مال را و صاحب مال بگويد همين را بده
مسأله ۲۶۱۸ ـ اگر چيزى را كه غصب كرده به طورى تغيير دهد كه از اوّلش بهتر شود ـ مثلا طلايى را كه غصب كرده گوشواره بسازد ـ چنانچه صاحب مال بگويد مال را به همين صورت بده ، بايد به او بدهد ، و نمى تواند براى زحمتى كه كشيده مزد بگيرد ، و همچنين بدون اجازه مالك حقّ ندارد آن را به صورت اوّلش در آورد ، و اگر بدون اجازه او آن را به صورت اوّلش در آورد ، ضمانت قيمت آن صفت محلّ اشكال و احوط صلح است.
تغییر دادن غاصب مال را و صاحبش بگويد به صورت اول برگردان
مسأله ۲۶۱۹ ـ اگر چيزى را كه غصب كرده به طورى تغيير دهد كه از اوّلش بهتر شود و صاحب مال بگويد بايد آن را به صورت اوّل در آورى ، واجب است آن را به صورت اوّلش در آورد ، و چنانچه قيمت آن به واسطه تغيير دادن از اوّلش كمتر شود بايد تفاوت آن را به صاحبش بدهد.
زراعت یا درخت کاری غاصب در زمين غصبى و جبران خسارت زمين
مسأله ۲۶۲۰ ـ اگر در زمينى كه غصب كرده زراعت كند يا درخت بنشاند ، زراعت و درخت و ميوه آن مال خود اوست ، و چنانچه صاحب زمين راضى نباشد كه زراعت و درخت در زمين او بماند ، كسى كه غصب كرده بايد فوراً زراعت يا درخت خودرا اگرچه ضرر نمايد از زمين بكند ، و نيز بايد اجاره زمين را در مدّتى كه زراعت و درخت در آن بوده ، بلكه اجاره قبل از آن مدّت را از زمان غصب به صاحب زمين بدهد ، و خرابيهايى را كه در زمين پيدا شده درست كند ، مثلا جاى درختهارا پر نمايد ، و اگر به واسطه اينها قيمت زمين از اوّلش كمتر شود بايد تفاوت آن را هم بدهد ، و نمى تواند صاحب زمين را ملزم كند كه زمين را به او بفروشد يا اجاره دهد ، و نيز صاحب زمين نمى تواند او را ملزم كند كه درخت يا زراعت را به او بفروشد.
راضی شدن صاحب زمين از ماندن زراعت و درخت غاصب در زمين
مسأله ۲۶۲۱ ـ اگر صاحب زمين راضى شود كه زراعت و درخت در زمين او بماند ، كسى كه آن را غصب كرده لازم نيست درخت و زراعت را بكند ، ولى بايد اجاره آن زمين را از وقتى كه غصب كرده تا وقتى كه صاحب زمين راضى شده بدهد.
از بین رفتن چيزى كه قيمى باشد و تعريف اشياء قيمى
مسأله ۲۶۲۲ ـ اگر چيزى كه غصب كرده از بين برود ، در صورتى كه قيمى باشد ـ يعنى خصوصيات افراد صنف آن از جهت ارزش و رغبت عقلاء معمولا تفاوت داشته باشد ، مانند حيوانات ـ بايد قيمت آن را بدهد ، و چنانچه قيمت بازار آن از زمان غصب تا زمان اداى قيمت اختلاف داشته باشد بنابر احتياط واجب بالاترين قيمتى را كه از زمان غصب تا زمان تلف داشته بدهد ، و احتياط مستحبّ آن است كه بالاترين قيمت از زمان غصب تا زمان اداى قيمت را بدهد.
از بین رفتن چيزى كه مثلى باشد و تعريف اشياء مثلى
مسأله ۲۶۲۳ ـ اگر چيزى را كه غصب كرده و از بين رفته مثلى باشد ـ يعنى خصوصيات افراد صنف آن معمولا از جهت ارزش و رغبت عقلاء تفاوت ندارد ، مانند حبوبات ـ بايد مثل همان چيزى را كه غصب كرده ـ در خصوصيات نوعى و صنفى ـ بدهد ، مثلا اگر گندم ديم غصب كرده نمى تواند گندم آبى بدهد ، و همچنين اگر گندم ديم اعلا بوده ، نمى تواند پست را بدهد.
گوسفندى كه غصب كرده و تلف شده و در مدت غصب چاق شده باشد
مسأله ۲۶۲۴ ـ اگر چيزى را كه مثل گوسفند است غصب نمايد و از بين برود ، چنانچه قيمت بازار آن فرق نكرده ولى در مدّتى كه پيش او بوده چاق شده باشد ، بايد قيمت گوسفند چاق را بدهد.
حكم مراجعه مالك به غاصبین و غاصبی به دیگری
مسأله ۲۶۲۵ ـ اگر چيزى را كه غصب كرده ديگرى از او غصب نمايد و از بين برود ، صاحب مال مى تواند عوض آن را از هر يك از آنان بگيرد ، يا از هركدام مقدارى از عوض آن را بگيرد ، و چنانچه عوض مال را از اوّلى بگيرد ، اوّلى مى تواند آنچه را داده از دومى بگيرد ، ولى اگر از دومى بگيرد ، او نمى تواند آنچه را كه داده از اوّلى بگيرد.
حكم عوضين در صورتى كه معامله باطل باشد و قيمت يوم التلف
مسأله ۲۶۲۶ ـ اگر خريد و فروشى كه مى شود يكى از شرطهاى معامله در آن نباشد ، ـ مثلا چيزى را كه بايد مقدار آن معلوم باشد با جهل به مقدار بفروشد ـ معامله باطل است ، و چنانچه فروشنده و خريدار با قطع نظر از معامله راضى باشند كه در مال يكديگر تصرّف كنند ، اشكال ندارد ، وگرنه چيزى را كه از يكديگر گرفته اند بايد به همديگر برگردانند ، و در صورتى كه مال هريك در دست ديگرى تلف شود ، چه بداند معامله باطل است و چه نداند ، بايد عوض آن را بدهد ، پس اگر مثلى است مثل آن را بدهد ، و اگر قيمى است قيمت وقتى را كه تلف شده بدهد ، هرچند احوط آن است كه بالاترين قيمت از زمان گرفتن مال تا زمان تلف را بدهد ، و احوط از آن اين است كه بالاترين قيمت از زمان گرفتن تا زمان اداى قيمت را بدهد.
تلف شدن مالى را كه از فروشنده بگيرد تا اگر پسنديد بخرد
مسأله ۲۶۲۷ ـ هرگاه مالى را از فروشنده بگيرد كه آن را ببيند يا مدّتى نزد خود نگه دارد تا اگر پسنديد بخرد ، در صورتى كه آن مال تلف شود ، حكم بضمان عوض آن محلّ اشكال و احوط صلح است.
مال بى نشانى كه پيدا حيوان نباشد به قيمت كمتر از درهم و تعريف درهم
مسأله ۲۶۲۸ ـ چنانچه انسان مال گم شده اى كه حيوان نباشد پيدا كند ، در صورتى كه نشانه اى نداشته باشد كه به واسطه آن صاحبش ـ هرچند بين چند نفر معيّن ـ معلوم شود ، و قيمت آن از يك درهم ـ يعنى ۶/۱۲ نخود نقره سكه دار ـ كمتر باشد ، جايز است آن را بردارد و تملّك كند و تفحّص از مالكش لازم نيست ، ولى احتياط مستحبّ آن است كه از طرف صاحبش به فقرا صدقه بدهد.
مالى كه نشانه دارد قيمت آن كمتر از درهم باشد
مسأله ۲۶۲۹ ـ اگر مالى پيدا كند كه نشانه دارد و قيمت آن از يك درهم كمتر است ، چنانچه صاحب آن معلوم باشد ـ هرچند در بين افراد معيّن ـ تا رضايت او را نداند نمى تواند بدون اجازه او بردارد ، و اگر صاحب آن به هيچ وجه معلوم نباشد ، مى تواند براى خود بردارد ، و بنابر احتياط واجب هر وقت صاحبش پيدا شد در صورتى كه تلف نشده خود مال را ، و در صورتى كه تلف شده عوض آن را به او بدهد.
مالى كه نشانه دارد و قيمت آن به يك درهم برسد
مسأله ۲۶۳۰ ـ هرگاه چيزى كه پيدا كرده نشانه اى دارد كه به واسطه آن مى تواند صاحبش را پيدا كند ، چه صاحب آن مسلمان باشد يا كافرى كه مالش محترم است ، در صورتى كه قيمت آن چيز به مقدار يك درهم برسد ، بايد از روزى كه آن را پيدا كرده تا يك سال در محلّ اجتماع مردم اعلان كند.
انسانی که خودش نخواهد اعلان كند
مسأله ۲۶۳۱ ـ اگر انسان خودش نخواهد إعلان كند ، مى تواند به كسى كه اطمينان دارد بگويد كه از طرف او اعلان نمايد.
اگر تا يك سال اعلان كند و صاحب مال پيدا نشود
مسأله ۲۶۳۲ ـ اگر تا يك سال اعلان كند و صاحب مال پيدا نشود ، در صورتى كه آن مال را در غير حرم مكّه پيدا كرده باشد ، مى تواند آن را براى صاحبش نگه دارد كه هر وقت پيدا شد به او بدهد ، يا از طرف صاحبش به فقرا صدقه بدهد ، يا براى خود بردارد ، ولى هرگاه صاحبش پيدا شد حقّ دارد بگيرد ، و اگر آن مال را در حرم پيدا كرده باشد بايد از طرف صاحبش به فقرا صدقه بدهد.
پیدا شدن صاحب مال بعد از اعلان و تلف شدن مال يا صدقه دادن آن
مسأله ۲۶۳۳ ـ بعد از آن كه يك سال اعلان كرد و صاحب مال پيدا نشد ، اگر مال را براى صاحبش نگهدارى كند و از بين برود ، چنانچه در نگهدارى آن كوتاهى نكرده و تعدّى يعنى زياده روى هم ننموده ، ضامن نيست ، ولى اگر براى خود برداشته و از بين رفته ، در صورتى كه مالك پيدا شود و مطالبه كند ضامن است ، و اگر صدقه داده باشد ، صاحب مال مخيّر است بين آن كه به صدقه راضى شود يا عوض مالش را بگيرد و ثواب صدقه براى صدقه دهنده باشد.
كسى كه مالى را پيدا كرده و عمداً به وظيفه اش عمل نكند
مسأله ۲۶۳۴ ـ كسى كه مالى را پيدا كرده ، اگر عمداً به دستورى كه گذشت اعلان نكند ، گذشته از اين كه معصيت كرده ، تكليف ساقط نشده و بايد به همان دستور اعلان كند.
مالی را که ديوانه يا بچه نابالغ پيدا كند
مسأله ۲۶۳۵ ـ اگر ديوانه يا بچّه نابالغ چيزى كه بايد اعلان شود پيدا كند ، ولىّ او مى تواند به دستور مذكور اعلان نمايد ، ولى اگر از آنها گرفت اعلان بر او واجب مى شود ، و پس از يك سال يا آن را براى صاحبش نگهدارى كند ، و يا براى صغير يا ديوانه تملّك كند ، و يا از طرف صاحبش به فقرا صدقه بدهد ، و اگر صاحبش پيدا شد و راضى به صدقه نشد ، ولىّ ـ بنابر احتياط واجب ـ عوض آن را از مال خودش بپردازد.
اگر در بين سال از پيدا شدن صاحب مال نااميد شود
مسأله ۲۶۳۶ ـ اگر انسان در بين سالى كه اعلان مى كند از پيدا شدن صاحب مال نااميد شود ، تملّك آن اشكال دارد ، ولى مى تواند از طرف صاحبش صدقه بدهد ، و بنابر احتياط واجب از حاكم شرع اذن بگيرد.
اگر در بين سالى كه اعلان مىكند مال از بين برود
مسأله ۲۶۳۷ ـ اگر در بين سالى كه اعلان مى كند مال از بين برود ، چنانچه در نگهدارى آن كوتاهى كرده يا تعدّى يعنى زياده روى كرده باشد ضامن است ، و اگر كوتاهى نكرده و زياده روى هم ننموده ضامن نيست.
مالی که تعريفش ممكن نيست يا نشانهدار نباشد و به يك درهم برسد
مسأله ۲۶۳۸ ـ اگر مالى پيدا كند كه قيمت آن به يك درهم مى رسد و تعريفش ممكن نيست ـ مثل اينكه مال نشانه دارد ولى در جايى پيدا كند كه معلوم است به واسطه اعلان ، صاحب آن پيدا نمى شود ، يا نشانه دار نباشد ـ مى تواند از روز اوّل آن را از طرف صاحبش به فقراء صدقه بدهد ، و بنابر احتياط واجب به اذن حاكم شرع باشد.
اگر مالی را خود بردارد و بعد بفهمد مال خودش نبوده
مسأله ۲۶۳۹ ـ اگر چيزى را پيدا كند و به خيال اين كه مال خود او است بردارد ، بعد بفهمد مال خودش نبوده ، احكام گمشده ـ كه در مسائل قبل گذشت ـ بر آن جارى است.
ذکر جنس در موقع اعلان
مسأله ۲۶۴۰ ـ لازم نيست موقع اعلان جنس چيزى را كه پيدا كرده بگويد ، بلكه همين قدر كه بگويد چيزى پيدا كرده ام كافيست ، مگر در صورتى كه بدون ذكر جنس، اعلان ـ از جهت تأثير در التفات كسى كه مالش را گم كرده ـ بى فايده باشد.
كسى که بگويد مال من است و نشانه هاى آن را بگويد
مسأله ۲۶۴۱ ـ اگر كسى چيزى را پيدا كند و ديگرى بگويد مال من است و نشانه هاى آن را بگويد ، در صورتى بايد به او بدهد كه اطمينان داشته باشد مال اوست ، ولازم نيست نشانه هايى را كه بيشتر اوقات صاحب مال هم ملتفت آنها نيست بگويد.
اگر اعلان نكند و در مسجد يا جاى ديگرى بگذارد و تلف شود
مسأله ۲۶۴۲ ـ اگر قيمت چيزى كه پيدا كرده به يك درهم برسد ، چنانچه اعلان نكند و در مسجد يا جاى ديگرى بگذارد و آن چيز از بين برود يا ديگرى آن را بردارد ، كسى كه آن را پيدا كرده ضامن است.